ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

رئیس فرهنگستان هنر، خانواده ۵۰۰ هنرمند سرشناس ایرانی را تهدید کرد

هنرمندان در نامه‌ای از روحانی خواسته بودند معلم دامغانی دست از فحاشی بردارد. رئیس فرهنگستان به جای تجدید نظر در لحن توهین‌آمیزش، به تهدید روی آورد.

۵۰۰ هنرمند سرشناس ایرانی در نامه‌ای به حسن روحانی از فحاشی‌های پی در پی محمد علی معلم دامغانی شکایت برده‌اند. تنها خواسته آن‌ها از رئیس جمهوری اسلامی این است: رئیس فرهنگستان هنر ادب و نزاکت را رعایت کند. معلم دامغانی در پاسخ، با لحنی دشنام‌آمیز و پرکنایه، به هنرمندان نصیحت کرده که با آوردن نام  و نشانشان در نامه‌ اعتراضی به رئیس جمهور،  خانواده و فرزندانشان را «ننگین» نکنند.

معلم دامغانی هنگام شعرخوانی برای خامنه‌ای: ای شیخ زمان و پیر عالم/ مولای جهان و میر عالم

هنرمندان سرشناس ایرانی که در میان آن‌ها نام‌هایی مانند لیلی گلستان، علیرضا سمیع‌آذر، فرشید مثقالی، پرویز تناولی، آیدین آغداشلو  به چشم می‌خورد در نامه اعتراضی‌شان به حسن روحانی نوشته‌اند که جامعه هنری ایران از فحاشی‌ها و پرده‌دری‌های پی در پی محمد علی معلم دامغانی و «گستاخی‌های» او آزرده شده است.

رئیس فرهنگستان هنر در روزهای گذشته با زبانی که با شطح و کنایه پهلو می‌زند، هنرمندان ایرانی را به فساد متهم کرده بود، آن‌ها را مال‌خر و رفیق دزد و لیچارگو، کچل زلف‌علی و کور عین‌الله خوانده بود.

اکنون رئیس فرهنگستان هنر در پاسخ به اعتراض هنرمندان برجسته ایرانی به فحاشی‌های او، بیانیه تازه‌ای در سایت فرهنگستان هنر منتشر کرده که آن هم از دشنام‌گویی توأم با تهدید ضمنی بستگان، خانواده و فرزندان این هنرمندان بی‌نصیب نمانده است:

«بسم‌الله الرحمن الرحیم. لشگر مدعیان هنر، حشر امین تفرشی، اولاً محشری هست! ثانیاً کرامت لقمه لجام نیست، ثالثاً غرورتان کجاست، رابعاً چرا ساده‌دلانه خودتان را لو می‌دهید، کسی شما را تا ابراز نکنید به عنوان شریک دزد و رقیب قافله نمی‌شناسد. نصیحت می‌کنم که با نوشتن نام و نشانتان، خانواده و وابستگان خصوصاً فرزندانتان را ننگین نکنید.»

چهارشنبه ۱۱ مهر محمد علی معلم دامغانی اعلام کرد که ۵۰۰ تابلوی بدون شناسنامه و سند به خزانه فرهنگستان هنر تحمیل شده است. این آثار به گنجینه هنری بانک پاسارگارد تعلق دارد و بانک پاسارگاد هم هر ماه برای نگهداری این آثار اجاره‌ای به مؤسسه فرهنگی هنری صبا - وابسته به فرهنگستان هنر - می‌پردازد. معلم دامغانی اجاره‌بها را افزایش داده بود، اما بانک پاسارگاد نپذیرفته بود. فرهنگستان هنر سپس در یک اقدام فراقانونی و بی‌سابقه این آثار را مصادره کرد.

به گفته علیرضا نامی مشاور هنری بانک پاسارگاد این آثار هنری در زمان ریاست میرحسین موسوی بر فرهنگستان هنر خریداری شده است.

در سال‌های گذشته هرگاه که یکی از این آثار می‌بایست ترمیم یا در حراجی‌ها عرضه شود، بانک پاسارگاد از فرهنگستان هنر درخواست مجوز خروج می‌کرد. معلم دامغانی اما اعلام کرده که این آثار «"مال الله" و متعلق به مردم میهن اسلامی» است.

بانک پاسارگاد از فرهنگستان هنر به قوه قضائیه شکایت برده است. هنرمندان می‌گویند این آثار به بخش خصوصی تعلق دارد و مصادره آن‌ها از سوی فرهنگستان بخش خصوصی را از سرمایه‌گذاری روی آثار هنری متزلزل می‌کند و به اقتصاد هنر لطمه می‌زند. رئیس فرهنگستان در پاسخ به دشنامگویی روی آورده است.

در سال ۱۳۸۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی، میر حسین موسوی را از ریاست فرهنگستان هنر برکنار کرد و علی معلم دامغانی را به جای او بر این سمت منصوب کرد. دامغانی تا مدت‌ها این خبر را باور نمی‌کرد. او گفته بود شاعر است و اگر بنا بر ریاست باشد، مایل است ریاست فرهنگستان ادب را به عهده بگیرد. سعید ابوطالب، نماینده اصول‌گرای مجلس در دوره قبل گفته بود انتصاب دامغانی به ریاست فرهنگستان به این معنی است که «آقایان، قافیه را باخته‌اند.»

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • کامنتی

    مشکل علی معلم همان ریشه ای نظام ولایت فقیه مطلقه است، که جایگاه دولت را با جایگاه مربی و سرپرست بچه ها اشتباهی گرفته است. این و نهادها و عمالش همچون اولیای صالحه خود فرض کرده و بقیه مردمان (ملت) ایران را بچه های صغیر! که به تبع این خودفرضی اولیایی نظام، نتیجه میشود کسی مثل علی معلم، خود را مربی و ولی صالحه و شاخص اخلاق و قاضی و شاکی علیه صدها خانواده هنرمند بداند و بدون هیچ وجهه و منطق حقوق قضایی، در مورد اخلاق و شخصیت آنها قضاوت کرده، و انتقاد بخود را هم نپذیرد! این موارد در نظام بسیار است. وقتی جوادی آملی که دهها سال نظام سعی کرده او معلم اخلاق جابه اندازد در اذهان، کلمه رکیک "دیوث" بکار میبرد در تخطئه و سرکوب لفظی مخالفان سیاسی نظام، نشان میدهد اینان هیچ اباوی از لاط بازی و هتاکی ندارند.

  • کیومرثی

    در میان شاعران طرفدار حکومت جمهوری اسلامی علی معلم را باید شاعری دانست که باسواد است و سرش به تنش می ارزد اما قدرت لجام گسیخته ای که در دو دهه اخیر در صدا و سیما و فرهنگستان هنر به این فرد اعطاشده، او را به شخصی با رفتارهای *** وار و بی ادب تبدیل کرده است و حتی صدای خود اصولگرایان همصنف او را درآورده است.عاقبت بدی برای این فرد نامتعارف پیشبینی می شود!