«ائتلافی برای آنهایی که دیده نمیشوند» در انتخابات شورای تهران
عدم پذیرش برخی از فعالان شناختهشده اجتماعی در لیست اصلاحطلبان، فرصتی شد تا شماری از آنها که بیشتر به اعتبار فعالیت مدنی خود شناخته شده هستند در لیست «پیشتازان عدالت» حضور یابند.
گروهی از نامزدهای انتخابات شورای شهر تهران از جمله تعدادی از فعالان مدنی، فهرست تازهای برای انتخابات شورای شهر تهران، ری و تجریش منتشر کردهاند. لیست جدید «پیشتازان عدالت» نام دارد.
ائتلاف پیشتازان عدالت لیست خود را با شعار «ائتلافی برای آنهایی که دیده نمیشوند» منتشر کردهاند. آنها در میان تصاویر اعضای ائتلاف، عکس یک کودک کار را هم جای دادهاند.
فرشید مکی، فرهاد کولینیا، یاشار سلطانی، رضا جلالی، خسرو صالحی، حسن بوچانی، آمنه شیرافکن، مهرناز عطاران، محمد نظری زاده، علیرضا ملکی، محمدعلی راد، توران ایرانی، کورش فرجی، اکبر اصلانی، سیدحسین موشح، منوچهر مرادی، هاشم باروتی، علی موسینژاد فرکوش، فریبرز قربانیپور چهرههای تشکیل دهنده این لیست هستند.
حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه سرلیست این فهرست است.
فعالان مدنی در انتخابات شوراها
عدم پذیرش شماری از فعالان شناختهشده اجتماعی در لیست شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، فرصتی شد تا شماری از آنها در فهرستهای مستقلی به بیان دیدگاهها و اهداف خود بپردازند. این افراد چهرههایی بدون وابستگی حزبی و تشکیلاتی به جناح اعتدالگرا- اصلاحطلب حاکم هستند؛ چهرههایی که بیشتر از سیاسی بودن به اعتبار فعالیت مدنی خود شناخته شدهاند.
برای نمونه بهزاد اشتری یک ناشنوا و فعال اجتماعی است که در این سالها برای ارتقاء زندگی معلولان تلاش کرده است. او اکنون در فهرست «شهر دیگر» حضور دارد. مهمترین فعالیت اشتری برای ناشنوایان در این سالها، تأسیس کتابخانه تخصصی ناشنوایان و ابتکار راهاندازی اولین دانشگاه ناشنوایان ایران است. اشتری تجربه نمایندگی ناشنوایان ایران در قاره آسیا و شرکت در کنگره جهانی ناشنویان در سال ۲۰۰۳ در مونترال کانادا را دارد. او همچنین مدیریت برگزاری چندین نمایشگاه هنری ناشنوایان در برخی فرهنگسراها و کانون پرورش فکری را بر عهده داشته است. مدیریت اجرایی راهاندازی و تدوین دانشنامه ناشنوایان «دانا» از دیگر فعالیتهای او است. او مهمترین دلیل حضورش در مبارزات انتخاباتی شورای شهر تهران را در گام اول اثرگذاری بر طراحی و اجرای فضاهای شهری مناسب برای معلولان، جانبازان، سالمندان و کودکان در تهران و همچنین توسعه فعالیتهایی مانند یادگیری، کار، آموزش و تجارت از راه دور اعلام کرده است.
در نمونه دیگر آمنه شیرافکن، کارشناس ارتباطات، کارشناس ارشد مطالعات زنان، و برنده جایزه امید در روزنامه نگاری سال ۹۳ که در سالیان اخیر فعالیت خود را در حوزه روزنامهنگاری و زنان به طور موازی پیش برده است. آمنه شیرافکن که نامش در هر دو فهرست «پیشتازان عدالت» و کمپین «شهر دیگر» وجود دارد، سالها در حوزه شهر خبرنگاری کرده و خبرنگار پارلمانی روزنامه شرق بوده است. به علاوه، شیرافکن در طول دوران کاری خود با همکاری سازمانهای مردم نهاد کارگاههای حقوق زنان و کودکان برگزار کرده و به دانشجویان افغانستانی روزنامهنگاری آموزش داده است. فعالیت خبرنگاری او در مجلس نهم توام با پیگیری گزارشهای فساد سیستماتیک در دوره احمدینژاد بود. او وعده داده در صورت حضور در شورا به دنبال ایجاد ساختارهای موثر برای تامین امنیت زنان در شهر، اصلاح فضاهای بیدفاع شهری، و برجستهکردن مسائل مربوط به زنان برود و در دسترس قرار دادن اطلاعات و اتفاقات شورا را از اولویتهای خود قرار دهد.
همچنین میتوان از خسرو صالحی موسس و رئیس هیات مدیره توانمندسازی انجمنهای کودکان کار و خیابان (تاک سرزمین من) به عنوان نمونه دیگری از دسته فعالان مدنی حاضر در عرصه انتخابات شورای شهر تهران نام برد. او عضو هیات موسس و مدیرعامل شبکه یاری کودکان کار و خیابان و نماینده سازمانهای مردم نهاد در مجمع ملی کنوانسیون حقوق کودک است. نام خسرو صالحی که دارای مدرک کارشناسی روانشناسی کودک و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی است در هر دو فهرست «پیشتازان عدالت» و کمپین «شهر دیگر» قرار دارد. صالحی همچنین مؤسس و مدیرگروه تحقیق و پژوهش بانک اطلاعات کودکان کار و خیابان، پژوهشگر در زمینه کودکان کار و مسئول پانل تحقیقاتی کودکان کار و خیابان در یونیسف بوده است. خسرو صالحی گفته است که به امید ایجاد ارتباطی موثر و مستمر با سمنها و برقراری ارتباطشان با نهادهای مدیریت شهری پا به عرصه انتخابات گذاشته است. او یکی از اهداف مشخص خود را جلوگیری از استخدام کودکان به دست پیمانکاران شهرداری و توقف همکاری شهرداری با پیمانکاران متخلف اعلام کرده است.
در این مدت چهرههای شناخته شدهای از فعالان مدنی نیز به دلایل مختلف از مبارزات انتخاباتی کنار کشیدند. از جمله لیلا ارشد موسس خانه خورشید و مددکار اجتماعی، که ۲۵ اردیبهشت در یک پیام ویدیویی از حضور در ادامه مبارزههای انتخاباتی انصراف داد. لیلا ارشد جزو لیست هشت نفره “کمپین شهر دیگر” برای انتخابات شورای شهر تهران بود.
از این دست فعالان مدنی در شهرستانهای دیگر ایران نیز نمونههایی وجود دارد که پا به عرصه انتخابات شورا گذاشتهاند که البته حضور و فعالیت آنان در عرصه مبارزات انتخاباتی به گستردگی شهر تهران نیست.
بیشتر بخوانید:
نظرها
radioz
حسین راغفر ، و تقریبا همه دیگر اقتصاددان ها که اغلب مشاهیرشان طرفدار حسن روحانی هستند، کمنابیش حامی اقتصاد پسا لیبرالییستی هستند. من به جای نئولیبرالیستی از پسا لیبرالیستی استفاده میکنم. به سایت اقتصادآنلاین بورید و همین مطالب راغفر بخوانید، که با کلی گویی، مخالف تولید و توزیع برق است و میگوید با دارند گاز و برق ارازن به خارج صادر میکنند. این یک مغلطه است. اساس توزیع گاز و یا برق، کاملا قابل کنترل است و میشود هر کاربرش مشخص کردف سیستم محاسبه پلگانی و حمایت از فقرا.خوراک پتروشیمی میتواند به قیمت فوب خلیج فارس داد. ولی دللی ندارد دولت اقدام به رانت یارانه به هسته ای و خورشید و بادی بدهد چندین برابر نیروگاه گازی هزینه می تراشند. تنها با 10% خرید برق از این قیبل انرژی ها به اصطلاح پاک، تا 50% بر قیمت قبوض گاز مردم افزوده خواهد شد و مزیت نسبی جذب سرمایه گذاری در ایران از بین میبرد! اینها همه برای منفعت طلبی حاکمیت است. این اقتصاددانها دولتی هستند. چون لیبرالیسم به معنی آزادی خواهی است، آزادی خواهی عقلانی و اخلاقی، بی بند و بار و لاقید نیست، بلکه میخواهد ازادی حداکثری که مخل آزادی دیگران نشود ترویج دهد. اما این اقتصادان های پسا لیبرالیسم، مطلق العنان دنبال منفعت طلبی حاکمیت-دوت هستند، به بهانه های حمایت از تولید و صادارت، جلوگیری از رانت، عملا می گویند تمام ثروت ملت را حاکمیت چوب حراج بزند و بفروشد به سمرایه دار، انگاری این ثروتها ارث پردی حکومت است! این ثورتهای عمومی از شرکت های ملی سودده نفتی و گاز و پتروشیمی متعلق به همه ملت بود، با نیرنگ سهام عدالت، حدود نیمی از مردم محروم از سهام کردند و آن را در بدترین شکل عوام فریبی یعنی ده سال با اقساط از سود سهام! این چندغاز سهام برای هز نفر دو میلیون تومان بعد ازده سال، که مردم قدرت خریدشان یک سوم شده که ارزش چندانی ندارد! باید سهام فوری و به رایگان میان همه ملت حتی ثروتمندان توزیع شود، این حق عمومی است. تخمین ها از وجود لاقل 250 میلیارد دلار ثروت عمومی است که قابل تبدیل به سهام است. تنها ثروت تحت کنترل فرمان اجرایی اما رهبری، بالغ 100 ملییارد دلار است. ولی متاسفانه با سرعت دارند این شرکت ها و منابع دارای به سرمایه دارها که اغلب هم رانت خوارن نظام هستند می فروشند و برای همیشه ملت ایران از شانس رهایی از فقر محروم می کنند!