شیرین عبادی: مرتضوی میگفت مفسر قانون است
سعید مرتضوی در نامهای با اشاره به افتخار کردنش به گذشته برای اثبات بیگناهیاش مکررا به قانون استناد کرده. شیرین عبادی این رویکرد را به چالش کشیده و از معتقد نبودن قاضی مرتضوی به قانون گفته است.
سعید مرتضوی میگوید به گذشتهاش افتخار میکند. گذشتهای که دستکم در میان بخشی از افکار عمومی ننگین و تاریک است. او در نامهای با اشاره به مواد مختلف قانون و «نقض دادرسی عادلانه» از بیگناهی خود گفته است. شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل استناد «قاضی مرتضوی» سابق به قانون را به چالش کشیده است.
فارغ از حکم دو سال حبس قطعی که در پرونده کهریزک برای این مقام سابق قضایی صادر شده، او متهم اصلی پرونده مرگ مشکوک زهرا کاظمی، عکاس ایرانی-کانادایی است که دادستان فعلی تهران میگوید به عنوان دادستان سابق پروندهاش در این ماجرا باز است: دادستان تهران: پرونده سعید مرتضوی در ماجرای مرگ زهرا کاظمی باز است
او در نامهای که روز دوشنبه ۱۴ اسفند ماه در برخی رسانههای داخلی منتشر شده، علاوه بر به رخ کشیدن گذشتهاش از باب نزدیکی به راس هرم قدرت در جمهوری اسلامی، از «التزام و پایبندی همیشگی» خود به قانون گفته و با استناد به مواد متعدد قانونی، حکم دو سال حبس صادر شده را بیاعتبار کرده و گفته است با استناد به ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، مستقیما از صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه میخواهد تا درباره پرونده او تصمیمگیری کند.
در واکنش به دادخواهی و استنادات مکرر مرتضوی به قانون اما شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل که در زمان کار در ایران بارها و در پروندههای مختلف با سعید مرتضوی به عنوان «قاضی مرتضوی» مراوده و مذاکره داشته، به زمانه میگوید: «حرف زدن مرتضوی از قانون بیشتر به شوخی شبیه است. من محاکمات متعددی با ایشان داشتم از جمله پرونده روزنامه جامعه سالم، پرونده خانم زهرا کاظمی و چندین پرونده دیگر. استناد کردنهای مرتضوی به قانون به نظر من تحت هیچ شرایطی قابل قبول و پذیرش نیست، ضمن اینکه اساسا مواردی که ایشان مطرح میکنند درست نیست و البته باید پرسید ایشان که همیشه قانون را زیر پا میگذاشت و نقض میکرد، چگونه است که حالا صحبت از قانون میکند؟»
اما ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی که مرتضوی نگاهی ویژه به آن دارد و نوشته است بر اساس «فقه نورانی اسلام» و با «عنایت رییس قوه قضاییه که منصوب مقام عظمای ولایت» است؛ برای او کار خواهد کرد اساسا چه میگوید؟
- ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی: در صورتی که رییس قوه قضاییه رای قطعی صادر شده از هر یک از مراجع قضایی را خلاف شرع بین تشخیص دهد، با تجویز اعاده دادرسی پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال {میکند} تا در شعبی خاص که توسط رییس قوه قضاییه برای این امر تخصیص مییابد رسیدگی و رأی قطعی صادر نماید. شعب خاص مذکور مبنیا بر خلاف شرع بین اعلام شده، رأی قطعی قبلی را نقض و رسیدگی مجدد اعم از شکلی و ماهوی بهعمل میآورند و رای مقتضی صادر مینمایند.
این ماده سه تبصره دارد:
۱- آرای قطعی مراجع قضایی (اعم از حقوقی و کیفری) شامل احکام و قرارهای دیوان عالی کشور، سازمان قضایی نیروهای مسلح، دادگاههای تجدیدنظر و بدوی، دادسراها و شوراهای حل اختلاف میشوند.
۲- آرای شعب دیوان عالی کشور در باب تجویز اعاده دادرسی و نیز دستورهای موقت دادگاهها اگر توسط رییس قوه قضاییه خلاف شرع بین تشخیص داده شود، مشمول احکام این ماده خواهد بود.
۳- درصورتی که رییس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح یا رییس کل دادگستری استان در انجام وظایف قانونی خود، رأی قطعی اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف شرع بین تشخیص دهند، میتوانند با ذکر مستندات از رییس قوه قضاییه درخواست تجویز اعاده دادرسی نمایند. مفاد این تبصره فقط برای یک بار قابل اعمال است؛ مگر اینکه خلاف شرع بین آن به جهت دیگری باشد.
به این ترتیب و همانطور که مرتضوی در نامهاش هم تاکید کرده، او معتقد است حکم صادر شده برایش به اتهام معاونت در قتل «خلاف شرع بین» است و چنین اتهامی اساسا قابل انتساب به او نیست.
اما سوی دیگر ماجرا: صادق لاریجانی در اظهارنظری تازه گفته است دشمنان و رسانههای معاند در تلاش هستند تا به قوه قضاییه فشار بیاورند و با تخطئه قضات، دستگاه قضایی را بیاعتبار سازند.
آیا میتوان میان آنچه مرتضوی مطرح کرده و این گفتههای لاریجانی به عنوان رییس قوه قضاییه ارتباطی برقرار کرد؟
شیرین عبادی درباره احتمال ورود شخص صادق لاریجانی به عنوان رییس قوه قضاییه به این پرونده و تبرئه احتمالی «قاضی مرتضوی» به زمانه میگوید:
«باید صبرکرد و دید که طرفداران پرنفوذ آقای مرتضوی تا چه میزان پشت او میایستند و از او حمایت میکنند. البته این را هم فراموش نکنیم که قانون در کشور ما تبدیل به وسیلهای شده است برای سرکوب مردم و نه اجرای عدالت.»
یک وجه دیگر این ماجرا هم اما پخش فیلم جلسه ملاقات سعید مرتضوی در مقام مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با فاضل لاریجانی در جلسه استیضاح وزیر وقت کار در دولت محمود احمدینژاد است که احتمالا بر رابطه میان او با رییس دستگاه قضا تاثیرگذار بوده و شاید او به همین دلیل بر اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی پس از نوشتن یک لایحه محکم و قوی اصرار دارد تا شخص صادق لاریجانی را وارد بازی کند.
مرتضوی اما چنانکه شیرین عبادی میگوید و در کلام و روایت شمار دیگری از راویان و برخوردکنندگان با او آمده است اعتقادی به قانون نداشته است.
این وکیل دادگستری در پاسخ به این سوال که وقتی از مواد قانونی با قاضی مرتضوی صحبت میکرده، مشخصا با چه پاسخی روبهرو میشده، به زمانه میگوید: «ایشان معمولا پوزخندی میزدند و میگفتند قانون را من تفسیر میکنم نه تو.»
این وکیل در پاسخ به این سوال که آیا مرتضوی در مذاکراتش به مواد قانونی استناد میکرده است یا نه نیز میگوید: «ایشان به هیچوجه در مذاکرات شفاهی استناد به مواد قانونی نمیکردند. در مذاکرات کتبی هم استنادهایی میکردند که کاملا از موضوع بحث خارج بود. و خودش هم گفته بود قانون را من تفسیر میکنم نه وکیل.
بالادستیها، پشتگرمی مرتضوی
شیرین عبادی اما در پاسخ به این سوال زمانه که آیا سعید مرتضوی پشتگرمیای به جایی داشته و دارد که چنین بیمهابا رفتار میکرده، به زمانه میگوید: «ظاهرا همیشه ایشان به پشتگرمی بالادستیهایش مرتکب این تخلفات میشد برای اینکه اگر این پشتگرمی را نمیداشت و یک بازجوی عادی میبود، بایستی سالها قبل برکنار و مجازات میشد. من فکر میکنم این پشتگرمی هنوز هم وجود دارد که ایشان تنها به دو سال حبس محکوم شدهاند.»
او در ادامه به خاطرهای از برخورد با مرتضوی در مقام دادستان تهران اشاره میکند و میگوید: «به خاطرم آمد در پرونده زهرا کاظمی، من، {محمد} سیفزاده و {عبدالفتاح} سلطانی وکالت را برعهده داشتیم. ایشان به وسیله یکی از آشنایان یعنی یکی از وکلا پیغام داده بود که اینها به عنوان وکیل به این پرونده ورود کردهاند تا -به تعبیر او- با جنجالهایی که میکنند من را از این پست (دادستانی تهران) بردارند ولیکن خواهند دید که من چه بلایی بر سر اینها خواهم آورد. این پیغام ما را به شدت متاثر کرده بود که چگونه یک دادستان میتواند چنین برخوردی بکند.»
اما آنچه بر شیرین عبادی و دیگرانی که او از آنها نام برده است چندین سال زندانی شدند یا هنوز هم در حصر هستند، محصول عملکرد سعید مرتضویست؟
عبادی در پاسخ به این سوال میگوید: «آنچه بر ما رفت ناشی از بیعدالتی در کل کشور است وگرنه خود مرتضوی هم یک منتسب است و به تنهایی، عددی نیست. او به تنهایی قادر به انجام هیچ کاری نبوده و نیست بلکه این سیستم فاسد قضایی است که موجب به وجود آمدن دادستانهایی چون مرتضوی و بیعدالتیهایی که شاهدش هستیم، میشود. بیعدالتی در حق ما و همه کسانی که دم از آزادی و عدالت میزنند.»
به گفته این وکیل دادگستری اما پرونده قاضی مرتضوی میتواند نشان بدهد در اجرای عدالت در ایران تا چه اندازه مساله خودی و غیرخودی بودن مهم و تاثیرگذار است: «آیا مابهازای آن همه تخلفاتی که آقای مرتضوی انجام دادهاند این دو سال حبس است؟»
- در همین زمینه
نظرها
نظری وجود ندارد.