پیشنهاد احمدینژاد برای اصلاح قوه قضائیه: کاهش اختیارات صادق لاریجانی
رئیس سابق جمهوری اسلامی میگوید به هیچوجه قصد ندارد کار قضات در برخورد با برهمزنندگان نظم عمومی را به چالش بکشد، اما پیشنهادهایی هم برای اصلاح دارد.
محمود احمدینژاد، رئیس سابق جمهوری اسلامی در ادامه مشاجراتش با قوه قضائیه بر سر محاکمه محمد بقایی و علی اکبر جوانفکر، اینبار در نقش یک تحلیلگر ظاهر شده است. او در یک پیام ویدیویی میگوید بعد از «مطالعات گسترده» و گفتوگوهای بسیار با تعداد زیادی از حقوقدانان و وکلا و صاحبنظران و با اتکا به تجربیات شخصیاش ارزیابی خود از عملکرد قوه قضائیه و پیشنهادهایش را ارائه داده است: لاغر شدن قوه فربه قضائیه و اعمال نظارت از طریق تأسیس شورای عالی قضائی بر عملکرد صادق لاریجانی و تفویض برخی از اختیارات او به ولی فقیه با تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی.
متن ارزیابی محمود احمدینژاد از مشکلات قوه قضائیه جمهوری اسلامی در پنج فصل در سایت «دولت بهار» منتشر شده است. رئیس سابق جمهوری اسلامی در این متن چکیدهای از آنچه که تاکنون در انتقاد از عملکرد قوه قضائیه به مناسبتهای مختلف گفته بود، عرضه کرده: بازداشت موقت زندانیان پیش از آغاز تحقیقات، اعلام عمومی جرم قبل از رسیدگی قضات به پرونده متهم، برگزاری دادگاههای غیر علنی، اتهامزنیهای مخالفان سیاسی متهم از تریبونهای رسمی، استفادههای سیاسی از بازداشت متهمان، اعمال تبعیض در اجرای مقررات قضایی، اعمال نظر از طریق ساز و کار ارجاع پرونده به نهادهای قضائی، برخورداری مسئولان قضائی از مصونیت از هر انتقادی، محدود کردن وکلا در دفاع از متهم، اتهامات بیمدرک و وادار کردن متهم به پذیرش این اتهامات، پروندهسازی برای شهروندان ایرانی و سرانجام: افزودن اتهامات تازه و بیپایه و اساس به پرونده متهمان، تعیین قضات متعدد در یک پرونده، از اشکالاتیست که محمود احمدینژاد در زمینه رفتار قوه قضائیه با پروندههای قضائی و متهمان به آنها اشاره میکند.
تمرکز قدرت و تعدی از قانون اساسی جمهوری اسلامی، قوانین ناقص و عبارات و اصطلاحات کلی قضائی مانند اتهام «توهین» و «تشویش اذهان عمومی» و همچنین نظارت ضابطین بر کار قضات و کلا و وجود بازداشتگاههای متعدد که با سلیقههای گوناگون اداره میشوند و ایجاد دایره «حفاظت اطلاعات» در قوه قضائیه بر خلاف قانون از اشکالاتیست که به نظر رئیس سابق جمهوری اسلامی به «ساختار» قوه قضائیه راه پیدا کرده.
محمود احمدینژاد در مقدمه این متن به تأکید به این نکته اشاره میکند که ارزیابی او از عملکرد قوه قضائیه به این معنا نیست که بخواهد زحمات «قضات» در برخورد با «مجرمان و قاچاقچیان و بر همزنندگان نظم و امنیت عمومی» را نادیده بگیرد، بلکه صرفاً به قصد «دلسوزی» و «اصلاح» این ارزیابی را ارائه داده است.
محمود احمدینژاد پیشنهادهایی هم برای اصلاح ارائه میدهد که مبنای آن گسترش وزارت دادگستری و کوچک شدن قوه قضائیه است: تفکیک دادسراها و الحاق آن به وزارت دادگستری، جدا کردن سازمان ثبت اسناد، سازمان زندانها و پزشکی قانونی از بدنه دستگاه قضایی و الحاق به وزارت دادگستری، انحلال حفاظت اطلاعات قوه قضاییه و ایجاد حراست، تعطیل کردن بازداشتگاههای اختصاصی و قرار دادن همه آنها تحت نظارت سازمان زندانها.
احمدینژاد پیشنهاد دیگری هم ارائه میدهد: محدود کردن قدرت رئیس قوه قضائیه ار دو طریق که در قانون اساسی پیشبینی نشده و لذا ابتدا نیازمند اصلاح قانون اساسیست:
- نصب رییس دیوان عالی کشور و رییس شورای عالی قضایی به طور مستقل و مستقیماً توسط ولی فقیه
- تشکیل شورای عالی قضایی با حضور رییس قوه، رییس دیوان عالی کشور، دادستان کل و حداقل ۶ قاضی عالیرتبه به انتخاب قضات سراسر کشور و سپردن امور استخدامی و جابجایی قضات به آن شورا و تضمین استقلال قضات.
محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور صبح دوشنبه ۴ دی قبل از انتشار ارزیابی احمدینژاد از عملکرد قوه قضائیه گفته بود کسانی با «خودبزرگبینی» قصد تخریب قوه قضائیه را دارند.
دادستان کل پیشنهاد داده بود که تنها راه اصلاح قوه قضائیه تبعیت از ولی فقیه است:
«صادقانه و واقع بینانه اگر بخواهیم نگاه کنیم باید بگوییم که قوه قضاییه هنوز با صد در درصد انقلابی بودن فاصله دارد و کسی که باید این روحیه را در دستگاه قضایی تقویت و به آن کمک کند نیروی خالص بسیجی است. چرا که صد در صد انقلابی بودن تاکید و خواسته مقام معظم رهبری از دستگاه قضایی است که درباره هیچ نهاد دیگری از سوی ایشان به این صراحت مطرح نشده است، بنابر این، این موضوع برای ما حجت است.»
محمود احمدینژاد شامگاه گذشته با انتشار بخشی از سخنرانیاش در جمع دانشجویان گفته بود:
«هر کسی در هر مقام و منصبی که باشد، اگر ملت او را نخواهد، او غاصب است. هر اقدامی انجام دهد، تخلف است. هر تصرفی در بیتالمال انجام دهد، بعداً باید پاسخگو باشد.»
پیش از این رئیس سابق جمهوری اسلامی در سخنانی که ۲۸ آذر منتشر شد، گفته بود صادق لاریحانی از عدالت ساقط و غاصب است.
بیشتر بخوانید:
نظرها
دموکراسی # تئوکراسی
نیکسون به درگیری آمریکا در جنگ ویتنام در سال ۱۹۷۳ خاتمه داد و اسرای آمریکایی را به خانه بازگرداند. او سربازگیری اجباری را در همان زمان خاتمه داد. بازدید نیکسون از جمهوری خلق چین در سال ۱۹۷۳ روابط دیپلماتیک بین دو کشور را گشود و او تشنجزدایی و پیمان منع تولید موشکهای ضد موشک با اتحاد شوروی را در همان سال شروع کرد. دولت او عموماً قدرت را از واشینگتن به ایالات منتقل کرد. او بر دستمزدها و قیمتها کنترل اعمال کرد و محو جداسازی نژادی از مدارس جنوبی را اعمال کرد و آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده آمریکا را به پا کرد. نیکسون بر فرود آپولو ۱۱ بر ماه که رقابت فضایی را کلید زد نظارت کرد. او در سال ۱۹۷۲ در انتخابات ریاست جمهوری بر رقیبش جرج مکگاورن مجدداً پیروز شد که یکی از قاطعانهترین پیروزیها در تاریخ آمریکا بود. اما دورهٔ دوم ریاست جمهوری او با رسوایی واترگیت روبرو شد و او را مجبور به استعفا کرد. ریچارد نیکسون در ۲۲ آوریل ۱۹۹۴ در سن ۸۱ سالگی درگذشت. (ویکی پدیا)
دموکراسی # تئوکراسی
نیکسون با آن همه خوبی و کارهای ارزشمند برای امریکا و حتی جهان با یک رسوایی خودش کناره گیری میکند اما حالا بنگرید به خامنه ای و تدارکچی هایش (هاشمی-خاتمی-احمدی نژاد-روحانی). سی سال این همه گند زدند و این همه ظلم فساد و رسوایی پشت رسوایی ، همچنان وقیحانه ولایت و سطلنت میکند! یک مشت رانتخوار و دزد هم با چاپلوسی دارند شرکت میکنند در جنایتش. البته ملت کذایی ایران با آن حضور همیشه در صحنه گوسفندوارشان پای صندق رای و راهپمایی ها و مراسم مذهبی و غزای چند ملیوین برای خمنی و هاشمی، مراتب نوکری و غلامی شان را به نظام مقدس ابراز میدارند و رضایت خود از غارت و تخریب ایران و جهان اعلام میدارند!
دموکراسی # تئوکراسی
در امرکیا هر چند ناقص، اما بازهم دموکراسی است، اما در ایران تمام عیار و شش دانگ نظام تئوکراسی است که به دروغ اصطلاح احمقانه مردم سالاری دینی میگویند. در حالی که دین بویژه اسلام اصلا معنی ندارد با دموکراسی جمع شود. برای همین خیلی روی دموکراسی مانور نمیدهند و ترجیح میدهند واژه مردم سالاری استفاده کنند تا مردم را خر فرض کنند! الان هم احمدی نژاد شده تف سربالای نظام تئوکراسی ایران. حرف احمدی نژاد درست است و دقیقا دارد شخص خامنه ای میگوید. فقط اسم این دیکتاتور با سطلنت سی ساله را نمیگوید! خامنه ای لذت میبرد گویا از اینکه تدارکچی ها و نوکرانش به جان هم بیفتند! هم نمایش برای سرگرمی خود مردم است و هم انها ضعیف میکند. همیشه کارش همین بوده. اما احمدی نزاد دارد تف میکند تو صورت دیکتاتور و میگوید خودتی!