کارمندان گوگل: جنگ کسب و کار ما نیست
پنتاگون از گوگل میخواهد کمک کند به ارتقا و بهبود پهپادهایش. کارمندان گوگل با این همکاری مخالفاند. آیا متخصصان از مسئولیت خود نسبت به صلح جهانی آگاه شدهاند؟
«شرور نباشید» شعار غیررسمی شرکت گوگل است، با این حال این شرکت آمریکایی، آن گونه که مدیر عامل سابق آن اریک اشمیت اذعان کرده، پیوندهای مستحکمی با وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، دارد. همین مسأله کارکنان این غول فناوری اطلاعات را برآشفته است. نباید فراموش کرد که هدف اصلی پنتاگون به قول بالاترین مقام آن، جیمز ماتیس، افزایش توان «مرگآوری» ماشین نظامی آمریکاست.
بیش از سه هزار کارمند گوگل و از جمله دهها مهندس ارشد آن در نامهای سرگشاده از مدیر اجرایی گوگل، ساندر پیچای، خواستهاند که این شرکت همکاریاش را با پنتاگون در پروژه «ماون» قطع کند.
دره سیلیکون و پنتاگون
«ماون» پروژهای ۷۰ میلیون دلاری برای ارتقاء قدرت و ظرفیت هوش مصنوعی برای تشخیص تصاویر ویدئویی است که به نقل از نیویورک تایمز از آن میتوان برای «بهبود دقت هدفگیری پهپادها (هواپیماهای بدون سرنشین)» استفاده کرد.
در متن نامه کارمندان گوگل آمده: «ما معتقدیم که گوگل نباید وارد تجارت جنگ شود.»
آنها نوشتهاند: «این طرح صدمات جبرانناپذیری به نام و برند گوگل میزند، و با مسئولیت اخلاقی و عرفی ما در تضاد است.»
ترس کارمندان گوگل این است که این شرکت همچون جنرال داینامیکس، پالانتیر و ... به یکی از پیمانکاران اصلی وزارت دفاع بدل شود. از نظر آنها، این که شرکتهایی همچون ماکروسافت و آمازون نیز در این پروژهها مشارکت دارند، به هیچ وجه نمیتواند توجیه خوبی برای گوگل باشد.
حدود یک ماه پیش بود که برای اولین بار خبر همکاری گوگل با پنتاگون در پروژه «ماون» برملا شد. گوگل اعلام کرده که همکاریاش در پروژه «ماون» در جهت «اهداف غیر تهاجمی» است. همچنین تصریح کرده که استفاده از تکنولوژی تشخیص تصاویر این شرکت برای اهداف نظامی، نگرانی موجهی است.
اهمیت نامه کارمندان گوگول در این است که میتواند بار دیگر توجه افکار عمومی را به میزان شفافیت، خودآئینی واخلاق کاری، و چگونگی نظارت مدنی بر ابرشرکتهای انفورماتیکی همچون گوگل، فیسبوک و ... جلب کند. در این خصوص ابهامات زیادی وجود دارد، مهمتر از همه اینکه: میان دره سیلیکون (محل، پایگاه و خانه این ابرشرکتها) با حکومت فدرال چه نسبتی وجود دارد؟
این نامه همچنین میتواند به طرح دوباره پرسش نسبت علم و اخلاق کمک کند، و به دانشمندان و مبتکران و طراحان تکنولوژیهای جدید، مسئولیتشان را در قبال پیامدها و استفادههایی که از محصولات و ابداعاتشان میشود، یادآوری کند.
مصنوعی شدن یا ابزاری شدن هوش؟
پل شار، یکی از مقامات سابق پنتاگون و نویسنده کتاب هنوز منتشر نشده «ارتش هیچ» —با موضوع استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت سلاحهای خودکار— معتقد است که با توجه به سابقه گوگل و افزایش قابل توجه درخواست برای استفاده از تکنولوژیهای هوش مصنوعی در ارتش، درگیری درونی در این شرکت اجتنابناپذیر بود.
شار میگوید: «نزد اهالی تکنولوژیهای انفورماتیک، نوعی اخلاق آزادیخواهانه و آنارشیستی و نوعی احتیاط در قبال استفاده از این تکنولوژیها در امور نظامی وجود دارد... و اکنون به ناگهان و به سرعت، هوش مصنوعی دارد از آزمایشگاهها خارج میشود و وارد زندگی واقعی میشود. »
دستکم از نیمه دوم قرن بیستم، با رمانهای آیزاک آسیموف، جک ویلیامسون و اورسون اسکات کارد، بدبینی به هوش مصنوعی— نگرانی از آنکه رباتهای هوشمند کنترل جامعه انسانی را به دست بگیرند— یکی از مضمونهای کلیدی داستانهای علمی-تخیلی بوده است و از طریق این ژانر ادبی در سطحی تودهای وارد آگاهی جمعی شده است. هنوز فیلمها و سریالهای زیادی با این مضمون تولید میشود. آنچه اما امروز از نفس وجود موجود هوشمند مستقل از انسان ترسناکتر به نظر میرسد، ابزاری شدن اشکال مختلف هوش و آگاهی –چه انسانی و چه مصنوعی— در خدمت نظامهای سلطه و جنگ است.
بیشتر بخوانید:
نظرها
نظری وجود ندارد.