پیامدهای حمله موشکی آمریکا و متحدانش به سوریه چیست؟
واکنش آمریکا و متحدانش به حمله شیمیایی دوما، به گونهای طراحی شده بود که قواعد بازی در سوریه برهم نخورد. نه آرایش نیروها در میدان و نه معادلات جنگ، هیچ کدام تغییر نکرده است. در مقابل، این حمله فرصتی ویژه برای اسد بود تا چهره و موقعیت نمادین خویش را ترمیم کند. حمله به زیرساختهای سوریه در هر سطح و مقیاسی، در عین حال، به معنای افزایش هزینه بازسازی سوریه است.
واکنش آمریکا و متحدانش به حمله شیمیایی دوما، به گونهای طراحی شده بود که قواعد بازی در سوریه برهم نخورد. نه آرایش نیروها در میدان و نه معادلات جنگ، هیچ کدام تغییر نکرده است. در مقابل، این حمله فرصتی ویژه برای اسد بود تا چهره و موقعیت نمادین خویش را ترمیم کند. حمله به زیرساختهای سوریه در هر سطح و مقیاسی، در عین حال، به معنای افزایش هزینه بازسازی سوریه است.
ابعاد حمله آمریکا و متحدانش به سوریه کوچکتر از آن بود که انتظار میرفت، و حالا یک بار دیگر واقعیت جنگ در سیاهچاله تبلیغات بلعیده شده است. از یک سو، وزارت دفاع سوریه اعلام کرده که پدافند هوایی سوریه ۷۱ موشک از ۱۰۳ موشک شلیک شده را ساقط کرده، اما در سوی دیگر، وزارت دفاع آمریکا مدعی است از ۱۰۵ موشک شلیک شده هیچ کدام رهگیری و سرنگون نشده است. تبلیغات گسترده طرفین در مورد ماهیت حمله دوما و عامل آن نیز هنوز ادامه دارد.
واقعیت آن است که بیش از صد موشک کروز از جانب آمریکا، فرانسه و بریتانیا، به سوی چندین تأسیسات نظامی و تحقیقاتی رژیم سوریه پرتاب شد، بدون آنکه شورای امنیت مجوزی صادر کرده باشد و قبل از آنکه پای بازرسان سازمان منع سلاحهای شیمیایی به دوما برسد.
ترامپ، آوریل سال گذشته، در واکنش به حمله شیمیایی رژیم اسد به خان شیخون، دستور شلیک ۵۹ موشک توماهاوک را به سمت فرودگاه نظامی شعیرات، در جنوب شرقی حمص صادر کرد. تعداد موشکهای پرتاب شده در حمله اخیر تقریباً دو برابر بوده است. کسی متعجب نخواهد شد اگر بشنود، در همین بازه زمانی، تعداد پناهندگان سوری که به آنها اجازه ورود به خاک آمریکا داده شده، به شکل معناداری کاهش یافته است. آمریکای تحت رهبری ترامپ تنها به ۱۱ سوری در سال ۲۰۱۸ پناهندگی داده است.
صدور دستور حمله پیش از به اتمام رسیدن تحقیقات، یکی دیگر از موضوعات مورد مناقشه عملیات موشکی آمریکا و متحدانش است. هرچند، حکومت فرانسه، گزارشی محرمانه مبنی بر شیمیایی بودن حمله دوما را منتشر کرده که در آن حکومت سوریه یگانه مسئول حمله برشمرده شده است.
اسد: فرصتی برای بازسازی چهره سیاسی
آمریکاییها میگویند که «قلب برنامه شیمیایی» رژیم اسد را هدف قرار داده و آن را «فلج» کردهاند. این اولین بار نیست که آنها چنین ادعایی میکنند. در سال ۲۰۱۴، جان کری، وزیر وقت امور خارجه آمریکا، در یک مصاحبه تلویزیونی ادعا کرده بود: «ما ۱۰۰ درصد سلاحهای شیمیایی سوریه را خارج کردهایم.»
حمله آمریکا و متحدانش، اگرچه محدودتر و کوچکتر از آن بود که تصور میشد، موج ناخرسندی کم و بیش گستردهای ایجاد کرده که دامنه آن صرفاً محدود به متحدان رژیم نیست.
برخی از نمایندگان پارلمان بریتانیا و کنگره آمریکا، تصمیم رهبران کشورهایشان مبنی بر حمله موشکی به سوریه را غیرقانونی خواندهاند. تیم کین، سناتور دموکرات آمریکایی، ساعتی پس از آغاز حمله در پیامی توییتری، صدور فرمان عملیات از جانب ترامپ، بدون اخذ تأیید کنگره را «غیرقانونی» خواند و نوشت: «امروز سوریه هدف قرار گرفته؛ اما چه تضمینی وجود دارد که او در آینده ایران یا کره شمالی را بمباران نکند؟»
برنی سندرز، سناتور ایالت ورمونت و از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در رقابتهای درونی حزب دمکرات، نیز ضمن غیرقانونی خواندن اقدام ترامپ، طی بیانهای اعلام کرد: «بعد از ۱۷ سال جنگ در افغانستان و ۱۵سال در عراق، ما نیاز به یک استراتژی سیاسی داریم که صلح و ثبات برای منطقه به ارمغان بیاورد، و نه دخالت نظامی بیشتر آمریکا.»
انتقاد و عدم استقبال از عملیات آمریکا و متحدانش، قبل از هر چیز تأثیر معکوس حمله موشکی را بر افکار عمومی نشان میدهد. از این بابت، اقدام اخیر آمریکا، بریتانیا و فرانسه، بیشتر زمینه احتماعی لازم را برای اسد ایجاد کرده تا چهره و موقعیت نمادین خویش را ترمیم کند.
پس از انجام این عملیات، شر بزرگ قدرتهای جهانی بر شر محلی، یعنی حاکم مستبد سوریه سایه افکنده و جنایات او را تحت الشعاع قرار داده. جلاد سوریه، بدین ترتیب، فرصت یافته تا نقش و سیمای قربانیای را به خود بگیرد که به رغم تمام دستاندازیها با ارادهای پولادین در جهت ثبات سوریه گام برمیدارد.
اوباما: «خط قرمزی» که برجا گذاشت
دولت ترامپ مدتهاست با این انتقاد روبهرو است که استراتژی روشن و بلندمدتی در قبال خاورمیانه و جنگ سوریه ندارد.
همین دو هفته پیش پیش ترامپ در سخنانی در اوهایو گفته بود که قصد دارد به زودی سربازهای آمریکا را از خاک سوریه خارج کند؛ اکنون اما او همراه با متحدانش بیش از صد موشک به تأسیسات نظامی سوریه شلیک کرده است.
در زمان کارزار انتخاباتی، ترامپ به شکلی مبهم از ایجاد «مناطق امن» برای غیرنظامیان سوریه سخن گفته بود، و البته ضمن هشدار در مورد آنکه سیاستهای خارجی هیلاری کلینتون به جنگ «جهانی سوم منجر» منجر میشود، تصریح کرده بود: «تمرکز آمریکا باید بر داعش باشد و نه سوریه»؛ به عبارت دیگر نه متوجه سرنوشت سوریه، بلکه در چارچوب همان سیاست آشنا و قدیمی «جنگ علیه ترور».
آنچه مشخص است رئیسجمهور آمریکا شخصاً چندان علاقهای به ماندن یا مداخله تعیینکننده در سوریه ندارد و تصمیمات در کاخ سفید، به شکلی روزمره و غالباً دراماتیک گرفته میشود.
فقدان استراتژی مشخص اما باعث شده دولت ترامپ در عمل همان سیاستی را در خاورمیانه ادامه بدهد که دولت اوباما در پیش گرفته بود. در دولت اوباما بود که «حمله شیمیایی» به عنوان «خط قرمز» ایالات متحده تعیین و تثبیت شد و پس از ورود ترامپ به کاخ سفید، این «خط قرمز» ذرهای جابهجا نشده است؛ با این حال، شیوه عمل دو رئیسجمهور با هم فرق میکند.
پس از حمله شیمیایی غوطه در اوت ۲۰۱۳، که به مرگ بیش از هزار غیرنظامی منجر شد، ترامپ در توئیتی انتقادآمیز نسبت به دولت اوباما نوشت: «چرا زمان حملهمان به سوریه را مدام مخابره میکنیم. چرا نمیتوانیم دهانمان را بسته نگه داریم، و وقت حمله—اگر اصلاً حمله کردیم— آنها را غافلگیر کنیم؟»
این هفته، اما نوبت به خود ترامپ که رسید، همان کاری را انجام داد که از انتقاد کرده بود، و با هیاهوی بسیار در توئیتر نوشت: «روسیه آماده باش، چون موشکهای زیبا، جدید و هوشمند ما دارند میآیند.»
ترامپ: احترام به قواعد بازی
شکی وجود ندارد که رئیسجمهور آمریکا دوست دارد اقدماتش غیرقابلپیشنی، نامنتظره، و غافلگیرکننده باشد، مشکل اما آنجاست که او بیش از اندازه خودنما و پرسروصداست.
سروصدای توئیتری ترامپ پیش از انجام حمله، این ذهنیت را ایجاد کرده بود که واکنش آمریکا وسیع و قاطع خواهد بود، در عمل اما اهداف به گونهای انتخاب شده بود که تلفات غیرنظامی یا «خارجی» نداشته باشد. خود عملیات نیز با روسیه هماهنگ شده بود.
پوتین مهاجمان را «متجاوز» و خامنهای آنها را «جنایتکار» خوانده و سفیر روسیه در آمریکا گفته است: «حرکات اینچنینی بدون عواقب نخواهد بود.» اما جز رجزخوانی لفظی بعید است که عملیات موشکی آمریکا، بریتانیا و فرانسه، واکنشی را از جانب روسیه و ایران برانگیزد.
در یک کلام، واکنش آمریکا و متحدانش به حمله شیمیایی دوما، به گونهای طراحی شده بود که قواعد بازی در سوریه برهم نخورد. نه آرایش نیروها در میدان و نه معادلات جنگ هیچ کدام تغییر نکرده است. با این حال، اثر حملات این چنینی را بر بیثباتی برخی از جبهههای درگیری نمیتوان انکار کرد. حمله به زیرساختهای سوریه در هر سطح و مقیاسی، در عین حال، به معنای افزایش هزینه بازسازی است.
در حالی که داعش عملاً از روی نقشه جنگ سوریه محو شده، افق صلح هنوز در آسمان سوریه پدیدار نشده است. قطعاً حمله آمریکا نه جلوی تداوم جنایت جنگی رژیم اسد را خواهد گرفت و نه فرایند صلح را تسریع خواهد کرد.
نظرها
نظری وجود ندارد.