گروه دیگری از ولایتمداران: حاکم را خدا انتخاب میکند نه مردم
آیا رأی مردم در جمهوری اسلامی به حکومت مشروعیت میدهد؟ چه کسی تصمیمگیرنده است؟ خامنهای یا روحانی؟ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم علیه روحانی بیانیه داد.
آیا رأی مردم در جمهوری اسلامی به حکومت مشروعیت میدهد؟ ملاک تصمیمگیری را چه کسی انتخاب میکند؟ خامنهای یا روحانی؟ گروه دیگری از ولایتمداران به این کارزار سیاسی با یک سویه فقهی ورود کرده است. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم با انتشار اطلاعیهای بدون آنکه از رئیس جمهوری اسلامی نامی بیاورد به او هشدار داد که از تفسیرهای غلط از عقاید اسلامی بپرهیزد.
چهارشنبه هفته گذشته، حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی به مناسبت نوزدهم ماه رمضان سخنانی در جمع پزشکان درباره حضرت علی و شیوه حکومت او ایراد کرد که نه تنها اعتراض ناصر مکارم شیرازی، محمد تقی مصباح یزدی و حسین نوری همدانی را برانگیخت بلکه پای خبرگان رهبری را هم به این بحث باز کرد. روحانی در فرازی از سخنانش در جمع پزشکان درباره اهمیت رأی مردم برای حکومت گفته بود:
«حکومت علی با خواست و اصرار مردم تشکیل شد و این در حالی بود که ایشان در برابر اصرار مردم به آنها فرمودند که حکومت عدل من برای شما سنگین است و باید به سراغ فرد دیگری بروید، اما در عین حال این را نیز گفتند که اگر شما مردم فرد دیگری را انتخاب کنید، من در اطاعت از او که شما مردم آن را برگزیدید، اولین نفر خواهم بود.»
اکنون، بعد از هشدار خبرگان رهبری، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم اطلاعیهای صادر کرده، و بدون آنکه از روحانی نامی به میان بیاورد، رئیس جمهوری اسلامی را متهم کرده که درباره رأی مردم برای مشروعیتبخشی به حکومت، سخنانی «برخلاف برهان و دلیل و برخلاف شرع» به زبان آورده و احادیث را به رأی خود تفسیر کرده است.
این گروه از ولایتمداران در اطلاعیهشان مینویسند: مسأله خلافت و جانشینی پیامبر یک امر الهی و در انحصار خداست:
«جز به نصب الهی هیچ انسانی حق ندارد اداره امور انسانها را که حق مخصوص خداوند میباشد بر عهده بگیرد. در حکومت اسلامی مردم نقشی اساسی و بزرگ بر عهده دارند که همان نقش قدرتبخشی به ولی امر میباشد اما تعیین ولی جامعه و حق فرمانروائی امری الهی است.»
علی خامنهای در زمانی که ریاست جمهوری ایران را به عهده داشت در یکی از خطبههای نماز جمعه تهران، درباره اصالت رأی مردم در حکومت اسلامی گفته بود:
«در اسلام به رأی مردم اعتبار داده شده است. بیعت در نظام اسلامی یک شرط برای حقانیت زمامداری زمامدار است. اگر مردم با زمامداری بیعت نکردند آن زمامدار خانهنشین خواهد شد و [به همین جهت] مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت [ رأی] مردم وابسته است.»
پیش از این خبرگان رهبری به روحانی هشدار داده بود که از طرح مسائل تفرقهآمیز در جامعه خودداری کند.
ناصر مکارم شیرازی، رئیس جمهوری اسلامی را متهم کرده بود که نظام اسلامی را وارونه نشان میدهد. محمد تقی مصباح یزدی هم او را به کفرگویی متهم کرده بود و سرانجام، حسین نوری همدانی حتی یک قدم رفته و بحث توطئه و خیانت را به میان آورده بود.
حسن روحانی بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سخنرانیهای مکرر اعلام کرده است که مردم به راه و روشی که او پیشنهاد داده رأی دادهاند.
او شامگاه گذشته در سخنانی مجدداً با تأکید بر نظراتش درباره حاکم جامعه اسلامی گفت اگر حاکم بخواهد حکومت کند باید دستش باز باشد و این ممکن نیست جز با رأی مردم:
«ولی فقیهی که با رأی خبرگان حکومت را در دست میگیرد، پیش از این نیز بر مردم ولایت داشته، اما اگر بخواهد حکومت تشکیل بدهد و بر مردم فرمانروایی کند باید بسط ید داشته باشد، چرا که بدون بسط ید نمیتوان در مملکتی با ۸۰ میلیون جمعیت حکومت را تشکیل داد و بسط ید با دعوت و خواست مردم است و باید مردم را به صحنه آورد. »
رئیس جمهوری اسلامی از آیتالله خمینی مثال آورد که به اعتقاد او پیش از انقلاب مرجع و ولی فقیه بود، اما تنها با وقوع انقلاب ۵۷ و با حمایت مردم موفق شد حکومت کند.
در هفتههای گذشته امامان جمعه در خطبههای نماز جمعه به روحانی هشدار داده بودند که از ولی فقیه «جلو نیفتد.»
بیشتر بخوانید:
نظرها
بهرنگ
با سلام در بیانه "جامعه مدرسین حوزه علمیه قم" آمده است: «جز به نصب الهی هیچ انسانی حق ندارد اداره امور انسانها را که حق مخصوص خداوند میباشد بر عهده بگیرد. در حکومت اسلامی مردم نقشی اساسی و بزرگ بر عهده دارند که همان نقش قدرتبخشی به ولی امر میباشد اما تعیین ولی جامعه و حق فرمانروائی امری الهی است.» من فقط قصدم گفتن این مطلب برای کسانی است که "قانون اساسی" جنایتکاران اسلامی به اسم داعش را نخوانده اند. این عبارت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم کلمه به کلمه عین اولین عبارت جزوه "قانون اساسی "داعش است. برای روشنگری در باره این عبارت علاوه می کنم که توماس هابز در سال 1650 میلادی در کتاب لوایاتان خود در باره همین ادعا خطاب به حکومت قرون وسطایی پاپ و کلیسا نوشت : حکومت "کتاب مقدس" حکومت یک کتاب نیست. حکومت آدمهاست. حکومتِ کسانی است که به این اسم و عنوان حکومت می کنند. کتاب که دست و بازو و دهان ندارد. ... می توان گفت اعتبار آنچه نامش "کتاب مقدس" است در گرو قدرتی است که می تواند به احکام آن جنبه قانونی دهد. (342) این همان قدرتی است که دارای حق انحصاری تفسیر "کتاب مقدس" نیز است. (342) فصل سی و سه از کتاب لوایاتان ترجمه دکتر حسین بشریه ص 342 با احترام بهرنگ
bijan
این تفکر ارتجاعی که خدا حاکم را تعیین میکند در گذشته برای پادشاهان و امپراتور ها هم به کار برده میشد و با این ترفند آنها قداست الهی پیدا می کردند تا مرد م ورعایا مطیع اوامر باشند ! القابی چون ظل الله و خدایگان و ..... برای تحمیل قدرت و اراده ملوکانه بر رعایا بوده و در اصل تفاوتی با بینش ولایت مداران ندارد .
نظیر
حل مشکل خیلی ساده است. کاری نداره این ها که میخواهند قداست به خامنه ای و ولایتش بدهند و با او در قدرت هم ولایتی بشوند، ، ابراز آمادگی کنند تا با گروهی از کسانی که هم لباس آنها هستند ولی مخالف تقسیم قدرت زیر کاسۀ گدائی ولایت در تلویزیون پیش مردم، مناظره کنند. کار ازین آسون تر که لقمه را صد چور با تهدید و تنبیه دور گردنشان می چرخانند؟
reza
یه مشت *** ...که خود وخانواده وبستگان درآمریکا و اروپا به مال اندوزی و مفتخوری ودزدی اشتغال دارند ؛ درعصر فرا کامپیوتر مدعی اند که مردم پشم هم ارزش ندارند این خدای ملعون و فاسد است که صاحب مال و ناموس مردم ست... وای به روزی که ورق برگردد ؛همین مردم شما وخانوادهء محترم را تکه تکه خواهند کرد؛ دورنیست.. بقول علی اشرف درویشیان:.کاغذ ازنازکی پاره میشه؛ ظلم ازکلفتی
ابراهیم ورسجی
ولایت مداران ایران ؛ مخالفت خود را صریحا با قرآن اعلام کرده اند! گروه ولایت مداران ایرانی که درشیعه با تقویت خرافات ازجیب عوام نان خوردند واکنون ازجیب حکومت ملای یا حکومت تحمیلی خود شان که بازهم ازجیب مردم است نان می خورند؛ وهمتایان سنی شان باتبدیل فقه به حیث ایدئولوژی سیاسی سلطان هم نان خوردند هم کمک بدوام اسبتداد کردند هم قرآن را به تاق نسیان گذاشتند وادامه فقه سلطانی شان چه سنی وچه شیعه با تولید تروریسم ،اسلام را دین تروریستی معرفی کرده است؛ اکنون، یک گام به پیش گذاشته تعیین زمام داررابرخلاف قرآن وسنت پیامبرکه بیعت گرفتن ازاعضای امت بود، ازمسلمان ها گرفته به خدا داده اند. یعنی ولایت مداران شیعه اسلام را 15 قرن عقب رانده به قرن ششم میلادی زمان شکل گیری امپراتوری مقدس روم که نه مقدس بود ونه امپراتوری برده اند. امپراتوری مقدس نمای که حکومت پاپ را به حیث جانشین خدا یا خدای زمینی بالاکشید وهزارسال تا پایان رنسانس وشروع نهضت اصلاح دینی ادامه بزوروخشونت وآتش زدن مخالفان ادامه یافت. من درحالیکه تعیین حاکم توسط خدا ، فیصله ملاهای مدرسه حوزه قم را بشدت محکوم می کنم؛ به ملاهای بی سواد اتراق کرده درآن مدرسه می گویم که با چنان فیصله ی ننگینی دربرابر رسول که خیرحتا قرآن قرارگرفته اند.مثلا،به آن آیه سوره زنان که درآن خدا به پیامبر امرمی کند که با آن ها یعنی اصحابت مشورنما، چه می گوئید؟ همچنان، شما نادان ها به آیه دیگری درهمان سوره که خدافرموده است" امورمسلمان ها با مشوره حل وفصل شود؛ چه درفشانی می فرمائید؟" ازآن هابارزتربه آیه 28 سوره غاشیه چه تعبیرارایه می نمایئد که درآن خدا به رسول امرکرده است که :"یاد آوری کن که تنها یاد آوری کننده هستی وتو برآن ها سلطه اعمال کرده نمی توانی." به آن آیه سوره آهن چه تفسیرارایه می نمائید که خدافرموده است که"ما با آن ها یعنی رسولان ، کتاب ومیزان یا معیار نازل کرده ایم تا مردم را آماده بسازند تا خود شان به عدل داوری کنند"؟ ودرباره آیه های که رسولان گفته گفته اند" ما تنها مبلغ ودرواقع ابلاغ کننده یا رساننده پیام خدا هستیم" چه مهربانی می فرمائید؟ بهرحال، تبصره را طولانی نکرده شمارا جعل کاران ونان خوران بنام دین دانسته بشدت محکوم وتوصیه تان می کنم که دشمنی خود با قرآن را متوقف نمائید.درغیرآن،خدمت گارشیطان بودن خود را به نمایش می گذارید!
داود بهرنگ
آقای ابراهیم ورسچی عزیز! من ضمن قبول حرف های شما این جا توضیحاتی بر آن می افزایم. در نوشته شما آیاتی از قرآن هم لحاظ شده است. شما ترجمه این آیات را مطابق ترجمه فارسی آن ها نوشته اید. البته اگر از روی تفاسیر عربی هم می نوشتید همین می شد. من این جا می خواهم این توضیح را بدهم که معنای یکی از این آیات را مسلمانان به دلایلی نفهمیده اند و به دلایلی هنوز هم نمی فهمند. در قرآن آمده: "فذکر انما انت مذکر. لست علیهم به مصیطر." و همگان گفته اند که این "مصیطر" در واقع "مسیطر" است و کسی به درستی نمی داند که چرا آن را با صاد نوشته اند. اما چرا نفهمیده اند و نمی فهمند؟ اعراب مرحله زندگانی شان "قبایلی" بوده است. درک و فهم شان هم بر اثر شیوه زندگانی شان قبایلی بوده است. مفسرین اسلامی هم عرب بوده اند و قرآن را بر طبق "فهم عربی یا عربیّت" فهمیده اند. در این فهم چون مرحله زندگانی "پیشا قانون" است و حکومت هنوز واجد معنا نیست اعراب و مفسرین اسلامی معنا و منظور درست این آیه را نفهمیده اند. [نفهمیدن البته جرم نیست!] "فذکر انما انت مذکر. لست علیهم به مصیطر" یعنی: "ای پیغمبر کار تو هیچ جز این نیست که مردم باورمند به دین را متوجه معانی و مضامین دینی کنی. همین! شما سلطان و حکمران نیستی!" به عبارتی: انسان قبایلی عرب چون درکی از "حکومت" و "حکمران" و "سلطان" یا "مسیطر" نداشته از درک و فهم این آیه غافل مانده است. "لست علیهم به مصیطر" به زبان سلیس شهری یعنی: ای پیغمبر "شما سلطان و حکمران نیستی!" با احترام بیرنگ
جمشید
بچه دلیل خامنه ای را خدا انتخاب کرده ؟ آخوندهای مجلس خبرگان از کجا و چگونه فهمیدند ؟ چرا کسانی چون آقای سیستانی خامنه ای را قبول ندارند ؟ ایشان که مرجعی بالاتر از امثال اعضای مجلس خبرگان یا مدرسان حوزه قم هستند! آیا فهم شاگردان آقای منتظری درباره حکم و انتخاب خدا از خود منتظری بالاتر بود؟ چگونه سیستانی و گلپایگانی و منتظری حکم خدا را نفهمیدند ولی امثال مصباح یا شیخ محمد یزدی فهمیدند ؟ شیخ محمدی یزدی که اصرار داشت آقای گلپایگانی رهبر شود . آیاحکم خدا را فهمیده بود و رای به دیگری میداد؟ یا حکم خدا را نفهمیده بود؟ خود خامنه ای که رای به رهبری شورایی داده بود. آیا او خود نفهمیده بود که خدا او را انتخاب کرده ؟ آقای خامنه ای با اصرار و خاطره گویی و نیرنگ رفسنجانی انتخاب شد آنهم با اکثریتی ضعیف ، بعدهم که با او مخالف شد. آیا رفسنجانی با خدا ارتباط داشت و به او از غیب خبر دادند که خامنه ای را انتخاب کنید ؟! آیا او از حکم خدا سرپیچی کرد ؟ پرسشهای بی پاسخ به این ادعاهای دروغین و پوچ و حتا ضد اسلامی بسیار است.
جمشید
در قانون اساسی مصوب خبرگان آمده ... اگر معلوم شود که رهبر از اول هم دارای شرایط رهبری نبوده خبرگان او را عزل می کند و دیگری را بجای او برمیگزیند. چگونه این اصل مصوب خبرگان باادعای حکم و انتخاب خدا جمع میشود؟ از کجا معلوم که خامنه ای از اول هم دارای شرایط بوده ؟ خوب است که چگونگی انتخاب خبرگان روشن و فیلم بحثشان برای انتخاب خامنه ای موجود است.
روزبه
خط مستقیم تلگرامی خدا برای ابراز نظر ایشان در مورد تعیین ولی فقیه و اعلام نظر ایشان در امور کشور داری دایر شد.
محمد
آقای وحید خراسانی خامنه ای را فقیه نمی داند (ویدئوی پخش شده از ایشان درباره گریه کردن باصدای بلند برای امام حسین). حتی او را نمی پذیرد و با او دیدار نمی کند. آیت اله قمی طباطبایی هم او را به خانه اش برای دیدار راه نداد. با خود آقای خمینی هم اختلاف شدید پیدا کرده بود. در پاسخ به درخواست دیدارش گفته بودند آقا کسالت دارد ! بسیاری از مجتهدان آقای خامنه ای را آدم صالحی نمی دانند. فسادهای گسترده و کشتار و سرکوبهایی که در مدت ریاست جمهوریش و در این 28 سال رهبریش رخ داده، و عضویتش در باند حزب جمهوری اسلامی نشان میدهد که اگر ولایتمداران درست بگویند خدا هم خواهان بیداد و فساد و جنایت و غارت و سرکوب مردم ایران است ! وگرنه چنین کسی را برای حکومت انتخاب نمی کرد. خود خامنه ای درباره ولایت فقیه در نماز جمعه حرفهایی زد که ولی فقیه وقت براشفت و نوشت که شما نمی دانید ولی فقیه چیست ! آیا خدا آقای خمینی را درست انتخاب نکرده بود یا خامنه ای را ؟ آقایان پیش از شما دیگرانی هم بودند و مردند ، شما هم دیر یا زود خواهید مرد . اگر به قیامت اعتقاد ندارید (که اگر داشتید این همه ستم نمیکردید و پشتیبان فساد و جنایت نبودید)، در فکر بازماندگان خود و در اندیشه ننگی باشید که در تاریخ بنام خود بجا خواهید گذاشت.