سهم ایران و نویسندگان مهاجر ایرانی از نمایشگاه کتاب فرانکفورت
بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان در میان اعتراضاتی به شرکتکنندگان در «غرفه ملی» ایران به پایان رسید. جمعبندی از آنچه که اتفاق افتاد در گفتوگو با کاظم کردوانی.
نمایشگاه کتاب فرانکفورت، بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان یکشنبه ۱۶ اکتبر به کار خود پایان داد. مهمان ویژه نمایشگاه کتاب فرانکفورت در سال جاری کشور فرانسه بود. امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان شصت و نهمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت را سهشنبه گذشته با ایراد سخنانی افتتاح کرده بودند. در آخرین روز نمایشگاه هم جایزه صلح کتابفروشان آلمان به مارگارت اتوود نویسنده کانادایی به دلیل «عدالتخواهی و انساندوستی و حساسیتاش به توتالیتاریسم» اهدا شد.
ایران با ناشران دولتی و خصوصی در «غرفه ملی» حضور داشت. عقد قراردادهایی برای ترجمه آثاری در زمینه اسلامشناسی و هنر با کمک و هزینه نهادهای غربی در دستور کار وزارت ارشاد اسلامی قرار داشت. آنچه که سهم ارشاد شد اعتراض دستاندرکاران نشر در غرب بود به دزدی آثار نویسندگان غربی و ترجمه آنها به فارسی بدون در نظر داشتن حق کپیرایت.
عده ای از مخالفان جمهوری اسلامی شنبه ۱۵ اکتبر تظاهراتی را برگزار کردند و گروهی از ناشران ایرانی به مسئولان نمایشگاه کتاب فرانکفورت اعتراض کردند که مانع از «مزاحمت» مخالفان نشده است. آنها تهدید کردند که اگر وضع بر همین منوال باشد، سال آینده به فرانکفورت نمیآیند.
کانون نویسندگان ایران در تبعید هم با انتشار بیانیهای به حضور ناشران مستقل در «غرفه ملی» ایران اعتراض کرده و از آنها خواسته «حیثیت فرهنگی خود را وسیلهای برای توجیه حضور سرکوبگرانِ آزادی اندیشه، بیان و قلم» ننمایند.
فارغ از این حاشیهها این پرسش همچنان باقیست: دستاورد ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت چیست؟ نویسندگان مهاجر نسل دوم چه جلوهای در مهمترین نمایشگاه کتاب جهان داشتند؟ ادبیات فرانسهزبان در این میان چه اهمیتی برای نویسندگان مهاجر نسل بعدی دارد. با دکتر کاظم کردوانی که در نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضور داشت درباره این موضوعات گفتوگویی انجام دادیم.
این گفتوگو را میشنوید:
بیشتر بخوانید:
نظرها
Mansouri
دکتر کردوانی عزیز، ابدا از حوزه های ایران پژوهی پشتیبانی نمیشود. نیروهای انسانی تحصیلکرده کلا بیکار هستند و از طرق کارگری و صنعتی و معلمی امرار معاش میکنند. بازار کتاب ورشکسته است و ناشران خصوصی ترجیحا ترجمه ها را چاپ میکنند و نه تالیف ها را، چون ترجمه را بهتر میفروشند. تورم اقتصادی وجود دارد و ناشران حاضر نیستند پول نقد صرف چاپ کتابی کند که خریدار فوری ندارد. بیشتر دفاتر ناشران قدیمی روبروی دانشگاه تهران تغییر کاربری داده اند به فروشگاه کتاب آشپزی یا به ساندویچی. اگر نویسنده ای با هزینه خود چاپ کند، 500 عدد یا 300 عدد با کیفیت زیراکس چاپ میکند تا در محافل به دوستانی که از او انتظار دارند هدیه دهد.