پخش "اعترافات" پژوهشگر ایرانی محکوم به اعدام از تلویزیون دولتی ایران
این اعترافها بازگوکننده اتهامهایی است که پیش از این مقامهای قضائی ایران برای توجیه صدور حکم اعدام این پژوهشگر ایرانی مقیم سوئد مطرح کردهبودند.
تلویزیون دولتی ایران اعترافات احمدرضا جلالی، پژوهشگر ایرانی مقیم سوئد را که به اعدام محکوم شده است، پخش کرد.
در این فیلم که یکشنبهشب ۲۶ آذرماه از شبکه خبر تلویزیون ایران پخش شد، احمدرضا جلالی به همکاری با سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد) و انتقال اطلاعات محرمانه درباره برنامه هستهای ایران اعتراف میکند.
جلالی در فیلم منتشرشده خود را یکی از متخصصان پروژههای محرمانه وزارت دفاع در زمینه هستهای معرفی میکند که پس از خروج از ایران برای ادامه تحصیل به دام «تور امنیتی» مأموران موساد میافتد.
این اعترافها بازگوکننده اتهامهایی است که پیش از این مقامهای قضائی ایران برای توجیه صدور حکم اعدام این پزشک ایرانی مطرح کردهبودند.
عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، به خبرگزاری میزان، خبرگزاری قوه قضاییه ایران گفته بود که جلالی چندین دیدار با موساد داشته و اطلاعات حساسی درباره اماکن نظامی و هستهای ایران به آنها داده و در ازای آن پول و اقامت دائم سوئد را دریافت کرده است.
او مدعی شده بود که جلالی «نشانی و برخی مشخصات ۳۰ تن از افراد شاخص پروژههای تحقیقاتی، نظامی و هستهای»، از جمله دو دانشمند هستهای ترورشده در ایران را به «افسران اطلاعاتی موساد» داده است.
سازمان «عفو بینالملل» اما پس از صدور حکم اعدام برای جلالی در بیانیهای اعلام کرد که اعترافات این پژوهشگر به «اعمالی که مرتکب نشده»، تحت شکنجه و فشار روحی صورت گرفته است.
جلالی خود در نامهای به زبان انگلیسی از زندان اوین گفته بود که به دلیل نپذیرفتن پیشنهاد جاسوسی برای نهادهای اطلاعاتی ایران به اعدام محکوم شده است. او عدم دسترسی به وکیل در هفت ماه اسارت در انفرادی را دلیل اعترافهای اجباری و کذب خود خوانده بود.
حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس پخش تلویزیونی اعترافات متهمان امنیتی و سیاسی را آغاز کرد. به باور فعالان حقوق بشر و منتقدان جمهوری اسلامی، متهمان تحت شرایط دشوار، از جمله شکنجه حاضر به اعتراف اجباری در برابر دوربینهای تلویزیونی میشوند. همچنین بسیاری از متهمانی که فیلم اعترافهای آنان پخش شده، پس از آزادی بر اجباریبودن و نمایشیبودن اعترافها تأکید کردهاند؛ اعترافهایی که عموماً رابطه با «دشمن خارجی» را در بر میگیرد.
احمدرضا جلالی با موسسه کارولینسکا در استکهلم سوئد و دانشگاه پیمونت شرقی در نوارای ایتالیا همکاری داشته. او اردیبهشت سال ۹۵ به دنبال سفر به ایران بازداشت شد. او به دعوت دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز برای شرکت در کارگاه مدیریت بحران به ایران سفر کرده بود.
حکم اعدام این زندانی سیاسی به اتهام «جاسوسی» و «افساد فیالارض» ۳۰ مهر ماه امسال به وکیلش ابلاغ شد. دبیر دریابیگی، وکیل جلالی تأییدیه دیوان عالی ایران بر حکم اعدام این زندانی امنیتی را یکشنبه ۱۹ آذر دریافت کرد.
صدور حکم اعدام برای جلالی با واکنشهای گسترده بینالمللی رویارو شد و سازمانهای بینالمللی حقوق بشری خواهان آزادی او شدند. اتحادیه اروپا اواخر اکتبر نامهای اعتراضی علیه این حکم را به تهران تحویل داد.
۷۵ برنده جایزه نوبل در رشتههای مختلف نیز از جمهوری اسلامی خواستند جلالی را آزاد کند.
گروهی از دانشمندان موسوم به «کمیته دانشمندان نگران» هم نامهای اعتراضی به حکم اعدام جلالی نوشتند و برای جلب حمایت نسخهای از این نامه را به دفتر صدراعظم آلمان، دفتر رئیسجمهوران فرانسه و ایتالیا، دفتر نخستوزیری بریتانیا و کمیسیون اروپا تحویل دادند.
فیلم اعترافات پخششده از تلویزیون ایران واکنشی به این فشارهای بینالمللی است و با نشاندادن صحنههای حمایت بینالمللی از احمدرضا جلالی آغاز میشود. این حمایت اما گواه رابطه «مشکوک» این پژوهشگر ایرانی با سازمانهای امنیتی خارجی تصویر شده است.
نظرها
آرش
من مصاحبه را با دقت نگاه کردم. چند نکته که قابل ذکر است اشاره میکنم اولن اطلاعات بسیار پیچیده ای نیاز نیست و با خواندن یک کتاب پیرامون فنون مخفی کاری که در فروشگاه اینترنتی آمازون پر است فرد میتواند بدون ردیابی با جهان در تماس باشد. جاسوسی در این عصر و زمانه میتواند با وی پی عن و صفحه پرداز تور به همراه کریپتوگرافی و رمز نویسی اکثر اطلاعات لازم را رد و بدل کنند و لازم نیست خطر ملاقات حضوری بپذیرند. دوم اینکه انسانی با تحصیلات عالی و شغل خوب در یک مرکز علمی در سوید نیاز به کسی یا شرکتی و یا دولتی ندارد که اقامت و یا شهروندی برایش بگیرد این دولتها با دست باز به این افراد اقامت میدهند. این جناب فردی با هوش و جهان فهم و تحصیلکرده است و با حقوق مناسبی که انستیتوهای سویدی به پژوهشگرانش میپردازد نیازی به پول برای جاسوسی ندارد و اگر اهل پول بود در وزارت دفاع جمهوری اسلامی امکان پول ساختن خیلی مهیا است و رقم ها فراتر از حقوق انستیتو و یا رقم اشاره شده در فیلم که به وی پرداخت شده است میباشد. کل فیلم مملو از تناقض است و این انسان بی گناه را که حاضر به همکاری و جاسوسی برای ج. ا. نشده را قصد قربانی کردن دارند.