آزادی دینی در پرتو آمار
رضا جاسکی − در این مقاله تمرکز اصلی بر مسئله ازادیهای دینی است که خود بخشی از ازادیهای مدنی محسوب میشود. بدون آزادی همهجانبه نمیتوان از آزادی دینی سخن گفت.
در این مقاله تمرکز اصلی بر مسئله ازادیهای دینی است که خود بخشی از ازادیهای مدنی محسوب میشود. درواقع آزادی بیان و عقیده، و نیز آزادی اجتماعات منبع اصلی آزادی مذهبی و بسیاری دیگر از ازادیها میباشد. بدون ازادیهای سیاسی و مدنی، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات نمیتوان سخن از آزادی دینی نمود. در بسیاری از کشورها از جمله ایران ضمن تائید این ازادیهای اساسی، هم در قانون و هم در عمل بسیاری از آنها را زیر پا گذاشته میشوند. پیوند قدرت سیاسی و دینی در ایران چه در گذشته و چه حال بسیار فاجعهامیز بوده است، اگرچه فقط در دوران جمهوری اسلامی است که ژرفای این فاجعه به شکل کاملاً عریانی به چشم میخورد. همانطور که در اینجا نشان داده شد، هیچ دولت دینی را نمیتوان یافت که توانسته باشد برای همه شهروندان خود آزادی دینی به ارمغان اورد.
در چرخه فشار اجتماعی دینی -> محدودیت دولتی بر مذهب -> و آزار و تعقیب دینی، محدودیتهای دولتی نقش مهمتری را دارند. در کشوری مانند ایران که در حدود ۷۸ درصد جمعیت «بطور رسمی» شیعه هستند نمیتوان برای دولت نقشی به جز یک نقش خنثی در مقابل ادیان قائل شد. حتی خود رقم ۸۷ درصد (و یا ۹۸ درصد) جنبه دیگری از ریا، تزویر و فشار را نشان میدهد. در کشوری که تعداد پیروان دیگر ادیان به دلایل امنیتی و« سواستفاده» کشوری دیگر معلوم نیست، جایی که یک فرد مسلمانزاده نمیتواند دین خود را بدون مجازات ترک نماید، جایی که برای تحکیم قدرت مذهب حاکم، سرشماری و نظرسنجی ممنوع است، چگونه میتوان از آزادی دینی سخن گفت؟
◄ متن کامل این مقاله را در فایل PDF آن بخوانید.
نظرها
نظری وجود ندارد.