معرفی کتاب
گریز از انقراض و آینده حیات بر روی زمین
ر.رمضانی- بارنوسکی، دیرینزیستشناس شواهدی از گذشتههای بسیار دور و شواهدی از زمان حاضر را کنار هم میچیند تا به ما هشدار دهد که ششمین انقراض بزرگ در راه است.
در رابطه با بحرانهای زیستمحیطی یکی از مسائلی که بسیار از آن میشنویم و میخوانیم مسئلهی انقراض انواع و گونهها است. هر روز اینجا و آنجا رسانههای گوناگون به ما میگویند که فلان گونه در خطر انقراض است، و این خودبهخود به بخشی از نگرانیهای ما بدل شده است. با این حال اما بسیاری از ما درک روشنی دربارهی انقراض نداریم یا اساساً نمیدانیم که منظور از یک گونهی گیاهی یا جانوری چیست. کتابِ «گریز از انقراض: قدرت، غذا، پول، و آیندهی حیات بر روی زمین» که از سوی انتشارات دانشگاه کالیفرنیا منتشر شده است بر بحث انقراض متمرکز میشود و ضمن مطلع کردن خواننده دربارهی مسئلهی انقراض، راهکارهایی هم برای پیشگیری ارائه میدهد.
نویسندهی کتاب آنتونی د. بارنوسکی که یک دیرینزیستشناس (paleobiologist) است در این کتاب شواهدی از گذشتههای بسیار دور و شواهدی از زمان حاضر را کنار هم میچیند تا به ما هشدار دهد که ششمین انقراض بزرگ در راه است. او میخواهد برنامهای کاربردی و مفید برای پیشگیری از این ششمین انقراض ارائه دهد. نویسنده که از پیشگامانِ پژوهش در زمینهی انقراض است تاریخ فراگیرِ زمینشناسی و فرگشت را برای ما روایت میکند و نشان میدهد که چگونه این تاریخ ما را از شیوهی سکونت انسانها بر روی زمین در حال حاضر و بهرهبرداری از آن و تأثیرگذاری بر آن آگاه میکند. او با دلایل و شواهدی اقناعکننده نشان میدهد که اگر در شیوهی تولید نیرویی که به کار میگیریم تا زیستبوم جهانی را به جنبش درآوریم بازاندیشی نکنیم، اگر دربارهی اینکه از کجا خوراک به دست میآوریم و دربارهی اینکه چگونه پول کسب میکنیم تجدیدنظر نکنیم، راه را بر انقراضی میگشاییم که ششمین انقراض بزرگ بر روی زمین خواهد بود و پیآمدهایی شوم و دهشتناک خواهد داشت.
نویسنده خوشبینانه باور دارد که اگر هماینک دست به کار شویم میتوانیم این طالع بدشگون را بگردانیم. او راهبردهایی روشن و دقیق برای دور کردنِ سیاره از فاجعهی جهانی به دست میدهد. در بسیاری از موارد، فناوری و دانش که در این زمینه نیاز داریم در اختیارمان هست و برای حل مسائلی که انسان پدید آورده – مسائلی چون تغییر اقلیم، افزایش جمعیت و مسئلهی غذا، و برداشت از منابع طبیعی – به کار میروند. «گریز از انقراض» کتابی پرمحتوا و همزمان آسانفهم است و چیزی از «کتابی راهنما برای نجات سیارهی زمین» کم ندارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«گونههایی که در خطر انقراض هستند». این تعبیر برای دانشمندانی که در بارهی گونههای در-خطر مطالعه میکنند بسیار پرمعناست و از همین رو لازم است بفهمیم که این تعبیر واقعاً به چه معناست و تا چه اندازه باید به آن باور داشته باشیم وقتی هرروزه هرچه بیشتر در رسانهها طرح میشود. (هریک از ما میتوانیم خودمان امتحان کنیم. فقط کافی است «خبرهای انقراض» را در گوگل جستجو کنیم).
پیش از هرچیز لازم است درنگریم که منظور از «گونه» چیست. میتوان دستکم بیست و شش تعریف گوناگون و گاهی کاملاً متمایز برای «گونه» یافت و بحثهای بیپایانی میان زیستشناسان هست دربارهی اینکه کدام تعریف بهتر است. اما بسیاری از نوشتهها دربارهی انتقراض (دستکم نوشتههای علمی) تعریفی ساده از گونه را به کار میگیرند: گروهی از گیاهان یا جانوران که میتوانند ژن خود را به فرزندانشان منتقل کنند و فرزندانشان هم به همین ترتیب. اگر گروهی از فردهای گیاهان یا جانوران میتوانند چنین کنند آنگاه چون یک گونه یا چون یه زیرگونه به شکل یک گروه درمیآیند.
دیگر بحث داغ در میان زیستشناسان این است که چگونه گونهها را نامگذاری کنند اما در این باره هم کسانی که با مسائل مربوط به انقراض سر و کار دارند برای نامگذاریِ گونهها از ردهبندیِ لینهای پیروی میکنند. ردهبندیِ لینهای به این صورت عمل میکند: نامی به گونه داده میشود و گونههای که از نزدیک با آن مرتبط اند به همراه آن در یک گروه تحت عنوان یک «سرده» جای میگیرند که آن هم نامی جداگانه میگیرد. بر طبق همین ردهبندی من و شما به گونهی «خردمندان» تعلق داریم که خود به سرردهی «انسان» تعلق دارد. بر طبق قاعدههایی که برای فهرست علائم و نامها در این زمینه هست، نام گونه را باید همواره همراه با نام سررده ذکر کرد و از همین رو ما «انسان خردمند» هستیم.
خبرهایی که از انقراض میشنویم معمولاً نه دربارهی گونهها به طور کلی بلکه دربارهی زیرگونهها یا جمعیتها هستند. برای مثال به این سرتیتر در خبرهای بیبیسی دقت کنید: «چند ماه بیشتر تا انقراض گربهی وحشیِ اسکاتلندی نمانده است». اگر بیشتر در این باره جستوجو کنید خواهید دید که منظور از «گربهی وحشیِ اسکاتلندی» نه این گونه به طور کلی بلکه فقط جمعیت این گونه در بخشی از اسکاتلند است. گربههای وحشی بهمنزلهی یک گروه به گونهی «گربهی وحشی» تعلق دارند که در سراسر جهان یافت میشوند و در مجمووع از نظر انقراض خطر جدی آنها را تهدید نمیکند. اما گونهی گربههای وحشی شامل دستکم پنج گروهِ از نظر ژنتیکی متمایز است، و در اینجا منظور از تمایز ژنتیکی این است که تفاوتهای بسیار بسیار کمی در ژنوم آنها هست که باعث میشود هر گروه اندکی متفاوت از گروه دیگر به نظر آید. این تفاوتها به این علت پدید میآید که پراکندگیِ جانوران و گیاهان از یک منطقه به منطقهی دیگر برای یک دورهی زمانیِ طولانی (دستکم هزاران سال) اتفاق نیفتاده است و در نتیجه جانوران یا گیاهان یک منطقه با همگونههای خود در منطقهی دیگر تماس نیافتهاند. با گذشت زمان، تمایزهای ژنتیکیِ بسیار اندکی در مناطق جغرافیایی مختلف پدید میآید و هریک از این گروههایی که از نظر ژنتیکی تمایز دارند یک زیرگونه خوانده میشود. با این حال اما اگر جانوری از یک زیرگونه (برای مثال زیرگونهی «گربههای وحشیِ آفریقایی») با جانوری از زیرگونهی دیگری از همان گونه (برای مثال زیرگونهی «گربههای وحشیِ اروپایی») در ارتباط قرار گیرد هیچ مشکلی برای تولید مثل با هم نخواهند داشت، و به همین دلیل است که آنها را در یک گونهی واحد جای میدهند.
تازهترین کتابها در حوزه محیط زیست
- علم، استعمارگری، و اینوئیتها/ معرفی کتاب آبکردن یخهای شمالگان
- چرا طبیعت چنین نمودی دارد/ معرفی کتاب «الگوها در طبیعت»
- معرفی کتاب رشد اقتصادی و توسعه پایدار
- معرفی کتاب ترویج زیست پایا
- معرفی کتاب مقابله با سرقت زیستی
- تاریخ سیاسی کوه
- معرفی کتاب روانآبهای رگباری
- اندیشیدن به تغییرات اقلیمی: اخلاق یا سیاست؟
- نوآوری برای محیط زیست؛ تبدیل پسماند به خوراک
- قانونهای زیستمحیطی برای زیستشناسان
- چرا بومشناسی مهم است؟
- اخلاق زیستمحیطی، اخلاق سرزمین: میراث آلدو لئوپولد
- معرفیِ کتاب «انرژی و اقلیم: بینشی برای آینده»
- تفاوت اقلیم و آبوهوا: درآمدی بسیار کوتاه
- چرا کره زمین ظرفیت افزایش جمعیت را دارد؟
- عاج: قدرت و شکار در آفریقا
- تبارشناسی «حیاتوحش»؛ پیوندها میان انسان و مکان
نظرها
سهراب
کجا میتوانم آمار دقیقی از گونههای در-خطر انقراض که در ایران زیست میکنند بیابم. ممنون میشوم مرا راهنمایی کنید.