پایتخت ۵: داعش سر سفره نوروزی ایرانیها
بازوی فرهنگی سپاه، اینبار از یک سریال پربیینده برای تبلیغ نظامیگری و توجیه حضور نظامی ایران در سوریه استفاده کرد. بحثهایی در شبکههای اجتماعی درگرفته.
با به نمایش درآمدن قسمت هفدهم مجموعه تلویزیونی پایتخت ۵ از شامگاه گذشته تاکنون طرفداران نظامیگری در ایران در شبکههای اجتماعی این بحث را پیش کشیدهاند که اگر سپاه قدس در سوریه دخالت نمیکرد، اکنون «ناموس ایرانی» زیر چکمههای داعش افتاده بود. پایتخت ۵ با بودجه مؤسسه رسانهای اوج، بازوی فرهنگی سپاه پاسداران سر سفره نوروزی ایرانیها آمد.
مجموعه تلویزیونی «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم و با نویسندگی و بازی محسن تنابنده نخستین بار در سال ۱۳۹۰ در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به نمایش درآمد. در این مجموعه تلویزیونی با یک خانواده مازندرانی کاملاً متعارف آشنا میشویم: خانواده نقی معمولی.
نقی معمولی که کشتیگیر بوده در فصل پنجم این مجموعه تلویزیونی با نگهبانی در یک سوپرمارکت گذران میکند. همسر او، هما (ریما رامینفر) که تنها فرد تحصیلکرده خانواده است از ریاست شورای شهر استعفا داده. او دو دختر دوقلو هم دارد: سارا و نیکا. پدر نقی، بابا پنجعلی (علیرضا خمسه) همچنان از اختلال حواس رنج میبرد. ارسطو (احمد مهرانفر) - پسرخاله نقی - یک بوتیک دارد، شوهر فهیمه (نسرین نصرتی) – خواهر نقی – مرده و او و دو فرزندش در خانه برادرشان زندگی میکنند. به تدریج در طول داستان معلوم میشود که رحمت (هومن حاجی عبداللهی) به ازدواج با او بیرغبت نیست. اما بهتاش (بهرام افشاری) – پسر او و خواهرزده نقی - مخالف است. در چنین وضعیتی، این خانواده که اعضای آن همه بدون استثناء دست در جیب هم دارند و به مال هم چشم دوختهاند و از هیچ فرصتی برای کنایه زدن و تحقیر کردن هم و چشمو همچشمی با هم غافل نمیمانند، و در همان حال چارهای هم به زیستن در کنار هم ندارند، تصمیم میگیرند به خرج پسرخاله بوتیکدار نقی برای قاچاق لباس به ترکیه سفر کنند.
پس از آنکه با این تمهیدات، تماشاگر با خانواده«معمولی» آشنا میشود و به سبب بازیهای خوب و دیالوگهای سرزنده با این خانواده کاملاً ارتباط میگیرد تا آن حد که ممکن است حتی خود را یکی از آنها بپندارد، کارگردان، خانواده «معمولی» را در یک داستان کاملاً باورپذیر سوار بالن میکند که سپس در اثر حادثهای سکاندار بالن را بمیراند و سرانجام باد این خانواده را با خود به سوریه ببرد. از آن پس جنگ و گریز «خانواده معمولی» و یک خانواده متواری و جنگزده سوری با داعش آغاز میشود. صحنه پایانی بخش هفدهم این مجموعه تلویزیونی در یک کارخانه متروکه در چند کیلومتری لاذقیه اتفاق میافتد. سه نفر از داعشیها زنان و دختران خانواده را گرفتهاند و حالا نقی معمولی در تلاش است که کاری برای ناموس و زن و بچهاش بکند.
حمید رسایی، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و مدیر مسئول هفتهنامه ۹ دی در پیامی در توئیتر یادآوری کرده که ایرانیها سفره نوروزیشان را مدیون مدافعان حرماند:
خبرگزاری صدا و سیما با انتشار پیامی در توئیتر، نقی معمولی را به محسن حججی، پاسداری که در دیرالزور اسیر شد و داعش سر او را برید ربط داده است:
طرفداران دخالت نظامی ایران در سوریه در مجموعهای از توییتها بیش از همه بر همین مفهوم «ناموس» تکیه کردهاند: اگر مدافعان حرم نبودند اکنون سارا و نیکا زیر چکمه داعشیها افتاده بودند.
کاربری هم بخشی از دیالوگ نقی معمولی درباره «ناموس» را به گفتههای بابک نوری، یکی از کشتهشدگان ایرانی در جنگ سوریه پیوند زده:
مخالفان حضور نظامی ایران در سوریه به بمبارانهای غوطه شرقی و به ویژه به بمباران شهر دوما که بعد از ظهر روز گذشته همزمان با پخش مجموعه تلویزیونی پایتخت اتفاق افتاد اشاره کردهاند: سارا و نیکا همه جا هستند. از سارا و نیکای سوری در دوما چرا غافل ماندهایم؟
مجموعه تلویزیونی پایتخت را سازمان رسانهای اوج تهیه کرده. این سازمان که از آن به عنوان بازوی فرهنگی سپاه یاد میشود، در سال ۱۳۹۰ در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد که بحث «سینمای فاخر» مطرح بود پدید آمد. منابع مالی این سازمان که ریاست آن را شخصی به نام احسان محمد حسنی (حدودا ۳۰ ساله) به عهده دارد مشخص نیست.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با عوامل سریال پایتخت به سیروس مقدم کارگردان این مجموعه گفته بود:«"پایتخت" خیلی خوب بود. یک فیلم ایرانی کامل و درست.»
به دلیل تأیید خامنهای، دست سازندگان فیلم هم در نمایش صحنههایی که معمولاً در سایر سریالهای ایرانی سراغ نداریم باز بود، تا آن حد که برخی از تماشاگران کارگردان این مجموعه را متهم کرده بودند که برای رونق گردشگری در ترکیه تبلیغ میکند. عوامل این مجموعه اما از تماشاگران خواسته بودند تا پایان سریال منتظر بمانند بعد قضاوت کنند. کاربری، قضاوت عموم مردم را به این شکل بیان کرده:
میتوان تصور کرد که از هماکنون سپاه خود را برای خروج آمریکا از برجام آماده کرده است. نارضایتی عمومی در ایران به دلیل تبعیضهای اجتماعی و خشکسالی، به ویژه در شهرستانها ادامه دارد. نخستین بار محمد علی پورمختار، نماینده مجلس پیشنهاد داده بود که یک نظامی رئیس جمهور ایران شود. امروز، یکشنبه ۱۹ فروردین، حسین اللهکرم، سرکرده حزبالله هم در گفتوگو با رسانههای داخلی گفته است که یک نظامی میبایست بر جایگاه ریاست جمهوری تکیه بدهد:
«چون ایران ناگزیر به انجام وظایف منطقه ایاش است، در غیر این صورت تجزیه خواهد شد، مردم به این نتیجه رسیدند باید فردی استراتژیک را انتخاب کنند که فردی استراتژیک با سابقه نظامیگری برای قرار گرفتن در جایگاه ریاست جمهوری شایستهتر است.»
به این ترتیب میتوان تصور کرد که پایتخت ۵ ممکن است علاوه بر یادآوری حفظ ناموس وظیفه دیگری هم داشته باشد: تلقین این معنا که برای حفظ ناموس (یکپارچگی خانواده ایرانی) به یک رئیس جمهور نظامی نیاز داریم، وگرنه ایران سوریه میشود و امثال سارا و نیکا زیر چکمه داعش میافتند.
بیشتر بخوانید:
نظرها
بابکان
ببخشید اصلاح میکنم. این را نشان دهید : به امام که گفتند با رفتارهای شما اسلام در خطر است گفت حفظ اسلام واجب است ولی حفظ حکومت اوجب واجبات است ! ایران و ایرانی چه جایی دارد ؟! اینها برای حفظ حکومتشان از هیچ رفتار و کاری پرهیز نمیکنند. هیچ هم نداشتند و ندارند که بدهند آنچه از مردم است را برای خودشان میخواهند . هیچ چیزی برایشان مهم نیست جز حفظ حکومت شان
بهزاد
من کاری به بازی و سوء استفاده تبلیغاتی مدافعان و مبلغان رفتار و سیاست نظامی ایران در کشور و منطقه ندارم ، از جهتی به غیر از موسسه اوج سالهاست که شرکتهای وابسته به سپاه و سپاهیان ، فیلم و سریال و ... می سازند ، اساسا خود صداوسیما بازوی تبلیغاتی سپاه هم هست . اعتراض من این هست که سریال قرار است طنز باشد ، پس چرا یکباره آنچنان که دیدیم وضعیت جدی و دراماتیکی در سریال باید پیش بیاید ، در قسمتهای قبلی مثلا در اوج ترس از افتادن و مردن اعضای خانواده در دریا به فاتحه خواندن بابا پنجعلی که در سبد بالون مانده بود کلی میشد خندید ،اما شب قبل به یک باره دلهره و اضطراب و ... این صحنه ها می توانست مال یک فیلم سینمائی با موضوع مدافعان حرم و ... و در راستای امیال هواداران این سیاستها باشد نه در یک سریال طنز. در ادامه هم لابد اوج جنگجوئی و دلاوری و ... را مثل فیلمهای دفاع مقدس ، از بازیگران این سریال طنز خواهیم دید .بدبختی این هست که مطمئنا عده ای که هیچ سنخیتی با نظام و سیاستهایش ندارند ، باز هم به واسطه قهرمان سازی از ایران و ایرانی سخت طرفدار این سکانسها خواهند شد و این را سپاهیان و اوج از همه بهتر می دانند.در ضمن لهجه شخصیتهای عرب فیلم خوزستانی و گاهی عراقی هست و ربطی به لهجه سوری ندارد .