زنان و سودای قدرت سیاسی: سهمخواهی از کابینه و شهرداری
انتخابات به پایان رسیده و صدای سهمخواهی زنان از قدرت هرچند ضعیف شنیده میشود. آیا آنطور که شهیندخت مولاوردی میگوید، چند وزیر زن در کابینه جدید خواهد بود و آیا زنان برای شهردار تهران شدن شانسی دارند؟
انتخابات به پایان رسیده و صدای سهمخواهی زنان از قدرت هرچند ضعیف شنیده میشود. آیا آنطور که شهیندخت مولاوردی میگوید، چند وزیر زن در کابینه جدید خواهد بود و آیا زنان برای شهردار شهر تهران شدن شانسی دارند؟
معاون امور زنان و خانواده رییسجمهوری ایران گفته که پیشبینی میکند دو یا سه وزیر زن برای حضور در کابینه دولت دوازدهم معرفی شوند.
شهیندخت مولاوردی گفته با تجربهای که از دولت یازدهم داریم و تفاوتی که شرایط شروع کار دولت دوازدهم با دولت یازدهم دارد، زمینه برای استفاده از زنان به عنوان وزیر در کابینه دوازدهم خیلی مساعدتر است.
او تصمیمگیری درباره تعداد وزرای زن در دولت دوازدهم را مربوط به رییسجمهوری دانسته؛ ضمن آنکه تصمیم نهایی نیز با مجلس است.
مولاوردی گفته: «ما پیشبینیمان معرفی دو سه زن است و برای آن تلاش میکنیم.»
با این پیشبینی امیدوارانه، زنان که مطالباتشان در کارزار انتخاباتی دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در ایران چندان شنیده نشد، بار دیگر در انتظار تحقق وعدههایی هستند که تنها در دوران تبلیغات انتخاباتی مطرح میشود.
نه به کابینه مردانه
حسن روحانی در کارزار انتخاباتی خود در سال ۹۲ از ایجاد فرصتهای برابر برای زنان سخن گفت: «تبعیض برای زنان ما قابل قبول نیست. جنسیت نمیتواند معیار درستی برای تصدی مسوولیتها در جامعه باشد. در دولت تدبیر و امید فرصت برابری برای زنان و مردان ایجاد خواهیم کرد.»
اما وعدههای او پس از برگزاری انتخابات، تحقق پیدا نکرد. حسن روحانی در نخستین کنفرانس خبری خود به عنوان رییس جمهوری در پاسخ به سوالی درباره نبود زنان در ترکیب کابینهاش، وعده داد که از آنها در سمتهای معاونت استفاده خواهد کرد و در اولین جلسات کابینه به همکاران خود تأکید خواهد کرد که در همه سطوح مدیریتی از زنان استفاده کنند تا آنها بتوانند در مدیریت کشور سهم بیشتری بگیرند.
نتیجه این تاکیدها در چهار سال حضور دو زن در کابینه به عنوان رییس سازمان محیط زیست و رییس سازمان میراث فرهنگی بود که دومی تنها چند ماه است در کابینه حضور دارد.
معاون حقوقی دولت یازدهم نخست الهام امین زاده بود که پس از مدتی برکنار شد. علت دقیق برکناری او اعلام نشد اما بر مبنای برخی از گمانهزنیها مواضع او در زمینه فیشهای نجومی عامل برکناریاش بوده است. به جز او، معاون امور زنان و خانواده، شهیندخت مولاوردی توانست چهار سال در این سمت باقی بماند. وزارت زنان هم هرگز تشکیل نشد. در وزارت حارجه ایران در دوران دولت یازدهم، همواره انتصاب یک زن به عنوان سفیر به عنوان یک دستاورد مطرح شده حال آنکه ایران ۱۱۵ سفارت و ۳۴ کنسولگری در جهان دارد و سهم زنان در این عرصه بسیار ناچیز بوده. طیبه سیاوشی، نماینده فعلی مجلس ایران، ساختار وزارت حارجه ایران را کاملا مردانه توصیف کرده که در دوران دولت یازدهم تکان نخورده است.
حالا با انتخاب دوباره حسن روحانی به عنوان رییس جمهوری ایران، باز هم مطالبه وزارت زنان مطرح شده است؛ مطالبهای که انگار کلید ارتقای زنان در پستهای عالی دیگر هم هست. تجربه وز ارت زنان در جمهوری اسلامی تنها به حضور مرضیه وحدی دستجردی در دولا محمود احمدی نژاد محدود مانده:تجریهای که با واکنش تند مراجع مذهبی روبه رو شد و البته با برکناری نخستین وزیر زن در جمهوری اسلامی به پایان رسید.
حضور زنان در مشاغل و مناصب بالای سیاسی، منتقدان جدی دارد؛ منتقدانی که اغلب از بیتجربگی زنان در مناصب سیاسی سخن میگویند و با وجود آمار بالای تحصیلکردگان زن، به دلیل حضور محدود زنان در عرصههای اجرایی، آنها را شایسته ارتقای سیاسی نمیدانند.
در مقابل فعالان حقوق زنان معتقدند که برای افزایش مشارکت سیاسی زنان میتوان از تجربههای کشورهای همسایه در اعمال تبعیض مثبت و اختصاص دادن سهمیه به زنان در نهادهای مدیریتی بهره گرفت تا فرهنگ مبتنی بر شایسته سالاری جایگزین مردسالاری شود اما این دیدگاه که از دوران دولت یازدهم بارها مورد بحث قرار گرفته، در میان معتقدان به «عدالت جنسیتی» - سیاست جایگزین حکومت ایران برای برابری جنسیتی- مورد انتقاد بوده و باور به اینکه زنان تخصص و توانایی لازم را برای بر عهده گرفتن مشاغل حساس سیاسی ندارند، به باوری نهادینه در میان حاکمان و سیاستگذاران تبدیل شده و زنان در سطوح مختلف اجتماع با این عدم پذیرش مواجه هستند.
دسترسی نداشتن به فرصتهای عادلانه، در کنار محدودیتهای قانونی و اعمال سیاستهای تبعیضآمیز، راه ورود زنان را به قدرت سیاسی میبندد و به نظر میرسد جمهوری اسلامی در دوران حیات خود همواره بر این سیاست تاکید داشته است. در عین حال باید در نظر داشت که کوتاه کردن دست زنان از قدرت سیاسی، ساختار تبعیضآمیز موجود در کل جامعه را تقویت میکند.
حالا باید منتظر ماند و دید در شرایطی که به قول شهیندخت مولاوردی برای حضور وزرای زن در کابینه مساعدتر است، آیا حسن روحانی واقعا دو یا سه وزیر زن در کابینه آیندهاش خواهد داشت؟
آیا زنی به بهشت میرود؟
همزمان با انتظار برای به وزارت رسیدن زنان، گمانهزنیها درباره پنجاهو نهمین شهردار تهران با برگزاری انتخابات شورای شهر بالا گرفته و زمزمههایی برای شهردار شدن زنان شنیده میشود. صدایی که البته چندان بلند نیست؛ با اعلام گزینههایی که در میان مردان قدرتمند و وابسته به جناحهای سیاسی، شانس زیادی برای موفقیت ندارند.
مطالبه برای انتخاب زنان به عنوان شهردار، پیش از برگزاری انتخابات و با افزایش تعداد زنان نامزد عضویت در شورای شهر تهران مطرح شد. برخی از کاربران شبکههای مجازی هم تلاش کردند هشتگهایی برای پیشنهاد نخستین شهردار زن تهران بسازند و کسانی مثل زهرا صدراعظم نوری و معصومه ابتكار را برای این سمت پیشنهاد دهند. نام ابتکار حتی در دوره قبلی انتخابات شوراها هم به عنوان کاندیدای سمت شهرداری تهران مطرح شده بود.
فعالان سیاسی و مدنی هم در بین این پیشنهاددهندگان بودهاند: آذر منصوری از میان اصلاح طلبان از خیلی پیش این موضوع را مطرح کرده و الهه کولایی هم شهردار شدن زن را یک موضع قابل انتظار خوانده.
با توجه به سهم ۳۰ درصدی زنان در شورای پنجم، انتظار انتخاب یک زن به عنوان شهردار عجیب نیست.ز هرا نژادبهرام كه خود در انتخابات این دوره پیروز شده، گفته است: «حضور شهردار زن بین گزینهها باید به صورت مطالبه عمومی مطرح شود، چون ٥٠درصد جمعیت شهر را زنان تشكیل میدهند.»
او گفته: «شهردارشدن هیچ ویژگی خاصی نمیخواهد، زن و مرد ندارد. كسی كه شهردار میشود، قرار نیست آدم متفاوتی باشد، همین كه مدیر توانمند، پاكدست و دلسوزی باشد، كافی است و البته این ویژگیها طبیعتا در بین زنان بیشتر است تا مردان. زنان در پاكدستی و نداشتن فساد در مجموعه كاری جزو سرآمدان هستند.»
با این حال این مطالبه منتقدان جدی دارد. مخالفان تبعیض مثبت باز به میان آمدهاند و معتقدند به کار گرفتن زنان ضعیف بر آینده سیاسی زنان اثر منفی میگذارد. آنها با تاکید بر اینکه عدالت جنسیتی مهم تر از تبعیض مثبت است، بر شایستگی تاکید میکنند.
درباره مساله شهردار شدن زنان منتقدان همان رویکرد همیشگی را به کار گرفتهاند: کار را باید به متخصص سپرد و زنان تجربه و توانایی لازم را ندارند. آنها موضوع شهر و شهرداری را خیلی «جدی» میدانند که با زندگی روزمره مردم سر و کار دارد و حساس است، بر هیمن اساس از انتخاب یک زن «ناکارآمد» نگرانند؛ بیآنکه مشخص کنند تضمین کارآمدی یک مرد در مقابل یک زن چیست.
منتقدان معتقدند که زنان باید از مدیریت میانی شروع کنند و پیشبینی میکنند که در ۱۰ سال آینده، امکان حضور زنان در سمتهایی مانند شهرداری فراهم شود.
با توجه به غالب بودن تردیدها درباره انتخاب یک زن به عنوان شهردار و تاکید بر لزوم سیاسی بودن و نزدیک بودن شهردار به نهادهای قدرت در ایران و سابقه کار اجرایی در بالاترین سطوح سیاسی، به نظر نمیرسد که مطالبه شهردار شدن زنان برای این دوره به جایی برسد و احتمالا راه برای انتخاب مردانی مانند غلامحسین کرباسچی و محسن هاشمی بازتر است.
نظرها
نظری وجود ندارد.