تجمع کارگران اتوبوسرانی رشت با خواست حذف پیمانکار
کارگران اتوبوسرانی رشت به اشتغال از طریق پیمانکار و عدم امنیت شغلی خود معترضند. آنها در یک تجمع اعتراضی خواستار تبدیل وضعیت شغلیشان از پیمانی به قرارداد مستقیم شدند.
کارگران اتوبوسرانی رشت به اشتغال از طریق پیمانکار و عدم امنیت شغلی خود معترضند. آنها در یک تجمع اعتراضی خواستار تبدیل وضعیت شغلیشان از پیمانی به قرارداد مستقیم شدند.
کارگران حاضر در این تجمع به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته اند حدود ۱۰۰ نفر که در بخش های مختلف شرکت اتوبوسرانی رشت تحت عناوین شغلی راننده، تعمیرات، موتوری و ستادی توسط شرکتهای واسطه نیروی انسانی (پیمانکاری) مشغول به کارند از بی ثباتی شغلی و ناچیز بودن دستمزدهای خود، ابراز نارضایتی میکنند.
تاخیر در پرداخت دستمزدها یکی دیگر از مشکلات کارگران است. آنها چهار ماه دستمزد عقب افتاده خود را در نهایت پس از برگزاری چندین تجمع که آخرین آن ۲۵ تیر ماه برگزار شد، دریافت کردند.
علاوه بر مشکلات کارگران شاغل، نزدیک ۱۰ کارگر اتوبوسرانی هم مشمول بازنشستگی هستند اما از آنجا که کارفرما هزینه مربوط به بازنشستگی آنان را پرداخت نکرده، از دریافت حق بازنشستگی محروم شدهاند.
نظرها
فسردگی
یک چیزی بگویم انگرا بعد از جنگ و شروع حاکمیت دوگانه خامنه ای هاشمی که در عمل به حذف هاشمی، یگانه شد، یک نوع حاکمیت اقتصادی به قول برخی نئولیبرالی و لی بهتر گفت نئو بی مسئولیتی فراگیر شد. یعنی شانه خالی کردن هر چه بیشتر حاکمیت از دولت تا نهادهای تحت رهبری تا شهردرای از مسئولیتهای خدمات عمومی. دادن وظایف ومسئولیتها به پیمانکارن با هدف شانه خالی کردن از استخدام و نقض اصول قانون اسای همچو جق کار و بیمه و آموزش رایگان. مدارس غسر اتفاغی، دانشاه آزاد.خطوط اتوبوس رانی عملا هر خط انحصاری بهی ک شرکت دادن در حالی عملا هیچر قابتی در کرا نیست. این شرکتهای با وحودی 40% یارنه سوخت و بسیار یارنه ها میگرند هر ساتله دو رقمی بهیا خدماتشان افازیش میدهند. در عرض 28 سال بهای بلیت از ده ریال رشانده اند 4000 ریال! یعنی 40 برابر کرده اند. چون هر واحد بلیت عدد کوچکی اتس به چشم نمی آید این 40 برابر کردن. ولی آیا واقعا ناوگان و خدمات کیفی و کمی 40 برابر شده است؟ آنچه در اقتصاد ایران انتافاق افتاده نئولیبرالیسم (نو آزاد سازی) نیست، بلکه گسترش بی مسئولیتی حاکمیت و لجام گسختگی سرمایه داری استثماری وابسته است. عمده این واگذاری به ظاهر به بخش خصوصی بدون سر وصدا و بدون مناقصه و بدون پذیرش مسولیت و نظارت به وابستگان است. اکثر کسانی که این شرکتها تاسیس کردند از خود رژیم و کارکندان و بازنشتگان بودند. مدارس غیرانتفاعی و دانشگاهها پولکی. همگی با گزینش ایدئلوژیک. هدف شانه خالی کردن حکامیت از هزینه برای مردم بود. عواقب وحشتناک این رها سازی مسئولیت، وجود میلیون مدرک دار بی حاصیت دانشاهی. مقام مسئول گفته به ازای هر مهندس فقط یک تکنسین وجو دادر. هرچه نخبه و محترع بود به صورت فرا مغزها رفتن خارج. صدها میلیادر دلار سرمیاه انسانی ایران به خارج مهاجرت کردند! در کنارش صدها ملیارد دلار هم سمرایه ارز کشور خارج شد. ایران ویران شد بدون جنگ! عجیب اینکه باز هم بودجه جاری افزایش یافته. این افزایش بودجه چند برابری بودجه کجا خرج میشود؟!