● دیدگاه
کارنامهی روحانی در زمینهی دانشگاهها
جویا آروین − دستاوردهای حسن روحانی دربارهی دانشگاهها چهها بوده است؟ آیا او به وعدههای خویش در این زمینه عمل کرده است؟ آیا او توانسته است از فساد دانشگاهی بکاهد؟
ما کمابیش میدانیم که رقیبان روحانی پا جای پای احمدینژاد خواهند گذاشت و در جهت دخالت در دانشگاه از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد. ما کمابیش مطمئنیم که رقبای روحانی با دانشگاهی آزاد و مستقل هیچ قرابتی ندارند. از همین اکنون روشن است که اگر کسی همچون ابراهیم رئیسی بر مسند ریاستجمهوری بنشیند چه بر سر دانشگاه و دانشگاهیان خواهد آمد. پس، اگر برای دانشگاه و دانشگاهیان دلنگرایم، ناچاریم سود اندک را بر زیان زیاد ترجیح دهیم و از حسن روحانی حمایت کنیم. با این حال اما لازم است در مطالبات خود دربارهی دانشگاه هرچه دقیقتر و شفافتر عمل کنیم. توجه به این نکته هم بایسته است که، درست به دلیل همان منطق بد-یا-بدتر، اگر در گیرودار انتخابات حسن روحانی را از منظر اصلاحطلبی و فسادستیزی نقد کنیم، چنین نقدی نه به زیان او بلکه به سود او و به زیان رقیبان او خواهد بود.
دستاوردهای حسن روحانی دربارهی دانشگاهها چهها بوده است؟ آیا او به وعدههای خویش در این زمینه عمل کرده است؟ آیا او توانسته است از فساد دانشگاهی بکاهد؟
وعدههای انتخاباتی
حسن روحانی چهار سال پیش در گفتههای انتخاباتیِ خود وعده داده بود که استادانی را که بیدلیل از دانشگاه کنار گذاشته شدهاند و یا بر خلاف قانون بازنشسته شدهاند به دانشگاه بازگرداند. او گفته بود «آنهایی که به خاطر اظهارنظر از دانشگاه کنار گذاشته شدهاند باید به دانشگاهها برگردند». او همچنین وعده داده بود که از دانشجویان ستارهدار رفع تبعیض کند و اساساً ستارهدار کردنِ دانشجویان را منتفی کند. او گفته بود «باید عنوان دانشجوی ستارهدار را کنار بگذاریم؛ دانشجو باید در فعالیت سیاسی و علمی آزاد باشد و خطوط قرمز اقدامات او مصالح و منافع ملی است ... کسی که در محیط دانشگاه تخلف میکند براساس ضوابط دانشگاه با او برخورد میشود نباید دانشجویان را به خاطر انجام تخلفی محروم کرد ولی اگر کسی از خطوط قرمز عبور کند، دادگاه صالحه درباره او تصمیم میگیرد.». افزون بر اینها، روحانی فضای بازتر در دانشگاهها را وعده داده بود.
عمل به وعدهها
بر طبق تارنمای روحانیسنج، وعدهی بازگرداندنِ استادان به دانشگاهها و وعدهی مخالفت با ستارهدار کردنِ دانشجویان تاکنون صرفاً بطور ناقص تحقق یافته است و وعدهی فضای بازتر در دانشگاهها هنوز در حال پیگیری است. فضای حاکم بر دانشگاهها هم این ارزیابی را کمابیش تأیید میکند.
سههزار بورسیهی غیرقانونی
اما برای بررسیِ کارنامهی روحانی در زمینهی دانشگاهها باید، افزون بر وعدههای انتخاباتیاش، آنچه در دوران چهارسالهی ریاستجمهوریِ او روی داد نیز در نظر گرفته شود. از جمله مهمترین رویدادهای دانشگاهی در دوران حسن روحانی افشای سه هزار بورسیهی دانشگاهی بود که در دورهی محمود احمدینژاد بطور غیرقانونی و فسادآمیز به کسانی اعطا شده بود. آیا دولت حسن روحانی در این زمینه اقدام درخوری انجام داده است؟
با افسوسهای بسیار باید گفت که پروندهی بورسیههای فسادآمیز ماستمالی شد. این فساد بزرگ که بعدها مشخص شد با مسائل سیاسی و انتخاباتی هم ارتباط داشته (در این زمینه این منبع زیر را ببینید)، در گیرودار بحثهای جناحی و جنجالهای سیاسی گم شد و در آخر معلوم نشد که دقیقاً چه اقدامی درمورد آن انجام شده است. درست است که حتا بسیاری از نمایندگان مجلس هم از این فساد دفاع کردند و حتا صداوسیما که قرار است رسانهی ملی باشد هم در پیِ دفاع از این فساد برآمد. (دربارهی دفاع صداوسیما از این فساد در اینجا بیشتر بخوانید.) این هم درست است که حتا رهبر هم بهنحوی از این فساد پشتیبانی کرد و از افشای آن انتقاد کرد. و اینها همه از موانعی حکایت دارد که پیشاروی حسن روحانی بوده است. اما با این همه وقتی کسی در مقام ریاستجمهوری فسادی درشت از این دست را مییابد باید با راهبردی درست و با قاطعیت بیشتری عمل کند که راه را بر اعمال نفوذها و کارشکنیها ببندد.
اشتغال دانشآموختگان
وقتی سخن از سه هزار بورسیهی غیرقانوی به میان میآید باید این وجه از موضوع را هم درنگریم که به هر حال دولت احمدینژاد سه هزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی را بهنحوی تأمین کرده و شاید از این راه آنان را بهنحوی با خود همسو کرده است. پرسیدنی است که دولت روحانی برای چه تعداد از فارغالتحصیلان بیکار اشتغال فراهم کرده است. در چهار سال اخیر آمار کسانی که با مدرک دکتری بیکار اند بسیار بالا رفته و به نظر میرسد دولت هم هیچ برنامهی مشخصی برای این دسته از بیکاران ندارد. این در حالی است که حسن روحانی به چندبرابر کردنِ بودجهی نظامی میبالد.
دیگر فسادهای دانشگاهی
فسادهایی دیگری چون پایاننامهفروشی و مقالهفروشی هم در دوران ریاستجمهوری حسن روحانی اگر بیشتر نشده باشد کمتر نشده است. روحانی از کمیتگرایی که در دوران احمدینژاد در شکل افزایش بیرویهی دانشجویان دکتری و ارزشدهیِ کمّی به مقالههای آیاسآی انتقاد کرده است. او در زمینهی مقالهنویسی گفته است «همش به فکر ISI و امتیاز نباشیم. رها کنید این شرکها را و به فکر ملت و کشور باشیم. زنجیره علم در کشور را کامل کنیم، چراکه مقاله به تنهایی به درد نمیخورد.» همچنین دربارهی شمار دانشجویان دکتری گفته است: «دولت به دنبال دانشگاهی است که بین کیفیت و کمیت آن توازن وجود داشته باشد. ما نیز خوشحال میشویم که ببینیم 40 هزار دانشجوی دکتری داریم ولی شما دانشگاههای بزرگ را نیز مشاهده کنید، ببینید دانشجوی دکتری آنها چند نفر است؟ در سال یک دانشگاه اروپایی و آمریکایی چند نفر دانشجوی دکتری میپذیرد؟ خیلی خوب است، همه دکتر شوند!». اما گویا دولت حسن روحانی در عمل کار درخوری چه برای بالا بردن کیفت و چه برای مقابله با فسادهایی همچون پایاننامهفروشی و مقالهفروشی انجام نداده است.
برآیند
بر اساس آنچه گفتیم، دولت حسن روحانی در زمینهی دانشگاه کارنامهی قابل قبولی از خود بر جای نگذاشته است. او به وعدههای خویش عمل نکرده یا بطور بسیار ناقص عمل کرده است. از این گذشته، او نتوانسته است دستاندازیهای فسادآمیز از سوی دولت قبل در دانشگاهها را برطرف و بیعدالتیهای آن دولت در این زمینه را جبران کند. همچنین، در حالی که دولت قبل ولو به شکل فسادآمیز راه را بر اشتغال چند هزار نفر از دانشآموختگان باز کرد، در دولت روحانی دکتراهای بیکار روز به روز بیشتر شدهاند. دربارهی دیگر شکلهای فساد دانشگاهی هم به نظر میرسد دولت روحانی هیچ برنامهی مشخصی نداشته است.
نتیجهی انتخاباتی
از ارزیابیِ بالا در زمینهی دانشگاه چه نتیجهای در رابطه با انتخابات پیشِرو به دست میآید؟ آیا کارنامهی ضعیف حسن روحانی در زمینهی دانشگاه ما را مجاب میکند این بار به دیگری رأی بدهیم یا اصلاً رأی ندهیم؟ با همهی ارزیابیهایی از آن دست که در این نوشته آمد، واقعیت این است که رأی دادن یا ندادن در ایران از منطق بد-یا-بدتر پیروی میکند. ما کمابیش میدانیم که رقیبان روحانی پا جای پای احمدینژاد خواهند گذاشت و در جهت دخالت در دانشگاه از هیچ کوششی فروگذار نخواهند کرد. ما کمابیش مطمئنیم که رقبای روحانی با دانشگاهی آزاد و مستقل هیچ قرابتی ندارند. از همین اکنون روشن است که اگر کسی همچون ابراهیم رئیسی بر مسند ریاستجمهوری بنشیند چه بر سر دانشگاه و دانشگاهیان خواهد آمد. پس، اگر برای دانشگاه و دانشگاهیان دلنگرایم، ناچاریم سود اندک را بر زیان زیاد ترجیح دهیم و از حسن روحانی حمایت کنیم. با این حال اما لازم است در مطالبات خود دربارهی دانشگاه هرچه دقیقتر و شفافتر عمل کنیم. توجه به این نکته هم بایسته است که، درست به دلیل همان منطق بد-یا-بدتر، اگر در گیرودار انتخابات حسن روحانی را از منظر اصلاحطلبی و فسادستیزی نقد کنیم، چنین نقدی نه به زیان او بلکه به سود او و به زیان رقیبان او خواهد بود.
در همین زمینه
- حضرات دکترها: مدارکتان را رو کنید
- روحانی: مدرک تحصیلی من معتبر است
- اعتراض نماینده خبرگان رهبری به سرقت علمی روحانی از کتاب او
- دکتر-کاندیداها و مشکل آنان با دکترایشان
- چهار چهره از فساد دانشگاهی و پنج راهحل ساده
- بیان نظر و بحث درباره وضعیت علوم انسانی در ایران
- تیرهروزی و بهروزی علوم انسانی در ایران
- اگر میتوانی بخر و اگر نمیتوانی بمیر! –کالایی شدن آموزش عمومی و عالی در ایران
- موردِ عجیبِ آقای م. خ.
- رونق پایاننامهفروشی در ایران: تازه میخواهی یا ترکیبی؟
- گارسون، یک پایاننامه لطفا!
- زیر پوست دانشگاه − آسیبشناسی عملکرد اساتید در زمینهی پایاننامه
- پایاننامه فروشی، تجارت علم یا بیاعتباری نهاد دانشگاه؟
- فساد دانشگاهی در ایران
نظرها
حیدر علی بنائیان جهرمی
هر کس به اندازه وسعش ولو هرچند اندک ؛ در زمینه زدودن فساد از بالاترین مکان علمی کشور ؛ باید بکوشد زیرا امثال رئیسی یا قالیباف بطور مطلق با اندیشه واندیشیدن که ذاتی دانشگاه ودانشجو است هیچ رابطه ای ندارند .این گروه افراد ؛ برای ادامه حکومتشان در پی تحمیق وتخفیف مردمند . همچنانکه در این مقاله آ مده ودرست هم هست برای سود بالاتر ووالاتر که همانا حفظ شان ومقام دانش و دانشگاه است از سود روز خود برای سود فردا وپایدار احتمالی باید بگذریم تا بیش از این در جهان خفیف نشویم .با انتخاب روحانی احتمال بهتر شدن وضع دانش ودانشگاه وجود دارد ولی با انتخاب رئیسی یا قالیباف ؛ در چاه ویل هاله نور ومعجزه هزاره سوم خواهیم افتاد . دوبار ه برای انتخاب استاد ؛در گرداب بدترین رانت خواری گرفتار خواهیم شد .
کرماشانی
این آش به قدری شور است که مسئلۀ اصلی امکان بروز نمی یابد. چرا کسی به اصل قضیه یعنی پولی کردن دانشگاه ها اعتراض نمی کند؟ هم اکنون فقط 4 درصد دانشجویان رایگان تحصیل می کنند و 96 درصد در دانشگاه های شبانه و غیرانتفاعی و آزاد و پیام ور و ... هستند. وعدۀ بازگشت اساتید به دانشگاه ها هم به این صورت تحقق یافته که برای برخی از آن ها در دانشگاه های پولی و غیرانتفاعی (مانند علم و فرهنگ) واحدهایی به صورت حق التدریسی گذاشته اند، وگرنه وضع به منوال سابق بازنگشته است. روحانی هم مانند احمدی نژاد پولی کردن دانشگاه ها (شما بخوانید ممنوع الورود کردن فرزندان کارگران و کارمندان و بیشتر اقشار جامعه به دانشگاه ها) را ادامه داد و اصلاً این طرحی بود که در دولت اصلاحات و در زمان مصطفی معین تحت عنوان استقلال دانشگاه ها ریخته شد و هیچ یک از نامزدهای موجود هم انتقادی نسبت به آن ندارد. هم اکنون نه تنها دانشجویان لوله هستند، بلکه به دستگاه چاپ اسکناس برای آقایان هم تبدیل شده اند.