احمدینژاد: عناصر حکومتی، آشکارا از مسیر ملت جدا شدهاند
احمدینژاد در پی زندانیشدن یار دیریناش حمید بقایی در بیانیه شدیدالحنی کل مسئولان دستگاه قضائی را فاسد خوانده و گفته است همه جناحهای حکومتی به دنبال تثبیت سلطه خود بر کشور و منابع ثروتاند.
پس از آنکه حمید بقایی برای گذراندن ۱۵ سال حبس به زندان رفت و اعلام کرد که دست به اعتصاب غذا میزند، محمود احمدینژاد در بیانیه شدیدالحنی رئیس قوه قضائیه را فاقد صلاحیت دانست و گفت قضات استقلال ندارند. او مقامهای کشور را مسئول جان بقایی دانست و همه جناحهای حکومتی را به باد انتقاد گرفت و آنها را متهم کرد که به دنبال تثبیت سلطه خود بر کشور و منابع ثروتاند.
محمود احمدینژاد، رئیس قبلی جمهوری اسلامی این بیانیه را چهارشنبه ۲۳ اسفند، ساعاتی پس از بازداشت حمید بقایی، معاون سابقاش منتشر کرده است.
حمید بقایی شامگاه سهشنبه بعد از تأیید حکم دادگاه بدوی استان تهران، برای گذراندن ۱۵ سال حبس و پرداخت ۴۳ میلیارد تومان زندانی شد. او در پی تأیید حکم زنداناش از سوی دادگاه تجدیدنظر در بیانیهای دادگاه غیرعلنی خود را فرمایشی خواند و در پیامی شنیداری آن را یادآور دادگاههای زمان شاه دانست. بقایی همچنین محاکمات خود را «چیزی جز یک خیمهشببازی کودکانه، برای بدنام کردن دولت قبل» ندانست و اعلام کرد که به محض رفتن به زندان دست به اعتصاب غذا خواهد زد.
محمود احمدینژاد در بیانیه خود زندانیشدن بقایی را «قطعهای از یک نقشه بزرگ» خوانده که بهگفته او «گام به گام عملیاتی میشود».
جریان احمدینژاد: جریان احمدینژاد یا «عدالتطلب» به توصیه آیتالله خامنهای برای مقابله با جریان اصلاحات به راه افتاد و با حمایت دستگاههای نظامی و امنیتی توانست به مدت هشت سال مدیریت قوه مجریه را در دست بگیرد. پایگاه اجتماعی احمدینژاد پایگاه اجتماعیای است که عدالتطلبی فرمایشی در صدد بسیج آن بوده است. احمدینژاد نتوانست پول نفت را بر سفره مردم بیاورد. سیاستهای پولی و مالی او تورم را افزایش داد و در پایان دوران ریاست جمهوری او تحریمها فشار مضاعفی به طبقات محروم وارد کرد. این گمان که گویا احمدینژاد نماینده طبقات محروم است رنگ باخته است. عدم حمایت عمومی از بست نشینی اعتراضی او در حرم شاه عبدالعظیم نشان داد که او چنین پایگاهی ندارد. حکومت ادعا میکند که جریان عدالتخواه میخواهد و میتواند مشکلات اقتصادی طبقات محروم را رفع کند، ولی عموم مردم میدانند گره مشکلات اقتصادی تنها با تغییرات ژرف سیاسی حل می شود. خود احمدینژاد در نامه اخیر خود به آیتالله خامنهای خواستههایی سیاسی مطرح کرده است. او برای اجرای عدالت خواستار برگزاری انتخابات آزاد، تغییر فوری رییس دستگاه قضا و آزادی زندانیان سیاسی شده است. در اعتراضات دی ماه و بهمن ماه طبقه کارگر در حضور پررنگی داشت و مشخص شد که افسانه حمایت طبقات محروم از نظام واقعیت ندارد. بهداد بردبار پایگاه اجتماعی احمدینژاد کجاست؟ |
او بار دیگر به دستگاه قضائی جمهوری اسلامی تاخته و گفته است که «اجزاء اصلی آن منصوب و مطیع رئیس فاقد صلاحیت قانونی آن هستند و استقلال قاضی عملاً از بین رفته است».
او پیش از این نیز بارها دستگاه قضائی و شخص صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه را مورد انتقاد قرار داده و او و همکارانش را به دست داشتن در فساد متهم کرده بود. احمدینژاد دوم اسفند در نامهای به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی از او خواسته بود که رئیس قوه قضائیه را برکنار کند و انتخابات فوری برگزار و دستور منع تعقیب معترضان را صادر کند.
رئیس جمهوری پیشین ایران در نامه جدید خود نوشته است: «مقامات ارشد آن دستگاه (دستگاه قضائی) با نگاه سیاسی، همه قوانین و حتی مقرراتی که خودشان وضع کردهاند و شرف قضائی و بالاتر از آن شرف انسانی را آشکارا زیر پا میگذارند. در حالی که خودشان از متهمان درجه یک فساد هستند، به دروغ مدعی مبارزه با فساد هم شدهاند.»
احمدینژاد با بیان اینکه «هیچ مرجعی برای شکایت مردم از ظلم آنها وجود ندارد» و «مقامات ارشد با هماند و شما، مردم و خدا را فراموش کردهاند و یک جانبه مشغول ثروتاندوزی و بازیهای کثیف قدرت شده اند»، افزوده است: «عناصر حاکم بر دستگاههای حکومتی، آشکارا از مسیر ملت جدا شدهاند و به جای خدمتگزاری و دفاع از حقوق ملت و تلاش برای پیشرفت کشور، به دنبال توسعه و تثبیت سلطه خود بر کشور و مردم و منابع ثروت ملتاند. در این موضوع، چپ و راست و همه جناحها متحد، شریک و همسو هستند.»
محمود احمدینژاد ۱۶ اسفند نیز در یادداشت دیگری با انتقاد از سیاستهای کنونی مسئولان جمهوری اسلامی گفته بود هر دو جناح موجود در قدرت در حفظ وضع موجود متحد یکدیگرند و «حلقه بسته مدیریتی و حکومتی کشور» که با «تسلط بر مراکز قدرت و ثروت از امتیازات ویژه و حقوق برتر نسبت به دیگر مردمان بهره میبرند» به پایان خود نزدیک شده و در هم خواهد شکست.
او در نامه امروز خود با اشاره به اعتصاب غذای حمید بقایی از بدو دستگیری، به صراحت گفته است که مسئولیت سلامت و امنیت بقایی و «همه زندانیان و آزادیخواهان و عدالتطلبان برعهده مقامات کشور، بهخصوص مقامات قضائی است».
حمید بقایی متهم است که بخشی از ۳,۵ میلیون یورویی را که سپاه قدس برای کمک به سران کشورهای اروپایی در نظر گرفته بود، اختلاس کرده است. او پیش از آنکه راهی زندان شود، در نامهای به قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، او را تلویحاً متهم کرده بود که «بدون حساب و کتاب و رعایت قوانین و مقررات، اموال بیتالمال را در اختیار افراد فاقد مسئولیت قانونی» قرار میدهد.
در روزهای گذشته پس از نامه احمدینژاد به رهبر جمهوری اسلامی، برخی از اصولگرایان خواهان «برخورد مدبرانه» با رئیس جمهوری سابق شدند.
بهنظر میرسد که پس از اعتراضات سراسری دیماه که در آن معترضان شعارهایی علیه نظام جمهوری اسلامی و مسئولان بلندپایه آن سر دادند، محمود احمدینژاد و همفکران او تلاش میکنند چهره اپوزیسیون به خود بگیرند و با نشان دادن ناکارآمد بودن جناحهای حاکم، با گسترش نارضایتیهای اجتماعی جایی برای خود باز کنند.
بیشتر بخوانید:
نظرها
bijan
اگر این سخنان را محمد خاتمی می گفت چه بلایی سرش می آوردند؟!
پرسشهای بی پاسخ
سال هاست هر چه مطالعه می کنم، نظریات مختلف می خوانم، ولی هنوز به نتیجه و جواب قطعی نرسیدم از جمله در این موارد: ۱- در ایران، آیا خامنه ای حکومت میکند یا سران سپاه ؟ ۲- اگر خامنه ای حکومت می کند ، این سران سپاه و اطلاعاتی و امنیت پس چه کاره اند کهدر همه امور مداخله می کنند؟ ۳- اگر سران سپاه و امنیت ها حاکم اند، پس این خامنه ای چگونه آنها را عزل و نصب می کند ؟! ۴- مگر عقل معاش ، مقتضای ذات طبیعت نیست؟ اگر هست چرا بعد از چند هزار میلیارد دلار خسارت به ایرانوارد کرده، و مستقیم و غیر مستقیم درامد- خود این حکومت عجیب الخلقه کاهش- می دهد، باز هم به این سیاست ها و ایدئولوزی پراشتباه و خردسوز و احمقانه را ادامه می دهند؟!