جنگ جهانی سوم، در سوریه؟
در چند روز اخیر، تشدید تنشها، برخوردهای نظامی و جدالهای کلامی زنگهای خطر را در سوریه به صدا درآورده است. نه همسایههای منطقه و نه قدرتهای بزرگ، هیچکدام با دیگری سر آشتی ندارد. ایران و اسرائیل، آمریکا و روسیه، و حتی ترکیه و آمریکا صفبندیهای جدید مرحله جدید جنگ سوریه اند
در چند روز اخیر، تشدید تنشها، برخوردهای نظامی و جدالهای کلامی زنگهای خطر را در سوریه به صدا درآورده است. نه همسایههای منطقه و نه قدرتهای بزرگ، هیچکدام با دیگری سر آشتی ندارد. ایران و اسرائیل، آمریکا و روسیه، و حتی ترکیه و آمریکا صفبندیهای جدید مرحله جدید جنگ سوریه اند. در زیر شرح وضعیت جنگیای را میخوانید که قادر به عبور از مرزهای منطقه و شعلهور کردن آتش جنگ در تمام جهان است، جنگی که شاید جنگ جهانی سوم نام گیرد.
گفته میشد جنگ سوریه رو به خاموشی است. حتی به نظر میرسید که دولت سوریه، با حمایت ایران و روسیه، به تدریج موقعیت خود را بازمییابد و حکم و پرچمش را در کل قلمرو به کرسی مینشاند. اما هفت سال پس از نخستین شعلهها، آتش جنگ ناگهان از نو شعلهور شده است. در تنها یک هفته، سه تهدیدِ جنگ مختلف که نه فقط به سوریه، که به روسیه و آمریکا نیز مربوط میشوند، به ناگهان نقاب از چهره برکشیدهاند، و وحشت از سرریزشدن گسترهتر جنگ را برانگیختهاند.
کلمات اگر اهمیتی داشتند، در جلسه روز چهارشنبه هفته گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد، گوش شنوایی مییافتند. نماینده فرانسه در این جلسه گفت، ما در معرض «خطر درگیری منطقهای و بینالمللی» هستیم. و استفان دی میستورا، سفیر سازمان ملل متحد افزود، این یکی از «خشونتبارترین، نگرانکنندهترین و خطرناکترین» لحظات از زمان آغاز جنگ است. جنگ حتی اگر از لحاظ جغرافیایی هم تنها محدود به سوریه باشد، باز هم به شکل عملی به پروندهای جهانی بدل شده است. سه تابلوی زیر شهادت میدهند:
تنشهای میان اسرائیل و ایران
یک پهپاد ایرانی، شنبه ده فوریه، در حریم هوایی اسرائیل مورد هدف قرار گرفت. جنگندههای هوایی اسرائیلی، در اقدامی تلافیجویانه، محل پرتاب بهپاد و مرکز فرماندهی سپاه پاسداران ایران، در قلب سوریه، تیاس، را ویران کردند.
تا پیش از این، اسرائیل همیشه مدعی بود که از جنگ سوریه فاصله گرفته و وانمود میکرد به اندازه روسیه بر روی ایالات متحده حساب باز میکند؛ آمریکاییها البته تهدید اصلی را که هر لحظه میتوانست سر برسد و درب دولت یهود را بکوبد، بهتر از همه میشناختند: تصرف سوریه به دست ایران و متحد لبنانیاش حزبالله. در چنین چشماندازی، گویا اسرائیل تصمیم گرفته، از حالا به بعد به تنهایی از خود دفاع کند.
ایران نیز که به نظر میرسد از پایان کار و برداشت محصول مداخلهاش در جنگ سوریه نگران است، اقدام به ساخت و ساز چندین و چند پایگاه کرده که در واقع مانند مقر نظامی تیاس قابلیت استفاده طولانی مدت داشته باشند. بازوی سوری حزبالله هم تا کنون هزاران جنگجوی لبنانی را گرد هم جمع آورده که در خارج از مرزهای ملی هم همانطور مبارزه کنند که از سالیان پیش در لبنان میجنگیدند. گویا اسرائیل نیز به نوبه خود، شروع به تجهیز چندین گروههای شورشی مستقر در جنوب سوریه کره است؛ گروههایی که پس از تصمیم آمریکا مبنی بر ترک این منطقه، یتیم و بیسرپرست ماندهاند. آمیت فیشر فرمانده نیروهای اسرائیلی منطقه گفته است: «باید خودمان را آماده کنیم. آزمون بزرگ، آزمون جنگ است.»
رویارویی روسیه و آمریکا
کیریل آنانیف، الکسای لادیگین، استانیسلاو ماتویف... اسمهایشان خصوصاً با تلاش محققان مستقل روسی یکی یکی دارد پدیدار میشود. چند نفر در حمله هوایی آمریکا کشته شدهاند؟ مسکو پس از انکار اولیه، پنجشنبه تأیید کرد که «پنج روسی کشته شدهاند.» این نخستین رویارویی مستقیم میان دو قدرت بزرگ در سوریه است؛ یک روایت این است که این مردان عضو ستون مسلح گستردهای بودند که قرار بوده در مرزهای فرات به شبهنظامیان کرد متحد آمریکا حمله کند. از میدانهای گاز و نفتی هم که اطراف دیرالزور قرار دارند، غافل نشویم!
مقامات روسیه از آن روز تلاش کردهاند این اتفاق را کماهمیت جلوه دهند، اما نتوانستند انتقال اجساد کشتهشدگان را برای دفن در وطن از چشمها پنهان کنند. از نظر بعضی از مقامات، آنها کازاکهای منطقه دون بودند که به تازگی در آتش حوادث اکراین غسل تعمید یافته بودند. این نیروهای مبارز در سوریه، امروز به عنوان مزدور، در استخدام شرکتی به نام واگنر هستند که رابطهای قوی با وزیر دفاع روسیه دارد. هرچند، مسکو هر گونه ارتباط تشکیلاتی را با این شبهنظامیان مستقر در خاک سوریه انکار میکند، درست همان طوری که قبلاً ارتباطهای مشابه را در اکراین انکار میکرد.
اما این انکارها هیچ از این درک و احساس عمومی که روسیه به نوعی در جنگ با آمریکاست، نمیکاهد. در متنی که در یادبود یکی از کازاکهای کشتهشده منتشر شد، آنچه مورد تأکید قرار گرفته «دفاع قهرمانانه از میهن در برابر حملات بربرهای وحشی» است. در این بیانیه آمده که آن مَرد «برای میهن، کازاکها و ایمان مسیحیت ارتدوکس» جان سپرده است؛ تجلیلی میهنپرستانه که کرملین سخت بتواند بدان اعتنایی نکند و جوابی ندهد.
عهد شکسته ترکیه و ایالات متحده
سومین خطر وقوع جنگ، از همه غیرمنتظرهتر است. مولود چاووش اوغلو، رئیس دستگاه دیپلماسی ترکیه اخیراً گفته: «یا روابطمان را با ایالات متحده بهبود میبخشیم و یا تمام این روابط به کلی از بین میروند.» ورای این حرف و حدیثها، روابط دیپلماتیک میان دو کشور تا به حال اینچنین در معرض تهدید نبوده است.
ترکیه از ۲۰ ژانویه با آغاز عملیات «شاخه زیتون» در شمال سوریه، بدون هیچ پنهانکاری، رو بازی کرد: این کشور قصد دارد نه تنها عفرین، بلکه منبج در صد کیلومتری به سمت شرق را نیز تصاحب کند. تهاجم ترکیه پیش از هر چیز با هدف ممانعت از پیشروی شبهنظامیان کرد یگانهای مدافع خلق (ی. پ. گ) صورت پذیرفت؛ اما هر آن ممکن است در ادامه به برخورد با نیروها و مستشاران آمریکاییای منجر شود که در منبج حاضراند و از همین نیروهای کرد حمایت میکنند.
آرون اشتاین، پژوهشگر شورای آتلانتیک این طور تحلیل میکند «نزدیکی ترکیه و روسیه همبسته و موازی فروپاشی روابط ترکیه و ایالات متحده بوده است. ترسناک است که مسکو و آنکارا (در کنار دمشق و تهران) بتوانند بر سر افزایش فشار بر آمریکا به توافق برسند.» گویا امروز حتی اتحادی به قدمت ۶۰ سال در ناتو هم نمیتواند در برابر مناقشات و تنشهای مرحله جدید جنگ سوریه مقاومت کند.
منبع: le-temps
نظرها
نظری وجود ندارد.