ورزش زنان در ایران: از تبعیض تا توانمند شدن
ورزش زنان ایران همانند سالهای گذشته با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بود، سالی که در عین به دست آمدن افتخارات زیادی برای ورزش ایران، همچنان همراه بود با بیتوجهی مسئولان به ورزش زنان.
ورزش زنان ایران در طول سالی که گذشت همانند سالهای گذشته با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بود، سالی که در عین به دست آوردن افتخارات زیادی برای ورزش ایران، همچنان همراه بود با بیتوجهی مسئولان به ورزش زنان. در این یادداشت به نقش ورزش در توانمند سازی زنان، چالشهای ورزش زنان در ایران و همچنین دلیل حضور پررنگ زنان در ورزش ایران با وجود همه تبعیضها پرداخته میشود.
زنان و ورزش: توانمند سازی و تقویت اعتماد به نفس
سازمان ملل در بیانیههای مختلف خود به نقش و اهمیت ورزش در زندگی زنان پرداخته است. بر طبق کنوانسیون منع رفع هر گونه تبعیض علیه زنان، دولتها باید همه موانع برای توسعه و پیشرفت زنان را از میان بردارند و دسترسی زنان به ورزش را به صورت برابر به عنوان یکی از حقوق لازم بشری فراهم کرده و تسهیل کنند. در بند اول فصل مربوط به توانمدنسازی فیزیکی زنان در یونسکو نیز بر اهمیت حضور زنان در فعالیتهای فیزیکی به صورت برابر نیز پرداخته شده است. با این همه حضور زنان در ورزش همواره با محدودیتهای فراوانی همراه بوده است، اما رفته رفته زنان توانستند بر این محدودیتها فائق آیند و امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته زنان همانند مردان در تمام رشتههای ورزشی حضور دارند.
حضور زنان در رشتههای ورزشی گوناگون و همچنین تمرینهای مختلف ورزشی مینواند باعث تقویت روحیه و اعتماد به نفس در زنان شود و در نتیجه قدرت انطباق با محیط اجتماعی را در بسیاری از زنان افزایش دهد. این تقویت اعتماد به نفس از دیدگاه جامعه شناسانه میتواند موجب توانمند کردن زنان در سطح روابط اجتماعی شود و از سوی دیگر به زدودن کلیشههای جنسیتی علیه زنان، از جمله افسانه مرد قوی و زن ضعیف، کمک کند. زنان با حضورشان در ورزشهای حرفهای به خصوص در جوامع سنتی و مردسالاری که با محدودیتهای بسیاری مواجه هستند، میتوانند توانایی نفوذ خود را در بستر جامعه و در روابط مختلف افزایش دهند. جامعه شناختی ورزش زنان به خصوص در کشورهایی مانند ایران که سیطره کلیشههای جنسیتی و تبعیض همچنان بر سطح بسیاری از روابط فردی و اجتماعی زنان سایه انداخته است، از چند جهت حائز اهمیت است که به طور خلاصه میتوان آنها را به صورت زیر دسته بندی کرد:
علاوه بر آن می توان گفت که حضور زنان در ورزش یک از ابزارهای قوی و به عنوان کاتالیزوری برای شکستن و نفوذ به درون قدرتهای سیاسی –اجتماعی و اقتصادی است. همین امر میتواند دلیل روشنی برای تقویت حضور زنان در ورزش به منظور توسعه این قدرت باشد.
بررسی این نکات نشان میدهد که هر چه قدر زنان در ورزشهای گروهی و حتی فردی فعالتر شوند، میتوانند تاثیر مثبتتری بر سایر افراد جامعه بگذارند. این مساله به خصوص در مورد دختران جوان اهمیت بیشتری دارد، چرا که موقعیتهای اجتماعی و روحیه اعتماد به نفس خیلی زودتر و پیش از آنکه وارد روابط اجتماعی شوند، در آنها افزایش مییابد. حضور زنان در ورزش ایران نیز از این امر مستثنی نبوده است.
زنان ایران: حضور پررنگ در عین کمبودها
با وجود بیانیههای مختلف کنوانسیون منع رفع تبعیض علیه زنان و همچنین منشور اولیه ورزش در کشورها در خصوص دستیابی برابر به ورزش، حضور زنان ایرانی در ورزش از سالهای اولیه انقلاب اسلامی با دشواریهای و چالشهای فراوانی همراه بوده است. با وجود عدم توجه مسؤولان به ورزش زنان، در سالهای اخیر زنان ورزشکار ایرانی توانستهاند دستاوردهای بسیاری را برای ورزش ایران به ارمغان آورند.
در عین حال وعدههای مسوولان به زنان ورزشکار حکایت از دیده شدن تلاش آنها دارد، هرچند که عمل به وعدهها همچنان ناقص است. چندی پیش حسن روحانی، رییس جمهوری ایران در سخنرانیاش در جمع مراسم تجلیل از قهرمانان المپیک و پارا المپیک ۲۰۱۶ و قهرمانان سال ۹۴، در مورد حضور زنان اینگونه گفت: «بانوان ما در سالهای گذشته از کیمیا تا زهرا و ساره چه نشاطی را در جامعه ما ایجاد کردند، اینها زنان و مردان ما و همه را خوشحال کردند. بسیار مهم است که زنان ما در باشگاههای ورزشی و مسابقات مربوط خودشان در قهرمانیهایشان در سطح جهانی حاضر شوند. »
هرچند وجود اذعان به این مساله، حسن روحانی مساله حجاب زنان ورزشکار را اولویت حضور زنان در سطح خارجی میداند: «وقتی میبینیم که یک بانوی با عظمت ایرانی که آشنا به تکنیکهای ورزشی است، تلاش و زحمات خود را به منصه ظهور میرساند و همراه با آن عفاف و حجاب و فرهنگ ایرانی و اسلامی را به دید جهانیان میرساند، این افتخار بزرگی برای ماست.»
با این حال برخی دسگر از مسوولان هم بر تقویت ورزش زنان، تاکید میکنند. سیده فاطمه ذولقدر، نماینده مجلس، اخیرا با اشاره به تصویب ماده ۱۰۹ در لایحه برنامه ششم توسعه مبنی بر اختصاص درصدی از مالیات بر ارزش افزوده به ورزش بانوان گفته است که کمیته «زن، خانواده، تربیت بدنی و جوانان» کمیسیون فرهنگی مجلس، به کمیسیون تلفیق پیشنهاد داد تا درصدی از مالیات بر ارزش افزوده به بانوان اختصاص یابد که این پیشنهاد در تلفیق رای آورد و خوشبختانه نمایندگان در صحن علنی مجلس نیز با آن موافقت کردند.
این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به ضرورت ورزش علیالخصوص ورزش بانوان تصریح کرد: «بانوان کمیسیون فرهنگی مجلس بر این پیشنهاد در کمیسیون تلفیق پافشاری کرده و با همکاری فراکسیون ورزش توانستیم ماده مذکور را به تصویب برسانیم.»
او گفت که تصویب ماده ۱۰۹ باعث میشود بودجه خوبی به امر ورزش اختصاص یابد؛ همینطور باعث میشود بسیاری از پروژههای نیمه تمامی که در استانها هستند و به دلیل نبود بودجه هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاند و تاکنون پیشرفت ۳۰، ۴۰ درصدی و متوسط داشتند، به سامان برسند.
نمایندگان دیگری همچون سالار احمدزاده، بر در دستور قرار داشتن جدی ورزش بانوان تاکید کردهاند. از دیگر مسوولان میتوان به محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال اشاره کرد که در حاشیه تمرینات تیم والیبال دختران جوان ایران در مجموعه ورزشی آزادی تهران گفته: «فدراسیون والیبال در فراهم کردن امکانات و برنامهها بین دختران و پسران جوانان تفاوتی قائل نمیشود. باور دارم فرقی میان دختران و پسران والیبالیست از نظر اجرای برنامهها و امکانات وجود ندارد.»
دیگر مسوولان، همچون مسعود سلطانیفر، وزیر جدید ورزش نیز همچنان بر اهمیت ورزش زنان تاکید میکنند، اما در عمل بسیاری از زنان در ایران از امکانات ورزشی برابر در همه رشتهها محرومند. در خبرهای ورزشی مربوط به زنان نمونههای زیادی از این اخبار منتشر شده که بر وضعیت کمبود امکانات و عدم توجه کافی به ورزش زنان با وجود استعدادهای فراوان صحه میگذارد.
نمونه این بیتوجهیها را میتوان در کمبود مربی خارجی برای زنان ورزشکار دید. تیمهای والیبال، فوتبال و فوتسال زنان همچنان درگیر بودجه برای دعوت مربیان خارجی هستند. کمبود بودجه برای برگزاری مسابقات، اعزام زنان به مسابقات خارج از کشور، احداث ورزشگاههای مختص زنان و همینطور کمبود امکانات ورزشی به خصوص در مورد زنان از نمونه بارز این مشکلات هستند. همین مشکلات موجب شد که امسال تیم ملوان زنان که سابقه درخشانی هم در بازیهای لیگ زنان داشت منحل شود و مسوولان حتی از ابراز دلیل انحلال این تیم خودداری کردند.
کمبود بودجه ورزش زنان علاوه بر آن موجب شده است که همین نگاه محدود به ورزش زنان، تنها محدود به شهرهای بزرگ باشد و بسیاری از شهرستانها از این امکانات ورزشی محروم بمانند. تیمهای ورزشی در شهرهایی مثل لرستان، گناباد، ایلام، بهبهان، بیجار و سایر شهرستانها که زنان در خصوص آموزش ورزش و امکانات ورزشی همچنان با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند. برای مثال، رئیس امور بانوان در فرمانداری دشتخوار، به این مطلب اشاره کرده که زنان این منطقه همچنان از امکانات ورزشی محروم هستند و حتی با وجود استعدادهای فراوانی که در این شهرستان در زمینه ورزش بانوان وجود دارد، همچنان زنان بسیاری از حق استفاده از ورزشگاهها محروم هستند. او همچنین به کمبود امکانات ورزشی در حوزه زنان این شهرستان پرداخته که باعث افزایش افسردگی شدید در میان زنان شده است. از دیگر مشکلاتی که به آن اشاره شده، نداشتن نیروهای مجرب ورزشی در رشتههای ورزشی است.
در موردی دیگر، فاطمه اسکندری، عضو کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر کرج نیز با اشاره به مشکلات زنان در حوزه ورزش در کرج نیز به مشکلات زنان در ورزش اشاره کرده است. به گفته اسکندری، دختران و بانوان استان البرز از کمبود امکانات ورزشی رنج میبرند.
شهناز کرد، نایب رئیس فدراسیون شمشیر بازی هم ضعف عملکرد روسای فدراسیون را در تخصیص بودجهها از عوامل اصلی برکناری زنان از رشتههای ورزشی میداند و مطابق گفته او، ۷۰ درصد از منابع مالی در اختیار مردان است و زنان سهم زیادی ندارند.
موارد مشابه در رشته ورزش کبدی زنان دیده میشود. از مهمترین مشکلات اساسی کبدی بانوان در قزوین نداشتن سالن تمرین مخصوص کبدی و نداشتن حق پخش و عدم توجه رسانه در معرفی این رشته ورزشی به جامعه است. لیلا محمدقلیها نایب رئیس هیأت کبدی استان قزوین کمبود بودجه، ابزار و تجهیزات را از مشکلات این رشته ورزشی دانسته و گفته که توجه مسؤولان به رشته کبدی عامل جذب بیشتر ورزشکاران برای قهرمانی است.
در کنار همه این مشکلات، زنان ایران همچنان از رفتن به استادیوم و تماشای مسابقات ورزشی هم محروم هستند. اخیرا در این مورد هم وعدههایی از سوی نمایندگان مجلس داده شده است، برای مثال، سیده فاطمه ذوالقدر، اخیرا اظهاراتی مبنی بر اینکه حضور زنان در ورزشگاهها به ارتقای فرهنگ تماشاگران و حضور بیشتر خانوادهها در این فضا کمک میکند، در صحن علی مجلس بیان کرده است: «اگرچه مسئولان ورزشی و ورزشکاران بارها به این نکته اذعان داشتهاند که حضور بانوان در ورزشگاهها نقش موثر و مثبتی در الفاظ و رفتار آقایان حاضر در ورزشگاه دارد و حتی در زمان حضور آنها در ورزشگاه برای مشاهده تمرینات تیمهای باشگاهی نیز الفاظ زشتی شنیده نمیشود اما متاسفانه برخی از افراد با اعمال سلیقه شخصی مانع از حضور بانوان در ورزشگاهها میشوند؛ این درحالی است که هیچ منع قانونی برای این مهم وجود ندارد.»
اما در آخرین بازی میان استقلال و پرسپولیس چند زن به دلیل پوشش مبدل و ورود به استادیوم بازداشت شدهاند.
اینها تنها چالشهای زنان ایرانی برای شرکت در مسابقات نیست. در کنار کمبود امکانات و ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها، مساله پوشش زنان نیز از دیگر چالشهایی است که حضور بسیاری از زنان را در رشتههای مختلف ورزشی با دشواری مواجه کرده است. به خصوص مواردی که فدراسیونهای جهانی با پوشش اسلامی زنان موافقت نمیکنند، زنان ایرانی نمیتوانند به این دلیل در مسابقات شرکت کنند و حتی اگر به صورت مستقل بی حجاب شرکت کنند از تیمهای ملی حذف میشوند که نمونه اخیر آن، درسا درخشانی، قهرمان شطرنج بود که به دلیل نداشتن پوشش در خارج از ایران، از تیم ملی حذف شد.
تندروهای حکومتی در ایران همانند آیتالله علم الهدی و آیتالله جوادی آملی که فضیلت زن را در خانهداری میدانند، از دیگر موانع بر سر راه زنان ایرانی در ورزش هستند که حتی حرفهای ریاست جمهوری هم به مذاقشان خوش نمیآید و معضل ورزش زنان با وجود دستاوردهای فراوان همچنان به قوت خود باقی بماند.
اشکال دیگر، تعریف ورزش زنان در کنار خانهداری و تربیت فرزندان است. برای مثال، «کمیته زن، خانواده، تربیت بدنی و جوانان» حضور زنان را در ورزش در کنار مادر ماندن و همسر بودن تعریف میکند. این رویکردها شکاف میان وعدههای مسوولان و حضور زنان در ورزش را بیشتر میکند.
با وجود حذف سیستماتیک زنان در ورزش و تضاد در عمل و رفتار مسوولان ایرانی، به نظر میرسد برای بسیاری از زنان این حضور و تقاضا برای آن به نوعی کنش در برابر محدودیتهای اعمال شده تبدیل شده است. کسب مقامهای قهرمانی در المپیک نشان داد که زنان ایرانی عزم خود را برای حضور در عرصههای ورزشی با وجود هجمه اصولگرایان و تندروهای حکومتی جزم کردهاند.
با این همه در پاسخ به این تندرویها و محدودیتها ورزش به عنوان یک فعالیت موثرتر و اجتماعی میتواند به عنوان کنشی موثر در برابر محدودیتهای جامعه بایستد و در عین حال پتانسیلهای زنان و تواناییهای آنان را به صورت بارزتری به جامعه ایران نشان دهد. خود مسئولان نیز به این مساله، یعنی تقویت نیروهای زنان و تقویت روح و روان زنان در جامعه از طریق فراهم کردن امکانات اشاره کردهاند، اما تضاد در رفتار و عمل نیروهای دولتی از یک سو و از سوی دیگر فشار محافظهکاران برای بسته نگه داشتن فضای ورزشی که عموما به ضرر زنان است، موجب شده که مساله ورزش زنان همچنان چالشی جدی باشد.
نظرها
نظری وجود ندارد.