● دیدگاه
زمستان ۹۶: خیزشی که سرکوب نخواهد شد
امید کشتکار − شورشهای اجتماعی این روزها را شکلی مدرن از خیزشهای مردمی دانست که پیش از این نمونههای کمی داشتهاند. نشر جنبش شکلی ریزومی دارد، یعنی به صورت پخش و افشان ریشه میدواند.
جنبش اجتماعی فرودستان خشمگین ایرانی در شرایطی همچنان ادامه دارد که کمتر تحلیلگری به ادامهی اعتراضات شروع شده از شهرِ مذهبیِ مشهد، باور داشت. اما سیر وقایع به سمتی رفت که دامنهی شورش اجتماعی نهتنها در مشهد باقی نماند بلکه بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ را هم در برگرفت. حجم اعتراضات و سرکوب پلیسی در حدی بوده که تا لحظهی نگارش این متن براساس آمار دولتی دستکم ۱۵ نفر در نقاط مختلف ایران کشته شدهاند. به این تعداد صدها بازداشتی در نقاط مختلف از جمله بیش از ۲۰۰ تن در تهران را هم اضافه کنید.
آنچه در این خیزش مردمی همچنان اسباب شگفتی ناظران و تحلیلگران است، عدم وجود رهبری مشخص یا شکلی از فرماندهی سامانیافته در میان مردم است. در ادوار قبلی انقلابها و خیزشهای اجتماعی ایران مانند اکثر نمونههای جهانی شکلی از رهبری معنوی و استراتژیک به چشم میخورد که خیزش جدید مردم ایران فاقد آن است. انقلاب ۵۷ در ماههای آخر و از پس سرکوب شدید نیروهای چپ با رهبری آیتالله خمینی در راس بهپیش میرفت و یا در نمونهی متاخرتر، در جنبش ۸۸ میرحسین موسوی و مهدی کروبی رهبری معنوی اعتراضات را بهدوش میکشیدند. این در حالیست که اتفاقات این روزهای ایران ظاهرا هیچ فرد یا گروه سیاسی را در راس خود نمیبیند. گرچه تحلیل حرکت مردمی با توجه به زمان اندک سپری شده هنوز بسیار شتابزده خواهد بود اما براساس نشانههای موجود میتوان تا حدی به فرم ساختاری این اعتراضات پی برد.
ریشههای متحد
تقریبا تمام جنبشهای اجتماعی و انقلابی دنیا ساختاری درختگونه داشتهاند. در این فرم فرد یا گروهی (مانند یک حزب یا سازمان) ایدهپردازی کرده و اعتراضات یا انقلاب را رهبری میکنند. از نمونههای معاصر این انقلابها میتوان به انقلاب اکتبر روسیه و یا انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد. در ساختار درختی تنه عامل اتصال تمام شبکه است. به این معنی که ریشههای فرعی و شاخهها به عنوان جزئیات حاشیهای در ارتباط با تنهی اصلی که بخشی در بیرون زمین و بخشی داخل خاک دارد معنا پیدا میکنند و هویت، انرژی و وجود خود را از محوریت به دست میآورند. در این شکل از انقلابات با قطع شدن تنه و از دست رفتن اتصال اجزا با مرکزیت به احتمال قوی ساختار از هم فرو میپاشد. نمونهی این قطع شدن تنه را میتوان در سرنوشت سازمان فدائیان خلق و مجاهدین خلق اواسط دههی پنجاه دید که با از بین رفتن ساختار مرکزی بهواسطهی اعدام و سرکوب، درخت عملا در حدی تضعیف شد که نقش خود را به عنوان نیرویی پیشگام به مذهبیون تازهنفس باخت.
ژیل دلوز فیلسوف فرانسوی بههمراه همکارش فلیکس گتاری در کتاب «هزار فلات» به روش دیگری از سازماندهی اجتماعی اشاره میکنند که برگرفته از یک اصطلاح زیستشناسی است. دلوز با استفاده از ترم «ریزوم» (زمین ساقه) شکل تازهای از تکثیر اجتماعی را ترسیم میکند که مانند گیاهان ریزومی گسترش یافته و بدون نیاز به ساقه یا هرم مرکزی به رشد خود ادامه میدهد. دلوز و گتاری دربارهی ریزوم و ساختار آن مینویسند:
«ریزوم برخلاف درخت یا ریشههایش هر نقطهای را به نقطهی دیگر وصل میکند و ویژگیهایش ضرورتاً ربطی به ویژگیهایی با ماهیت یکسان ندارند؛ ریزوم رژیمهای نشانهای بسیار متفاوت و حتی حالتهای غیرنشانهای را به کار میاندازد. ریزوم نه به یک فروکاستنیست نه به کثیر. ریزوم یک نیست که دو یا حتی مستقیماً سه، چهار، پنج، و... میشود. ریزوم نه آغاز یا پایان، بلکه همواره میانهای دارد که از آن رشد و سرریز میکند.»
بنابراین تعریف ریزوم جهانی است افقی (برخلاف جهان عمودی درختی) که با قطع هر بخشی میتواند در جهات دیگر تکثیر شده و خود را از نو تولید و ترمیم کند. به این معنا شاید بتوان تفکر ریزومی را تفکری بیپایان و قابل گسترش دانست که میتواند در هر جهتی حرکت کند.
از خواص دیگر ساختار ریزومی میتوان به این اشاره کرد که ریزومها مستقل هستند و تنهای بهعنوان مرکز قدرت یا فرماندههی در آنها وجود ندارد. این عدم وجود مرکز فرماندههی قابلیت منحصربهفردی به ریزومها میدهد که بدون اطاعت کورکورانه یا قیاسهای رقابتی به حیات و تکثیر خود ادامه دهند. در جهان ریزومی همه قابلیت زندهگی دارند و جدالی بر سر بقا متصور نیست. ضمن اینکه برخلاف ساختار درختی هیچ عضوی بر عضو دیگر برتری ندارد.
با نگاهی به اتفاقات این روزهای ایران میتوان شکل مدرنی از ساختار ریزومی را در میان معترضان ایرانی ردیابی و شناسایی کرد. احتمالا یکی از دلایل شگفتزدهگی حاکمیت از حجم تکثیر اتفاقات هم ندیدن این ساختار نو در میان مردم معترض است. پس از وقایع مشهد و پس از تکثیر این اتفاقات در بیش از بیست شهر سوال اصلی این بود که تجمعات چهگونه هماهنگ شدهاند؟ تفکر جمعی در میان صاحبنظران به سبک قرن گذشته این بود که تنها مغز یا ستادی مرکزی قابلیت ساماندهی هر شکلی از اعتراضات را دارد، به همین دلیل از ابتدا حاکمیت با اصرار در جستوجوی مقصر ماجرا بوده است و از همین رو در روزهای نخست انگشت اتهامات بهسمت کانال «آمدنیوز» اشاره رفته بود که پیش از در چند نوبت با جنجالهای رسانهای توانسته بود مخاطب بسیاری به دست بیاورد، غافل از اینکه در جهان متکثر و ریزومیِ اینترنت میتوان اطلاعات را بهسادهگی منتشر کرد، بهروشی که انتشار اطلاعات در گرههای ریزومی کوچک و بزرگ بدون نیاز به لیدر و رهبر بازتولید شوند.
یک شورش مدرن
از این زاویه میتوان شورشهای اجتماعی این روزها را شکلی مدرن از خیزشهای مردمی دانست که پیش از این نمونههای کمی داشتهاند. یکی از نکات برجسته که ساختار ریزومی اعتراضات را بازتاب میدهد، تنوع خواستهای اجتماعی و سیاسی مطرح شده در اجتماعات شهرهای مختلف است. با نگاهی به مجموع شعارهای داده شده میتوان دید که جدا از حملهی مستقیم به نهاد رهبری و ساختار مذهبی حاکمیت، کمتر ناظری میتواند به صراحت بگوید که خواست مشخص معترضان چیست. به همین دلیل اکثرا از کلمهی کلی «براندازی» برای تحلیل شرایط استفاده میکنند در حالیکه در میان معترضان خواستهای بسیار متفاوتی دیده میشود که قابل انکار نیستند. خواستهایی متفاوت از انواع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی خشم فزاینده نسبت به سیاست خارجی جمهوریاسلامی در اجتماعات مختلف تکرار میشوند. هرچند که ممکن است با گسترش احتمالی اعتراضات و تکثیر ویدئوها و عکسها در نهایت خواستهای عمومی حول چند محور مشخص تجمیع شوند. تا اینجا آنچه بیش از همه در اجتماعات بر آنها تاکید شده حمله به شخص رهبر، ساختار مذهبی و مخالفت با اصلاحطلبان حکومتی بوده است. همچنین میتوان دید که خصوصا در شهرهای حاشیهای معیشت و اقتصاد سنگ بنای اعتراضات بودهاند.
ساختار نظامیافته
برخلاف آنکه ساختار اعتراضات آشفته بهنظر میرسد اما الگویی از حرکات اجتماعی را میتوان در شهرهای مختلف ردیابی کرد. بهوضوح از آغاز حرکت اعتراضی، شهرهای مختلف از یکدیگر تاثیر گرفتهاند. بهعنوان مثال پس از موفقیت اعتراضات شبانه در کرمانشاه شهرهای دیگر برنامههای اعتراضی خود را برای ساعتهای نزدیک به عصر و غروب تنظیم میکنند و یا در این چند روز فراخوانهایی دیده میشود که از شهرهای همسایه درخواست نیروی کمکی مثلا برای ایذه یا شاهین شهر اصفهان میشود.
ذهن کلاسیک و سازمانیافته همواره فاقد اعتماد بهنفس کافی برای اعتراض جمعی بدون رهبری مشخص است. این روش تفکر که ریشه در قرنها استبداد دارد در یک ساختار ذهنی بدون خلاقیت میپندارد همواره باید فرماندهای برای امر نهایی موجود باشد. اما در یک جهان مدرن این ریزومها هستند که ساختار آفرینند. انقلاب تونس نمونهی خوبی از این شکل قیام ریزومی است که با حل شدن تمام گروهها و تفکرات سیاسی موجود جامعه در ساختار افقی توانست ضمن ساقط کردن بنعلی در نهایت به شکلی از حاکمیت دموکراتیک و سکولار دست پیدا کند. ایران گرچه بهواسطهی سرکوب مداوم چهلساله، آلوده شدن جمع بزرگی از روشنفکران به زدوبندهای حاکمیت و همینطور اعتماد عمومی به جریان اصلاحات از نظر چهرهی ملیِ مقبول دچار ضعف است، اما همچنان نیروهایی از طیف چپ، ملی، لیبرال و... دارد که در آینده میتوان با کمک آنها ساختار تازه را بازآفرینی کرد. بهخصوص اینکه حتی با وجود سرکوبهای بیرحمانهی زنان در چهل سال اخیر چندین چهرهی برجستهی زن ایرانی مانند شیرین عبادی، مهرانگیز کار، نسرین ستوده و... در صحنه هستند که میتوان در فردای ایران از آنان برای شکلدهی ساختاری تازه یاری گرفت.
سرکوب و ریزومها
از خواص مهم تفکرات ریزومی همانطور که پیش از این گفتیم عدم وجود یک مرکزیت قابل قطع شدن است. ریزوم شروع و پایان ندارد به همین دلیل حتی با وجود قلع و قمع شدن، چنانچه در هر نقطهای از خاک گرهای باقی مانده باشد میتوان تفکر و اعتراض را تکثیر کرد. اعتراضات و شعارهای مطرح شده با ماهیت حکومت ایران گره خورده است، از همین رو نظام با بحران آشکاری روبهرو است که پیش از این مدام انکار میشده است. حتی چنانچه این اعتراضات با همین خشونت فعلی سرکوب شود حل ریشهای این مشکلات با ساختار نظام اسلامی قابل اصلاح نیست. این نکته میتواند اعتراضات زمستان ۹۶ را به مرحلهای کلیدی در حیات سیاسی جمهوریاسلامی تبدیل کند. خصوصا از این جهت که تیغ اعتراضات اینبار نه فقط رهبر و محافظهکاران که اصلاحطلبان بهعنوان تنها آلترناتیو مجاز در بازی حکومت را هم در بر گرفته است. شاید به همین دلیل است که چهرههای شاخص اصلاحطلبان مانند محمدرضا خاتمی و عباس عبدی آشکارا کنار حاکمیت ایستادهاند و خواستار سرکوب معترضان هستند. جنبش مردمی اینبار نه شاخ و برگ نظام که تنهی آن را هدف گرفته است. تنهای که اگر زده شود چیزی نیست بهجز پیروزی ریزوم بر درخت و تکثیر شکل تازهای از حیات اجتماعی.
نظرها
نظری وجود ندارد.