علمالهدی: مسلمان نمیتواند سکولار باشد
احمد علمالهدی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در استان خراسان رضوی میگوید یک مسلمانِ معتقد نمیتواند سکولار باشد.
احمد علمالهدی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در استان خراسان رضوی میگوید یک مسلمانِ معتقد نمیتواند سکولار باشد.
علمالهدی که چهارشنبه شب یکم شهریور در مهدیه مشهد درباره قرآن سخنرانی میکرد گفت اگر کسی در عرصه سیاست از مسیر خدا منحرف شود «در سریعترین زمان» به شرک میرسد و اگر کسی هم به نام خدا قدم بردارد اما «برای غیرخدا کاری انجام دهد»، دچار شرک شده و «حتماً ذلیل میشود».
او با بیان اینکه «این موضوعات برای کسی که خدا را قبول ندارد و یک سکولار فرق میکند»، افزود: «سکولار، مسلمان نیست، اگر گفتیم کسی سکولار و مسلمان است مثل این است که بگوییم یک نفر مسلمان است اما عرقخوری و شرب خمر را حلال میداند.»
احمد علمالهدی یک بار نیز میرزا تقیخان امیرکبیر، از صدراعظمهای ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار را بهدلیل تأسیس مدرسه دارالفنون، نخستین مدرسه مدرن ایران، یکی از افرادی دانسته بود که باعث ایجاد تفکر سکولاریسم در ایران شده است.
نماینده رهبر جمهوری اسلامی در خراسان رضوی یک بار نیز در دوران تحریمهای جهانی علیه برنامه هستهای ایران این تحریمها را نقشه دشمن برای سکولار کردن ایران دانسته و گفته بود: «دشمن با برنامههای خود میخواهد ما را دچار سکولاریسم کند؛ تحریمهای اقتصادی و تهاجمهای زیاد برای جدا کردن مردم از دین و جدا کردن حکومت این کشور از دین خداست.»
بیشتر بخوانید:
نظرها
بهرنگ
آقای علم الهدی! شرک یعنی "پیشاعقل". شما چون انسان "پیشاعقل" اید مشرکید. "سنگ" را برداشتن، جای آن "خدا" را گذاشتن دست کسی را نمی گیرد و او را از مرحلۀ "پیشاعقل" به "عقل" نمی رساند. سکولاریزم یعنی توجیه عقلانی پدیده ها. شما شرک را در معنای پیشاعقل می فهمید. برای فهم قرآن نخست باید از "پیشاعقل" به "عقل" بگذرید. شما هنوز پس از یک هزار و چهارصد سال همانجایید که بودید. قرآن می گوید: "ایمان بیاور و اگر مؤمنی عمل صالح کن!" شما اگر مؤمن بودید ـ و اگر سالی فقط یک پله از "عمل صالح" را می ساختید ـ بی تردید اکنون بشریت در مقابل عمارت بلند یک هزار و چهارصد پله ای شما سر خم می کرد! [شما جز جرم و جنایت کاری نکرده اید!] گفته اید: اگر " کسی به نام خدا قدم بردارد اما «برای غیرخدا کاری انجام دهد»، دچار شرک شده و «حتماً ذلیل میشود». من از طرف خدا به شما اطمینان می دهم که خدا هیچ احتیاجی به "کار بشر" ندارد. آن خدایی که احتیاج به کار بشر دارد خودش ذلیل است. خدای قرآن "خالق کلُّ شی ء" و "غنیٌّ عن العالمین" است. به جای حرف زدن و وراجی و نمایش دَک و پوز کمی قرآن بخوانید! بخوان! ببین! آنجا نوشته است: "إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ !" باورمند به راستی و درستی دین خدا داود بهرنگ
میر ز ا رضا
او با بیان اینکه «این موضوعات برای کسی که خدا را قبول ندارد و یک سکولار فرق میکند»، افزود: «سکولار، مسلمان نیست، اگر گفتیم کسی سکولار و مسلمان است مثل این است که بگوییم یک نفر مسلمان است اما عرقخوری و شرب خمر را حلال میداند.» همانا که فقط و فقط «عَلَم الجاهلی» این چنین بیشرمانه میتواند عَلَمدار و یا پرچمدار فریب و خدعه و عوام فریبی باشد! یک سکولار (که حداقل معنای درست این کلمه را میداند!) معتقد بر این است که اداره امور جامعه را کسانی بایست بر عهده بگیرند که از عقل و فهم و شعور و دانش و لیاقت کافی و لازم برخوردار باشند صرفنظر از اعتقادات دینی و معنویشان. پس یک شخص عاقل هم میتواند سکولار باشد و هم مسلمان و مثال این آخوند جاهل در گفته هایش کاملأ غلط است و خالی از حقیقت. و نکته مهم دیگر اینکه خداوند در قرآن تاکید بسیار و بیشمار از کاربرد عقل و شعور دارد در هر امری. و حتی آنقدر در این مهم پیش میرود که میگوید «قطعا بدترين (ذلیلترین) جنبندگان نزد خدا كران و لالانى اند كه نمى انديشند» آیه ۲۲ در سوره ۸ از قرآن عظیم
کلو
در ادبار و نکبت این ملت همین بس که پیشگامان روشنفکریش در ابتدای قرن بیستم امـثال تقی زاده ها و فروغی ها بودند و حتی آخوند حوزه هایش کسانی چون نایینی و بعد تر ها بروجردی و شریعتمداری ولی هم اکنون بجای این بزرگان ناکسانی چون علم الهدی و امثالهم بر صدر نشسته و قدر میبینند... آخر کسی نیست که به این مردک بگوید تو از تاریخ و مفهوم سکولاریسم و سیر تحولات آن در مغرب زمین چه میدانی و اساسا چه میفهمی که به خودت اجازه میدهی در باب هر اموری اظهار نظر و اظهار فضل نمایی... اگر گردش روزگار در سال 57 به سود جریانی اسلامگرا با زعامت روحانیت شیعی نمیچرخید معلوم نبود حال امثال علم الهدی ها و دیگر چپاولگران ثروت ملی ایران امروز چگونه بود و اساسا در چه دخمه ای به زیست انگلی خود ادامه میدادند...