احمدینژاد: در هم شکستنِ «حلقه بسته حکومت» اولویت اول است
رئیس جمهور سابق اسلامی گفته است که «حلقه بسته حکومتی و مدیریتی کشور»، به ظاهر از دو جناح رقیب و مخالف تشکیل شده اما در عمل هر دوی آنها در حفظ وضع موجود متحدند.
محمود احمدینژاد در یادداشت تازهای بار دیگر با انتقاد از سیاستهای کنونی مسئولان جمهوری اسلامی گفت هر دو جناح موجود در قدرت در حفظ وضع موجود متحد یکدیگرند و «حلقه بسته مدیریتی و حکومتی کشور» که با «تسلط بر مراکز قدرت و ثروت از امتیازات ویژه و حقوق برتر نسبت به دیگر مردمان بهره میبرند» به پایان خود نزدیک شده و در هم خواهد شکست.
احمدینژاد در ادامه نامهها و نوشتههای انتقادی ماههای اخیر خود، در این یادداشت که چهارشنبه ۱۶ اسفند منتشر شده از «یک طبقه ممتاز» سخن گفته که «با تسلط بر مراکز قدرت و ثروت از امتیازات ویژه و حقوق برتر نسبت به دیگر مردمان بهره میبرند» و «بهرهبرداری فوق قانونی، زندگی برتر و بهرهمندی از منافع و منابع عمومی را حق خود میپندارند.»
رئیس سابق جمهوری اسلامی نوشته است: «بر هم زدن و در هم شکستن این حلقه بسته و نجات حاکمیت ملی و مردمی از آثار وخیم آن، در اولویت اول وظایف اجتماعی هر ایرانی مصلح و دلسوزی قرار دارد.»
احمدینژاد همچنین افزوده است: «حلقه بسته مدیریتی کشور، گرچه به ظاهر از دو جناح رقیب و مخالف تشکیل شده است لیکن در عمل هر دوی آنها در حفظ وضع موجود و صیانت از نظمی که فرصت نامحدود و استثنایی برای بهرهگیری از قدرت و ثروت در اختیار آنان قرار داده است، کاملاً متحدند.»
جریان احمدینژاد: جریان احمدینژاد یا «عدالتطلب» به توصیه آیتالله خامنهای برای مقابله با جریان اصلاحات به راه افتاد و با حمایت دستگاههای نظامی و امنیتی توانست به مدت هشت سال مدیریت قوه مجریه را در دست بگیرد. پایگاه اجتماعی احمدینژاد پایگاه اجتماعیای است که عدالتطلبی فرمایشی در صدد بسیج آن بوده است. احمدینژاد نتوانست پول نفت را بر سفره مردم بیاورد. سیاستهای پولی و مالی او تورم را افزایش داد و در پایان دوران ریاست جمهوری او تحریمها فشار مضاعفی به طبقات محروم وارد کرد. این گمان که گویا احمدینژاد نماینده طبقات محروم است رنگ باخته است. عدم حمایت عمومی از بست نشینی اعتراضی او در حرم شاه عبدالعظیم نشان داد که او چنین پایگاهی ندارد. حکومت ادعا میکند که جریان عدالتخواه میخواهد و میتواند مشکلات اقتصادی طبقات محروم را رفع کند، ولی عموم مردم میدانند گره مشکلات اقتصادی تنها با تغییرات ژرف سیاسی حل می شود. خود احمدینژاد در نامه اخیر خود به آیتالله خامنهای خواستههایی سیاسی مطرح کرده است. او برای اجرای عدالت خواستار برگزاری انتخابات آزاد، تغییر فوری رییس دستگاه قضا و آزادی زندانیان سیاسی شده است. در اعتراضات دی ماه و بهمن ماه طبقه کارگر در حضور پررنگی داشت و مشخص شد که افسانه حمایت طبقات محروم از نظام واقعیت ندارد. بهداد بردبار پایگاه اجتماعی احمدینژاد کجاست؟ |
بهگفته او این «حلقه بسته» با هر حرکت و مطالبه مردم «بهطور هماهنگ و به شدت مخالفت میکنند».
لحن احمدینژاد در این یادداشت و نامههای اخیرش، بهویژه در نامه او به رهبر جمهوری اسلامی، پس از اعتراضات سراسری دی ۹۶ که در آن معترضان علیه نظام و مسئولان ارشد آن شعار سر دادند، صریحتر شده است. او اکنون تلاش میکند که در بین دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب جایگاهی برای جناح خود باز کند.
رئیس سابق جمهوری اسلامی همچنین افزوده که بیش از ۱۲ سال است «به جرم ورود به محدوده ممنوعه و مقابله با آن حلقه بسته، تحت سنگینترین فشارها» قرار دارد.
او با بیان اینکه «دوران تاریخی این حلقه به پایان رسیده است و کارگزاران آن، در پرده آخر این نمایش قرار دارند» وعده داده است که این حلقه بسته «بهزودی» در هم خواهد شکست.
محمود احمدینژاد دوم اسفندماه جاری در واکنش به سخنان رهبر جمهوری اسلامی و اعتراف او به بیعدالتی و تبعیض در ایران، در نامهای به علی خامنهای خواستار برکناری رئیس قوه قضاییه و «برگزاری فوری و آزاد انتخابات» در ایران بدون دخالت «نهادهای انتظامی» و «مهندسی شورای نگهبان» شده بود. او در این نامه با اشاره به «قدرت و اختیارات بسیار گسترده و بیبدیل» رهبر جمهوری اسلامی یادآوری کرده بود که درخواست او برای برگزاری انتخابات آزاد و برکناری صادق لاریجانی فقط یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه نیازمند «اقدامات عملی و فوری» خامنهای برای اصلاح وضع کشور «در جهت خواست و رضایت مردم است.»
رهبر جمهوری اسلامی پاسخی به این نامه نداده است. اصولگرایان نامه احمدینژاد به خامنهای را ساختارشکنانه دانستند و اصلاحطلبان نیز او را به باد انتقاد گرفتند.
محمود احمدینژاد در حالی در نامهها و یادداشتهای اخیر خود از فشارها و از آزادی و مقابله با «حلقه بسته» حاکم سخن گفته است که خود در جریان اعتراضات پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ که تقریباً بهمدت یک سال ادامه داشت، مردم معترض را «خس و خاشاک» نامیده بود و به هیچ یک از اعتراضات آنها توجهی نکرد.
بیشتر بخوانید:
نظرها
کورش
پایان نزدیک نزدیکتر میشود.
ناشناس
اما خواهشا پخش کنید احمدی نژاد ***خورده این حرف رو زده اون خودش دیکتاتور به تمام معناست ما از مدیریت نه وای از حکومتمون راضی هستیم چرا که از گردن کلفتا اطاعت نمکنیم
عباس
ظلم پایدار نیست .خدافرموده ظالمان رابه جان همدیگر می اندازم
داریوش اسدی فر
هیتلر موسولینی پینوشه چائوشسکو صدام قذافی مبارک همگی جزء آن دسته از دیکتاتورهایی بودند که علی رغم دیکتاتور بودن مرگ و محاکمه و زندان در وطن خویش را بر خودفروشی به بیگانه ترجیح دادند که این خود شایسته نگاهی همراه با احترام بدون دلسوزی برای آنان است.اما سران منفور این رژیم با غارت میلیاردها دلار سرمایه ملی ایران ( از جمله احمدی نژاد و خامنه ای ) هر کدام برای خود راه فراری را ساخته اند که تا هنگام محشر کبری مردم ایران از آن سوراخ بگریزند. اگر دعوایی هم بین حضرات دیکتاتور هست نه بر سر منافع مردم که بر سر منافع خودشان است تا در این دم آخر مبالغی بیشتر برای فردای خود ذخیره کنند. این مطلب را مردم ایران به خوبی میدانند و هرگز فریب این دغل کاریها را نخواهند خورد .روز حسابرسی نزدیک است .منتظر باشید.