ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

حمله ترامپ به سوریه به چه معناست؟

حمله موشکی آمریکا به سوریه نشانگر خشونت واکنشی، تکانه‌ای و کنترل نشده سیاست خارجی ترامپ و البته افول سازوکارهای کنترل دموکراتیک در آمریکا است. تفسیری از الکس گورویچ (ژاکوبن).

حمله موشکی آمریکا به سوریه، نشانگر خشونت واکنشی، تکانه‌ای و کنترل نشده سیاست خارجی ترامپ و افول سازوکارهای کنترل دموکراتیک در آمریکا است.

بهای غرور و بی‌کفایتی ترامپ را مردم سوریه پرداخت خواهند کرد

ترامپ بمباران سوریه را آغاز کرد. آقای رئیس‌جمهور پس از آنکه فهمید مسائل سیاسی داخلی چه قدر پیچیده، سخت و وقت‌گیر است، به مسائل خارجی رو کرد تا بتواند دوباره ژست اعتماد به نفس و قاطعیت بگیرد. قبل از این واقعه در همین هفته، ترامپ به سراغ کره شمالی رفت، چراکه دنبال سیبل و هدفی می‌گشت که از همه سهل‌تر و کمتر بحث‌برانگیز باشد. و البته این فرصتی بود تا در آستانه ملاقات قریب الوقوع با رئیس‌جمهور چین قاطع و چغر به نظر برسد.
وانگهی، او در سوریه شرایطی به مراتب مهیاتر یافت و بدون معطلی تصمیم به عمل گرفت. با توجه اتحاد روسیه با دیکتاتور سوریه، بشار اسد، بمباران سوریه کاذب بودن این ادعا را ثابت کرد که ترامپ نامزد منچوری پوتین است؛ علاوه بر این، اما حمله موشکی به سوریه خود نشانه‌ای است از اینکه چه قدر نگاه ترامپ به سیاست خارجی واکنشی و نامنسجم است.

راهپیمایی اعتراضی ائتلاف «جنگ را متوقف کنید» در لندن

نظر به تردستی ترامپ که در چشم برهم زدنی تصمیم گرفت جنگنده‌ها و موشکهای تاماهاک را به سوریه بفرسند، روشن است که او چندان خود را درگیر تفکر و تأمل به این قضیه و پیامدهای نکرده است. در سوریه، او فرصتی برای کنش و مداخله دید، و بلادرنگ دست به عمل زد تا نشان دهد همان نوع رهبری است که خیال می‌کند هست.

لیکن هیچ سیاستِ گریزی در کار نخواهد بود. بمباران سوریه وضعیت داعش وکردها در شمال سوریه را تغییر می‌دهد، که این خود باعث تغییر چیزهایی برای ترکها می‌شود. منافع روسها در منطقه نیز طبعاً چیز دیگری است، و البته آنها در خاک سوریه حاضر‌اند و چه بسا هدف یک موشک سرگردان قرار گیرند! بدواً، روسها حمله آمریکا را محکوم کرده‌اند.

درهرحال، قوانینی هستند که امکان عملیات نظامی در خارج از کشور بدون اجازه کنگره توجیه می‌کنند. ترامپ باید هدف و سرانجام این حمله را توضیح دهد. او به طور علنی گفته که نظرش در مورد اسد عوض شده، و این طور نشان داده (و به نظر می‌رسد) که خواستار تغییر رژیم است — اما چگونه؟
اگر ترامپ جداً بخواهد حمله را ادامه دهد، با مشکلات جدی‌ای روبرو خواهد شد. او متهم خواهد شد که قادر به رفتن تا ته ماجرا و حل و فصل قضیه نیست. و این باعث می‌شود که او ضعیف و بی‌اثر به نظر برسد، چیزی که در جهان کوچک او احتمالاً بدترین اتفاق ممکن است. طبیعتاً، او این مشکل را نمی‌تواند با خشونت بیشتر حل کند. هر سناریویی که رخ بدهد، این مردم سوریه خواهند بود که بهای غرور، بی‌کفایتی و فقدان مهارت سیاسی او را پرداخت خواهند کرد.

دخالت بشردوستانه، بشردوستانه نیست!

و البته ماجرا به شکست فردی ترامپ ختم نمی‌شود. این سناریو را قبلاً نیز تجربه کرده‌ایم. رئیس جهموری‌های امپراطوری آمریکا اغلب خشونت در خارج را نسبت به پیشبرد کند و ملال آور دستورکارهای دشوار در خانه راه آسانتری برای اعمال قدرت می‌یابند. دموکراسی، حتی همین وانموده نیم‌بندی که به نام آن وجود دارد، دشوار و سرسام‌آور است؛ وقتی پای جنگ اما وسط می‌آید، کاملاً ضعیف و ناتوان می‌نماید. جرج بوش در سال ۱۹۹۲ این مسأله را این طوری توضیح داد: «برخی می‌گویند، چرا نمی‌توانید موفقیتی مشابه با سپرصحرا یا طوفان صحرا را در صحنه داخلی تکرار کنید؟ جواب من این است: من نباید برای بیرون کردن صدام حسین از کویت بروم از چند تا بز پیر در کنگره ایالت متحده اجازه بگیرم.»

این البته صرفاً رویکرد جمهوری‌خواهان نیست. بیل کلینتون نیز کاملاً مفتخر بود که مداخله‌اش در هائیتی در تضاد با خواست مردم قرار گرفته: «قابل درک است آنچه ما انجام دادیم موردپسند مردم نباشد. می‌دانم موردپسند و مطلوب نبود. زمان‌بندی آن و همه چیز آن تنفرانگیز بود. با این حال معتقدم که کار درستی بود.» گویی ارزش و سودمندی اعمال خشونت بین‌المللی نه فقط با معیارها و اصول دموکراتیک سنجیده نمی‌شود، بلکه کاملاً با آنها درتضاد است.

مدافعان مداخله بشردوستانه هم بدون شک در قضیه بی‌تقصیر نیستند. آنها بودند که جاده صاف کن این نوع سیاست خارجی شدند؛ سیاست خارجی‌ای که بدون مشورت با کنگره و در فقدان هر بحث جدی عمومی، حمله شیمیایی را مجوز پرتاب موشک می‌داند. این مدافعان دخالت بشردوستانه بودند که فضا را آماده کردند تا این این طور به نظر شد که متعالی‌ترین شکل عمل اخلاقی، تصمیم «شجاعانه» به جنگ رفتن است.
تبدیل سیاست خارجی به این که رؤسای جمهور به جای نمایندگی به جای مردم خودشان، به نام قربانیانی در دوردست عمل ‌کنند، یعنی تضعیف کسانی که هنوز درصدد کنترل دموکراتیک این دولت سرکش‌اند.
و در نهایت، این مداخله هرگز به معنای واقعی بشردوستانه نیست، محال است که یک بار این نظامیان بشردوست از یک موضوع حقیقتاً بشردوستانه دفاع کنند، و به جای بمبها مثلاً از مرزهای باز سخن بگویند. اگر راست می‌گویید، به جای بمباران، مرزها را باز کنید.

منبع: ژاکوبن

در نقد این مقاله:

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • احمد مجد

    من از هيج يك از وجوه فكري و سياسي دونالد ترامپ حمايت نمي كنم، زيرا بر آنم كه يك ديوانه به تمام معني در رأس يك جناح به تمام معني ارتجاعي است ولي حمله موشكي وي به سوريه، به هر قصد و نيتي كه بوده، تنها اقدام سياسي درست او از آغاز زمامداريش بوده است تا آخوندها و بشار و پوتين و ... به ليسيدن تغار ماستي كه اوباما در خاورميانه باقي گذاشت ادامه ندهند. منطق اين مقاله در حماقتي عميق غرق شده است: «به جاي بمباران، مرزها را باز كنيد». اگر 4سال پيش اوباما به جاي 60تا فقط 6موشك مي زد يا جلو فرانسوا اولاند را در حمله هوايي به سوريه نمي گرفت. هرگز موج آوارگاني نبود كه مرزها را براي كساني باز كنند كه اسد و خامنه اي و پوتين آنها را از خانه و كاشانه شان با همكاري اوباما بيرون راندند.درهم گويي موسيو بي پايان است: - ترامپ هم به خاطر شكست در مسايل داخلي سخت و وقت گير به خارج روي آورد و هم با تردستی در چشم برهم زدنی تصمیم گرفت . چه نگاه واکنشی و نامنسجمي دارد اين ترامپ. - مدافعان بشردوست مقصر و جاده صاف كن اين سياست بودند.- كي گفته: متعالی‌ترین شکل عمل اخلاقی، تصمیم «شجاعانه» جنگيدن است؟ راستي «ژاكوبنهاي قرن 21» فرانسه را چه مي شود كه از اين «مسيو اتوپي» نپرسيدند، با حمله شيميايي چه بايد كرد؟ و چرا سر بي كلاه سر همان مردم سوريه را نشانش ندادند كه بشردوستي خودش را نشان بدهد. بر اساس آموزه هاي شگفت «مسيو اتوپي»: وادادن در برابر ديكتاتورها و جنايتكاراني كه مردم كشور خود را بمباران شيميايي مي كنند، «شجاعانه و اخلاقي» بود. در پاسخ به قصابهايي كه در شرايط نارس صدروز اول بعد از اوباما غافلگيرانه مردم بي پناه را بمباران مي كنند، «بدون مشورت با کنگره و در فقدان هر بحث جدی عمومی» دست به هيچ كاري نبايد زد. مگر «رفراندم» در ميان روشنفكرنمايان بي دردي مثل اين «مسيو اتوپي». راستي«ژاكوبن» در فرانسه بعد از دو قرن، چه مفلوك و بي خاصيت شده است كه اين چيزها را باد مي زند. ژاكوبن هم ژاكوبن هاي قديم!! در نگاهي خوش بينانه، درد اين روشنفكرنمايان بي دردي بي خاصيت درمان ندارد. اما در نگاه بدبينانه بايد بشار اسد، بدون «مشورت با كنگره سوريه» كه در سالهاي اخبر دوبار انتخابات دموكراتيك! داشته، دستمزد«مسيو اتوپي» را همين امشب به حساب بانكي اش واريز كند و هرگز موضوع را به «بحث عمومي» نگذارد. بين خودشان باشد. ما هم به كسي نمي گوييم!!

  • bijan

    هر اقدام خودسرانه ای که جدا از قواعد تعیین شده سازمان ملل انجام گیرد محکوم است . این قبیل کارها روزی دامن همان کسانی را خواهد گرفت که حالا از آن ستایش میکنند. این اقدامات باعث تضعیف نهادهای جهانی صلح طلب است که دیکتاتور ها مایل اند از دست انها خلاص شوند .

  • احمد مجد

    در باره كامنت بيژن: به كارنامه سازمان ملل متحد و ارگانهايش در همه مناقشات بين المللي طي حداقل سه دهه اخير نگاه كن. از عراق و لبنان و سوريه و يمن و ليبي فقط مناقشات منطقه يي پردوام كردند. آنها يك سياست نواستعماري را پيش مي برند كه اين ملتها را يكسره در درگيريهاي قومي و مذهبي ميان خودشان فروببرند و جنگ و كشتار داخلي دامنه بيشتري پيدا كند.اگر مي پذيري كه در جهان خارج از ذهن ما فقط يك تضاد اصلي در هر جا هست، هر كاري كه در خدمت حل آن قرار بگيرد ستودني است. بگذار خيالت را حول دو محوره عمده راحت كنم: 1. تا قبل از اين حمله موشكي به سوريه وضعيت چنان بود كه ترامپ مي خواست همان سياست و خط اوباما در حفظ بشار اسد را در پوشش اين كه داعش خطر و دشمن اصلي است ادامه دهد. گو اين كه نمي دانيم بعد از اين ترامپ چه خواهد كرد؟ نمي توانيم هم كه بدانيم. اما داعش خودش معلول است و نه علت! (اول معلول وجود رژيم ايران و بعد معلول جنايتهاي فرقه ي خانواده اسد و شيعه بازيها، و سرانجام معلول معامله اوباما با رژيم بر سر اتمي كه حفظ بشار اسد و دوام حضور رژيم در سوريه نان زيركباب بقاي رژيم آخوندها بعد از كشيدن دندان اتمي باشد). 2. اگر بپذيري كه دشمن اصلي مردم سوريه بشار اسد و دشمن اصلي همه خلقهاي منطقه به طور مشخص مردمان ايران و عراق و سوريه و لبنان و يمن و ه...، حكومت جمهوري اسلامي است، در مسير كنار زدن و پس راندن اين رژيم، هركس هر اقدامي بكند متحد عيني مردم اين كشورها تلقي مي‌شود. ولو اتحاد عملي بسيار گذرا و كوتاه مدت و محدود به يك آكت مشخص مثل اين حمله. اما تأثيرات سياسي اين حمله مشخص بسا فراتر از هر نتيجه نظامي است. در مسير پس راندن دشمناني مثل رژيم و همزاد آن داعش، با هر شيطان ديگري در روي اين كره خاك مي توان و بايد متحد شد. در نگاه اول يك تاكتيك سياسي به نظر مي رسد ولي كاري است بشردوستانه و ترقيخواهانه!اگر منظورت از نهادهاي جهاني صلح طلب سازمان ملل باشد، اين ارگان تا اطلاع ثانوي سازمان دول است و نه ملل!! يعني ديكتاتورها نمي خواهند از شرش رها شوند، بشار اسد در 4سال گذشته اساسا به مدد و در پوشش مذاكرات صلحي كه اين ارگان و نمايندگانش كارگرداني مي كنند، در قدرت باقي مانده است. بشار اسد به سازمان ملل عشق مي ورزد. گو اين كه دبيركل قبلي آن گفت كه در بشار اسد هيچ بارقه انساني يافت نمي شود!!

  • مسعود کریمی زاده

    واقعا عجیب است در ابتدا ورود مردم سوریه به آمریکا ممنوع میشود بعدش این اتفاق چرا آمریکا جلو کشورهای فروشنده سلاح به داعش را نمیگیرد طبق گزارش بی بی سی مواد شیمیایی و سلاح‌های زیادی از داعش کشف شده است که ساخت اتریش میباشد