● نگاه نزدیک
اصلاحطلبان شهرداری در جنگ و گریز با دستفروشان
س. اقبال − رکود اقتصادی نشانههای زنده و گویای خود را در پیادهروهای شهر بر جای میگذارد. جدای از این بخشهای بزرگی از کارگران فصلی نیز به جای آنکه در میدانهای شهر به انتظاری بیفایده برای کار بنشینند، چاره را در آن یافتهاند که به کار دستفروشی رضایت دهند.
هرچند آمار دقیق و درستی از دستفروشان تهرانی در دست نیست ولی پیادهروهای شهر تهران را بیش از هر زمانی دستفروشان و بساطیها در اختیار گرفتهاند. چنین موضوعی حکایت از آن دارد که چرخ اقتصاد در کارخانههای کشور همچنان به درستی نمیچرخد. چنانکه رکود اقتصادی نشانههای زنده و گویای خود را در پیادهروهای شهر بر جای میگذارد. جدای از این بخشهای بزرگی از کارگران فصلی نیز به جای آنکه در میدانهای شهر به انتظاری بیفایده برای کار بنشینند، چاره را در آن یافتهاند که به کار دستفروشی رضایت دهند. همراه با مستنداتی که دولت تدبیر و امید حسن روحانی در پیادهروهای شهر فراهم میبیند، دیگر به گزارشی آماری از "اشتغال و تولید" در سال جدید نیاز نخواهد بود. چون آنچه گفتنی است به تمامی در دو سوی همین پیادهروهای صدها کیلومتری شهر تهران در دیدرس بینندگان قرار میگیرد.
طرح انضباط شهری
مدیران ارشد شهرداری تهران چنان میپندارند که با بهرهگیری از "طرح انضباط شهری" خواهند توانست لشکر عریض و طویل دستفروشان شهری را مهار کنند. ناگفته نماند که طرح انضباط شهری از ابتدا قرار بود با همکاری نیروی انتظامی در گسترهی شهر تهران اجرایی گردد، اما نیروی انتظامی خیلی زود پایش را از این ماجرای پرتنش عقب کشید تا از عوارض احتمالی آن در درگیریهای خیابانی به دور بماند.
اینک مدیران شهرداری تهران به تنهایی در بیست و دو منطقهی شهرداری نیروهایی را برای اجرای طرح انضباط شهری سازمان دادهاند که اجرای آن را نیز به تنهایی به انجام میرسانند. شمار این نیروهای به ظاهر انضباطی از دوهزار نفر هم فراتر میرود که قرار است به اتکای بهرهگیری از شصت دستگاه وانت و هشتاد دستگاه موتور سیکلت به اهداف خویش یعنی جمعآوری بساط دستفروشان دست یابند. اهدافی که دست یافتن به آن به افسانه و رؤیا شباهت دارد. پیداست که با دو هزار نیروی سرکوبگر خیابانی هرگز نمیتوان ارتشی صدها هزار نفری از دستفروشان خیابانی را مهار کرد.
شهرداری بدون آنکه به علتهای دستفروشی در معابر تهران آگاهی یابد با معلولهای آن به تقابل و رویارویی برمیخیزد و علیرغم شکست و ناکامی در اهداف خویش همچنان به ادامهی آن پا میفشارد. جدای از این نمایندگان اصلاحطلب شورای شهر چشمانشان را بر آنچه که در خیابانهای شهر میگذرد فرو میبندند تا از همراهی با جناحهای قدرت در هرم حکومت بازنمانند. بدون تردید وقتی کشت و کشاورزی را در روستاهای کشور از رونق میاندازند و کارگران را از کارخانهها با بهانههای واهی اخراج میکنند، اثرات زیانبار آن را نیز باید در فضای بیرمق خیابانهای شهر به تماشا بنشینند.
اما مدیران شهری تهران هرگز پاسخ روشنی برای حل و فصل مشکل دستفروشان این شهر در اختیار نداشتهاند. تا کنون هم کسی از ایشان نتوانسته است بفهمد که چرا در خیابانهای تهران این همه کودک بیسرپرست رها شدهاند. یا چرا مدیران شهر تهران از مدیریت این شهر به نتیجهای لازم دست نمییابند و هر روز بر شمار زنان روسپی و بیخانمان میافزایند. حتا تهران امروز در خصوص مهار اعتیاد و معتادان یا فروش مواد مخدر بیدفاع باقی مانده است. اکنون نیز مثل همیشه درمان و چارهی تمامی این آسیبهای اجتماعی را در همان باتومی میجویند که نیروهای طرح انضباط شهری بر کمرشان آویختهاند. تا آنجا که به نام انضباط شهری مردم را کتک میزنند، بساطشان را به غارت میبرند و حتا زندگی را از ایشان بازمیستانند. در حقیقت با تکیهی اصلاحطلبان بر کرسی شورا و شهرداری چیزی تغییر نکرده است. چون آنان نیز به همراه برادران اصولگرای خویش در هرم قدرت نسخههای موهوم واحدی را برای درمان دردهای اجتماعی تجویز میکنند.
تهران دستفروشها
تهران دارد به عقب برمیگردد و یادگار بازارهای روستایی دوباره دارد در آن زنده میشود. تعداد پرشماری از ارابههای دستی نیم قرن پیش هماینک در سطح شهر راه افتادهاند که به مردم خوراکی و مواد غذایی میفروشند. حتا خوردن ساندویچ چه بسا جایش را به خوردن سیبزمینی و تخم مرغ داده است. دستفروشان در الگویی از گذشته و با بهرهگیری از گازهای پیکنیکی در همان خیابان جدای از سیبزمینی و تخم مرغ، آبگوشت هم بار میگذارند.
کم نیستند مشتریانی که با خوردن همین خوراکیهای سرپایی انتظار دارند از هزینههای نهار و صبحانهی خویش در رستورانها و قهوهخانههای رسمی شهر بکاهند. گویا سنت و مدرنیته دارند در تهران برای ادامهی زندگی مشترک خویش به توافق میرسند. کاری که هرچند نمیتوان به دوام و بقای آن دل سپرد ولی در گوشه و کنار برجهای سر به فلک کشیدهی تهران نمونههای فراوانی از آن را میتوان به تماشا نشست. برای نمونه در تقاطع جمهوری و حافظ در دوسوی پل مردم هم گوشی اپل و سامسونگ خودشان را از فروشندگان داخل برجهای شیک و سر به آسمان کشیده میخرند و هم اینکه در حاشیهی پیادهروهای همین برجها به خوردن سیبزمینی و تخم مرغِ فروشندگان دورهگرد رضایت میدهند.
در همین مکان فریاد فروشندگان از هر سویی در گوش عابران پیاده میپیچد: "آقا گُشنه نرو، ساندویجِ سوسیس بدم ببر، کالباس با نون تازه، جلد گوشی، هدفون ببر، سیب دماونده، گلاب عسله، پیرهنهای ارزان سوغاتی ببر، آدیداس اصل بخر پابرهنه نمونی، آتش زدم به مالم بدو بیا، کادویی بدم کادویی، از مغازه نخر بیست درصد زیر قیمت مغازه، یکی بخر دوتا ببر".
مغازهداران و دستفروشان
اما ماجرا به همین جا خاتمه نمیپذیرد. چون بسیاری از مغازهداران نیز اجناس خودشان را به پیادهرو میکشانند و همانجا جلوی مغازه بساطشان را پهن میکنند. این موضوع در ایام تعطیل و شبها شدت بیشتری میگیرد. گویا با این ترفند ضمن رقابت تنگاتنگ با دستفروشان حقیقی بهتر خواهند توانست به مشتری مورد نظرشان دست یابند.
گاهی نیز تنش و چالش بین دستفروشان و مغازهداران بالا میگیرد و به برخوردهای فیزیکی و دستهجمعی میانجامد. مغازهداران در یک سوی این صفبندی تنشآمیز دستفروشان را مقابل خویش میبینند و در سوی دیگری از آن دولت و شهرداری را. آنان مدعیاند که دولت و شهرداری باید از حقوق ایشان دفاع کنند، چون مالیات و عوارض میپردازند. همچنین مغازهداران علت ارزانفروشی بساطیها را در آن میبینند که به دولت مالیات و عوارض نمیپردازند و حتا از پرداخت پول آب و برق هم معاف شدهاند.
ولی منافع مشترک فراوانی دستفروشان را به هم پیوند میدهد. آنان به نیکی دریافتهاند که فقط با اتحاد عمل خود خواهند توانست بر مأموران شهرداری و نیروی انتظامی فایق آیند. چنانکه در سایهی اتحاد خویش چنان اقتداری را به نمایش میگذارند که مغازهداران هم بفهمند هرگز نباید سد راهشان بشوند. به همین دلیل هم جلوی اغیار اختلافات و دعواهای درونگروهی خودشان را برای دستیابی به مکانی مناسبتر و بیشتر کنار میگذارند. خانمهای دستفروش بیش از آقایان تلاش به عمل میآورند تا همگی در این صفبندی خیابانی متحدانه از صف واحد خودشان در مقابل نیروهای مهاجم دفاع کنند. چون بقا و دوام خودشان را تنها در دفاع از حریم کار و فعالیتهای اجتماعی شدنی میبینند.
انواع دستفروشی
دستفروشی به دو شکل دورهگردی و بساط چیدن انجام میپذیرد. با این همه به تازگی عدهای موفق شدهاند تا شیوهها و شکلهای جدیدتری را برای تنوع بخشیدن به کار و حرفهی خویش ابداع نمایند. همچنان که عدهای در اقدامی ابتکاری انواع و اقسام کمربند را به خودشان میآویزند و ضمن پیادهروی در فضای شهر کمربندها را به فروش میرسانند. گروهی نیز تعدادی کاپشن و کت به دوش میگیرند و فروش آنها را بین مردم جار میزنند.
پیداست که با چنین ترفندهای کارسازی از یورش مأموران نیز جان به در میبرند. اما آنانی که اتومبیلی شخصی در اختیار دارند از فضای صندوق عقب آن به همین منظور استفاده به عمل میآورند. آنوقت صاحب اتومبیل در حاشیهی خیابان وسیلهاش را پارک میکند تا اجناس درون صندوق عقبِ اتومبیل بهتر در دیدرس مردم عادی قرار بگیرد.
حکومت باتوم
بدون شک ساماندهی دستفروشان تنها با ساماندهی اقتصاد شلختهی کشور امکانپذیر خواهد بود. حتا عدهای بر این دیدگاه کارشناسی پای میفشارند که وصله و پینه کردن این اقتصاد شلخته نیز سرآخر راه به جایی نخواهد برد. همچنان که این گروه جهت برونرفت از تنگناها و کاستیهای پیشآمده موضوع نوسازی و تغییر در سیاستهای اقتصادی را به پیش میکشند. ولی جمهوری اسلامی برای چارهی کار و جبران ناتوانی خویش به دنبال باتومهای بیشتری میگردد. چون مدیران دولتی بدون استثنا بر باوری پای میفشارند که گویا به اتکای باتوم و انواع و اقسام نیروهای سرکوبگر خواهند توانست بر مشکلات اقتصادی نیز چیره گردند.
از همین نویسنده
- آموزش و پرورشی مکتبی و بازتولید معلمان مکتبخانهای
- تب و تاب سوار شدن بر شاسیبلند در خیابانهای تهران
- نازیآباد علیه نازیآباد
- قربانی کردن و خشونتی که تکرار میشود
- حضور داعشیها در فضای شهر تهران
- گشتی در خیابان دکتر فاطمی تهران، قدم زدن در تاریخ
- و اینک شورای شهرِ اصلاحطلب در تهران
نظرها
faryad
اولین بازی ایران در انتخابی جام جهانی روسیه برابر قطر برگزار شد که در گزارش ناظر بازی، توهین و رفتار بد تماشاگران ایرانی به تیم رقیب درج شد؛ جایی که فیفا فدراسیون فوتبال ایران را ۴۰ هزار فرانک سوئیس (۴۱ هزار دلار) جریمه کرد. به دلیل اتفاقات پیش آمده و درگیریهای آخر بازی، سردار آزمون و احسان حاج صفی، دو بازیکن تیم ملی فوتبال ایران نیز هر کدام ۵۰۰۰ فرانک سوئیس جریمه شدند. نکونام دستیار کیروش نیز در پی اتفاقات این دیدار سه جلسه محروم و ۲۵ هزار فرانک جریمه نقدی شد. * ایران - کره جنوبی برگزاری مراسم مذهبی در قبل از شروع بازی و در بین دو نیمه، استفاده از پهباد و رفتار بد تماشاگران علیه هواداران کرهای در نهایت باعث شد فیفا هشدار جدی به فدراسیون فوتبال ایران بدهد و جریمه نقدی ۴۵ هزار فرانک سوئیسی برابر ۴۶ هزار دلار نیز علیه فوتبال ایران وضع کند. * ایران - چین استفاده از مواد آتشزا باعث شد فدراسیون فوتبال ایران ۵۰ هزار فرانک سوئیس جریمه شود. * ایران - ازبکستان فدراسیون فوتبال ایران به دلیل نبود پرچمهای فیفا در ابتدای مسابقه ۱۰ هزار فرانک جریمه شد. . * ایران - سوریه این بار نیز فیفا، فدراسیون فوتبال ایران را به دلیل برگزاری مراسم جشن صعود پیش از شروع بازی و شعارهای غیرفوتبالی هواداران ۴۵ هزار فرانک سوئیس جریمه کرد. همچنین در بازی رفت ایران و سوریه در مالزی تماشاگران ایرانی به دلیل پرتاپ اشیا ۳۰۰۰ فرانک سوئیس جریمه شدند. به گزارش ایسنا، مجموع جرایمی که فیفا فقط برای فدراسیون فوتبال ایران در نظر گرفته است مبلغی حدود ۲۲۸ هزار فرانک سوئیس (۹۳۳ میلیون تومان) میشود که فدراسیون فوتبال ایران باید این جریمه را پرداخت کند.!
Farid
دو جناح منتخب شورای جنتی در پی گرفتن تایید پشتیبانان خارجی خود٬ روس و انگلیس (که زمانی قصد تقسیم ایران بین خودشان بودند٬) هستند!: - روز پنجشنبه ۳۱ فروردين٬ رستم مینیخانوف رئیسجمهوری تاتارستان و نماینده ویژه ولادیمیر پوتین در امور ادیان مذهبی به دیدار ابراهیم رئیسی٬ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری رفت. این دیدار در مشهد انجام شد و رئیسی به مینیخانوف یک «نسخه نفیس چاپی از قرآن دستنویس» هدیه داد.!! - دسامبر ۲۰۱۶ - دکتر زیباکلام اصلاح (استمرار) طلب بدعوت پارلمان امپراطوری ٬ در پارلمان بریتانیا ! درباره انقلاب اسلامی و اقتصاد سخنرانی کرده و میگویدزمان شاه ۵۰۰۰ زندانی سیاسی وجود داشت و حالا با وجود ۱۰۰ زندانی سیاسی ؟! و وجود نشریات نیمه مستقل! و نبودن آلترناتیوو به اینده کشور وگذر به دموکراسی دروضعیت فعلی ( حکومت ولایت فقیه) امیدواراست حتی اگر ۷۰ سال طول بکشد!! او گفت اگر نمره دموکراسی حکومت فعلی ۱۲! از ۲۰ است ٬ درحکومت جایگزین نمره ۲ خواهد بود!؟