قبل از اعلام تصمیم ترامپ درباره برجام: قطعنامه کنگره آمریکا در حمایت از معترضان
برجام یک بار دیگر به محک گذاشته میشود، اینبار با توجه ویژه به سرکوب تظاهرات مردمی در ایران. در گفتوگوی اروپاییها با ظریف و در تصمیمگیری دولت آمریکا درباره برجام.
دونالد ترامپ میبایست هر ۹۰ روز یک بار گزارشی از پایبندی ایران به توافق هستهای به کنگره آمریکا ارائه دهد. این مهلت ۲۲ دی/ ۱۲ ژانویه به سر میآید. یک روز بعد هم رئیس جمهور آمریکا تصمیم خود درباره تمدید تعلیق تحریمهای اقتصادی علیه ایران را اعلام میکند. این تصمیم هر ۱۲۰ روز یک بار اتخاذ میگردد. این دو رویداد به سبب اعتراضات مردمی در ایران اهمیت ویژهای یافته است. کنگره آمریکا با صدور قطعنامهای از دولت ترامپ خواست تحریمهای تازهای علیه ناقضان حقوق بشر در ایران اعمال کند.
رایزنی ترامپ با تیلرسون و ماتیس
دیوید گلدستین، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده که دونالد ترامپ در روزهای آینده و پیش از آنکه تصمیماش درباره تمدید تعلیق تحریمهای اقتصادی را اعلام کند با وزیر خارجه و وزیر دفاع آمریکا دیدار و گفتوگو میکند. به گزارش رویترز، گلدستین گفته است که احتمالاً ترامپ تا دو روز آینده، یعنی تا جمعه ۱۲ ژانویه، یک روز پیش از موعد درباره تداوم یا نقض برجام به تصمیم مشخصی دست مییابد.
دوشنبه ۱۸ دی/ ۸ ژانویه رئیس سازمان انرژی اتمی در گفتوگوی تلفنی با مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی هشدار داد که چنانچه ایالات متحده آمریکا به تعهداتش در برجام عمل نکند، ایران تصمیماتی را اتخاذ میکند که ممکن است بر همکاریاش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأثیر بگذارد.
عباس عراقچی، معاون بینالمللی و حقوقی وزارت خارجه ایران هم دوشنبه ۱۸ دی در یک کنفرانس امنیتی در تهران اعلام کرده بود که ممکن است در چند روز آینده ایالات متحده آمریکا از برجام خارج شود. او از جامعه جهانی خواسته بود برای «این مرحله» آمادگی داشته باشد.
مجید تختروانچی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهوری اسلامی صبح چهارشنبه ۲۰ دی در گفتوگو با رسانههای داخلی گفته است:
«گمانهزنیهای مختلفی وجود دارد که آیا ترامپ لغو تحریمها را تمدید خواهد کرد یا نخواهد کرد. با توجه به شخصیت غیر قابل پیشبینی ترامپ، اینکه هر کس بگوید ترامپ صددرصد لغو تحریمها را تأیید و یا صد درصد رد میکند، مشخص نیست.»
به گفته تختروانچی ارزیابی کلی وزارت خارجه ایران چنین است که فضای بینالمللی مثبتی برای تدوام برجام وجود دارد.
معاون سیاسی دفتر رئیسجمهوری اسلامی گفته است:
«اگر آمریکاییها از این توافق خارج شوند آخر دنیا نیست و خودشان خواهند دید که جمهوری اسلامی ایران چقدر با برنامه پیش رفته است.»
برجام در سایه نقض حقوق بشر در ایران
در همان حال اتحادیه اروپا با انتشار بیانیهای اعلام کرده که پنجشنبه ۲۰ دی/ ۱۰ ژانویه وزرای خارجه ایران، بریتانیا، آلمان و فرانسه و همچنین مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با یکدیگر دیدار و گفتوگو میکنند.
به گفته زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان یکی از موضوعاتی که در کنار توافق هستهای در بروکسل با محمد جواد ظریف به بحث گذاشته میشود، اعتراضات مردمی در ایران است. وزارت خارجه ایران اما این خبر را تکذیب کرده و به تأکید اعلام کرده که در گفتوگوهای بروکسل صرفاً گفتوگو درباره توافق هستهای در دستور کار قرار دارد.
کاترین ری، سخنگوی مسئول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا و همینطور زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان در گفتوگوهای جداگانهای اعلام کردهاند که درباره برجام و «تحولات ایران» در تماس دائم با محمد جواد ظریفاند.
قطعنامه کنگره آمریکا
مجلس نمایندگان آمریکا شامگاه گذشته با صدور قطعنامهای اقدامات جمهوری اسلامی ایران در سرکوب اعتراضات مردمی را محکوم کرد. این قطعنامه با ۴۱۵ رای موافق در مقابل دو رأی مخالف به تصویب رسیده است. نمایندگان کنگره در این قطعنامه از دولت ترامپ خواستهاند تحریمهای تازهای را علیه ناقضان حقوق بشر در ایران اعمال کند.
اد رویس، رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا خاطرنشان کرده که تحریمهای تازه علیه مردم ایران اعمال نمیشود، بلکه صرفاً یک حکومت «سرکوبگر» را هدف قرار میدهد.
در اعتراضات مردمی بر اساس آمار رسمی که مراجع قضایی ایران ارائه دادهاند بیش از ۲۰ نفر کشته و بیش از ۳۷۰۰ نفر هم بازداشت شدهاند. تاکنون سه زندانی در زندان به قتل رسیده یا خودکشی کردهاند.
نظرها
خاطرنشان
مجله آمریکایی فرانت پیج در شماره امروز خود سهشنبه ۱۹ دی ماه ضمن انتقاد از «چهل سال سیاستهای احمقانه، بیتفاوتی، طمعورزی، سازشکاری و مماشات کشورهای غربی در مقابل حکومت جمهوری اسلامی» میگوید انقلاب اسلامی یک حرکت جهادگرایانه بود که به اشتباه پیام آور آزادی و دموکراسی خوانده شده بود. در این مقاله آمده است: «روحانیون ایران بار دیگر در مورد سرکوب تظاهرات مردم کشور بر علیه حکومت مذهبی که هفته پیش آغاز شده بود به لافزنی پرداختهاند. تغییر رژیم از درون، هنوز یک امید واهی بهنظر میرسد زیرا پلیس و نیروهای امنیتی رژیم مانند گذشته همه توان نظامی و سرکوبگر خود را علیه اوجگیری اعتراضات بهکار گرفتهاند. بهنظر میرسد سوزاندن کارتهای شناسایی و قبضهای آب و برق برای ایرانیانی که 'جامعه جهانی' ناظر پایمال شدن حقوق بشر آنها است،تنها راه باقی مانده باشد. سیاستهای کاملاً نابخردانه، بیتفاوتی، مماشات و طمعورزی غرب در مقابل بزرگترین جریان جهادگرایانه عصر نوین، دستهای افراد گناهکار بسیاری را به خون بیگناهان آغشته کرده است که امروز باید پاسخگوی آن باشند.
خاطرنشان
برای شروع، از جیمی کارتر و وزارت خارجه کوتهفکر ما میتوان نام برد. گروه مشاوران وزارت خارجه کارتر، بهطور کامل تعبیری اشتباه از انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران داشتند. مسئولان وزارت خارجه ما که در افکار فسیلزده مقاومتهای ضداستعماری و استقلالخواهی ناسیونالیستها و دفاع از حقوق بشر غرق بودند از ماهیت شدیداً مذهبی و ارتجاعی مقاومت در مقابل شاه غافل ماندند. طبقه روحانیون و پدرخوانده سیاسی آنها آیتالله خمینی تنها بر مبنای نفرت آنها از مدرنیته و اصلاحات اجتماعی دوران شاه و پدرش در مورد امور مذهبی، آزادی زنان، توسعه فرهنگی و آموزشی، حقوق ادیان و اقلیتهای مختلف و همه آن قوانین مربوط به توسعه اقتصادی و اجتماعی که خمینی آنها را ' لغو قوانین شریعت اسلامی' میخواند نشأت میگرفتند. آنها نسبت به از دست دادن قدرت روحانیون در امور اجتماعی، خصوصی و سیاسی ملت ایران نگران بودند. انقلاب اسلامی درحقیقت جهادی مذهبی بر علیه همه آن سیاستهای مدرنیزه کردن جامعه ایرانی بود که از دید روحانیون به ' آلوده' کردن دستورات مذهبی میانجامید که از سوی کافران غربی برای کشور نسخهپیچی شده بود. اندکی آگاهی نسبت به تاریخ اسلام هم میتوانست برای کارشناسان سیاسی ما آشکار کند که این تضادهای خشن در سراسر تاریخ اسلام بر علیه هرگونه نفوذ فرهنگی غرب مسیحی به تولید افراطیونی از خوارج قرن هفتم گرفته تا وهابیهای قرن ۱۸ و اخوانالمسلمین و القاعده و داعش امروزی خواهد انجامید. ما تصور میکردیم که پس از انقلاب علیه شاه، لیبرالها و چپگرایان و تکنوکراتها بر مصدر امور مینشینند و در ساختاری دموکراتیک، همانند غرب با جامعه جهانی بر مبنای منافع مشترک و احترام متقابل همسو خواهند شد. اما همانطور که خمینی گفته بود، « اسلام دین ریختن خون کافران است و شمشیر آن بر علیه فتنهگران بهکار گرفته میشود». او شروع این رسالت برای خود را با گروگانگیری در سفارت آمریکا آغاز کرد و به صدور انقلاب خود همت گماشت.
خاطرنشان
به دنبال آن در حمله به مقر سربازان آمریکایی در بیروت ۲۴۱ تفنگدار آمریکایی را بهقتل رساندند. در دوران ریگان هم مسئولان ما با کیک و انجیل به دیدار رهبران ایران رفتند. توافق هستهای فاجعهآمیز دوران اوباما هم برای باز کردن دست سرمایهگزاران پولپرست آمریکا و اروپا برای ورود به بازارهای پرسود ایران هرگونه مکانیزم آوردن فشار بر روحانیون حاکم را پایان داد. اکنون ما با یک سیاست خارجی جدید در مقابل ایران روبرو هستیم که در انتظار نشسته است. حرفهای زیادی در پشتیبانی از اعتراضات اخیر مردم ایران زده میشود، اما کمتر محتوای عملی و کمک به مخالفان این رژیم در آنها دیده میشود. بدون رساندن این کمک و فشار بر مذهبیون حاکم بر ایران، استبداد و فساد آنها و بحران اقتصادی و بیثباتی منطقه بهپیش خواهد رفت و بدتر هم خواهد شد. آنطور که آدام اسمیت گفته است: «حتی رژیمی بههم ریخته، قدرت نابودگری بیش از خود را نیز دارد. حکومت رایش سوم در آلمان نازی تنها ۱۲ سال بر سر قدرت بود، اما جان ۵۰ میلیون نفر را گرفت. آیا ما میخواهیم در انتظار تبدیل ایران به یک کره شمالی دیگر بمانیم؟»