آینده نامطمئن کردهای سوریه
کنترل سرزمینهای شمال سوریه، پس از داعش، در دست کردها و اعرابی است که علیرغم جدایی و اختلافشان در قالب نوعی پروژه "فدراسیون" با هم همکاری میکنند. این پروژه، حالا نظام قانونی، شوراهای محلی و حتی انتخابات خودش را دارد. با وجود این، هیچ تضمینی برای بقای آن در آینده وجود ندارد.
کنترل سرزمینهای شمال سوریه، پس از داعش، در دست کردها و اعرابی است که علیرغم انزوا و اختلافشان، در قالب نوعی پروژه "فدراسیون" با هم همکاری میکنند. این پروژه، حالا نظام قانونی، شوراهای محلی و حتی انتخابات خودش را دارد. با این وجود، هیچ تضمینی برای بقای آن در آینده وجود ندارد.
روژاوا یا کردستان غربی متشکل از سه منطقه جغرافیایی در شمال سوریه است: عفرین (غرب)، فرات یا کوبانی (مرکز) و جزیره (شرق). در نوامبر ۲۰۱۳، این مناطق خودگردانی و خودآئینی خود را نسبت به رژیم اسد اعلام کردند. در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۴، داعش حملات خود را علیه کوبانی آغاز کرد، وخیلی زود توانست این شهر را به محاصره درآورد. پس از ماهها مقاومت مردمی اما، در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵، شکست داعش قطعی و کوبانی آزاد شد. در مارس ۲۰۱۶، نیروهای کرد، به منظور ادغام مناطقی که اکثریت آنها را اعراب تشکیل میدهند در طرح خود، تشکیل «فدراسیون دموکراتیک شمال سوریه» را اعلام کردند.
فدراسیونی در حال تأسیس : از موزه شهدا تا دانشگاه
موزه کوچک شهدای "کرکر"، در مرکز کوبانی، با پرچمهای چندرنگ سبز و قرمز و زرد، رنگ و حال و هوایی جشنگونه دارد. اینها پرچمهای "ی. پ. گ. " (یگانهای مدافع خلق کردستان)، و سازمان مادر آن، "پ. ک. ک. " (حزب کارگران کردستان) است. در میان تصاویر و پرترههای مردگان، تصویر عبدالله اوجالان، بنیانگذار حزب با سبیل پرپشت، خودنمایی میکند. اوجالان که از سال ۱۹۹۹ در زندان ترکیه به سر میبرد، اما هنوز زنده است.
پ. ک. ک که ترکیه آن را «سازمانی تروریستی» میداند، اگر در هرجایی از جهان حالتی زیرزمینی و مخفیانه داشته باشد، در اینجا به عنوان جنبشی انقلابی کاملاً روی صحنه میدرخشد. نبرد کوبانی نقطه آغاز پیروزی این جنبشعلیه داعش بود؛ جنبشی که حالا کنترل بخش گستردهای از شمال سوریه را در اختیار دارد، و در آنجا «فدراسیون دموکراتیک شمال سوریه» را برپا کرده است.
شش سال است که رژیم سوریه دیگر در مناطق کرد شمال این کشور حضور ندارد. در این مدت، نه فقط کردها خودآئینی خود را به دست آوردند، بلکه گستره حوزه درون بوم آنها حالا شامل مناطقی میشود که اکثریت آن عرب هستند. مقامات "فدراسیون دموکراتیک شمال سوریه" اطمینان دادهاند که یکپارچگی کشور و مشروعیت دمشق را به چالش نکشند، و گفتهاند که صرفاً درصدد خودگردانیاند. در "فدراسیون" امروز البته هم نیروهای رژیم و سربازهای روسی را میتوان دید و هم پایگاههای آمریکایی را که نوعی بیمه عمر برای کردها هستند.
"فدراسیون" امروز نظام قانونی، شوراهای محلی و حتی انتخابات خودش را دارد. با این وجود، هیچ تضمینی برای بقای این پروژه در آینده وجود ندارد.
رابطه رژیم دمشق با کردها رابطه پرفراز و نشیبی بوده است. سوریه حافظ اسد، پدر بشار، زمانی پذیرای عبدالله اوجالان در تبعید بود، اما در سال ۲۰۰۴ همین رژیم اقلیت کرد را به طرزی خشونتبار سرکوب کرد. هیچ ضمانتی وجود ندارد که این واقعه تکرار نشود.
نسلی از کردها در سوریه که امروز به میانسالی رسیدهاند، خاطرات خوشی از رژیم اسد ندارند. کمال بسراوی، ۳۴ ساله و دکترای فیزیکمیگوید: «وقتی در دانشگاه حلب درس میخواندم، در امتحان انگلیسی مرا غایب رد کردند تا به عنوان یک کرد جایزه نگیرم. نژادپرستی مطلق بود... به خاطر همین چیزها، برای ادامه تحصیلات به اکراین رفتم.». او حالا رئیس "داشگاه کوبانی" است، دانشگاهی که با تأیید مقامات محلی به تازگی آغاز به کار کرده است و ۵۰ دانشجو دارد؛ دانشجویانی که نمیدانند آیا مدرک آنها در نهایت مورد تأیید خواهد بود یا نه.
فدراسیون؛ در فراسوی مرزهای روژاوا
پس از داعش، اکنون روزگار در اینجا بدون دولت میگذرد. بریوان حسن، ۲۷ ساله، از رؤسای شورای اداری کانتون کوبانی میگوید: «پس از شکست داعش و آزادسازی، سازمانهای بشردوستانه قولهای زیادی دادند، اما هیچ کدام از وعدهها محقق نشد. تنها شهر کرد دیاربکر ترکیه به طور واقعی به بازسازی اینجا کمک کرد، البته پیش از آنکه آنکارا مرز را در پاییز ۲۰۱۵ به طور کامل ببندد.»
محدودیتها و کمبودها شدید و جدی هستند. با اینکه کنترل نفت دست کردها است، بنزین جیرهبندی شده است. «مردم همین بنزین را شش برابر قیمتش در بازار سیاه میفروشند.» این سخنیک مقام کرد مسئول در امور اقتصادی منطقه طبقه، در ۱۵۰ کیلومتری جنوب کوبانی است. این مرکز اقتصادی در حاشیه فرات، که مشرف به سدی بزرگ است، روزگاری نه چندان دور یک شهر ثروتمند، چندفرهنگی و مثالزدنی، با ساکنانی تحصیلکرده بود؛ یک الگو، به قول شهروندان آن، یک «سوریه کوچک» که امروز غارت و تخریب شده است.
اکنون تأمین امنیت در طبقه به عهده شبهنظامیان عرب محلی است، که در چارچوب "نیروهای دموکراتیک سوریه"، تحت رهبریی. پ. گ. سازماندهی شدهاند. اداره منطقه نیز با شورایی غیرنظامی، متشکل از سران قبایل، و فعالان جوان کرد و عرب است.
شیخ حسین الراشد، ۶۱ ساله و عضو شورا میگوید: «اینجا، به خاطرمعادن و زیرساختهای تخریبشده، درگیر مشکلات عمدهای هستیم.»
شیخهای منطقه که قبلاً حامی داعش بودند، با برگشتن ورق و شکست خلافت اسلامی، دست دوستی به کردها دادند، و مردان خود را به صف "نیروهای دموکراتیک سوریه" بسیج کردند.
حسین الراشد این طور چرخش را توجیه میکند: «یک دولت بیدین که به حقوق انسانها احترام بگذارد، بهتر از یک دولت اسلامی است که این حقوق را زیرپا بگذارد... این رژیم سوریه است که باعث شکاف در جامعه شده است، اما پیوندهای قدیمیتری نیز وجود دارند، که حالا دوباره بازیابی و تحکیم شدهاند.»
این اتحاد رنگارنگ امیدوار است بر سر میز مذاکرات برای تصمیمگیری در مورد آینده سوریه حاضر باشد. با این حال، حضور در فرایند مذاکرات به معنای حضور در آینده سوریه نیست.
روسیه در فوریه ۲۰۱۸ اجلاسی بزرگ در سوچی برگزار خواهد کرد. و "فدراسیون" امیدوار است که در آن مشارکت کند. بریوان حسن میگوید: «بشار اسد جز زبان قدرت چیزی نمیشناسد. اما اینجا، دیگر هیچکس حاضر نیست رژیم او را بار دیگر بپذیرد. او چارهای ندارد جز آنکه با ما مذاکره کند.»
منبع: LA-CROIX
نظرها
محسن مدنى
كردها مثل اينكه در همه كشورها سهم شان فقط اينست بجنگند وكشته شوند وبعد ديگر هيچ فقط وقتى دشمن حمله ميكند كردها براى دفاع مالك وصاحب سرزمين اند در غير اينصورت غير كردها بعنوان حكومتگر سر وكله شان پيدا شده وكردها تبديل به تجزيه طلب وعامل بيگانه وچه وچه ميشوند
سید
متاسفانه قدرتهای غربی از جمله آمریکا و انگلیس از ملت کرد فقط برای جنگیدن و کشته شدن استفاده کرده و بارها به آرمانهای بحق آنان خیانت و از پشت به آنان خنجر زده اند این نیروهای کردستان غربی هم هم برای غربیها و هم برای اسد میجنگند
کاوه دماوندی
همه میدانیم که کردها باز مانده قوم ماد از 3قوم آریایی هستند که وارد فلات ایران شدندو درنواحی غربو شمال غرب ایران ساکن شدند میدانیم ک اولین بار کشور ایران را کردها یا همون مادها به عنوان امپراطوری دب دنیا معرفی کردندودو قوم پارس و پارت روهم ک هم تبارو نژادشان بودند رو زیر پرچم آریایی تبارها بردند ب سرکردگی پادشاهی ب نام دیاکو واولین پایتحت آریاییها رو که ماد نشین بود روه همدان بود گستره ی سرزمینهایی که کردها درش ساکن بودند از نواحی مرکزی ایران تا کردستان عراقو سوریه و ترکیه و آذربایجان ایرانو اردبیلوجمهوری آذربایجان. بوده و هست آذر بایجان یا همون آتروپاتن نام خودش رو ازیک سردار مادر گرفته به همین نام همچنین اردبیل نام یک سردار ماد هست آریایی تبار و ایرانی این ک مردم این منطقه الان ترک زبان شدند دلیلش اینه در زمان حکومت ترکهای سلجوغی و غزنوی ایشان بالاجبار تغییر زبان داده شدند والا ایران ترک تبار ندارد و مردمش از تبار ماد هستند ک با کردها نیای مشترک دارند اینکه اکنون برادران کرد و کردتبارمان همتباران آریاییه ما ازمردم و آب و خاکشان جداماندن در تلاطم تاریخ و جابجایی مرض ها ب خاطر بی کفایتی و نالایقی حکومتهای مرکزی چون قاجارو صفویه دنبال کرد علی الخصوص صفویه با محور قرار دادن مذهب بجای همیت ملی و تباری باعث خیلی جدایی های هم تباران ما از خاک و کشور شد روز گاری ک محور هم گرایی ملت ایران تبار و هویت ملی بود مرزها اگرهم از دست میرفت موقتی بود متاسفم ک امروز اصالت ایرانی کمترین دلیل همگرایی قرار گرفته