پدر و مادرها چرا و چطور باید بر تبعیض بین بچهها غلبه کنند؟
اثرات تبعیض بین بچهها میتواند بسیار عمیقتر از آن باشد که فکر میکنیم. بچههای دچار تبعیض با احتمال بالاتری در میانسالی دچار افسردگی میشوند.
«حتما آدمهای زیادی را میشناسید که پدر و مادرهایشان آنها را متفاوت با خواهر و برادرهایشان تربیت کرهاند. مثلا آن بچهها محترمتر بودهاند، پول ترجیبی و هدیه بیشتر گرفتهاند و ...
آیا واقعا پدر و مادرها تعمدا بین بچههایشان فرق میگذارند؟
این سوال را میپرسم چون با من هم چنین رفتاری شده و همچنان هم میشود. الان در انتظار فرزند دومم هستم و نگرانم که تولد او چه اثری روی رابطه من با اولی میگذارد.»
اثرات طولانی مدت تبعیض بین بچهها
مهم نیست که شما آن بچه محبوب باشید یا نه. رفتار نابرابر اثرات مخربی بر هر دو طرف ماجرا دارد. دکتر کارل پیلمر، مدیر موسسه تحقیقات تفسیری درباره سن، و یکی از نویسندگان این تحقیق، میگوید: «آن بچهای که مادرش نسبت به او تبعیض قائل میشود ممکن است نسبت به مادرش احساس بدی داشته باشد و آن کودک محبوب هم نسبت به بقیه دچار خشم میشود و خشم او، به تبعیض بیشتر از سوی پدر و مادر دامن میزند.»
اثرات مثبت تبعیض
البته همه اثرات بچه محبوب بودن منفی نیست. گاهی ممکن است که این تبعیض باعث بالارفتن اعتماد به نفس شود.
این طور بچهها اغلب با اعتماد به نفس بالایی رشد میکنند و این احساس را دارند که میتوانند هر کاری را انجام دهند. بر اساس یک تحقیق، رییس جمهورهای امریکا از زمان فرانکلین روزولت، همگی بچه محبوب خانواده خود بودهاند. خواهر و برادران هری ترومن، در مصاحبهای بعد از دوران ریاست جمهوری او گفتهاند که مادرشان همه آنها را دوست داشته اما بین او و هری، همیشه رابطهای خاص وجود داشته است.
اثرات منفی
اما در بلند مدت، ممکن است این بچه محبوب، دچار مشکلات ارتباطی شود. مشکل آنجا شروع میشود که انها در مییابند که هیچ کس آنها را به اندازه پدر و مادرشان دوست ندارد.
دلیل افسردگی آنها هم همین است. اینکه زمان زیادی را صرف میکنند تا همان عشقی را که از مادر و پدرشان گرفته بودند، از دیگران هم بگیرند.
اما در مقابل بچه کمتر محبوب این فرصت را دارد که آنچه را در خانه تجربه نکرده بیرون به دست بیاورد.
رنج بچه نامحبوب بودن
در کل بچهای که نامحبوب است بیش از همه رنج میکشد؛ حتی تا مدتها پس از اینکه خانه را ترک میکند و به دنبال زندگی خود میرود. این جور بچهها دجار افسردگی میشوند و اعتماد به نفسشان ضعیف است و نیاز به توجه ویژه دارند. در بسیاری از موارد، روابط خواهر و برادرها دچار خشمهای ناشی از احساس تبعیض میشود.
حتی در ۵۰ سالگی، این احساس در آنها وجود دارد که فرزند محبوب نیستند. در یک نمونه، فردی که مادر ۸۰ سالهاش هنوز زنده بود، همچنان تبعیض را تجریه میکرد چون مادر کهنسالش هنوز وقتی کاری داشت، خواهرش را به او ترجیح میداد.
دکتر برندا ولینگ، مدیر و پژوهشگر مرکز رشد و توسعه انسان در دانشگاه میشیگان، که تحقیقات وسیعی درباره روابط خواهر و برادرها انجام داده،میگوید که اثرات ویرانگر در روابط خواهر و برادرها، اغلب ناشی از تبعیض پدر و مادرهاست: «وقتی بچهای، مجبوری در آن شرایط زندگی کنی. اما وقتی بچهها بزرگ میشوند و خانه را ترک میکنند، نمونههای زیادی از دوری و گریز خواهر و برادرها از هم دیده میشود تا جایی که سالها حتی با هم حرف نمیزنند. نکته مهم اینجاست که حتی با پپرتر شدن پدر و مادرها خشم میان خواهر و برادرها لزوما کاهش نمییابد.»
تربیت عادلانه بچهها
ما کدام کار بد را از قصد انجام میدهیم؟ لابد میگوییم هیچ کاری را! چون ذهن ما به دنبال توجیه خود است. من شک ندارم پدر و مادرهایی که بین بچهها فرق میگذارند، کارمندهایی که از کارشان می دزدند، مقاماتی که اعمال غیراخلاقی انجام میدهند، کسانی که در امتحان تقلب میکنند، شاگردهایی که توی مدرسه بقیه را آزار میدهند و رانندههایی که به عقب ماشین دیگر میچسبند، همه عواقب کارشان را میدانند.
تفاوت آدمهای خطاکار و آدمهای درستکار، تنها ناشی از ترکیب خودآگاهی و اراده است، آدمهای خطاکار ناخودآگاه و بیاراده، کارهایی میکنند که به ناراحتیهای بعدی منجر میشود.
بنابراین وقتی میبینید که یکی از بچهها را به آن یکی ترجیح میدهید، ممکن است این مساله را در ذهن خودتان عادی فرض کنید اما بادتان باشد که این ترجیح، عواقب عاطفی بزرگی دارد. اما در عین حال همیشه این امکان را دارید که به عقب برگردید به این ترجیح خود توجه کتید و تصمیم بگیرید که زمان ویژهای را به آن بچه که کمتر دوستش دارید اختصاص بدهید تا روابطتان بهتر شود.
البته این کار آسان نیست. باید صبور باشید، باید در عین خستگی انرژی داشته باشید. برای نزدیکتر شدن به آن بچه کمتر محبوب، باید فعالیتهایی را انتخاب کنید که آن بچه در آنها بهتر عمل میکند، نمیشود بچهای را که از بیس بال متنفر است با وقت گذرانی با پدر و مادر عاشق بیس بال واداشت.
هرچه که هست باید برای این رفع این تبعیض تلاش کنید چون این کار هم درست است، هم خوب است.
بچههای محبوب دچار تبعیض
من و همسرم هیچ کدام بچههای محبوب پدر و مادرمان نبودیم. در خانواده ما هرکسی بیشتر به چیزی نیاز داشت، بیشتر آن را دریافت میکرد. یک بچه توی مدرسه مشکل داشت، یکی پول بیشتر میخواست و یکی توجه بیشتر. یاتان باشد که درست است هر کسی باید آن چیزی را لازم دارد بگیرد اما این کار هم عواقبی دارد. هرگز بچهای را که از قوانین پبروی میکند و خوشرفتار است، نادیده نگیرید.
پدر شوهر من، همسرم را یک بچه فوقالعاده توصیف میکند و همیشه میگوید تربیت او خیلی از تربیت خواهر و برادرهایش راحتتر بوده. با این حال، او زمان بیشتری را با بچههای دیگر میگذرانده چون آنها همیشه بیشتر به او نیاز داشتند. این مساله باعث ارتباط نزدیکتر آنها با هم شده اما همسر من این فرصت را نداشته که به آنها نزدیک شود. به این ترتیب او هم چیزی را از دست داده است. موضوع به همین حساسی است.
نظرها
نظری وجود ندارد.