درگذشت صادق تبریزی، یکی از بنیانگذاران مکتب سقاخانه در سکوت
یکی از نقاشان برجسته ایران که برای درمان به خارج از کشور سفر کرده بود، یک ماه پیش در سکوت کامل خبری درگذشت. طرح روی جلد دایی جان ناپلئون کار اوست.
صادق تبریزی یکی از نقاشان برجسته و پیشرو ایران که برای درمان بیماری به خارج از کشور سفر کرده بود، بیش از یک ماه پیش در سکوت کامل خبری چشم بر جهان ما فروبست. او یکی از نقاشان تأثیرگذار در هنرهای تجسمی معاصر ایران و از بنیانگذاران مکتب نقاشی سقاخانه و نقاشی – خط بود.
یکی از اقوام صادق تبریزی درگذشت او را تأیید کرده. همسر او هم به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است:
«ما نزدیک به دو ماه بود از او بیخبر بودیم، فرزندانش هم جواب درستی به ما نمیدادند. پس از پیگیریهایی که از [طریق] وزارت خارجه و سازمان ثبت احوال انجام دادیم، متوجه شدیم فوت کرده است. البته درباره محل دفن او به ما چیزی نگفتند.»
تکرار موزون نقشمایهها
صادق تبریزی در سال ۱۳۱۷ در تهران به دنیا آمد و در هنرستان پسران نزد استادانی چون حسین بهزاد، زاوی، حسین الطافی، هادی اقدسیه، و محمد تجویدی هنر مینیاتور و تذهیب را آموخت و سپس وارد دانشکده هنرهای تزیینی شد. او در اوایل سالهای دهه ۱۳۴۰ نزد استاد علی اکبر کاوه خوشنویسی را فراگرفت و همزمان با رواج مکتب سقاخانه در میان شماری از هنرمندان، به سبک نقاشی- خط روی آورد.
احسان یارشاطر نویسنده و محقق برجسته ایرانی در کتاب «اوجهای درخشان هنر ایران» درباره صادق تبریزی نوشته است:
«گذشته بدانگونه که تبریزی نشان میدهد، متمرکز است به اشیایی که پیش از یورشهای مندرآوردی غرب کاربرد داشتند و در پیوند با شیوه زندگی سنتی بودند و هنوز هم در برخی از نقاط کشور چنیناند، خرمهرهها، قفل و کلیدهای کهنه، صفحات کندهشده از نسخههای خطی، ورقهای مشق خط، مهرهای قدیمی، کاسههای فلزی با حاشیه محکوک و همه لوازمی که در سقاخانه میتوان یافت (…) نکته مهم در شیوه کار او این است که میتواند این عناصر مختلف را هماهنگ و یکپارچه سامان دهد، شگردی که غالباً بهکار میبرد تکرار موزون نقشمایههاست.»
کیانوش فرید، نقاش و منتقد هنر درباره آثار او در مقالهای در زمانه نوشته است:
«آثار تبریزی اصیل است و در تاریخ ریشه دارد، با این حال ترکیببندیها، رنگها، حرکت حروف و کلمات در نقاشیهای او پویا و مدرن است. او در نقاشی-خط شیوه و نشانههای خودش را دارد: ظرفیت خط و الفبا فارسی را در نظر میگیرد و به آنها جان میدهد و فضایی متنوع و گاه تجریدی میسازد.»
استفاده از میناتورهای ایرانی همراه با خط نستعلیق یکی از دورههای مهم آفرینش هنری او را رقم زده است. در مجموعه «کارنامه زندگی» صادق تبریزی با استفاده از نسخههای قدیمی، برگهای شناسنامه، کارنامه و اسناد اداری و احوال شخصی و اشیاء قدیمی کلاژهایی را ساخته که از سویههای طنزآمیز نیز بیبهره نمانده.
روی جلد رمان دایی جان ناپلئون
یکی از ماندگارترین نقاشیهای صادق تبریزی در ذهن دوستدارانش طرح روی جلد رمان معروف دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکزاد است. صادق تبریزی در اینباره گفته است:
«شبی ایرج پزشکزاد به آتلیه من آمد و چند برگی از رمان "دایی جان ناپلئون" را در اختیارم گذاشت، که بر اساس آن طرحی برای جلد کتاب تهیه شود. در حالی که فردای آن روز، ساعت شش صبح، مسافر بودم، شبانه این طرح به اجرا درآمد. شخص دایی جان، رنگی و بقیه پرسوناژها با طراحی اجرا شدند. با توجه به اینکه سریال دایی جان ناپلئون را سالها بعد از انتشار کتاب ساختند، آکتوری به نام نقشینه، بر اثر شباهت با تصویر روی جلد کتاب دایی جان ناپلئون انتخاب شد.»
صادق تبریزی نمایشگاههای انفرادی و گروهی بسیاری در ایران و و کشورهای مختلف دنیا برگزار کرده و آثارش در مجموعههای شخصی و موزههایی در داخل و خارج از ایران نگهداری میشوند.
او در کنار پرویز تناولی، حسین زندهرودی، فرامرز پیلارام، مسعود عربشاهی و منصور قندریز مکتب سقاخانه را گسترش داد.
برخی از آثار صادق تبریزی در یک نگاه:
نظرها
نظری وجود ندارد.