دادخواهی احمدرضا جلالی: کارشناسان بیطرف پرونده را بررسی کنند
پزشک ایرانی محکوم به اعدام، به بازجوییها، بازپرسی و نحوه برگزاری دادگاهش معترض است. ویدا مهراننیا، همسر او، به زمانه میگوید کاش روحانی دستکم نامه جلالی را بخواند.
احمدرضا جلالی، پزشک ایرانی متهم به جاسوسی که به اعدام محکوم شده و به تازگی شهروندی سوئد را دریافت کرده است، در نامهای سرگشاده از زندان اوین در اعتراض به نحوه دادرسیاش، از حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی خواسته ترتیبی دهد که کارشناسان بیطرف پروندهاش را بررسی کنند. ویدا مهراننیا به زمانه میگوید دادگاه همسرش عادلانه نبوده. او میگوید انتظار ندارد که روحانی پاسخ بدهد. همینکه نامه را بخواند و رسیدگی کند کافی است.
خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سه شنبه ۱۶ اسفند متن نامه احمدرضا جلالی به حسن روحانی را منتشر کرده است. این پژوهشگر و پزشک ایرانی-سوئدی که به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم شده، در نامه سرگشادهاش به رییس جمهوری اسلامی به حکم صادره و مراحل بازجویی، بازپرسی و نحوه برگزاری دادگاه خود معترض است. جلالی در بخشی از این نامه نوشته است: «آیا اصلا قابل قبول است که حفاظت اطلاعات به پزشکی که از ۱۰ سال قبل ساکن خارج از کشور بوده، اجازه دسترسی به اطلاعات حساس و طبقه بندی شده را بدهد؟»
او با اشاره به وظایف رییسجمهوری اسلامی در پاسداری از قانون اساسی و تاکید حسن روحانی بر ضرورت رعایت حقوق شهروندی از روحانی خواسته است ترتیبی دهد که کارشناسان بیطرف کلیه اسناد و مدارک پروندهاش از جمله اوراق بازجوییها، بازپرسی و دادگاه را بررسی کنند.
ویدا مهراننیا، همسر احمدرضا جلالی که در سوئد به سر میبرد، درباره این نامه به زمانه میگوید: «من از قبل در جریان این نامه بودم. احمدرضا به نحوه دادرسی و وضعیت نگهداریاش اعتراض دارد. الان نزدیک دو سال است که او آنجاست و با شرایط بدی که اولش انفرادی بوده و بعد هم با عدم دسترسی به وکیل همراه شده و هزار مشکل دیگر روبهرو بوده و هست. وضعیت دادگاهی که برای احمدرضا تشکیل دادند هم کاملا غیرعادلانه بوده است و اصلا به دفاعیات او توجه نکردهاند.»
او میگوید که خودش هم تا به حال چندین بار نامه نوشته است (نامه همسر احمدرضا جلالی به معاون روحانی: دادگاه همسرم نمایشی بود) اما امیدوار است این بار باز هم اگر جوابی از رییس جمهوری نیامد، «لااقل نامه احمدرضا را بخواند تا ببیند او در چه شرایطی نگهداری شده و چگونه اتهامهایی واهی به او وارد کردهاند.»
مهراننیا همچون گفتوگوی قبلی خود با زمانه بار دیگر بر سندسازی علیه همسرش تاکید میکند و میگوید: «یک سری سندسازی کردهاند و آنها را در پروندهاش گذاشتهاند. در واقع آنها احمدرضا را قربانی به قول خودشان "بیکفایتی" وزارت اطلاعات کردهاند اینطور که چند نفر دانشمند هستهای قبلا ترور شدهاند و در حالی که قبلا گفته بودند اسامی اینها را سازمان انرژی اتمی بر اثر بیتوجهی وزارت اطلاعات داده است، الان میگویند که او (احمدرضا) اسامی آنها را داده و در ترورشان همکاری داشته است. اساسا برای این اتهام هم نه سند و مدرکی وجود دارد نه چیزی. تنها یک سناریو است که با اعترافات ساختگی ایشان آن را پیش بردهاند.»
او در مورد اتهام جاسوسی به احمدرضا جلالی هم میگوید که در این مورد نیز هیچ سند و مدرک مشخصی وجود ندارد: «دادگاهی که برای احمدرضا تشکیل میشود باید مدارک علیه او را نشان بدهد. نمیشود که صرفا بر اساس اتهامات وارد شده به هر ایرانی بگویند فعالیتش یا مثلا مصاحبهای که کرده اقدام علیه امنیت ملی است.»
ویدا مهراننیا درباره اعطای تابعیت سوئدی به احمدرضا جلالی نیز میگوید: «امیدوارم این مساله بتواند شرایط او را تغییر بدهد. حالا احمدرضا شهروند سوئد هم به حساب میآید و طبعا مسئولان جمهوری اسلامی باید در قبال سوئد هم مسئول و پاسخگو باشند. آنها احتمالا دیگر نمیتوانند بر اساس همین اتهامات واهی کار خودشان را پیش ببرند و باید سند و مدرک ارائه کنند.»
نگرانی از وضعیت جسمانی احمدرضا جلالی
بر اساس خبرهای منتشر شده از بند چهار زندان اوین، وضعیت جسمی احمدرضا جلالی مساعد نیست.
ویدا مهراننیا ضمن تایید این اخبار به زمانه میگوید: «احمدرضا مشکل جسمانی دارد. اول اینکه وزنش به طور غیرطبیعی کم شده است. خیلی کم شده. در حالی که قبلا ۸۲ کیلو بود الان شده است ۵۷ کیلو. ما نمیدانیم چرا اینطوریست در حالی که او غذا هم میخورد. یک مدتی قبلا در اعتصاب بود، پارسال. اما در حال حاضر اعتصاب غذایی هم ندارد و به همین خاطر دلیل این کم شدن وزن را متاسفانه ما نمیدانیم که چیست. چند بار هم قرار بوده او را دکتر ببرند که هنوز انجام نشده.»
به گفته مهراننیا، احمدرضا جلالی همچون دیگر زندانیان یک بار به بهداری زندان اوین مراجعه کرده و او را ویزیت کردهاند و با وجود تاکید بر ضرورت انجام روند درمان خارج از زندان هنوز این اتفاق نیفتاده است: «البته خب خود احمدرضا دکتر است و خودش از وضعیت بیرونی و نشانههایی که بروز میکند آگاه است اما آن دکتر بیشتر از یک ماه پیش ویزیت کرده و از آن زمان هیچ جایی نفرستادهاند او را. نه بیمارستانی نه آزمایشگاهی نه تستی .... چون امکانات بهداری اوین هم خیلی محدود است و در عمل به درد نمیخورد آنجا رفتن.»
او خواستار اطلاعرسانی بیشتر درباره وضعیت احمدرضا جلالی شده و به زمانه میگوید: «در مورد وضعیت احمدرضا بگویید چون او خیلی حالش بد است و امیدوارم که مسئولان رسیدگی بکنند چون در حاضر با توجه به شرایطی که وجود دارد ما نگران هستیم یک وقت توموری چیزی وجود داشته باشد و مشکلی جدی برایش پیش بیاید.»
مهراننیا درباره ارتباط با همسرش در زندان نیز میگوید: «ما هر روز با او در تماس هستیم و او از زندان تماس میگیرد چون در بند چهار عمومی و در کنار دیگر زندانیان سیاسی از جمله عبدالفتاح سلطانی، وکیل دربند دادگستری نگهداری میشود و این امکان را دارد که تماس بگیرد.»
متن کامل نامه احمدرضا جلالی به حسن روحانی در تریبون زمانه
- در همین زمینه
نظرها
Neda
بامداد امروز، پنجشنبه ۱۷ اسفندماه، مأموران کنترل پاسپورت فرودگاه «امام خمینی» از خروج مریم ممبینی همسر کاووس سیدامامی جلوگیری کردند. دو پسر کاووس سیدامامی و همسرش شب گذشته قصد ترک ایران به مقصد کانادا را داشتند که مأموران پاسپورت مریم ممبینی را ضبط کرده و مانع خروج وی از ایران شدند. همسر کاووس سیدامامی پیش از این نیز توسط شعبه دادگاه انقلاب برای سکوت و رسانهای نشدن مرگ همسرش تهدید شده بود. رامین سیدامامی فرزند کاووس سیدامامی گفته بود که ماموران از مادرش تعهد کتبی گرفتهاند تا درباره مرگ همسرش سخن نگوید وگرنه او هم زندانی خواهد شد. وی با اشاره به فشار حکومت بر خانواده سیدامامی نوشته که «بعد از مرگ پدرم، کاووس سیدامامی، زندگی ما وارد یک هرج و مرج واقعی شده است. برای چنین مرد آرامی، که در همه زندگیاش خدمت کرد و عشق ورزید، چنین سرنوشت تراژیکی داشتن نهایتا اسفبار است، نه تنها برای ما بلکه برای گروه کثیری از افرادی که به فعالیتهای او اعتقاد داشتند.» رامین سیدامامی درباره دلایل سفر به کانادا نوشته است: «بعد از اینکه دائما مورد آزار و اذیت و تهدید بودیم خانوادهام تصمیم گرفت که به خاطر امنیتمان، ایران را ترک کنیم و به ونکوور جایی که بتوانیم یک زندگی آرامی را آغاز کنیم برویم.» فرزند کاووس سیدامامی در بخش دیگری از نوشته خود به حمله ماموران حکومتی و ضبط تمامی داراییها و سند منزلشان اشاره کرده و نوشته که «اما ما نمیتوانیم دیگر این وحشت دائمی را تحمل کنیم.» وی وضعیت نامناسب روحی مادرش را شرح داده و نوشته که «مادر من هر روز به خاطر حملات عصبی که از آن رنج میبرد به بیمارستان برده میشود. مقامات به وکلای ما گفتهاند که به برادرها بگویید یا خفه شوند یا آنها را خفه میکنیم. مامورین حکومتی در مسیر راه ما قرار گرفتهاند و گفتهاند که ما مراقب شما هستیم. این شرایطی است که الان در آن زندگی میکنیم.»