سخنهای دولتآبادی و گزارش هواشناسی یزدانیخرم در نمایشگاه کتاب تهران
سیامین نمایشگاه کتاب تهران در حال و هوایی متفاوت از سالهای گذشته ادامه دارد. مجموعه گفتوگوهای نویسنده «کلیدر» و رمانی از مهدی یزدانیخرم عرضه شدهاند.
سیامین نمایشگاه کتاب تهران در حال و هوایی متفاوت از سالهای گذشته، متأثر از دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و با نمودی کمتر در رسانهها ادامه دارد. مجموعه گفتوگوهای نویسنده «کلیدر» و رمانی از مهدی یزدانیخرم عرضه شدهاند.
این گفت و سخنها...
«این گفت سخنها...» مجموعهایست از ۲۴ گفتوگو روزنامهنگاران با محمود دولتآبادی در فاصله دو دهه که اکنون در یک جلد به بازار آمده است. این گفتوگوها را نشریههای تجربه، اعتماد، یادآور، شرق و... در سالهای مختلف با محمود دولت آبادى انجام داده اند. در این گفتوگوها دولتآبادی پیرامون تجربه نویسندگیاش در نوشتن رمانهایی مانند «جای خالی سلوچ» و «کلیدر» و همچنین درباره مسائل روز و کار گرهخورده انتشار رمان «زوال کلنل» سخن گفته است.
خاطرات زندان، رویارویی با سانسور و تجربههای نویسنده در تئاتر و سینما بخش دیگری از موضوعات متنوع این کتاب است.
رمان «زوال کلنل» به ترجمه بهمن نیرومند به آلمانی و به ترجمه تام پتردیل به زبان انگلیسی منتشر شده است. در جشنواره ادبی نویسندگان پراگ این رمان در مرکز توجه قرار گرفته بود. این اثر که در سال ۲۰۱۳ برنده جایزه ادبی یان میخالسکی شد، در ایران از وزارت ارشاد اسلامی مجوز نشر نگرفته.
به گفته محمود دولتآبادی « این کتاب تا حدود یک سال و نیم بدون جواب ماند تا سرانجام با حدود ۶۱ مورد اصلاحات به من برگردانده شد. من روی موارد اصلاحی، به رغم میل خودم و ساختار کتاب و برای اینکه حسن نیت خود را نشان داده باشم، مقداری کار کردم ولی نتیجه، باز هم منفی بود زیرا این کتاب را با ۲۱ مورد ایراد تازه به من برگرداندند.»
دولتآبادی در یکی از مصاحبههایش میگوید از قصد «زوال کلنل» را در مقابل سپاه پاسداران قرار دادند که دست وزارت ارشاد در دولت یازدهم در صدور مجوز برای این کتاب بسته بماند.
فردا این خورشید لعنتی
رمانِ «به گزارش اداره هواشناسی فردا این خورشید لعنتی» نوشته مهدی یزدانیخرم هم بعد از ۱۲ سال که در محاق قزار گرفته بود، در سیامین نمایشگاه کتاب تهران در غرفه نشر ققنوس عرضه شده است.
این رمان تجربی که برنده جایزه رمانِ متفاوت «واو» نیز شده بود اثریست با زبانی شاعرانه و قصهای درباره یک روزنامهنگار که در گستره زمان گمشده است. یزدانیخرم با این رمان خود را به عنوان یک داستاننویس به جامعه ادبی ایران شناساند. از طریق این رمان میتوان به مهمترین دلمشغولی او در دنیای داستانهایش پی برد: رابطه انسان با تاریخ و خشونت که بعدها در دو اثر دیگر او هم به شکلهای دیگری تکرار میشود.
«به گزارش اداره هواشناسی ...» در اولین روزهای دولت نهم ممنوع شد.
از مهدی یزدانیخُرم همچنین چاپ هفتم رمان «من منچستر یونایتد را دوست دارم» در نمایشگاه کتاب تهران و چاپ دیگری از رمان «سرخ سفید» عرضه شده است.
این رمان روایتیست از چندین شخصیت که در دی سال ۱۳۵۸ سرنوشتشان به هم گره میخورد. رمان در سال ۱۳۹۱ و از یک باشگاه کوچکِ ورزشی در خیابانِ شانزده آذر آغاز میشود. در آن روز یک رزمیکار رشته کیوکوشینکاراته که نویسنده هم هست، و چه در نویسندگی و چه در ورزش به اصالت نظر دارد، میبایست برای گرفتن کمربند سیاه پانزده مبارزه بکند و تاب بیاورد. هر کدام از این مبارزهها عاملی میشوند برای بازگشت به دی ماهِ برفی سال ۱۳۵۸ و فضای ملتهب سیاسی در آن ایام. در رمان شخصیتهای تاریخی و سیاسی فراوانی حضور دارند که هر یک سرنوشتی پیدا میکنند.
گزینه اشعار ایرج ضیایی (نشر حکمت)، مجموعه داستان «بیوزنی» نوشته محسن عباسی و مجموعه داستان نآدمهای اشتباهی» از شیوا مقانلو از دیگر آثار متعدد ادبیات خلاق است که در سیامین نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده.
بیشتر بخوانید:
نظرها
نظری وجود ندارد.