عراق ۱۰۰ سال پس از حمله آمریکا چگونه خواهد بود؟
عراق در قرن ۲۲ چگونه خواهد بود؟ بهشت هکرها یا یوتوپیایی ضد-دین؟ مجموعه داستان «عراق + ۱۰۰»، در آینه آیندهای خیالی، تصویری از عراق امروز ترسیم میکند.
عراق در سال ۲۱۰۳ چگونه کشوری خواهد بود؟ بهشت هکرها یا یوتوپیایی ضد-دین؟ مجموعه داستان علمی-تخلیی «عراق + ۱۰۰»، نه فقط به این سؤال پاسخ میدهد، بلکه مقدم بر آن، در آینه آیندهای خیالی، تصویری تمام قد از عراق امروز و مسائل آن ترسیم میکند.
برای آدمی که در اکنونی ویرانشهری با گذشتهای هولناک زندگی کند، آینده چه شکل و چه سیمایی میتواند داشته باشد؟
این همان سؤال منحصر بهفردی است که در رگ و ریشه مجموعه داستانهای «عراق + ۱۰۰» جریان دارد. کتاب را نوامبر گذشته انتشارات «کاما پرس» در منچستر منتشر کرده است: مجموعهای از ۱۰ داستان علمی-تخیلی هیجانانگیز به کوشش حسن بلاسم که عراق را در سال ۲۱۰۳، یک قرن پس از حمله ایالات متحده و بریتانیا ترسیم میکند. یک خیال پردازی جسورانه که همانقدر مملو از هجو و غم است که پر از امور خیالانگیز و دور از ذهن و مربوط به آینده - و به همان اندازه مربوط به جهان عرب (جهانی در روند «بهبود» یا بازگشت از عواقب تغییر حکومت و جنایات جنگی) که مربوط به دنیای غرب (درگیر پیامدهای طولانیمدت و شرمآور مداخلات استعماریاش).
بیشک، انتشار این مجموعه داستان را به انگلیسی باید فی نفسه عملی شجاعانه پنداشت، به ویژه از آن جهت که اعلام و اثبات میکند ادبیات عراق یک ادبیات جهانی است. این کتاب تا به حال جایزه «پن» انگلیس را دریافت کرده است.
ورای محدودیتهای واقعیت دنیای امروز
مخاطبان جریان رسمی فرهنگ عامه، هنرمندان و رسانههای سراسر جهان مدتهاست که به داستانهای علمی-تخیلی روی آوردهاند، و البته نه صرفاً برای سرگرمی و فرار از واقعیت، بلکه برای بیان احساسات و بازاندیشی، برای بیان لذت و رنج و از سوی دیگر برای اندیشه و تفکر. بله، داستانهای علمی-تخیلی اسطورههای تازه دنیای مدرن هستند. ورای شاهکارهای شناختهشدهای همچون «دنیایِ قشنگ نو» آلدوس هاکسلی، «۱۹۸۴» جورج اورول و «فارنهایت ۴۵۱» اثر ری بردبری، دنیای ادبیات، درمقابل، قدرت ژانر علمی-تخیلی را برای انتقال عمق تجربیات انسانی دیر کشف کرده و فهمیده است.
«عراق+۱۰۰» از آن کتابهایی است که پشت آن تجربه است. گلچینی از سفرهایی شجاعانه که از مرزهای مبهم هنر و سیاست درمیگذرند و آینده را راهی برای حل و فصل مسائل حال حاضر میبینند. با اینکه داستانها همه در قرن آتی اتفاق میافتند، هدفشان معنا بخشیدن به گذشتهای است که حال حاضر ماست. در بیشتر مواقع این «تاریخ» به همان اندازه شخصیتهای داستان را سراسیمه میکند که امروز برخی مسائل پیش رو، ما را.
هدف بلاسم، آن طور که خودش میگوید این بوده است که «به نویسندهها فضایی برای نفس کشیدن خارج از محدوده تنگ واقعیت دنیای امروز بدهد.» و فرصتی برای نویسندهها و خوانندگان ادبیات عراقی فراهم کند تا «خود، آرزوها و ترسهایشان را با شکستن زنجیرهای زمان بشناسند.»
فرصتی برای خندیدن به ستمگران
با اینکه «عراق+۱۰۰» تنها چند ماه است که منتشر شده، رسانههایی زیادی آن را پوشش دادهاند. این کتاب در فهرست بهترینهای علمی-تخیلی سال ۲۰۱۶ گاردین و انتشارات تور جای گرفته است. علیرغم این ستایشها، «عراق+۱۰۰» کتابی نیست که همه از آن لذت ببرند. امل المهتر، در مروری بر این کتاب، دست روی یکی از موانع احتمالی آن برای پیدا کردن مخاطبان بیشتر بهویژه در جهان غرب میگذارد و میگوید مخاطبان ممکن است به بازکاوی درونی کتاب تمایلی نداشته باشند، چرا که لذت موضوع اصلی این اثر نیست. به جای لذت، کتاب خواننده را به طرزی خلاق با واقعیتهای ناگوار سیاستهای غرب در خاورمیانه مواجه میکند. المهتر میگوید: «من از این مجموعه لذت نبردم» چه طور آدمی میتواند از واقعیتهای تاریخی مخوف نشان داده شده در لابهلای این صفحات لذت ببرد؟!
گرچه ممکن است مواجهه با آینده عراق –آن طور که نویسندههای عراقی آن را تصویر کردهاند- تجربهای دردناک باشد، اما در عین حال کار حزنانگیزی هم نیست. در واقع، همان پوچیای که به «عراق+۱۰۰» وجهی برنده و تاریک میبخشد، آن را در عین حال هیجانانگیز میکند. آنود، نویسنده اولین داستان کتاب، «کهرمانه»، میگوید که هدفش از نوشتن این داستان این بوده که «به مردم در بدبختیشان فرصتی برای خندیدن به مصلحان به اصطلاح خیراندیش، روحانیون و ستمگران خود» بدهد.
امروز در آینه فردا
ژانر علمی-تخیلی به داستاننویسان فرصت میدهد که هم «جدی» باشند و هم اوقات خوشی ایجاد کنند. در ده داستان مجموعه «عراق+۱۰۰» به هیج وجه کمبود تمسخر و مضحکه احساس نمیشود. در داستان خود بلاسم، بغداد و حومهاش به چیزی مانند شهر قدیم بابل بدل شده است؛ به «بهشتی برای توسعهدهندگان تکنولوژی دیجیتال، به زمین بازی هکرها، معماران ویروس و هنرمندان نرمافزار»، جایی که همه به لطف شرکت اچکی از مزیت تابعیت چینی بهرهمند شدهاند.
در داستانی دیگر، نوشته علی بدر، یک سرباز عراقی که به دست نیروهای آمریکایی در ۲۰۰۳ کشته شده، پس از بازگشت به شهر محل تولد خود، آن را یوتوپیایی ضد دین مییابد که همه در آن علیه ترورسیم افراطگرایی دینی غرب بسیج شدهاند. همانطور که در بسیاری از آثار علمی تخیلی میتوان دید، آینده خیالی (phantasmagoric) میتواند به سادگی انعکاسی از حال باشد. در نهایت، آیا واقعاً لازم است که به بغداد قرن ۲۲ سفر کنیم تا تصور کنیم که ملت آمریکا، تحت هدایت بنیادگرایان دیوانه ایدئولوژیک، به وضعیتی از خشونت مداوم رسیده است؟
ژانر علمی-تخیلی غربی معمولاً به تکنولوژیهای جدید خیالی مانند سفر در فضا یا هوش مصنوعی و نقش آن در توسعه یا نزول جامعه تکیه میکند، چیزی که در زبان فلسفی به جبرگرایی فناورانه معروف است. اما در «عراق+۱۰۰» رویکرد به تکنولوژی بیش از آنکه به جبرگرایی فنی و تکنیکی مربوط باشد، به جبرگرایی ساختاری و اجتماعی پیوند میخورد، یعنی به شکلگیری فرهنگ و ارزشهای جامعه در ساختارها و سیستمهای از پیش موجود.
این رویکرد به تکنولوژی را در داستان آخر مجموعه، «نجوفه»، کاملاً انعکاس یافته است. در این داستان، راوی به کمک تکنولوژیای که اجازه میدهد خاطرات فردی ثبت و به دیگران انتقال داده شود، ماجرای خانواده خود را با جزئیات ریز، پس از اشغال عراق به دست آمریکا بازگو میکند. داستان مسلماً راجع به این تکنولوژی نیست، بلکه به آنچه باعث شده مردم به این تکنولوژی روی بیاورند، یعنی حفظ خاطرات جنگ و اشغال عراق برای نسلهای بعدی.
نفت و مقاومت
به راستی کسی نیاز به داستان علمی-تخیلی ندارد که زندگی در یک عراق ویرانشهری را تصور کند. ۱۴ سال بعد از تهاجم آمریکا، عراق هنوز کشوری تکه پاره است. درست مثل ایمورتان جو عاشق سوخت در فیلم «مکس دیوانه، جاده خشم»، رئیس جمهور جدید آمریکا یک روز پس از مراسم تحلیفش در جمعی از کارکنان سازمان سیا، وقتی به عراق میرسد، میگوید: «باید نفتش را نگه میداشتیم، اما، خب، شاید فرصتی دیگر هم در کار باشد.»
بسیاری از مردم آمریکا که بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به خیابانها ریختند، پیام مخالفت خود را با سیاستهای خارجی ترامپ، از جمله نظرش درباره عراق، به گوش دنیا رسانند. در این راهپیماییها، مردم برای نشان دادن اعتراض خود به ژانر علمی-تخیلی روی آوردند: پوسترهایی از شاهزاده لِیا / ژنرال اورگانا با شعار «جای زن در مقاومت است» و اشاراتی به چالش کشیدن رانههای اقتدارگرا در کتابهای هری پاتر. بله، مظاهر و نمادهای ساخته و پرداخته داستانهای تخیلی زبان مشترک و شعار جهانی جوامع است. و در همین بستر است که «عراق+۱۰۰» میتواند برگی تازه و عالی در دفتر مقاومت فرهنگی باشد.
منبع: مفتح
بیشتر بخوانید:
نظرها
عاطفه
همه ی محاسبات نشانگر آن است که اسلام دین آینده ی مردم ساکن غرب خواهد شد. صد سال دیگر جمعیت مسلمانان اروپا به خودی خود اکثریت مطلق این قاره خواهد بود. آنهایی که امروز ترجیح می دهند به جای تولید فرزند سگ های کوچولو را چراغ خانه ی خود کنند، فردا نیست و نابود خواهند شد. آینده ی جهان از آن دیندارها خواهد بود و مسلمانان پیشرو دیندارانند. مگر شهابی فرود آمده همه را از دست همه رها کند.
اﻓﺴﺎﻧﻪ
ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺭا ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﺮﺩ,ﺣﺎﻝ ,ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﺳﺖ,ﻓﻘﺮ,ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ,ﺟﻬﻞ و ﻧﺎﺩاﻧﻲ,ﻧﻔﺮﺕ و ﺟﻨﮓ,ﻧﻔﺎﻕ و ﺩﺷﻤﻨﻲ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ,ﻓﺴﺎﺩ و ﻓﺤﺸﺎ,ﺟﻬﺎﻥ اﺳﻼﻡ ﺭا ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﻢ,ﺩﺭ ﻭاﻗﻊ اﻛﺜﺮﻳﺖ ﻧﺎﺩاﻥ و اﻗﻠﻴﺘﻲ ﺧﻴﺎﻧﺖﻛﺎﺭ و ﺟﻴﺮﻩ ﺧﻮاﺭ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻛﻨﻮﻧﻲ اﺳﺖ
شوخلوق
اسلام از ظاهر و بیرون در حال رشد و از درون پوک و پوچ مملو از مغلطه به پیش می رود. در آینده ای که موجودات فضایی توسط بشریت کشف گردند ساختگی بودن این ادیان بشری کاملا روشن خواهد شد. آنجا دیگر این ادیان حرفی برای گفتن نخواهند داشت مگر اینکه باز هم مغلطه بسازند و همه حقایق را به اسم خود مصادره کنند.
عاطفه
موجودات فضایی را اسلام به عنوان فرشتگان پیش تر از شما ، جناب شو خلوق، به جهان معرفی کرده است. زیاد امیدوار نباش بردار جان،آنها هم بی شک مسلمانند. بشریت ، بدون داشتن توهم به نوعی از مذهب، الهایی یا قصه ای-علمی، قادر به گذر از زندگی به مرگ نیست. آنهایی که در توهم پایان یافتن ایمان انسانها به مذهبند، چشم و گوش خود را بر واقعیت های جهان انسانی بسته اند و چون همه ی چشم بستگان، اگر که زمین نخورند بی تردید به دیوار می خورند.