دادخواهی و همبستگی منطقهای
گفتوگو با فریدا آفاری به مناسبت بروشوری در دفاع از زندانیان سیاسی در سوریه، ترکیه، مصر، فلسطین و ایران.
گفتوگو با فریدا آفاری به مناسبت بروشوری در دفاع از زندانیان سیاسی در سوریه، ترکیه، مصر، فلسطین و ایران.
مبارزه برای صلح و آزادی و عدالت مستلزم همبستگی بین المللی است. دادخواهی، دفاع از زندانیان سیاسی و مقابله با ناقضان حقوق بشر نیز بر این اساس به همبستگی بین المللی نیاز دارد.
اما در زنجیره همبستگی بین المللی یک حلقه مفقوده وجود دارد و آن همبستگی منطقهای است. رابطه میان روشنفکران و فعالان سیاسی آزادیدوست و عدالتخواه منطقه ضعیف است.
از جمله تلاشهایی که برای رفع این اشکال شده، تشکیل "اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه" است. این اتحاد خود در جهت گسترش پیوندهای منطقهای و بینالمللی میکوشد و در این راستا اخیرا بروشوری در دفاع از زندانیان سیاسی منتشر کرده است. بروشور نام و نشان ۱۷ زندانی سیاسی از سوریه، ترکیه، مصر، فلسطین و ایران را ذکر کرده است. در سرسخن بروشور آمده است که کمپین همبستگی با زندانیان سیاسی کشورهای منطقه خاورمیانه به ابتکار "اتحاد سوسیالیستهای خاورمیانه" با یاری جمعی دیگر از سازمانها و افراد سوسیالیست و فعالان کارگری پیش برده میشود و هدفهایی را دنبال میکند که از جمله آنها برجسته کردن نام زندانیان سیاسیای است که علیه تبعیض و ستم و برای صلح و آزادی و عدالت میرزمند.
گفتوگو با فریدا آفاری
به مناسبت انتشار این بروشور، با خانم فریدا آفاری، از فعالان "اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه" گفتوگو کردهایم:
■ خانم آفاری، کمپین مشترک در دفاع از زندانیان سیاسی منطقه، ابتکاری کمسابقه است. معمولا کمپینهای دادخواهی تا کنون بر زندانیان سیاسی یک کشور متمرکز بودهاند. چرا فکر کردید، باید دادخواهی را در سطح منطقهای پیش ببرید؟
فریدا آفاری: چون معضلات کشورهای خاورمیانه در هم تنیده شده و بدون همبستگی عملی و نظری نیروهای عدالت خواه و برابری خواه در سطح منطقه ای و جهانی نمی توان با این معضلات روبرو شد. رژیم اسد نمی توانست بدون حمایت مالی و نظامی ایران پابرجا بماند، حمایتی ناشی از این که دولت ایران می خواهد سوریه را به عنوان یک پایگاه و کانال ارتباط با حزب الئه لبنان و دریای مدیترانه حفظ کند. دولت اردوغان در ترکیه و دولت ایران جبهه ای واحد علیه کردها و برای سرکوب نارضایتی های داخلی هر کشور تشکیل داده اند. عربستان سعودی ، اسرائیل ، مصرو اکثر دولت های خلیج فارس به هم پیوسته اند تا نیروی خود را به عنوان یک قطب سرمایه در برابر ایران و حامیانش به عنوان قطبی دیگر اعمال کنند و احتمالا جنگی مستقیم و خانمان سوز علیه ایران به راه بیاندازند. دولت های عرب دیگر حتی به ظاهر اهمیتی برای حق خودمختاری فلسطینی ها قائل نیستند چون همبستگی خود را با اسرائیل علیه ایران مهم تر می دانند. ما باید در برابر این ائتلاف های جدید دولت های منطقه ای، اتحاد هایی بین نیروهای خواهان عدالت اجتماعی، حقوق زنان، اقلیت های ملی و دیگر اقلیت های ستم دیده ایجاد کنیم.
در سوریه دست کم ۱۰۰۰۰۰ زندانی سیاسی وجود دارد که اکثرا در دخمه های رژیم اسد شکنجه می شوند. در ترکیه تقریبا ۶۰۰۰۰ زندانی سیاسی وجود دارد. در مصر دست کم ۴۰۰۰۰ ، درزندان های اسرائیل ۶۳۰۰ زندانی سیاسی فلسطینی محبوسند. در ایران صدها زندانی سیاسی داریم اما هیچ ارقام معتبری در این مورد وجود ندارد. در مورد زندانیان سیاسی عدالت خواه در عربستان سعودی نیز اطلاعات کافی نداریم ولی می دانیم که این دولت هیچ نوع مخالفت و عدالت خواهی بر مبنای حقوق بشر را بر نمی تابد.
■ در بروشوری که برای دفاع از زندانیان سیاسی چند کشور منطقه منتشر شده، نام ۱۷ زندانی آمده. چرا این نامهای مشخص؟ چه چیزی این زندانیان را به هم پیوند میدهد؟
۱۷ نفری که برای معرفی در بروشور برگزیده ایم هر یک به نوعی ویژه اند و مبارزات حقوق بشر، زنان، کارگران، اقلیت های ملی، دیگر اقلیت های ستم دیده و مبارزه برای آزادی اندیشه را نمایندگی می کنند. همه با جنگ و امپریالیسم و اقتدارگرایی و بنیادگرایی مذهبی مخالفند. اکثرا در زندان های دولت ها به سر می برند اما بعضی نیز مانند سمیرا خلیل و رزان زیتونه در سوریه توسط نیروهای غیر دولتی جهادی ربوده شده اند. زیتونه و خلیل دو فمینیست و فعال حقوق بشر برجسته اند و زیتونه مشخصا بنیانگذار و رهبر کمیته های هماهنگی محلی انقلاب سوریه بود.
در میان زندانیان سیاسی ترکیه نام های صلاح الدین دمیرتاش و فیگن یوکسک داغ، رهبران حزب دموکراتیک خلق ترکیه برای بسیاری از ایرانیان آشناست. در مصر ماهینور المصری، یک زن وکیل مدافع حقوق بشر و علاء عبدالفتاح، وبلاگ نویس و فعال حقوق بشر که با رژیم های مبارک، مرسی و السیسی مخالفت ورزیده اند، بسیار شناخته شده اند. اما متاسفانه حتی در اینترنت نیز نمی توان چیزی به زبان فارسی در مورد آنها یافت.
از میان زندانیان فلسطینی برگزیده شده، مروان برقوتی یکی از رهبران انتفاضه اول و دوم از شهرت بسیاری برخوردار است. اما خالده جرار، یک زن وکیل فمینیست که پرونده ی فلسطینی ها را به دادگاه لاهه برده و دولت اسرائیل را متهم به جنایت علیه بشریت کرده، برای ایرانیان شناخته شده نیست. در صورتی که حتی روزنامه اسرائیلی ها آرتص به منظور حمایت از او سرمقاله نوشته و اتهامات علیه جرار را «توخالی و مسخره» خوانده.
از میان زندانیان سیاسی ایرانی رضا شهابی، نرگس محمدی و زینب جلالیان را برگزیده ایم چون نماد مبارزات کارگری، زنان و کردها در ایران محسوب می شوند و هرسه نیز به سبب مشکلات جسمانی که در زندان دچار آن شده اند در خطرند.
■ دولتها و باندهای جنگی با هم ارتباط دارند، اما نهادهای مدنی و فعالان سیاسی کشورهای همسایه معمولا از حال و روز هم بیخبرند تا چه برسد به اینکه با هم تلاش مشترکی را پیش ببرند. به نظر شما چرا همبستگی میان روشنفکران و فعالان سیاسی آزادیخواهی منطقه ضعیف است؟
متاسفانه در میان چپ ایرانی، ناسیونالیسم ایرانی و شیعی هنوز به صوری آشکار و پنهان بر اذهان حاکم است. همچنین بخش عمده ی چپ گرایان هنوز امپریالیسم را صرفا به امپریالیسم آمریکا و متحدانش اسرائیل و عربستان سعودی محدود می کنند و نقش دولت ایران را به عنوان یک قدرت امپریالیستی منطقه ای در سوریه و عراق و لبنان انکار می کنند. از سویی دیگر طی چند سال گذشته دخالت های نظامی ایران خصوصا در سوریه خشم بسیاری از مردم منطقه را علیه ایران و ایرانیان برانگیخته. روشنفکران چپ گرای کشورهایی که توسط دخالت های نظامی ایران صدمه دیده اند انتظار داشته اند که سوسیالیست های ایرانی قدم اول را در ایجاد ارتباط و دلجویی بردارند.
خوشبختانه، تظاهرات سراسری مردمی که اخیرا در ایران در مخالفت با فقر، سرکوب ، کل نظام جمهوری اسلامی و دخالت های نظامی آن در منطقه آغاز شده و عمدتا شامل طبقه کارگر می شود، نشان می دهد که سوسیالیست های غیر اقتدارگرا فرصتی استثنائی برای ایجاد پیوندهای منطقه ای و بین المللی برای اهداف عدالت خواهانه را دارند.
در میان فعالان سوسیالیست ایرانی همبستگی با زندانیان سیاسی فلسطینی همواره وجود داشته. همبستگی با کردها در روژاوا نیز بسیار خوب بوده اما لازم است به دیگر سوسیالیست ها و چپی های سوری مخالف رژیم اسد تعمیم داده شود. همبستگی با فعالان آزادیخواه در ترکیه نیز وجود دارد وباید گسترده تر شود. همبستگی با زندانیان سیاسی در مصر بسیار ضعیف بوده.
مشکل عدم آشنایی با زبان های یکدیگر نیز یکی از موانع است. تارنمای اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه سه زبانه است و به زودی زبان کردی نیز به سایت اضافه خواهد شد.
در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷، تجربه ی مهاجرت یا پناهجویی بسیاری از جوانان و روشنفکران ایرانی، فرصت های جدیدی را برای همبستگی بین المللی به وجود آورد و این همبستگی خود را در آثار وفعالیت های آکادمیک و فرهنگی و کارزارهای حقوق بشری ابراز کرده. اما در مجموع برای بخش عمده ی سوسیالیست های خاورمیانه، گفتگو و همبستگی منطقه ای و بین المللی حول چشم اندازهای انسان باورانه سوسیالیستی ضعیف مانده. در میان نسلی که صد سال پیش در زمان انقلاب روسیه می زیست حس انترناسیونالیسم قوی تر بود. اما متاسفانه بسیاری از این سوسیالیست های آن زمان از جمله نظریه پرداز و اقتصاددان مارکسیست آوتیس سلطان زاده در اواخر سال های ۱۹۳۰ به سبب مخالفتشان با سیاست های استالین اعدام شدند.
امیدواریم که کارزار حمایت از زندانیان سیاسی خاورمیانه که با انتشار بروشور اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه آغاز شده بتواند ما را به سنت سوسیالیست هایی مانند سلطان زاده بازگرداند.
در اینجا مایلم از کلیه افراد و سازمان های سوسیالیست و فعالان کارگری که از سرتاسر جهان به فراخوان این کارزار پاسخ مثبت داده اند و نام خود را در فهرست حامیان نخستین این کارزار در بروشور قرار داده اند تشکر کنم. خصوصا مایلم از جان رایمن، فعال کارگری اتحادیه نجاران آمریکا و تهیه کننده ی اوکلند سوسیالیست و دیوید ترپین عضو اتحادیه برق کشان آمریکا و یکی از رهبران کمیته های ضد جنگ این کشور بابت پشنهادات و ایده های ارزشمندشان در فرایند تهیه این بروشور و به راه اندازی این کارزار تشکر کنم.
نظرها
نظری وجود ندارد.