۶ داستان از مهشید امیرشاهی درباره زنان روی صحنه تئاتری از نیلوفر بیضایی
نمایش «در این مکان، در این زمان» چند تابلو بر اساس داستانهای نویسنده نامآشنای ایرانیست که به زودی توسط گروه تئاتر «دریچه» در شهر فرانکفورت روی صحنه میآید.
نمایش «در این مکان و در این زمان» به کارگردانی نیلوفر بیضایی، چند تابلو بر اساس داستانهای مهشید امیرشاهی، نویسنده نامآشنای ایرانیست که به زودی در اکتبر سال جاری توسط گروه تئاتر «دریچه» روی صحنه میآید. در دو اجرای نخست این نمایش در ۲۸ و ۲۹ اکتبر سال جاری مهشید امیرشاهی نیز حضور دارد.
«مه دره و گرد راه»، «اسمگذاری بچه سیمین»، «لابیرنت»، «اینترویو»، «در این مکان و در این زمان» و سرانجام بخش کوتاهی از رمان «در حضر» که حال و هوای ماههای نخست انقلاب را آشکار میکند، هرچند در فاصله بین سالهای دهه ۱۳۴۰ تا اواخر ۱۳۵۰ نوشته شدهاند اما روی صحنه و در کنار هم تصویری را از ذهن و درگیریهای زن متجدد ایرانی پیش روی تماشاگر قرار میدهند.
نیلوفر بیضایی میگوید:
«من از سالها پیش در فکر اجرای کاری از داستانهای خانم امیرشاهی بودم. زمانی که تصمیم به اجرای این فکر گرفتم، یعنی حدود شش ماه پیش، در مقطع کوتاهی به این فکر افتادم که پنج داستان کوتاه از پنح زن نویسنده را کار کنم که یکی از آنها مهشید امیرشاهی باشد و بقیه از نویسندگان نسل پیش و پس از انقلاب. اما دیدم در این صورت حق مطلب نسبت به خانم امیرشاهی و اهمیت و ویژگیهای کار ادبی او به تمامی ادا نمیشود.»
نیلوفر بیضایی به چند ویژگی که به نظر او شاخص آثار امیرشاهیست اشاره میکند: تنوع در سبک، تسلط بر زبان، تأکید بر شخصیتهای زن و رابطه بین زن و مرد، شهامت و تیزبینی و دوراندیشی در صدر انقلاب، تسلط بر طنز و موقعیتهای تراژیک و دفاع از آزادی بیان و سرانجام این واقعیت که مهشید امیرشاهی یک نویسنده تبعیدیست و لاجرم نسلی از جوانان ایرانی از خواندن آثار او محروم ماندهاند.
نمایش «در این مکان و در این زمان» با اپیزود «مه دره و گرد راه» آغاز میشود: زن و مردی در یکی از جادههای کوهستانی شمال به سوی تهران حرکت میکنند. مرد رنجیده است و زن دلنگران او. «زن با دیدن قشنگی راه و سبزی درهها و نرمی تپهها و لغزندگی مه» پیش خود فکر میکند که شاید دل رنجیده مرد نرم شود، اما همه نشانههای زیبا در سکوت طولانی مرد از بین میروند و جا باز میکنند برای طبیعتی خشک. از زاویهای دیگر مرد را میبینیم که با دیدن پرندگان سفید رنگ ذهنش به سوی غازهای وحشی میرود. زن خود را با خاطرات اوایل عروسی زناشویی سرگرم میکند و مرد که از حسادت رنج میبرد همه چیز را با خشم خود خراب میکند.
در «لابیرنت» زنی که از همسرش کتک خورده، همه چیز را به یاد میآورد و تجربه خشونت خانگی را به تجربههای دیگر اجتماعیاش بسط میدهد.
تابلوی پایانی به تهران انقلابزده، در یک فضای مذهبی و نگرانکننده باز میشود. بگو مگوی زن و مرد همچنان ادامه پیدا میکند اما این بار بحث بر سر یک حسادت ساده نیست. مرد نسبت به انقلاب بدبین است. زن اما در آن زمان که هنوز نیروهای مذهبی بر انقلاب تسلط پیدا نکرده بودند، از انقلاب به دلیل شعارهای استقلال و آزدی دفاع میکند، اما در جریان حضورش در تظاهراتها اولین بار که نام خمینی به گوشش میخورد از انقلاب سرخورده میشود و کناره میگیرد.
نیلوفر بیضایی درباره چند و چون گزینش این داستانها میگوید:
« من داستانهایی از خانم امیرشاهی را انتخاب کردهام که از طریق آنها با ساختارهای پدرسالارانه داخل خانواده ها و همچنین با تناقضهای موجود در خانواده و جامعه، حتی در خانوادههای به نسبت مدرن آشنا میشویم. ساختارهایی که آمادهساز پیشزمینههای انقلابی هستند که به حاکمیت کامل این ساختارها در عرصه سیاسی بسط یافت و به تفکیک زنان و مردان و بیحقوقی زنان منجر شد.»
این نخستین بار نیست که نیلوفر بیضایی، بر اساس متنهای ادبی، نمایشی را روی صحنه میبرد. «چهره به چهره، در آستانه فصلی سرد» (۲۰۱۵ ) از دو تابلو تشکیل شده. در این دو تابلو طاهره قرهالعین در کنار فروغ فرخزاد قرار میگیرد. بخش نخست را نیلوفر بیضایی خود نوشته، بخش دوم اما بر اساس نامهها و مصاحبهها و برخی از اشعار فروغ فرخزاد نوشته شده است. اجرای «بوف کور» صادق هدایت روی صحنه ( ۲۰۰۴) و «سه نظر درباره مرگ» (۲۰۰۲) بر اساس مجموعه داستانی از مینا اسدی از دیگر نمایشهای نیلوفر بیضاییست که بر پایه یک متن ادبی شکل گرفته است. جایگزینی متن با واقعیت؟ نیلوفر بیضایی میگوید:
«نگاه من در هر متنی که کار میکنم، معطوف به امروز است. حتی پنج داستان اول نمایش " در این مکان، در این زمان" نیز همگی از نگاه امروزی من به نمایش در میآیند، چون همه در زندگی امروز نیز جاری هستند و تکرار میشوند. در پرداخت نمایشی نیز من بیشتر همین ابعاد امروزی را برجسته کردهام. در بخش ششم که همانطور که اشاره کردهاید به انقلاب ایران میپردازد، من از طریق رمان در حضر نشان میدهم که کسانی بودهاند که در مقابل این شورهای عمومی ایستادهاند و بهایش را نیز که همان تبعید است، پرداختهاند که نمونهی بارزش خود خانم امیرشاهی است و من در اینجا خطر اتوبیوگرافیک زندگی و حضور اجتماعی خود او را در تمام طول نمایش دنبال کردهام.»
در «این مکان و در این زمان»، با هنرنمایی مرتضی مجتهدی، ژاله شعاری و هرمین عشقی و به کارگردانی نیلوفر بیضایی و با موسیقی زنده و آواز آزاده بهرامی (آرتیمس) ۲۸ اکتبر در فرانکفورت روی صحنه میرود.
تاریخ و محل اجرای نمایش «در این مکان و در این زمان»
شنبه ۲۸ اکتبر ساعت ۸ شب
یکشنبه ۲۹ اکتبر ساعت ۶ شب
شنبه ۲۵ نوامبر ساعت ۸ شب
Internationales Theater Frankfurt
Hanauer Land Str 7 (Zoopassage)
60314 Frankfurt
Tel: 069 4990980
Online: www.internationales-theater.de
نظرها
نظری وجود ندارد.