شکاف ۱۲درصدی باسوادی زنان و مردان- دستکم یک میلیون و ۸۰۰ هزار زن ایرانی بیسوادند
دو سوم از دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بیسواد در ایران زنان هستند و بیسوادی در زنان تبعه خارجی بیشتر است. دختران نسبت به پسران بیشتر از تحصیل باز میمانند.
رییس سازمان نهضت سوادآموزی ایران گفته یک میلیون و ۸۰۰ هزار زن بیسواد در ایران وجود دارد اما شواهد نشان میدهد که آمار بیسوادی زنان بیشتر از این است.
علی باقرزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و رییس سازمان نهضت سوادآموزی گفته در تمام دنیا دو سوم بیسوادان را زنان تشکیل میدهند و در ایران نیز از حدود دو میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بیسواد ۱۰ تا ۴۹ سال، قریب به یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر زنان هستند. او تاکید کرده آمار بیسوادی زنان اتباع خارجی به خصوص اتباع افغانستانی از ایرانیها بالاتر است.
باقرزاده میگوید نسبت یا فاصله بین درصد باسوادی زنان و مردان در طول سالهای اخیر کاهش پیدا کرده و به ۱۲ درصد رسیده، در حالی که قبلا این فاصله ۴۰ درصد بوده است، بنا بر گفتههای این مقام مسئول، تعداد بیسوادان جمعیت شهری و روستایی در ایران تقریباً مساوی است، اما نسبت زنان بیسواد روستایی خیلی بالاتر است.
بنا بر این آمارها بیسوادی در برخی استانها به بالای ۳۰ درصد میرسد و بخش قابل توجهی از کودکان زیر ۱۷ سال که از تحصیل باز میمانند اغلب اولیا و به خصوص مادرشان کم سواد و بیسوادند و رابطه معناداری بین سطح سواد والدین و میزان بازماندگی از تحصیل وجود دارد.
همچنین به گفته رییس سازمان سوادآموزی ایران، توجه به نمودار نرخ مرگ و میر کودکان زیر سه سال و مقایسه آن با نمودارِ سطح سواد والدینشان نشان میدهد که بیماریها یا عوارض منجر به فوت، در کودکان سنین پایین برای آنهایی که مادرشان بیسواد است، بالاتر است.
به گفته رییس سازمان سوادآموزی، از مقایسه روند باسوادی در سالهای ۹۱ تا ۹۵ با ۸۶ تا ۹۰ مشخص میشود میانگین رشد باسوادی در دنیا در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵، یک درصد بوده و تقریبا تعداد بیسوادان ثابت مانده است.
باقرزاده گفته در فاصله سالهای ۹۱ تا ۹۵، ۲.۸۵ صدم درصد نرخ باسوادی رشد کرده؛ یعنی سه برابر مدت ۱۵ ساله دنیا. همچنین یک و نیم میلیون نفر از آمار بیسوادی کم شده است؛ سال ۸۶ تا ۹۰ نرخ باسوادی دو دهم درصد افزایش یافته است.
با وجود این گفتهها، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد این آمارها با واقعیت تطبیق ندارد و آمار بیسوادی زنان احتمالا گستردهتر از این است. شهرهای جنوبی ایران بالای فهرست بیسوادی دختران قرار دارند. سیستان و بلوچستان با ۱۱ شهر در صدر آمار بیسوادی دختران است و خوزستان هم با سه شهر. پس از آن آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در رده چهارم این جدول قرار دارند.
آمار ترک تحصیل دختران در غرب خوزستان و شهرهای مرزی ایران و عراق در شرایط هشدار است.
فقر خانواده و نداشتن تمکن مالی برای خرج تحصیل، مشارکت فرزندان در اقتصاد خانواده و کودکان کار، مشکلات فرهنگی، مهاجرتهای فصلی، نداشتن شناسنامه از دلایلی است که کودکان را از مدرسه رفتن باز میدارد و همه این دلایل وقتی به فرزندان دختر میرسد، سادهتر پذیرفته میشود.
ازدواجهای زودهنگام در برخی استانها نیز مانع از ادامه تحصیل دانشآموزان دختر است؛ معاون وزیر آموزش و پرورش: ازدواج زودهنگام مانع از ادامه تحصیل دختران
در ایران همچنان خانوادههایی وجود دارند که بیسوادی را به ویژه برای دختران زشت نمیدانند و به دلایل فرهنگی دختران خود را به مدرسه نمیفرستند.
بسیاری از خانوادهها هم به نیروی فرزند دختر برای امور خانه یا مشارکت اقتصادی و درآمدزایی نیاز دارند.
«مختلط بودن کلاسهای دختران و پسران در مقطع دبیرستان و فقر» هم از علتهای ترک تحصیل دختران در برخی مناطق اعلام شده است.
در روستاهای دورافتاده استان خوزستان هم دختران از ادامه تحصیل پس از مقطع ابتدایی محرومند. معلمی به این روستاهای دورافتاده نمیآید و برای این دخترها هم امکان ندارد که هر روز چندین کیلومتر برای رسیدن به یک مدرسه طی کنند.
در سال ۱۳۹۴، معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری «اطلس وضع زنان کشور» را منتشر کرد که طبق اطلاعات این اطلس، وضع بیسوادی در میان زنان و دختران ایران نگرانکننده و در ۴۰ شهر ایران بحرانی اعلام شده بود.
آموزش ابتدایی همگانی در ایران بر اساس قانون اجباری است و دولت وظیفه دارد تا امکانات لازم برای آن را فراهم آورد.
در اصل سوم از فصل اول قانون اساسی جمهوری اسلامی که بهطور کلی به وظایف دولت اشاره شده، آمده است: «آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی».
همچنین اصل ۳۰ قانون اساسی میگوید: «دولت موظف است وسایل آموزش و پروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.»
نظرها
نظری وجود ندارد.