● دیدگاه
توهین به چیزی به اسم انتخابات
سیامک اقبالی − احمد منتظری با اشاره به خیز "آیت الله قتل عام" برای رئیس جمهوری اسلامی شدن گفته است که کاندیداتوری رئیسی توهین به ملت ایران است. اما واقعیت این است که کل این داستان انتخابات توهین به مردم و مقولهای به نام انتخابات است.
احمد منتظری با اشاره به خیز "آیت الله قتل عام" برای رئیس جمهوری اسلامی شدن گفته است که کاندیداتوری رئیسی توهین به ملت ایران است. اما واقعیت این است که کل این داستان انتخابات، کاندیداهای آن، شورای نگبهان آن و کسانی که از درون آن بیرون میجهند و صاحب مناصب عالیه میشوند توهین به مردم و توهین به مقولهای به نام انتخابات است.
محمود احمدینژاد هم کاندیدا شد. گفته است که برای تقویت موضع همدست و وردستش، حمید بقایی، کاندیدا شده است. این شیوه توضیح و توجیه به عقل جن هم نمیرسید: کاندیدا شدن برای تقویت موضع یک نفر دیگر!
اما از این عجایب در کشور کم نیست. یک قاتل به اسم رئیسی کاندیدا شده است، و یک نفر از عوامل رسانهای رژیم گفته است که اتفاقا قاتل بودن خوب است و باید برجستهتر شود تا او رأی بیشتری بیاورد. تلویزیون ولایت قاتل را در حال نماز خواندن در کنار حرم امام رضا نشان داده و به او سیمایی ملکوتی میدهد.
آدمکشی، فضای ملکوتی و مسخرگی و رذالت. اینها کاراکترهای حکومت ولایت فقیه هستند و فقط نه اینها: کادرها، پادوها و کلا سیستمی که چرخ کارها را به هر شکلی شده میچرخاند به اینها اضافه میشود. روحانی و عقبه مدیریتیش در انتخابات کنونی به این بخش از آرایش صحنه تعلق دارند. تشکیلات فاسد و تبهکار نظامی-اقتصادی هم جزو همین بخش است و دعوا بر سر این است که سر نخ سیستم پادویی در درست چه کسی باشد.
ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است
هر کدام ببرند به نفع سیستم ولایت است، و هر کس ببازد، حتا چهره مخوف دستگاه آدمکشی و شاگرد درس تشریفاتی "خارج فقه" آیتالله خودفرموده خامنهای یعنی ابراهیم رئیسی، سیستم ضربهای نمیخورد. "سود اسلام" سود تضمینی است و مهرهچینی به شکلی است که مواظب هستند که دیگر سانحه موسوی−کروبی پیش نیاید و بهانهای برای برانگیختن جنبش "رأی من کو" ایجاد نشود.
رسانهها تنور انتخابات را داغ میکنند، حتا رسانههای مستقل و منتقد. فکر سیاسی در رسانهها به مقایسه این آخوند با آن آخوند و شیادی به اسم احمدینژاد با قاتلی به اسم رئیسی یا شعبدهبازی به اسم روحانی تقلیل پیدا کرده است. همچنین کنشگری سیاسی از طرف اصلاحطلبان و عقبه آنها در خارج از کشور هم تبدیل به دفاع از حسن روحانی شده است. از لولویی به اسم رئیسی میترسانند (آقای اکبر گنجی متخصص این کار است). فضا را چنان به دست گرفتهاند که پنداری هر کس به روحانی رأی ندهد دارد کارد قصابی رئیسی را تیز میکند و هر کس رأی ندهد دوست دارد ایران سوریه دوم شود.
انتقاد! چرا رسانههای مستقل و منتقد به طرفداران تحریم میدان نمیدهند؟ و از طرف دیگر: چرا طرفداران تحریم منفعل هستند، کم مینویسند، کم حضور خود را به رسانهها تحمیل میکنند؟
یک راه سوم هم از طرف آقای عمار ملکی مطرح شده است: رأی بدهیم اما به کاندیدای در مجموع قابل قبولی که حذف میشود. به این پیشنهاد هم توجهی نشده است. چرا؟ کجایند کسانی که میگفتند و میگویند مردم باید پای صندوق رأی بروند و برای تمرین دموکراسی لازم است؟ چرا درباره این پیشنهاد بحث نکردید؟
نظرها
میر ز ا رضا
انتخابات نیست و انتخوابات است. و وقتی ملتی در چنان خواب سنگینی رفته باشد که هیچگونه توهین و ضرب و شستی بیدارش نسازد دیگر چه اهمیتی دارد که در دور و برش چه میگذرد و کی چه میکند؟
دلسرد
پیشنهاد آقای ملکی متین و قابل قبول است . حتی میشود بصورت نمادین گلمهی "نه" را نوشت و نوعی رفراندوم کرد
احمد مجد
آفرين سيامك اقبالي، دست مريزاد، گل گفتي و گل نوشتي. همه كساني كه به انتخابات اين رژيم فرا مي خوانند، بخواهند يا نخواهند، بدانند يا ندانند، در خدمت نمايشات مسخره همين رژيم هستند. هيچ فرقي نمي كند كه اين حرف را با چه چيزي بياميزند و چه سسي به آن بزنند و در چه زرورقي بپوشانند. انتقاد كرده اي كه :«چرا رسانههای مستقل و منتقد به طرفداران تحریم میدان نمیدهند؟» به همين يك دليل چنين رسانه هايي كه تو تصور مي كني مستقل و منتقد هستند، چنين نيست و چنين نقشي ندارند. اگر جلو تبليغ براي تحريم را مي گيرند پس در خدمت انتخابات رژيمند ولي چهره حقيقي خود را مي پوشانند. انتقاد ديگرت اين است كه:هواداران تحريم چرا«کم مینویسند، کم حضور خود را به رسانهها تحمیل میکنند؟» محض نمونه من در پاسخ به تبليغات اكبر گنجي و عليه انتخابات رژيم 10بار كامنت فرستاده ام و راديو زمانه كه ادعاي منتقد و مستقل بودن هم دارد آنها را منتشر نكرده است. اميدوارم همين كامنت را منتشر كند تا من حسابي شرمنده شوم كه چرا چنين تصوري در مورد راديو زمانه كرده ام!
کلو
گر دوست دشمن است شکایت کجا بریم.....
علی
ظریفی تعریف کرد از شخص صاحب نظری شنیده است که میکفت:مخالفان جمهوری اسلامی که آن را قابل اصلاح نمیدانند بدنبال تحریم انتخابات هستند یعنی در واقع ضد انقلاب ها. چرا که آنان بر این نظرند که حضور در مراکز رأی کیری و مشارکت در انتخابات همه آن چیزی است که طراحان پروژه مهندسی انتخابات به دنبالش هستند و بهر شکلی سعی دارند تا مردم را در روز موعود بپای صندوق رآی بیاورند . تفاوتی هم ندارد که چه بر روی کاغذ نوشته شود. نام یکی از کاندیداها یا نام کاندیدای رد صلاحیت شده و یا حتی فحش و ناسزا. خواسته این مهندسان انتخابات حضورمردم و شلوغی صفوف در پای صندوق است که در واقع آن را خمیر مایه عمل آمده ای می بینند که با آن به اشکال مختلفی میتوانند برای خودشان نان و یا حتی نان شیرینی بپزنند. باری آن شخص نقل قول کننده کفت :من آخرش نفهمیدم این صاحب نظر در همراهی با شرکت در انتخابات سخن میکفت یا در رد آن و رأی ندان. که البته چون منهم نفهمیده بودم هاج و واج به همدیکر زل زده و مانده بودیم.آخه ما تصمیم داشتیم رأی ...دهیم.
اسدالله محمدي
دوست گرامي علي، سيامك اقبالي حرف را خيلي روشن به شما زده است و كمك كرده كه فهميدن و عمل كردن يا نكردن به حرف صاحب نظر براي شما بسيار ساده شود. تجربه من اين است كه: شما اول بايد از خودتان بپرسيد كه در نانوايي آخوندها نقشي داريد يا مي خواهيد داشته باشيد يا نه؟ آيا مي خواهيد در نظام آخوندي خميرگير باشيد؟ آيا مي خواهيد در نظام ولايت فقيه شاطر باشيد؟ آيا مي خواهيد تون تاب باشيد يعني تنور اين نانوايي را بتابانيد؟ آيا مي خواهيد پاچالدار باشيد(يعني كسي كه ّآرد نانوايي را نگهداري مي كند)؟ اگر هر يك از اين نقشها را مي خواهيد داشته باشيد، بايد بدانيد كه خودتان جزو مهندسان انتخابات هستيد. ولي به اين سادگي نيست كه اين مهندسان شما را به جمع خودتان راه بدهند. بلكه بايد كارنامه مشخصي داشته باشيد و از سوابقي برخوردار باشيد. مثلا تعداد تيرخلاصهايي كه زده ايد، تعداد دفعاتي كه چارپايه را با لگد از زير پاي يك محكوم به اعدام خالي كرده ايد. تعداد و ميزان پرونده هاي اختلاس و ميلياردها دلار و يورويي كه به حسابهايتان منتقل كرده ايد، تعداد دكلهاي نفتي كه دزديده ايد. تعداد روسپي خانه هاي شرعي و مجازي كه اداره مي كنيد و در آنها دختران مردم را متعه يكشبه يا چند شبه به نيازمندان تجارت جنسي اجاره مي دهيد . اگر چنين سرمايه و اندوخته يي نداريد، بيشتر ممكن است مهندسان انتخابات از شما به عنوان پاره آجر يا ملات لاي جرز و چيزهاي ديگر براي ساختمان انتخاباتشان استفاده كنند، يا اگر خيلي خودتان را به آن راه زده باشيد، به عنوان گوشت دم توپ به سوريه و عراق و يمن بفرستند. با اين همه اگر باز هم ممكن باشد كه ندانيد و نفهميد كه يكي از نقشها را داريد يا نداريد؟ ممكن است مثل اكبر گنجي و همفكران او طوري حرف بزنيد و چيز بنويسيد كه بعدا بتوانيد بگوييد من خيال مي كردم واقعا قرار است ناني به مردم بدهند!! براي اين كه زياد در پياده رو معطل نشويد، براي زدودن هر گونه ابهامي به جاي ... پايان كامنت خود كلمه زيباي «سرنگوني» را بنويسيد! جمله جادويي «رآي من سرنگوني است» چشمان شما را خواهد گشود كه ببينيد بين شما و مهندسان انتخابات درياهايي از خون وجود دارد!
کوهیار شیرانی پور
دوست کرام مو ، جناب اسداله محمدی، با پوزش از اینکه بایس خدمتون عرض کنم که پدرجان خیلی از مرحله پرتی , پیام کامنت قبل خودتوا که بوضوح تحریم انتخاباتو به طرح جناب عمار ملکی که امکان سوء استفاده ازش هس بهتر و منطق تر میدونه. فهم ش هم خیلی ساده . اما نمدونم شما چرا اینقدر بیراه رفتی و خودتو مغزتو , خوانندها و خسته و آشفته کردیی؟عزیز دل برادر؟!
علی
خیر،نه تنها موافقان حکومت در انتخابات شرکت می کنند،بلکه هر مخالفی هم که معتقد به براندازی نرم است باید در انتخابات شرکت کند،مخالفت با شرکت در انتخابات تنها برای آن های که خواستار جنگ و کشت وکشتار هستند شایسته است،من هم در انتخابات شرکت می کنم اگر حسن روحانی یا اسحاق جهانگیری را هم آدم های خوبی نمی دانستم تنها مخالفت با رئیسی و قالیباف و میرسلیم برایم دلیلی کافی بود،شاید برای کسانی که در خارج نشسته اند خاتمی و احمدی نژاد یکسان باشد،ما که در داخل ایران زندگی می کنیم تفاوت این دورا با همه وجود احساس می کنیم.برخی هواداران رئیسی یا دوستداران نابودی ایران هم می گویند رای ندهید تا نظام مشروعیتش را از دست بدهد،هدف اصلی این است که تنها هواداران رئیسی پای صندوق بروند و او بی دردسر برنده شود وگرنه تحریم انتخابات هیچ اثری در مشروعیت حکومت ندارد،بی گمان اگر تنها ۵ میلیون هوادار رئیسی هم به پای صندوق بروند هیچ حادثهای ناگواری برای حکومت روی نخواهد داد،در سال ۸۴ برخی در دور دوم حاضر نشدند به رفسنجانی رای بدهند و حاصل موجودی مانند احمدی نژاد شد،اگر پیش از آن کاری در کشور انجام می شد که در کنارش دزدی هم بشود در هشت ساله احمدی نژادگویا همه کوشش این بود که هیچ کارسودمندی در کشور انجام نشود و می اندیشیدند مردم هرچه بیشتر زیر فشار باشند ساکت ترند،اگر برای شیراز راه آهن می کشیدند هم در زمان نامناسب قطار از روی آن عبور می دادند که ریل ها کج شود و تراورس ها خرد! امروزه هم تحریم انتخابات تفاوت چندانی با رای دادن به ابراهیم رئیسی ندارد،هر دو خیانت به ایران وایرانیست