حال و روز بد میراثهای جهانی ایران: گره در کار پاسارگاد
یوروک آمانسیان - آیا تنها ثبت جهانی یک اثر میتواند باعث فخر ما شود یا اینکه مسئولان به راستی برنامهریزی ملی برای صیانت از میراثی که اینک ارزش جهانی یافته است دارند؟
به دنبال ثبت جهانی شهر تاریخی یزد در فهرست آثار جهانی یونسکو بار دیگر بحث شرایط کنونی محوطههای تاریخی ثبت جهانی در ایران مطرح شد. فیلمی از موتورسواری روی محوطه تاریخی شوش در شبکههای اجتماعی دست به دست چرخید و اعتراض بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی را به همراه داشت اما این تنها یادمان جهانی ایران نیست که با مشکلات مهمی دست و پنجه نرم میکند. پاسارگاد که یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری کشور و نخستین پردیس ایرانی است، اکنون حال و روز خوشی ندارد و در صورتی که این شرایط ادامه پیدا کند با توجه به روند گسترشی که دارد، در آینده تبدیل به بحرانی بزرگ خواهد شد.
پاسارگاد محوطهای جهانی است که ۱۳ سال است در فهرست آثار ملی ایران جای گرفته. با این حال گفته میشود هیچ طرح جامعی با توجه به قوانین و ضوابط میراثفرهنگی برای آن تهیه نشده است. کارشناسان میراثفرهنگی آن را نشانه نگرانکنندهای برای آینده پاسارگاد میدانند اما مسئله مهمتر اینکه که به نظر می رسد قصد و ارادهای هم برای انجام این کار وجود ندارد.
محلیهای پاسارگاد، از این وضعیت خسته شدهاند، آنها اکنون با بحران آب مواجهاند، نمیتوانند کشاورزی کنند، نمیتوانند ساخت و ساز کنند، نمیتوانند انتظار ساختن کارخانههای متعدد را داشته باشند چون ممکن است در حریم آرامگاه باشد و متوقف شود. حال باید چه کرد؟ با اینکه سالانه چندین میلیون گردشگر خارجی و داخلی به این شهر جدید سفر میکنند اما به دلیل نبود بسترهای مناسب گردشگری، آنها باوری به ثمربخش بودن این کسبوکار ندارند و تنها امیدشان این است که با موتورهای قوی هر چه بیشتر آبهای زیرزمینی را به روی زمین بیاورند، اما در این زمینه هم باز به مشکل برمیخورند. یکی از اهالی میگوید: «ما اگر بخواهیم آبهایی زیر زمینی را استفاده کنیم به ما میگویند با بحران بیآبی است. زمین هم فرونشست میکند. برای آرامگاه هم خطرناک است. خوب ما چه کنیم؟»
یکی از کارشناسان میراث فرهنگی بر این باور است که این مشکل تنها با ایجاد زیرساختهای گردشگری و آموزش به مردم حل میشود. مردم باید باور کنند که هویت و داشتههای ملیشان ارزشمند است. باید راه و رسم کسبوکار در این زمینه را بیاموزند. در غیر این صورت ما با فاجعه بزرگی در پاسارگاد روبرو میشویم. شهری که دیگر آب ندارد.
حریمهای شکسته
از آنجایی که روند قضایی همواره با سازمان میراث فرهنگی همراه نبوده و سایر سازمانها و نهادهای مختلف هم ارتباط تنگاتنگی با این سازمان ندارند، روز به روز بر میزان تخلفها و شکستن حریم پاسارگاد افزوده میشود.
برای همین است که مدیران کارخانهی رب و ترشیسازی دو هکتار از زمینهای اطراف خود را حصارکشی کردند تا ساختوسازهای جدیدی را در حریم پاسارگاد آغاز کنند. البته بعد از اعلام حکم دادگاه این اولین بار نیست که مدیران این کارخانه اقدام به ساختوساز کردهاند. در سال گذشته نیز یک سولهی جدید به این مجموعه اضافه شده. نهتنها این کارخانه که شهرک صنعتی نیز به سرعت در حریم این میراث جهانی در حال گسترش است و تا امروز بخشهایی از منظر طبیعی و فرهنگی آن را از بین برده.
بنا به گزارش سایت خبری شبکه آفتاب، مروری بر گذشته نشان میدهد که از زمان ثبت آرامگاه کورش و نخستین پردیس یا باغ شاهی در فهرست میراث جهانی تاکنون بارها و بارها حریم آن مورد تعرض قرار گرفته اما ساخت ناگهانی کارخانهی رب در محدودهی حریم ممنوعه در سال ۱۳۹۳ زخم بزرگی است که باعث شد پس از مدتها پیگیری رسانهها و دوستداران میراث فرهنگی و شکایت مسؤولان سازمان میراث فرهنگی منجر به صدور حکم تخریب آن از سوی دادگاه شود. اما تا حکم تا نون اجرا نشده است.
محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایعدستی، میگوید: «مدیران من، طی سالها، تلاش بسیاری برای جلوگیری از تعرض این کارخانه انجام دادهاند و هنوز هم این پرونده در جریان است و ما تمام توان خود را برای اتمام این روند به کار گرفتهایم.»
مصیب امیری، رئیس میراث فرهنگی فارس، دربارهی صدور حکم تخریب کارخانه رب گوجهفرنگی در مرحلهی بدوی دادگستری اعتقاد دارد: «در حال حاضر تخریب این کارخانه منوط به تأیید و قطعی شدن حکم از سوی دادگاه تجدیدنظر بوده و پروندهی آن در شعبهی ۶ دادگاه تجدیدنظر فارس در دست پیگیری است.» هرچند او و مدیران دیگر دربارهی راهاندازی سولهی جدید و حصارکشی در دو هکتار اطراف این کارخانه اظهارنظر نمیکنند.
محمد نصیری، مدیر میراثفرهنگی شهر پاسارگاد و مدیر اجرایی پایگاه، بر این باور است که اگر همین کارخانه با ما وارد مذاکره شده بود، میراث فرهنگی ۸۰ درصد مجوز میداد اما این کار را نکرد. ما را دور زد و مجوز را از جای دیگری گرفت.
در این میان شهرک صنعتی نیز در حریم پاسارگاد رو به رشد است. این شهرک بخشهای بزرگی از حریم را اشغال کرده و از نظر میراثفرهنگی و محیط زیستی دردسرساز است اما تا امروز سازمان میراث فرهنگی نتوانسته در مقابل آنها اقدامی انجام دهد. البته این سازمان مدعی است که مکاتبات بسیاری انجام داده اما این مکاتبهها به نتیجه نرسیده.
مدیر پایگاه پاسارگاد، مشکل را دور بودن واحد حقوقی به پایگاه میگوید: «مسئولان حقوقی در میراث فرهنگی فارس خود را ملزم به پاسخگویی نمیدانند و با واسطه به ما پاسخ میدهند. این شهرک در گوشهای از حریم ما قرار گرفته و گرهی برای ماست. گره کوری هم است. پروژهی بزرگی که استان و کشور در آن دخیلاند و مقیاس آن از کارخانه خیلی بزرگتر است. آنها حریم ما را مخدوش کردند. حتی رنگهایی را که برای سقفها اعلام کردیم رعایت نکردند. هرچند رنگ تنها یک جنبه از قضیه است.»
او داشتن یک واحد حقوقی را کمکی به برون رفت از این شرایط میدانند اما باید دید که مسئولان میراث فرهنگی چه راهکاری برای ایجاد این واحد حقوقی در نظر میگیرند و اصلا برنامهای برای آن دارند؟
آنچه ذکر شد تنها بخشهایی از مشکلات این محوطه تاریخی است. محوطهای که در طول سالیان دراز موجب فخر و مباهات ایرانیان بوده. همچنین به نظر میرسد که وضعیت محوطه جهانی سازههای آبی شوشتر، تخت سلیمان، میمند کرمان، مسجد جامع اصفهان و ... هم چندان بهتر از پاسارگاد نیست. در چنین وضعیتی باید پرسید که آیا تنها ثبت جهانی یک اثر میتواند باعث فخر ما شود یا اینکه مسئولان به راستی برنامه ریزی ملی برای صیانت از میراثی که اینک ارزش جهانی یافته است دارند؟
نظرها
رهبری
بنظر من این پاسارگاد برای اتحاد کشور نوعی تهدید محسوب میشه و خارج از ڟرفییت طرفین سیاست باز داخلیه