● دیدگاه
صادق لاریجانی و معنای تهدیدهای او
اکبر گنجی – صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، در انتخابات اخیر چه کارکردی داشت؟ معنای عتاب و خطابهای کنونی او چیست؟
صادق لاریجانی در ۸ خرداد ۱۳۹۶ طی سخنانی به انتخابات ریاست جمهوری ۲۹ اردیبهشت ۹۶ و نقدها و وعدهها و مطالبات اکثریت مردم ایران پرداخت و به شدت حسن روحانی و میلیونها رأی دهنده به او را تهدید به سرکوب کرد.
لاریجانیهای متولد شهر نجف عراق، خاندان فاسدی هستند که دستشان به فسادهای بزرگ آلوده است. از زمینخواریهای بزرگ جواد لاریجانی همه با خبرند. با این همه، صادق که در خوش خدمتی به آیت الله خامنهای و سرکوب و شکنجه مخالفان و منتقدان و رقبا سنگ تمام گذاشته، جواد زمین خوار را مسئول حقوق بشر قوه قضائیه کرده است تا نقض سیستماتیک حقوق بشر را "مردم سالاری دینی" و "حقوق بشر اسلامی" قلمداد کند (خانهای هم که جواد لاریجانی با تخلفات فراوان در یکی از بهترین نقاط شمال تهران، البته با کمکهای سعید مرتضوی و محمد باقر قالیباف ساخت، مورد دیگری است که باید جداگانه مورد رسیدگی قرار گیرد، که نمیگیرد).
ابراهیم رئیسی، آیت الله قتل عام، معاون اول و دادستان کل کشور صادق لاریجانی بود. قدرتطلبی صادق او را پیش میراند و میراند. اما او در کلاس ابراهیم رئیسی، محسنی اژهای و سردار ذوالقدر به خوبی آموزش دیده و به متخصص سرکوب تبدیل شده است.
فعالیت قوه قضائیه برای پیروزی ابراهیم رئیسی
صادق لاریجانی در انتخابات اخیر، قوه قضائیه را علیه حسن روحانی و به سود آیت الله قتل عام بسیج کرد. سردار ذوالقدر که ریاست دو معاونت قوه قضائیه را بر عهده دارد، با توجه به سوابق سازماندهی رئیس جمهور کردن محمود احمدی نژاد، به ریاست ستاد "جمنا" انتخاب شد که نامزدشان ا ز ابتدأ تا انتها ابراهیم رئیسی بود.
جواد لاریجانی در مصاحبه با خبرگزاریهای سپاه چندین مصاحبه علیه حسن روحانی و خصوصاً سیاست خارجی او کرد (به عنوان نمونه بنگرید به مصاحبه مفصل او علیه روحانی و در دفاع از رئیسی که در ۴ ارديبهشت با عنوان "«کاندیدای پوششی» تحقیر «روحانی» است/چالش انتخاباتی روحانی جدی است" و در ۶ ارديبهشت با عنوان "نظر لاریجانی درباره «قالیباف» و «رئیسی»/ احتمال یک دورهای شدن روحانی/ آیا اگر برجام نبود جنگ میشد؟ " منتشر شد). جواد لاریجانی در همین مصاحبه گفت:
"کنارآمدن [حسن روحانی] با کدخدا جز با حذف و تحقیر ما همراه نیست در این صورت ما باید کلاً انقلاب، دستاوردها و استقلالمان را بدهیم و مانند سایر نوکران آمریکا بشویم...قالیباف نیروی جهادی بسیار توانمندی است و میتواند کارهای بزرگی انجام دهد...تجربه اجرایی آقای رئیسی کمتر از آقای روحانی نیست رئیسی نامزدی شایسته برای رقابتهای انتخاباتی است و میتواند در مبارزه با فساد و تحول در مدیریت کشور بسیار موفق باشد...برخی به اسم وحدت میخواهند کسانی که در فتنه سال ۸۸ کودتا و شورش را رهبری کرده و کلید زدند و مقابل امام مشروع ایستادند (بغی) را تطهیر کنند این در حالی است که مردم آنها را پشت سر گذاشتهاند."
محسنی اژهای در دوران رقابتهای انتخاباتی، هر هفته علیه حسن روحانی مصاحبه میکرد و اتهام جدیدی را مطرح میساخت تا فضا را علیه روحانی و به سود ابراهیم رئیسی سازد.
صادق لاریجانی یکی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است که رسماً ابراهیم رئیسی را به عنوان نامزد اصلح معرفی کرد و برای پیروزی او فعالیت میکرد.
دادستانها هم از مدتها قبل بازداشت نیروهای اصلاح طلب و اعتدالیون فعال در شبکههای مجازی را آغاز کرده بودند.
با همه این فعالیتهای رسمی خلاف قانون دستگاهی که باید در انتخابات و نزاعها بی طرف باشد، ابراهیم رئیسی شکست سنگینی خورد. شکستی که شکست آیت الله خامنه ای، سپاه، بسیج، شورای نگهبان، اکثر ائمه جمعه و قوه قضائیه به شمار میرود.
تهدیدهای پسا انتخابی لاریجانی
صادق لاریجانی در سخنان ۸ خرداد ۱۳۹۶ فرصت را برای تاختن به حسن روحانی و مطالبات مردم مناسب دیده تا با وعده زندان مردم را از خواست آزادی بهراساند. میگوید که حسن روحانی در دوران رقابتها "از خطوط قرمز نظام عبور کرد" و "اظهارات خلاف امنیت ملی" بیان کرد.
اگر "جنبش انتخاباتی سبز" بیشتر معطوف به تهران بود، در انتخابات اخیر، مردم و جوانان همه تجمعات حسن روحانی در سراسر کشور را سبز و بنفش کردند و رفع حصر و آزادی کلیه زندانیان سیاسی در رأس شعارها و مطالبات آنان قرار داشت. همه جا فریاد "یا حسین، میرحسین" بلند بود. روحانی هم همه جا میگفت که شعار ما رفع حصر و آزادی است. همه حصرهای خارجی و داخلی باید شکسته شوند.
این مطالبه پس از شکست نامزد نظام، بیشتر و بیشتر ابراز شد. از جمله در شادیهای پس از اعلام نتایج در سراسر کشور. در مجلس هم برخی نمایندگان خواستار رفع حصر شدهاند و همه زندان رفتهها میگویند که اینک بهترین فرصت برای آزادی و رفع حصر است. صادق لاریجانی خطر را احساس کرده و مطالبه مردمی رفع حصر و آزادی کلیه زندانیان سیاسی را پوپولیستی، اقدامی ضد نظام و فتنه گرانه قلمداد کرده و میگوید:
"در فضایی قرار داریم که عدهای به دنبال جریان سازی پوپولیستی برای ایستادن در مقابل تصمیمات قانونی نهادهای قانونی کشور هستند. از اتاقهای فکر آنان خبر میرسد که میگویند تا التهابات انتخاباتی باقی است و فضا داغ است، باقی منویات خود را دنبال کنیم و سخنان خود را به کرسی بنشانیم. بنده از چنین فضایی بوی فتنه استشمام میکنم. در سال ۸۸ نیز برخی تلاش داشتند با فشارهای پوپولیستی در مقابل نهادهای قانونی بایستند اما از مردم سیلی محکمی خوردند. امروز نیز همین معنا به شکل دیگری بروز کرده است و برخی به دنبال این هستند تا موضوعاتی را که برای آن راهکار قانونی وجود دارد با فشارهای پوپولیستی پیش ببرند."
لاریجانی سرکوب شدید جنبش سبز توسط سپاه و قوه قضائیه را "سیلی محکم مردم" قلمداد میکند. میگوید که مطالبه رفع حصر فتنه جدید فتنه گران است و میافزاید:
"همه دیدند که برخی در مورد این موضوع قبل و حین انتخابات چه کردند و همنوایان آنان چه گفتند. ما این مسائل را هم از دور میبینیم و هم از نزدیک شاهد اتفاقاتی که در پشت پرده رخ میدهد هستیم. ماهیت این کار شبیه همان کاری است که در فتنه ۸۸ صورت گرفت؛ نقل کردهاند که کاندیدایی[حسن روحانی] در جمع هواداران خود خطاب به آنان گفته است که ما آمده ایم حصر را بشکنیم. شما چه کاره اید که بخواهید حصر را بشکنید؟ "
حسن روحانی رئیس جمهور، رئیس شورای عالی امنیت ملی و مجری قانون اساسی است که پس از رهبری دومین مقام نظام محسوب میشود. کار او روشن است. پس او مطابق وظایف قانونی خود وعده داده و نظرش این بود و هست که حصر رهبران جنبش سبز و ممنوع التصویری و فعالیت سید محمد خاتمی ناموجه و غیر قانونی است.
صادق لاریجانی به سه نوع تهدید متوسل میشود.
اول- تهدید حسن روحانی و مردم به سرکوب و زندان. میگوید :
"عالیترین نهاد امنیتی کشور در این زمینه تصمیمی را اتخاذ کرده است. رفع حصر نیز مانند سایر مصوبات شورای عالی امنیت ملی برای معتبر بودن پروسه خاص خود را دارد و این که بخواهیم عواطف مردم را برای ایستادگی مقابل این قبیل تصمیمات قانونی تحریک کنیم همان روح و باطن فتنه ۸۸ است. برهمین اساس به این قبیل رسانهها و افرادی که تلاش میکنند به صورت زنجیرهای و همنوا چنین مسائلی را دائماً تکرار کنند و از این طریق فشار وارد آورند هشدار میدهیم که این بساط را جمع کنند وگرنه قوه قضاییه با اقتدار، خود این بساط را جمع خواهد کرد".
پس بساط خواست رفع حصر از رهبران جنبش سبز و آزادی زندانیان سیاسی باید جمع شود، وگرنه قوه قضائیه درخواست کنندگان را سرکوب خواهد کرد. اما حسن روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی هم هست. او درباره غیر قانونی بودن ممنوع التصویری سید محمد خاتمی به قوه قضائیه نامه نوشته و صادق لاریجانی اصلاً به نامه او پاسخ نداده است. ممکن است حسن روحانی بتواند مصوبه حصر رهبران جنبش سبز در زمان محمود احمدی نژاد را تغییر دهد. به همین دلیل لاریجانی وارد گام دوم میشود.
دوم- تهدید به محاکمه رهبران جنبش سبز. میگوید:
"به فرض که شورای عالی امنیت ملی مصوبه خود را ملغی کند و رفع حصر اتفاق بیفتد، در این صورت تازه کار قوه قضاییه برای رسیدگی قضایی به این موضوع آغاز میشود و تصمیم در مورد این اتهامات و نحوه رفتار با متهمان با قاضی رسیدگی کننده به پرونده و در چارچوب مقررات قانونی خواهد بود...به همه کسانی که تلاش میکنند مسیر انحرافی را برای ایستادگی در مقابل نهادهای قانونی بازکنند توصیه کرد که از این کار دست بردارند زیرا سیلی محکمی از مردم خواهند خورد".
اساساً یکی از خواستهای رهبران جنبش سبز محاکمه آنان در دادگاه علنی و زنده بود و هست تا مردم از واقعیتها آگاه شوند. آنان از محاکمه نمیهراسند. چون کاری جز حق خواهی نکردهاند.
لاریجانیها از انتخابات اخیر و آن چه علیه قوه قضائیه گفته شد به شدت دلخورند. حسن روحانی با توجه به سوابق آیت الله قتل عام و قوه قضائیه گفت شما از آزادی حرف نزنید که آزادی خجالت میکشد، شما در ۳۸ سال گذشته کاری جز اعدام و زندان و دوختن دهانها نکرده اید؟ او به طور مستقیم به قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ اشاره داشت که "آیت الله قتل عام" و "حجت الاسلام خون آشام" دو تن از مجریان اصلی آن بودند. سرکوب جنبش سبز هم از دیگر اقدامات قوه قضائیه بود.
صادق لاریجانی نقد رفتارهای سرکوبگرانه و فسادآلود قوه قضائیه را کار دشمن قلمداد کرده و ناقدان را بازیچه توطئه دشمن به شمار آورده و سومین گام را بر میدارد.
سوم- تهدید ناقدان سرکوب و فساد. میگوید:
"بی تردید تضعیف نهادهای حاکمیتی برخلاف قواعد عقلانی و موازین امنیت ملی است. برهمین اساس دادستان تهران و سایر دادستانهای سراسر کشور موظفند موارد تخریب قوه قضاییه را به دقت رصد کنند و اگر به این نتیجه رسیدند که برخی اظهارات نهایتاً موجب آسیب رساندن به امنیت کشور میشود با قاطعیت با آن برخورد کنند".
پس انتقاد از قوه قضائیه جرم است و زندان مجازات آن است. مطالبه رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی هم جرم است و درخواست کنندگان سیلی محکمی از نظامیان و قوه قضائیه خواهند خورد. در صورت رفع حصر، رهبران جنبش سبز محاکمه خواهند شد.
آیت الله خامنهای بیمار است و به گفته خودش ممکن است انتخاب جانشین او بر عهده مجلس خبرگان همین دوره بیفتد. طنز قضیه این است که سه تن از نامزدهای احتمالی جانشینی او، هر سه متخصص سرکوباند. هاشمی شاهرودی، عراقی است که پس از پیروزی انقلاب به ایران آمد و رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق شد. صادق لاریجانی هم متولد عراق است. هر دو ده سال ریاست قوه قضائیه را بر عهده داشتهاند و علاوه بر سرکوب و زندان، به شدت آلوده به فساد شخصی و خانوادگی هستند. (قرار است وزیر مربوطه به مجلس رفته و در خصوص ۶۳ حساب قوه قضائیه و سودش توضیح دهد. البته اگر جرأت کند. ضمن آن که نمی داند سود عظیم آن را صادق لاریجانی چگونه و کجا هزینه کرده است.)
ابراهیم رئیسی هم سومین نامزد احتمالی است که با این انتخابات، قتل عام تابستان ۱۳۶۷ را به موضوع و مسئلهای عمومی تبدیل کرد. آیت الله جنتی میگفت که برخلاف نظر فتنه گران تخلف در انتخابات ایران امکان پذیر نیست، اینک ابراهیم رئیسی ادعا میکند که انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۹۶ متقلبانه بوده است. منتهی به جای لفظ تقلب از لفط تخلف فراوان و سازماندهی و مهندسی انتخابات سخن میگویند (رجوع شود به "رئیسی ضمن حمله به رهبران جنبش سبز، انتخابات را مهندسی شده و تقلبی قلمداد کرد"). جنگ قدرت شدت خواهد گرفت و ولایت فقیه به شکل فعلی قابل دوام نیست.
نظرها
bijan
پیوند قدرت نظامی و قوه قضائیه و سیاسی شدن هردو جریان در ایران امری بیسابقه در نظام های معاصر است !
بیداد
شخص شیطان صادره از نجف با کلاهک سفید
صادق پویان
این طور که جاب گنجی جنگ شرکا را توصیف کرده اند، باید به روحانی مدال حقوق بشر بدهیم.نخیر، جناب گنجی همۀ اینان آلوده اند و پرونده فساد و جنایت دارند. رفع حصر و آزادی تمامی زندانیانی که معنای اتهاماتشان فقط حرف زدن برخلاف نظرات عظما ( نظام ) است؟ خب، این که کاری ندارد برای روحانی. ایشان می تواند به همان صدای بلندی که در میتینگ های انتخاباتی از ایشان شنیدیم اعلام کند: من طبق قانون اساسی و قسمی که خورده ام باید پاسدار قانون اساسی باشم، و حصر و حبس و اعدام به سبب انتفاد و اظهار عقیده خلاف قانون است. سرکوب تجمعات خلاف قانون است. تفتیش عقاید خلاف قانون است. توقیف مطبوعات و سانسور و شکنجه خلاف قانون است. یا همۀ این ها یکبار برای همیشه باید برداشته شوند یا من یا به قول خودشان بنده استعفا می دهم.طرف مقابل ممکن است به اختیارات ولی فقیه در قانون استناد کند. در این صورت نیز روحانی باید بگوید : پس این قانون دارای تناقض است و تغییر قانون اساسی در جهت صیانت از حقوق ملت باید به رفراندوم نهاده شود ورنه باز هم استعفا، استعفا، استعفا. طرف مقابل مسلماً در جهت منافع خود سبک سنگین می کند که استعفا را بپذیرد یا خواسته های رییس جمهور را . وحشت از فعال شدن همان مردم حاضر در میتینگ ها قبول استعفا یا حبس رییس جمهور را دشوار می کند. روحانی آیا چنین کسی هست؟ خیر، جناب گنجی روحانی هم جزیی از ساختاری است که از بن و بنیاد فساد زا و سرکوبگر است.
بهمن
جناب گنجی نقض غرض می فرمایند. انتخاب بد و بدتر و لولوسازی از یک مهره ی به تمامی سوخته را تئوریزه نموده اند و حالا بر این سیاق می دوند و می دوند شاید این یکی فک حصر کند. جناب گنجی یا خود را به نادانی می زنند یا نمی فهمند که میرحسین موسوی را هیچ سر سازگاری با خصوصی سازی هایی نبود که اکنون حجت الاسلام بنفش پیگیرش هستند. دلیل حصر و کودتا هم همین بود. امیدوارم حجت الاسلام بنفش لااقل فک حصر کنند تا این همه بیشتر آبروی جناب گنجی و لولوسازان امروز (لولوهای دیروز-نقش اصلاح طلبان را در اوایل و اواسط انتقلب در سرکوب به یاد آورید) نرود.
جمشید
آقای گنجی سپاسگزاریم . رییس دو معاونت قوه قضائیه سابقه سازماندهی رئیس جمهور کردن محمود احمدی نژاد را دارد و در این انتخابات رییس ستاد “جمنا” شد تا ابراهیم رئیسی برنده شود ! خود رئیس قوه قضائیه هم دخالت و تهدید میکند ! از همان آغاز بهشتی نیز همزمان رئیس دیوان عالی کشور (بدون تحصیل و سابقه کار قضایی) و دبیر کل حزب جمهوری اسلامی و یک سوی کشمکش های سیاسی بوده ! این است معنای بی طرفی قوه قضائیه در نظام مقدس ! امروز در همین سایت خبری هست که با پادرمیانی(!) قاسم سلیمانی اضافه بر کمکهای کمیته امداد، پرداخت ماهانه 25 میلیون دلار پول هم به حماس از سر گرفته میشود ! این پول را پیش از اختلاف هایی که بر سر حکومت بعثی سوریه پیدا کردند میدادند. در خیانت و جنایت و وقاحت اندازه نمی شناسند.
Circle
خب برخی از مخالفان حقیقی و شبه اپوزیسیون، آرزو می کنند بخش های نظام استبدادی ، ظالم و فاسد، به جان هم بیفتند و تا شاید به عمر منحوس و ننگین این نظام اهریمنی پایان داده شود. اما نکاتی است، مثلا هنوز چند روز از پیروزی حداقلی 57 درصدی این ها نگذشته، که بدمستی هایشان موجب رنج مردم ایران شده است. نعره های بدمستان سرمایه دار اشرافیت رانت خوار - تحت پوشش نام اقتصاد دان و بروکرا تهای دولتی- حامی سرکوب مزدی، کاهش و حذف یارانه، واگذاری اقتصا د کشور به اجانب و اشراف حریص و طماع. دروغ بزرگ ایران هم مثل مردم سوئیس به یارانه نه گفتند (اما اشراف بی شرف نمی گویند ایران چه شباهتی به سوئیس دارد که حقش از ثروت ملی نگیرد؟!). لجن پراکنی اشراف ضد مردمی، این استثمارگران نظام همه پرسی قبلی مردم ندیدند/ 96% مردم در دعدت دولت به انصراف یارانه 45 هزار تومانی نه گفتند و عملا خواستار حق خود از ثروت ملی شدند که همچنان توسط نظام غارت می شود. انتخبات نمایشی از ترکییب مطالبات و ترس بود. مردم از ترس قدرت گیری جلادان به شیادان رای دادند چون آلترناتیوی دیگری در انتخابات نبود و حتی دو اصلاحاتچی هم به نفع روحانی کنار رفتند، مردم بایست به که رای میدانند تا خواسته هایشان برآورده سازد؟
sarbzaz
این آقای گنجی هم دلش خوش است! به کی ؟ به آقای روحانی ؟؟ ... آقای گنجی فقط دو مورد از سخنان جناب روحانی که مستند است توجه کنید "پیشنهاد من این است که توطئه گرها در نماز جمعه به دار آویخته شوند" "اگر منع مسئولین نبود، این اراذل و اوباش را قطعه قطعه و تکه تکه میکردم" دقت کنید حتی از قالیباف لوله کن هم صد درجه بدتر، میگوید قطعه قطعه و تکه تکه میکنم اگر منظور شما این است که از درون به جان هم بیفتند و معجزه ای اتفاق بیفتند باید توجه کنید که تمام جناح ها بر سر اصل حفظ نظام با همدیگر توافق کامل دارند هر چقدر هم که به قلمرو یکدیگر حمله کنند باز راضی به غرق شدن کشتی نظام نیستند چون همه آنها در همین کشتی سوارند. خوب در جناح های حکومتی، حکومت جناح خود است. بد، حکومت رقیب است و بدترین از بین رفتن نظام. پس خیالاتان راحت اصلاح طلبان به بد راضی میشوند...
قیصر
کریه المنظر بودن شکل و قیافه و ظاهر این شخص حکایت از ناپاکی ذات و درون وی دارد. البته این قضیه در رابطه با همه انسان ها تعمیم نمی یابد ولی افرادی شبیه این فرد و یا همدست و معاونش ، اژه ای از بس به انسانهای بی کناه -که برای احقاق حقوق خود و دیکران فریاد اعتراض و انتقاد سر داده اند -ظلم روا داشته اند که تیره کی قلب و سیاهی افکارشان نمود و تجلی ظاهری هم پیدا کرده و جماعت بسیاری را مجاب نموده که تنفر خود از ایشان را آشکار نموده و آنان را مطرود و لعین بدانند.