ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

● دیدگاه

مفسدان اقتصادی و گماشتگان سیاسی بی‌وفا

شهرام جزایری: سیاسی‌ها و نظامیان کارگزار و گماشته «فعالان اقتصادی»‌اند

طعم رشوه‌های میلیونی شهرام جزایری را بسیاری از مدیران ارشد نظام جمهوری اسلامی چشیدند، اما هیچ‌یک هیچگاه محاکمه نشدند و به وقت پرسش هم گفتند: روحانیت دستی دارد برای گرفتن.

۱۶ سال پیش پیش از آنکه به ۳۰ سالگی برسد به یکی از مشهورترین چهره‌های خبرساز تبدیل شد: کمیسیون اقتصادی مجلس را به تدوین و تصویب طرحی واداشت که بدون سپردن وثیقه وام بانکی بگیرد. مالک ۵۰ شرکت تجاری و بازرگانی بود و ثروتمند میلیاردی که بسیاری از نمایندگان مجلس، مدیران ارشد حکومتی و ائمه جمعه طعم و لذت دست و دلبازی او را چشیده بودند. همانوقت‌ها اما ستاره اقبالش فرو نشست و در درگیری اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران درون قدرت گیر افتاد و متهم شد به ارتشاء و سوء استفاده از روابط شخصی و فساد مالی. برای همین هم ۱۳ سال از عمرش را در زندان گذراند. حتی تلاشش برای فرار هم به نتیجه نرسید و در عمان بار دیگر دستگیر شد.

جوان میلیاردر به روایت خودش در سالهایی که زندانی بوده، ۴۸ میلیون دلار از بدهی‌هایش را تسویه کرده، به دیگر زندانیان مشاوره اقتصادی داده و برای دوران پس از زندان برنامه‌ریزی کرده است. خودش را «بیل‌گیس» ایرانی می‌داند و می‌گوید که «نظریه اقتصادی دارد و می‌تواند نوبل اقتصادی را ببرد».

شهرام جزایری نامی آشنا در پرونده‌های بی‌شمار مفاسد اقتصادی ایران است، صاحب دومین پرونده فساد اقتصادی پس از مرتضی رفیقدوست و فاضل خداداد پیش از افشای اختلاس‌های ریز و درشت یک دهه گذشته. او اما پس از زندان از اتهام مفسد اقتصادی تبرئه شده و خودش می‌گوید: همه اموال را پس داده است.

مفسد اقتصادی پیشین حالا چند سالی است که در مقام مدرس اقتصاد کارگاه ثروت‌اندوزی برگزار می‌کند و می‌خواهد به زودی «بزرگترین بانک شهرام را در دنیا اعلم کند» و از «ارز دیجیتالی شهرام کوین رونمایی کند».

شهرام جزایری پس از پایان دوران محکومیتش کارگاه‌های آموزشی «هوش اقتصادی» و بازاریابی برگزار می‌کند.

جزایری که روزگاری مقام‌های حکومتی و مجلس‌نشینان را می‌خرید، از آنها گله‌مند است. می‌گوید: « سه سال است می‌خواهد با وزرای اقتصادی دیداری کند اما اصلا حاضر نیستند مقابل او بنشینند».

او که قبلا گفته بود: «هیچ‌کجا برایش ایران نمی‌شود»، حالا تصمیم گرفته از ایران برود به جایی که به او «امکاناتی بدهند». راست یا دروغ می‌گوید: وکلایش مقدمات سرمایه‌گذاری در امریکا را فراهم کرده‌اند. برای فاینانس به توافق رسیده‌اند و به‌زودی «بلندترین برج را در کنار برج ترامپ خواهد ساخت» و تهدید می‌کند: با ایران معامله نخواهد کرد، مگر مسئولان رویکردشان را تغییر دهند.

گماشته‌های سیاسی

شهرام جزایری که هنوز به ۵۰ سالگی نرسیده از مسئولان حکومتی ناراضی است. چرا که پیش از زندان لطف‌ش شامل حال بسیاری از آنان شده، از رئیس وقت مجلس تا دفتر ولی فقیه، همه طعم هدیه‌های میلیاردی او را چشیده‌اند. همانهایی که امروز می‌گوید حاضر به ملاقات با او نیستند.

او نمونه‌ای از نسل جدید رانت‌خواری در ایران است، همانند بابک زنجانی، مه‌آفرید خسروی، حسین هدایتی، علی انصاری و نام‌های آشنایی دیگر که در شمار ابر بدهکاران بانکی قرار دارند. هر یک از این رانت‌خوران وصل به نهاد و یا سیاستمداری بسته به میزان ارتباطی که داشته‌اند از گزند در امان مانده و یا در یک جنگ جناحی «قربانی» شده‌اند. یکی چون مه‌آفرید خسروی اعدام شده چون حلقه ضعیف‌تری در حکومت داشته و دیگری همانند بابک زنجانی در آستانه اعدام قرار دارد چون افراد بیشتری در درون قدرت دارد و دیگران هم به واسطه ربط‌‌های سیاسی‌اشان به فعالیت «اقتصادی» خود ادامه می‌دهند.

شهرام جزایری در دادگاه رسیدگی به پرونده فساد اقتصادی

تنها کافی است به فهرست بدهکاران بانکی – تنها بانک سرمایه- که چند وقت قبل محمود صادقی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی منتشر کرد، نگاه کنید: حسین هدایتی در دولت روحانی هم همانند دولت احمدی‌نژاد از تسهیلات بانکی بهره برده است. تفاوت در این است که دیگر در قاب عکس حاکمان جایی ندارد، آنقدر که بدنام شده است.

شهرام جزایری از همین موضوع گله‌مند است. او هنوز هم اعتقادی به اینکه مفسد اقتصادی بوده، ندارد. حتی قوه قضائیه جمهوری اسلامی هم حکم به تبرئه او داده است. او حتی همچنان قبول ندارد که به بسیاری از مقام‌های ارشد حکومت رشوه خورانده است. می‌گوید: کمک بوده برای خدمت به «مردم». همان حرفی که مهدی کروبی در مناظره تلویزیونی با احمدی‌نژاد هنگام مواجهه با پرسشی در باره چند صد میلیون تومانی که از جزایری گرفته، زد: روحانیت از قبل هم پول می‌گرفته. البته که کروبی تنها گیرنده از جزایری و جزایری‌ها نبود. فهرست رشوه‌گیران از بابک زنجانی و لیست کمک «فعالان اقتصادی خیر» به نهادها و ارگان‌های دولتی و شبه‌دولتی را مرور کنید، نخوره کَس نمانده است.

حالا این خورندگان اما در خدمت «فعالان اقتصادی» نیستند، خورندگان یا همان «سیاسی‌ها و نظامی‌ها»  که به گفته شهرام جزایری «کارگزار و گماشته‌های فعالان اقتصادی هستند».

گماشته‌های بی‌وفا

اقتصاد رانتی جمهوری اسلامی منبع تولید شهرام جزایری و بابک زنجانی‌ها است. در این نظام آنکس می‌تواند «فعال اقتصادی موفق» باشد که نسبتی با حاکمیت دارد و خدمتگزار نظام به وقت لازم. فهرست مدیران برتر و کارآفرینان موفق را که سال قبل نشان ویژه گرفتند را ببیند و یا همه آنانی که در فرایند واگذاری شرکت‌های دولتی مالک و سهامدار شرکت‌های دولتی شده‌اند، همه خدمتگزار بوده‌اند و وصل به منبع و مرجعی در قدرت.

رابطه‌ای که تا وقت خطر و رسوایی دو طرفه باقی مانده و پس از افشاء خواسته یا ناخواسته فسادی قطع شده، حاکمان در سایه امن مانده‌اند و «فعالان اقتصادی» گیر افتاده‌اند. همانطور که هنوز هیچکس خیل عظیم رشوه گیرندگان از جزایری و بابک زنجانی را به پای میز محاکمه نمی‌کشاند، جهرمی مدیرعامل پیشین بانک صادرات، یکی از متهمین اختلاس بزرگ در بانک ملت و صادرات همچنان منصب دولتی دارد، رستم قاسمی وزیر نفت و همکار بابک زنجانی تا دو سال پیش در وزارت نفت بود و برادر روسای قوه قضائیه و مجلس هم از هر اتهامی مبرا است.

همین وضعیت است که جزایری را «آزرده» کرده تا بگوید: همه آن مقام‌های عالی رتبه در بیرون از زندان بودند و تنها او در زندان. حتی از مهدی کروبی هم ناراضی است که چرا به وقت دستگیری لقمانیان نماینده همدان از مجلس بیرون رفت اما برای او چنین نکرد.

او شاید آنطور که خودش می‌گوید «باهوش‌تر» از دیگر فعالان اقتصادی – بخوانید مفسدان اقتصادی- است که این بی‌وفایی گماشتگان را فهمیده و «ناز» پیشه کرده تا تحویلش بگیرند و بگذارند که برگردد و دوباره به او میدان بدهند تا با «دشمن» رقابت کند.

در همین زمینه

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • توجه توجه

    من یک پیرپسر چهل و اندی ساله هستم! نه کار درام، نه ثروت، نه همسر، نه تن و روان سالم دیگر! نه امیدی برای پیدا شغل ابرومندانه که بتواند حتی امورات زنده مانی ام را بگذراند! بدبحتانه من مثل اکثر ایرانی ها خوش شانس نبودم در خانواده ثروتمند به دنیا بیایم، خوش شانس نبودم استخدام یک نهاد حکومتی شوم و لاقل از جقوق و مزیا ثابت و امنیت شغلی و پورسانت رانت و وام هاب ارزان بهر مند شوم و چک کارمندی ام مثل پول نقد در بازار اعتبار داشته باشد! خوش سانس نبودم و شاید بهترست بگویم گاگول بودن نفهمیدیم بایست اگر بدبخیی لااقل خودت به خرپول یا ذی نفوذ حکومتی بند کنی، تا شاید از راه نوکری حکومت به لفت و لیسی برسی! دو سال سربازی رفتم با وجودی که واقعااز نظر توان جسمی و روحی اش نداشم ولی معافم نکردند! در سربازی خیلی زجر کشیدم و چون نحیف و ضعیف و بودم بارها سربازلاتها بهم خواستند تجاوز کنند و واقعا به چه مصیبتی قسر در ررفتم!، یک عمر سعی کردم شرافتمدانه زندگی کنم، حتی خلاقی ازم ثبت نشد و اخلاقی زندگی کنم و این قدر با شرف بودم حاضر نشدم مال حرامی بخصوص از ضعفا به دزدم! اما از خود خانواده تا هر کسی در جامعه تا رسید و توانست ازم بیگاری کشید و ازم دزدید، همان اندک سرمایه و ارث ناچیزم را هم توسط خانواده رفقا و بقیه کلاهبردارها به یغما رفت.