محیط زیست بومیها، محیط زیست غیردولتی
پریسا حمیدی- در منطقه کرخه، عامل موفقیت فنی طرحهای آبخیزداری، مشارکت ۷۵ درصدی روستاییان بود. برنامههای حفظ محیط زیست بدون مشارکت محلیها نتیجه معکوس میدهد.
دریاچه عباس آباد و تالاب دائمی قم در حال خشک شدن است. این خبرها هر هفته از گوشه و کنار ایران به گوش میرسد. خیلیها دولت را مسئول این نابسامانیها میدانند. برنامههای دولت برای حفظ و مدیریت منابع طبیعی طی دهههای اخیر با شکست مواجه شده است. چرا؟ علت اصلی این ناکامیها این بود که برنامههای دولت دستوری بودند و از بالا به پایین دیکته میشدند.
اما این ناکامیها دولت ایران را در سالهای اخیر ناگزیر کرده است که رویکردهای جدیدی را انتخاب کند. یکی از مهمترین این رویکردها، مشارکت مردم برای حفظ محیط زیست و مدیریت پایدار منابع آب و خاک است. پذیرش این رویکرد به معنای اعتراف دولت به این واقعیت است که بدون مشارکت مردم نمیتوان محیط زیست را حفظ کرد.
در عمل نیز این برنامهها بسیار موفقتر بودهاند زیرا مشارکت مردم به ویژه همکاری با روستاییان و افراد محلی باعث حفظ بهتر و کارآمدتر محیط زیست و منابع طبیعی شده است. جالب است که برنامههای حفظ محیط زیست بدون مشارکت مردم محلی نتیجه معکوس داده است زیرا مردم هیچ مسئولیتی در این مورد بر عهده نمیگیرند و احساس میکنند مسئولیتی هم در قبال آن ندارند.
بنابراین، اگر مشارکت مردم در برنامهها و طرحهای حفظ محیط زیست و آبخیزداری جدی در نظر گرفته شود، این مشارکت موفقیت این طرحها را افزایش خواهد داد. مثلاً در منطقه کرخه، یکی از مهمترین عوامل در موفقیت فنی طرحهای آبخیزداری، مشارکت ۷۵ درصدی روستاییان بود. دلیل این مشارکت، آگاهی مردم روستا از پیامدهای فرهنگی و اقتصادی اجرای این طرحها بود. برای مثال اهالی منطقه میدانستند که عدم مشارکت آنها باعث میشود زمینهای کشاورزی آنها همچنان کم بازده باقی بماند و در این صورت ناگزیر میشوند که به شهرهای دیگر مهاجرت کنند. دلیل دیگری که منجر به افزایش مشارکت در طرحهای آبخیزداری منجر شد، وابستگی عاطفی و تاریخی مردم روستا به فضا و محیط زیست شان بود.
از طرف دیگر، وقتی خود مردم احساس کنند در حفظ محیط زیست نقش دارند، با سازمانهای دولتی نظیر سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری بیشتر همکاری میکنند. یکی از وظایف همین سازمانها، مدیریت پایدار منابع آب و خاک است که به بخشهای مختلفی تقسیم میشود و یکی از مهمترین بخشهای آن، مدیریت آبخیز یا آبخیزداری است. آبخیزداری، علم و هنر برنامهریزی مستمر و اجرای اقدامات لازم برای مدیریت منابع حوزههای آبخیز از جمله حوزههای طبیعی، کشاورزی، اقتصادی و انسانی بدون ایجاد اثرات منفی در منابع آب و خاک است. به عبارت دیگر، آبخیزداری طراحی و مدیریت حوزه به منظور حفاظت و استفاده صحیح از منابع طبیعی با توجه خاص به منابع آب و خاک است. اما تجربه نشان داده است که همین بخش نیز بدون مشارکت مردم نمیتواند با موفقیت به کار خود ادامه دهد. گاهی اوقات حتی پیشنهادات مردم برای اجرای طرحهای مدیریت پایدار منابع آب و خاک گره گشاتر است.
به همین خاطر مشاهده میکنیم که تأثیر این مشارکت دوسویه است. از یک سو مشارکت مردم باعث موفقیت طرحهای حفظ محیط زیست و طرحهای حفظ و مدیریت منابع طبیعی آب و خاک میشود و از سوی دیگر، مشارکت مردم محلی در عملیاتی کردن این طرحها میتواند مهارتهای فنی و تحلیلی مردم را بهبود بخشد. همچنین مشارکت و همکاری مردم در مدیریت طرحهای حفظ محیط زیست باعث افزایش برابری و دموکراسی میشود زیرا فرصتهایی را برای تصمیمگیری جمعی و مشترک فراهم میکند. از این رو تنها با مشارکت مردم میتوانیم از مرگ تالابها، دریاچهها و محیط زیست جلوگیری کنیم.
موضوع دیگری که مشارکت مردم در آن میتواند بسیار مهم باشد، جلوگیری از آلودگی محیط زیست است. مثلاً در خبرها آمده بود که در هر سال میلیونها قطعات پلاستیکی به دریاهای جهان و ایران وارد میشود. ورود ماکروپلاستیک های مورد استفاده در موادی نظیر شویندهها یا مواد دارویی و آرایشی باعث نابودی دریا و محیط زیست پیرامون آن میشود. به همین خاطر افزایش آگاهی مردم در این زمینه و افزایش مشارکت آنها در جلوگیری از آلودگی دریاها و محیط زیست از اهمیت خاصی برخوردار است.
یکی از راهکارهای توصیه شده برای این کار، تشکیل سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی است. تاریخ ایران نشان میدهد گروه روستائیان اشکذر یزد در ابتدای دهه ۱۳۵۰ نخستین سازمان مردم نهاد محیط زیستی در ایران را تشکیل دادند که هدف آنها تثبیت شنهای روان و بیابان زایی بود. اما تنها بعد از اجلاس ریو و بعد از سال ۱۳۷۵ بود که تشکیل این سازمانها گسترش پیدا کرد و از ۲۲ سازمان به ۱۵۶ سازمان در سال ۷۸ رسید. بررسی عملکردها این سازمانهای مردمی نشان میدهد که درصد موفقیت آنها در اجرای طرحها بیشتر از زمانی است که دولت این طرحها را اجرا میکند. علل موفقیت سازمانها مردم نهاد محیط زیستی این است که افراد بسیار با انگیزهای در این سازمانها فعالیت میکنند که هدفشان حفظ محیط زیست است. از سوی دیگر، فعالیت این افراد به صورت داوطلبانه است در حالی که فعالیت افراد در سازمانهای دولتی غالباً براساس کسب درآمد صورت میگیرد. همچنین سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی غالباً با توجه به اهداف خاص و معینی تعریف میشوند. یکی از اقدامات مهمی که این سازمانها برای حفظ محیط زیست انجام میدهند، به ویژه در کشورهای توسعه یافته این است که دولتها و بخش خصوصی را در کشورهای خود و حتی کشورهای در حال توسعه تحت فشار قرار میدهند تا فعالیتهای ضدمحیط زیستی را تغییر دهند یا کنار بگذارند.
در واقع جامعه مدنی به این نتیجه رسیده است که مشارکت بیشتر افراد در حفظ محیط زیست لازم است و وجود این سازمانها نیز این مشارکت را کارآمدتر میکند. از سوی دیگر، این سازمانها آگاهی عمومی را درباره حفظ محیط زیست افزایش میدهند و همزمان میتوانند عملکرد دولت و حکومت را در زمینه حفظ محیط زیست نقد و بررسی کنند. تحقیقات نشان میدهد این سازمانها در سطح محلی کارآمدتر هستند و پیشنهادات مفید و تازهای را نیز برای اجرای طرحهای حفظ محیط زیست مطرح میکنند. از این جهت، هر چقدر مشارکت مردم در حفظ محیط زیست و در این سازمانها بیشتر باشد، درصد موفقیت طرحهای حفظ محیط زیست هم بالاتر خواهد بود. به همین خاطر میتوان گفت تنها با مشارکت مردم میتوان محیط زیست را حفظ کرد.
نظرها
نظری وجود ندارد.