افغانستان: کودکان بیگناه، همسلولیهای مجرمان و قاتلان
سلولهای زندان برای بیش از ۳۰۰ کودک افغان، خانه مادری است. ذاکرالله ۹ ساله که همراه با مادرش در زندان به سر میبرد، حتی رویاهایش هم در بند سلولهای زندانند.
سلولهای زندان برای بیش از ۳۰۰ کودک افغان، خانه مادری است. ذاکرالله، ۹ ساله، یکی از صدها کودک افغان که همراه با مادرش در زندان به سر میبرد، حتی رویاهایش هم در بند سلولهای زندانند.
این کودکان اغلب بیشتر از پنج سال سن دارند.
- شب کابوس دیدم که کسی مرا ربوده است و شما آمدید مرا نجات دادید و شما با او جنگیدید و او را شکست دادید.
ذاکرالله این حرفها را به یکی از زندانبانان گفته است.
کودکی در میان کودکان زندانی با لباس سفید در زندان ننگرهار
ننگرهار در شرق افغانستان است. ذاکرالله، این پسر زندانی، انگار پیراهنی سفید به تن دارد، اما به دلیل شسته نشدنش، ظاهرا رنگ قهوهای به خود گرفته.
اینان در ولایت ننگرهار در زندان به سر میبرند. در این زندان، دستکم ۴۳ کودک با مادرهاشان زندانی هستند که از این میان، ۲۵ تن از آنان، به سن رفتن به مدرسه رسیدهاند.
در میان این کودکان، دختر ۱۱ سالهای هم هست. این زندانی بیجرم، مینه نام دارد. او در زندان به دنیا آمده است، همان جا پرورش یافته است و در همان جا، از مادر شیر خورده است. مینه تمام عمر خود را در زندان گذرانده است و احتمالا باقیمانده دوران کودکیاش را نیز در زندان خواهد بود.
این دختر هیچ جرمی مرتکب نشده اما مادرش، شیرین گل، قاتل زنجیرهای محکوم به حبس ابد است.
بر اساس قوانین افغانستان، شیرین گل میتواند دخترش را تا ۱۸ سالگی با خود داشته باشد. مادر این دختر، آزادی او را به دست خود گرفته است و اجازه نمیدهد مینه از زندان آزاد شود.
نطفه مینه اما در زندان در بطن مادرش بسته شده و او هیچگاه، حتی برای یک دیدار کوتاه هم بیرون از زندان نبوده است.
مثل مینه و برخی دیگر از کودکان زندانی، احتمال میرود که ذاکرالله نیز بیشترین دوران کودکیاش را در زندان سپری کند و قربانی سیستم و قوانینی شود که به محکومان اجازه میدهد تا در مورد سرنوشت کودکانشان، تصمیم بگیرند.
یک گزارش آماری روزنامه نیویورک تایمز در ماه جاری میلادی نشان میدهد از میان ۳۳ زندان در ۳۴ استان افغانستان، ۳۳۳ کودک با مادرانشان در سراسر این کشور زندانی هستند.
از میان این کودکان، ۱۰۳ نفر آنان در سن بیش از پنج سال هستند که شرایط ایجاب میکند تا آنان به پرورشگاهها منتقل شوند.
بسیاری از زنان زندانی در افغانستان به دلیل «جرمهای اجتماعی» در بند هستند. جرمهایی که برخی از آنها در نظامهای پیشرفته قضایی جرم محسوب نمیشوند: فرار از خانه یا از شوهر، زنا یا حتی نپذیرفتن ازدواجهای اجباری.
دنیس شپرد جانسون، رئیس دفتر ارتباطات، حمایت و مشارکت مدنی در یونیسف گفته است: «بسیاری از زنان به دلیل مسائل اخلاقی زندانی هستند و اغلب قربانی ازدواجهای اجباری و خشونتهای خانوادگی هستند.»
در گزارش روزنامه نیویورک تایمز آمده است که بر اساس اطلاعات این روزنامه، در سال ۲۰۱۴ میلادی در زندان زنان بادام باغ کابل که اکنون بسته شده است، ۶۵ درصد از زنان به اتهام مسائل اخلاقی زندانی بودهاند.
در استان هلمند در جنوب افغانستان هم ۱۲ زن زندانی هستند.
محمد کبیر سیار، مسئول زندان زنان هرات گفته است در این استان، ۱۵۲ زن با ۴۰ کودک که بیشتر این کودکان تا پنج سال دارند، در زندان به سر میبرند.
در کابل نیز کودکان زیادی همراه با مادرانشان درزندان به سر میبرند.
با بسته شدن زندان بادام باغ در کابل و با انتقال زندانیان زن این زندان به زندان پلچرخی، هماکنون ۵۳ کودک که ۲۵ تن آنان سنهایشان به بالاتر ازپنج سال میرسد، با مادرانشان در بند هستند؛ در حالی که در کابل، بزرگترین مراکز ملی و بینالمللی پشتیبانی ازکودکان نیز وجود دارد.
بشیر احمد بشارت، مسئول یکی از شبکههای پشتیبانی از کودکان در افغانستان گفته است: «نیاز بسیار زیادی برای داشتن مراکز پشتیبانی از کودکان در افغانستان وجود دارد. یتیمخانهها برای کودکان زندانی بهتر است چون آنها در حال حاضر گاهی با جنایتکاران بزرگ میشوند و آنان یاد میگیرند که چگونه یک مجرم باشند. به این ترتیب هنگامی که آنان از زندان بیرون میروند، در جامعه هم به یک تهدید تبدیل میشوند.»
اما به نظر میرسد حکومت افغانستان منابع کافی را برای گسترش برنامههای مراکز پشتیبانی از کودکان در اختیار ندارد و جامعه جهانی نیز علاقهمندی چندانی به این موضوع نشان نمیدهد.
نجات کودکان (Save the Children) که یکی از نهادهای بینالمللی برای پشتیبانی از کودکان در افغانستان است نیز از چالش هایی در این زمینه سخن گفته است.
مریم عطایی، سخنگوی این نهاد، گفته است: «ما واقعا با فرزندانمان که با مادرانشان در زندان هستند، درگیر نیستیم. ما هیچ نظری در این مورد نداریم. ما نمیخواهیم در مورد این موضوع صحبت کنیم چون جنایتی اگر هست، مادران این کودکان درگیر آن هستند نه این بچهها.»
در این میان اما حکومت افغانستان نیز ازچگونگی نگهداری کودکان در زندانها سخت ابراز نگرانی میکند.
وحیدالله جاهدی، یکی از مسئولان وزارت عدلیه/ دادگستری افغانستان، گفته است: «زندان جایی برای نگه داشتن کودکان نیست اما گاهی اوقات گزینه دیگری نداریم. اگر مادر در زندان باشد، کودکان نیز باید با مادر باشند.»
با این همه، امکانات برای کودکان بزرگتر در زندانها اندک است.
در ننگرهار این کودکان تنها یک ساعت در روز درس میخوانند.
در زندانی که ذاکرالله و مینه با مادرانشان در حبس هستند، تنها یک اتاق درس وجود دارد و در این اتاق ۱۶ کودک آموزش میبینند: یک آموزگار در سه صنف (کلاس) اول تا سوم، هر روز برای یک ساعت آموزش میدهد.
ذاکرالله یک سال است همراه مادرش زندانی است. مادر این پسر، به جرم قتل خواهر ناتنی ذاکرالله، به ۱۶ سال زندان محکوم شده است.
نظرها
چهارباغ
چیزی بدتر از خود زندان، ناامنی جانی و روانی است. احتمال تجاوز همیشه بدترین کابوس محکومان به زندان است. تنها راه داشتن سلول اختصاصی است.
چهارباغ
سلول اختصاصی و فردی حتی به اندازه دو متر بهتر یک سلول مثل سوله است! فرقی نمیکند یک هم اطاقی یا صد هم اطاقی، همیشه احتمال تجاوز هنگام خواب است!