● پرونده ویژه
در میانمار چه میگذرد؟
اطلاعاتی عمومی درباره میانمار (برمه)، مردم روهینگیا و پرونده مطالب اخیر درباره سرکوب آنان
اطلاعات عمومی درباره میانمار
میانمار کشوری است در جنوب شرقی آسیا، هممرز با تایلند، لائوس، چین، هندوستان، بنگلادش و خیلج بنگلادش. پیشتر عنوان آن برمه بوده است. هر دو واژه میانمار و برمه به لحاظ زبانشناسی همریشهاند و به قوم مسلط در کشور اشاره دارند. عنوان رسمی کشور در سال ۱۹۸۹ از برمه به میانمار تغییر کرد. حاکمان نظامی با این تغییر نام میخواستند چهره تازهای به کشور بدهند و جلوه ناسیونالیستی عنوان کشور را با استفاده از واژهای که قدیمیتر مینماید، پررنگتر کنند.
میانمار حدود ۵۱,۵ میلیون نفر جمعیت دارد. پایتخت آن از سال ۲۰۰۵ نایپیداو است. پایتخت پیشین یانگون (نام قدیم: رانگون) حدود ۵,۲ میلیون جمعیت دارد و بزرگترین شهر کشور محسوب میشود.
میانمار از اقوام مختلف تشکیل شده است. اکثریت از قوم برمهای هستند (بین ۶۰ تا ۷۰ درصد). تقسیمبندی قومیتی با تقسیمبندی مذهبی درآمیخته است. اکثریت مردم (بین ۸۰ تا ۹۰ درصد) بودایی هستند. مسیحیان و مسلمانان حدودا شمار یکسانی دارند، هر یک بین ۴ تا ۶ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. یک اقلیت کمشمار هندومذهب هم در میانمار وجود دارد.
برمه در قرن ۱۹ زیر سلطه انگلستان درآمد. کشور سرانجام در سال ۱۹۴۸ مستقل شد. از آن زمان، حوادث کشور را درگیریهای قومی و حکومتهای نظامی رقم میزنند. در قرن ۲۱ به تدریج گامهایی به سمت تقسیم قدرت با غیرنظامیان برداشته شد و دیکتاتوری نظامی رسما در سال ۲۰۱۰ پایان یافت. نظامیان اما همچنان نقش عمدهای را در هیئت حاکمه دارند.
اقتصاد کشور با رانتخواری و فساد درآمیخته و رانتخواری مانع عمده پیشرفت روند دموکراتیزاسیون است. نظامیان حضور خود را در صحنه قدرت با ناآرامیها در میان اقلیتها که خواهان خودمختاری هستند، موجه میکنند. آنها برای رانتخواری مُبَلِغ یک تمامیتخواهی ناسیونالیستی قوم مسلط هستند که همپیوند با آن سرکوب اقلیتها و اقوام است.
مردم روهینگیا
مردمی که با عنوان روهینگیا نامیده میشوند و هویتشان به مسلمان بودن تقلیل داده شده، از ستمدیدهترین گروههای قومی در جهان هستند. آنها جزو اقوام رسمی میانمار محسوب نمیشوند، در نتیجه تابعیت میانماری ندارند. حق ندارند زمین داشته باشند، حق تحصیل ندارند، گذرنامه ندارند، در داخل کشور هم امکان مسافرتشان محدود است. آنانی که در میانمار زندگی میکنند حدود یک میلیون و صد هزار نفر هستند، عمدتا در ایالت راخین (غرب کشور) زندگی میکنند و یا اینجا و آنجا پراکنده شدهاند. بخش بزرگی روهینگیاییها که زمانی در میانمار میزیستند اکنون به دیگر کشورها در آسیای جنوبی و مناطق دیگر رفتهاند و زندگیشان عمدتا با مشقت و فقر میگذرد.
قدرت مرکزی در میانمار مردم روهینگیا را بنگالی میخواند و چون اکنون میتوان سرکوب اسلامگرایان را خوب در داخل و خارج فروخت، مقاومت آنها را تروریستی نامیده و با سرکوب شدید قصد راندن همه آنها را به بنگلادش دارد.
در روند به اصطلاح "دموکراتیک شدن" در دوره اخیر اسمی از به رسمیت شناختن حقوق آنان، حتا در حد ساده شهروندی، در میان نبوده است. "دموکراتیک شدن" در میانمار تنها به معنای تجدید سهمبندی در توزیع امتیازها میان نخبگان دستههای مختلف بوده است.
خانم آنگ سان سو چی، که اکنون "رهبر ملی" کشور محسوب میشود و زمانی نماد مقاومت در برابر نظامیان و دفاع از حقوق بشر دانسته میشد، جزئی از همین بازی برای توزیع قدرت است. قضیه او باز هم تکرارکننده این درس است: شاخص دفاع از حقوق بشر، دفاع از کسانی است که در نظام مستقر امتیازها بیحق و بیامتیاز هستند.
مطالبی در مورد سرکوب مردم روهینگیا
در زیر مجموعهای از مطالب را میبیند که در دوره اخیر در "زمانه" در مورد سرکوب مردم روهینگیا منتشر شده است. ترتیب مطالب از نو به کهنه است.
آنگ سان سوچی، رهبر میانمار و برنده جایزه نوبل صلح پس از حدود دو هفته سکوت درباره نقض حقوق مسلمانهای روهینگیا واکنش نشان داد. او «تروریستها» را به دلیل انتشار «کوه یخی از اطلاعات غلط» محکوم کرد.
شیرین عبادی: وقتی که نقض حقوق بشر در جایی اتفاق میافتد سکوت به معنای تایید عمل ظالمانه حکومت است. مخصوصا اگر کسی در حکومتی که متکی به نقض حقوق بشر شده سمت رسمی هم داشته باشد و فراموش نکنیم خانم سو چی در عمل رهبر برمه یا میانمار است و سکوت او به معنای تأیید است، و از همه مهمتر ایشان ستمدیگان روهینگیا را یک اقلیت قومی نمیداند. بلکه همواره از آنها با نام مسلمانان ساکن راخین نام میبرد.و این به معنای نادیده گرفتن اولین خواسته قوم روهینگیا است.
سازمان ملل اعلام کرد که در مدت ۱۱ روز بهدلیل خشونتهای میانمار ۱۲۳ هزار و ۶۰۰ نفر که بیشتر آنها را مسلمانان روهینگیایی تشکیل میدهند به بنگلادش گریختهاند. مدافعان حقوق بشر نسبت به یک بحران انسانی در اردوگاههای پرجمعیت بنگلادش هشدار دادند.
دولت میانمار از به آتش کشیدهشدن بیش از دو هزار و ۶۰۰ خانه در راخین، منطقه مسلمانان روهینگیا خبر داد. دیدبان حقوق بشر اما میگوید آتشسوزی کار ارتش میانمار بوده است. همزمان امدادرسانهای بنگلادشی از هجوم ۷۰ هزار مسلمان روهینگیا به مرزهای این کشور خبر دادند. خشونتهای اخیر در چند دهه گذشته بیسابقه بوده است.
خشونتها در ایالت راخین میانمار به شدت افزایش یافته. هزاران مسلمان روهینگیا به سمت بنگلادش روانه شدهاند و دولت میانمار نیز چند هزار ساکن غیرمسلمان را از آن منطقه خارج کرده است. مأموران امنیتی از احتمال آغاز یک «قیام» یا «انقلاب» سخن گفتهاند.
فیلیپو گراندی، کمیسیونر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان که به میانمار سفر کرده بود، جمعه، هفتم ژوئیه در پایتخت مالزی خواستار به رسمیت شناختن مسلمانان روهینگیا به عنوان شهروندان میانمار شد.
گراندی در سفر به میانمار به ایالت راخین، محل زندگی اقلیت مسلمانان روهینگیا رفت و از شهرهای «سیتو» و «مائونگداو» در این ایالت بازدید کرد.
گراندی در بانکوک گفت که اعطای حق شهروندی به مسلمانان روهینگیا برای دستیابی به صلح و آرامش در ایالت راخین ضروری است. او همچنین از ضرورت توسعه اقتصادی این ایالت فقیر سخن گفت.
نظرها
الزام
جنایت علیه بشریت و نقض حقوق بشر (که حداقلش در اعلامیه حقوق بشر میباشد)، به هر شکل و به هر بهانه محکوم است. از کشور میانمار با حکومت نظامی بسته، واقعا اطلاعات کمی منتشر شده است. من نوعی بر اساس اطلاعات منتشر قضاوت نسبی میکنم. اگر تروریست های بینادگرای اسلام گرا در انجا وجود دارند شکی در محکومیتشان نیست، ولی شخصا نمیدانم ادعاهای یک حکومت متهم به نظامی گری و دیکتاتوری چقدر درست است. در ره صورت باز هم حکومت حق ندارد به بهانه فعالیت شورشیان شبه نظامی، مردم غیرنظامی وبی دفاع بویژه کودکان مورد حمله قرار دهد. این روزها اخبار دهشتناکی منتشر میوشد که باز نمیدانم چقدر درست است ولی برخی تصاویر منتشر کرده اند. کشتن و سر بریدن و سوزاندن مردم! این تراژدی توحش در قرن 21 و در کشوری که اکثریتش معتقد به آیین بودا هستند اصلا با بدیهات عقلی و اخلاقی چنان در تضاد است که باور کردنش دشوار است واقعا هنوز در جاهای از جهان یک حکومت چنین رسوا و وقیحانه دست به نسل کشی میزند!
الزام
اما میخواهم استافده کنم از همین اخبار تراژیک، برای نقد حاکان و مردم پیروی دنیای اسلامی که امروز - در قضیه مردم روهینگا میانمار- در تظلم خواهی هستند. شاید باورش برای بسیاری مردم مسلمان و حتی برخی متوهمان درون این حکومتهای اسلامی سخت باشد که، میانمار همچو آینه همین کشورهای اسلامی است!: کافیست جای نام کشور میانمار، نام یک کشور تحت حاکمیت بنیادگراهای مذهبی با القاب فریبنده جمهوری اسلامی و عربی ... را عوض کنیم. آیا امروز به حق مسلمانان خواهان رفع ظلم و جنایت بر س رمردم روهینگیا هستند و مثلا شورشیان هویت خواه و حق طلب و خودمختاری خواه را گاهی حمایت معنیو تبلیغی میکنند و آن را نشانه استیصال مردم روهینگا میدانندف خود این حکومتهای حامیان داخلی و خراجی شان در قبال سایر اقلیتها اعم اتنیکی ، مذهبی، عقیدتی، سیاسی، دگرباش جنسی و سایر متفاوت ها... چه میکنند؟! متاسفانه در تاریخ گذشته و حال ما دائما با این قبیل ترازدی ها روبرو میشویم. از آنجا بسیرای مردم و حکومت حاضر نیستند به حداقلهای بدهی عقلی و اخلاقی و یا دستاوردهای استثنائی جهانی بشریت همچون اعلامیه حققو بشر گردن نهند چنی دنیا شبه جنگی برای خود و دیگران آفریده اند. اگر حکومتها و مردم مسلمان متعصب -به حق- معترض رفتار دوگانه ابرقدرتها هستند، آیا نبایست خود ابتدا همین رفتاردوگانه کنار بگذارند.
الزام
در تکمیل عرایضم، بایست بگویم، مردم و کشورهای اسلامی که امروزه شکایت به سازمان ملل برده اند، همانهایی هستند که حدود 30 سال پیش، در کنفرانس اسلامی، با پیشنهاد عربستان (مملکت عربی سعودی) در مقابل اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعلامیه حقوق بشر اسلامی را تصویب کردند! در کمال تعجب دهها دولت کشورهای رقیب و گاه متخاصم اسلامی و عربی از جمله جمهوری اسلامی ایران با سعودی حامی وهابیت سلفی همراهی کردند!!، در این ستیز آشکار با اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب سازمان ملل به مقبله برخواستند و عملا همین راه بی اعتنایی به قوانیی و توافقات جهانی را باز کردند برای سایر دول کشورهای غیر اسلامی ولی مستبد و ارتجاعی و غیردموکراتیک و ناقض حقوق بشر!، آری آن روز دول کشورهای مسلمان نشنی بگمان خویش، زرنگی کردند و خواستند از اجرای اعلامیه حقوق بشر سرباز زنند، اما امروزه همکیشانشان در یک کشورها تحت نفوذ استبداد و نژادپرستی عمدتا غیر مسلمان-(مورد اتهام)- ظلم و نسل کشی هستند! رفتار دوگانه مردم مسلمان دولتهای اسلامی، امروزه در محکمه سازمان ملل و وجدان بشری خود محکوم هستند، چرا که قبلا راه را برای تفسیرهای خودخواهانه از حقوق بشر باز کردند، امروزه بودایی های میانمار هم میتوانند ادعای حقوق بشر بودایی و میانماری کنند! این خشت کج مفسده زا را اول خود دول کشورهای اسلامی گذاشتند!
irani
جنایت علیه بشریت به هر صورت و دلیل محکوم است. اما این حقوق بشر اسلامی هم شده تف سر بالا برای کشورهای اسلامی. بعد از قرون و اعصار عدالت جویی بشریت، بالاخره یک حداقلهایی تحت عنوان اعلامیه حقوق بشر به تصویب سازمان ملل رسید. اما متاسفانه دولتهای اسلامی به خیال خودشان زرنگی کردند و بجایش اعلامیه حقوق بشر اسلامی صادر کردند! اما عین حماقت مرتکب شدند. الان مردم مظلوم مسلمان روهینگا بروند سازمان ملل شکایت کنند. بهشان میگویند شما مسلمانها که اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول ندارید! الان بر اساس کدام موازین بین اللملی از شما حمایت کنیم؟! همان طور شما حق برابری زن و مرد و... نمی شناسید و غیر از خود کافر و باطل اعلام میکنید ! خب از باطلی شما حق حیات برایش قائل نیستید چه توقعی دارید؟!
محمود
نمردیم و افراطی های دین بودا رو هم دیدیم ، دیدم میگن دین بودا دین صلح و آرامش و مثبت اندیشیه ، اینه که روی چنگیز خان مغول را سفید کردن ، مثلا دین اسلام جهاد داره ، قتال داره ، به هر حال یه فرد افراطی بهانه ای چیزی پیدا میکنه ، ولی دین بودا چی ؟