ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

جنجال بر سر تقسیم شهرستان کازرون در استان فارس

گروهی از اهالی کازرون به طرح تقسیم این شهر به دو شهرستان مجزا معترض‌اند. بحث بر سر برخی منابع طبیعی و آثاری‌ست که معترضان آن را به عنوان «هویت» شهرشان درک کرده‌اند.

اعتراض‌ها در شهر کازرون به طرح تقسیم این شهرستان به دو شهرستان مجزا بالا گرفته است.دوشنبه و سه‌شنبه ۲۷ و ۲۸ فروردین برای چندمین بار در طی دو ماه گذشته مردم در شهرستان کازرون تجمعی اعتراضی برگزار کردند. نکته متفاوت تجمع ۲۷ فروردین اما حضور امام جمعه شهرستان کازرون به همراه روحانیون این شهر در این تجمع بود. هم‌زمان با تجمع ۲۷ فروردین بازار کازرون تعطیل شد و معترضان با گردهمایی در میدان مرکزی این شهر، خواستار جلوگیری از تقسیم کازرون شدند. رسانه‌های محلی تعداد معترضان در این گردهمایی را بالغ بر پنج هزار نفر اعلام کرده‌اند. خطاب بیشتر شعارها حسین رضازاده، نماینده شهرستان کازرون در مجلس شورای اسلامی بود. از این نماینده به عنوان طراح تقسیم کازرون نام برده می‌شود.

اعتراض مردم کازرون به طرح تقسیم این شهرستان

طرح تقسیم کازرون چگونه است؟

منتقدان می‌گویند حسین رضازاده، نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی از دو سال قبل تاکنون طرح تقسیم شهرستان کازرون را دنبال می‌کند. بر اساس این طرح قرار است بخش‌های «قائمیه» و «کوهمره نودان» که یکی از آنها زادگاه این نماینده مجلس است، از کازرون جدا شود و با نام «شهرستان کوه چنار» در تقسیمات کشوری به شهرستان جداگانه‌ای تبدیل شود. این طرح در دفتر تقسیمات کشوری به تصویب رسیده و هم‌اکنون در هیأت دولت منتظر تصویب نهایی است.

مردم کازرون می‌گویند هویت شهر کازرون دهستان شاپور، امامزاده سیدحسین و جنگل‌های دشت برم است و نباید در تقسیمات غیر کارشناسی این هویت از دست برود. در مقابل ساکنان چنارشاهیجان نیز با بیان این  استدلال که «از نبود امکانات و مراکز اداری در محدوده شهرمان رنج می‌بریم و با قرار دادن شهر قائمیه به عنوان مرکز شهرستان موجبات پیشرفت‌های عمرانی فراهم می‌شود، اشتغال با ایجاد ادارات شهر رونق می‌گیرد و از تصادفات جاده‌ای در رفت آمد به مرکز شهرستان فعلی کاسته می‌شود» خواستار جدایی از شهرستان کنونی کازرون هستند. در طرف دیگر این کشمکش‌ها بخش کوهمره نودان قرار دارد. ساکنان این بخش با دفاع از طرح تقسیم اما معتقدند رویه کنونی اشتباه است و مسئولان قائمیه تنها به فکر پیشرفت خودشان هستند. یک از معتمدان بخش کوهمره نودان به یک وبسایت محلی گفته است:

«برخی می‌خواهند با اسم و رسم کوهمره‌نودان پیشرفت کنند در حالی که حاضر نیستند ادارت و مراکز خدماتی و تقسیم مدیران در محدوده مشترک هر دو بخش شکل گیرد و تمامیت‌خواه هستند.»

حسین رضازاده نماینده شهرستان کازرون کیست؟

حسین رضا‌زاده

حسین رضازاده، نماینده‌ی دوره‌ دهم مجلس شورای اسلامی از حوزه‌ انتخابیه‌ کازرون در استان فارس است. او که به عنوان نامزد مستقل در انتخابات شهرستان کازرون رأی آورد، متولد ۳۰ شهریور  ۱۳۴۷ در شهر قائمیه بخش چنارشاهیجان از توابع شهرستان کازرون است.

او یک برادر خود را در جنگ هشت ساله با عراق از دست داده و جز خانواده شهدا محسوب می‌شود. خود رضازاده نیز کمتر از یک سال سابقه حضور در این جنگ را دارد. او کار دولتی خود را به عنوان کارمند رسمی اداره مخابرات استان فارس در اداره مخابرات شهرستان کازرون آغاز می‌کند و پس از ازدواج در سال ۱۳۷۱ که حاصل آن دو فرزند پسر و یک دختر است، در دانشکده حقوق و علوم قضائی تهران پذیرفته و بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی در سطح کارشناسی و یک سال کارآموزی قضائی در سال ۱۳۷۷ به عنوان قاضی تحقیق در دادگستری استان کهگیلویه و بویر احمد مشغول به کار می‌شود.

در سال ۱۳۸۸ او به سمت رئیس شعبه سوم دادگاه تجدید نظر و کیفری استان کهگیلویه و بویر احمد منصوب شد و تا پیش از راهیابی به مجلس در همین سمت مشغول به کار بود.

نام او پیش‌تر یک‌بار در جریان سلفی نمایندگان با فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سفرش به ایران سر زبان‌ها افتاده بود. شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی شهرستان کازرون با انتشار نامه‌ای سرگشاده به حسین رضازاده که دوربین به دست در تصاویر دیده شده بود، از او خواست «بدون فوت وقت از مردم این شهرستان عذرخواهی کند.» حسین رضازاده عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس و همچنین نایب‌رئیس کمیسیون معلولان است. حسین رضازاده از اسفند سال ۹۶ به عنوان رئیس مجمع نمایندگان استان فارس انتخاب شده است.

در جریان اعتراض اخیر به طرح این نماینده برای تقسیم کازرون انتقادها از او تا آنجا پیش رفته که اهالی کازرون در نامه‌ای به رئیس مجلس شورای اسلامی از علی لاریجانی خواستند به صورت نیابتی نمایندگی کازرون در مجلس را بپذیرد.

تجمع اعتراضی در کازرون

تجمع اعتراضی امروز نیز همچون روز گذشته در مقابل فرمانداری کازرون برقرار بود. اعلام شده که چهارشنبه ۲۹ فروردین معاون سیاسی استانداری فارس برای معترضان سخنرانی خواهد کرد.

فیلمی از تجمع ۲۸ فروردین کازرون:

— پناه گودنشینان (@PanahGodneshin) April 17, 2018

روز گذشته هم‌زمان با برگزاری تجمع در میدان مرکزی کازرون، محمد خرسند، امام جمعه کازرون و ابراهیم استوار میمندی سرپرست فرمانداری این شهرستان در بین معترضان حضور داشتند. آن‌ها در سخنانی جداگانه به معترضان اطمینان دادند که پیگیری‌های لازم را انجام خواهند داد.

ابراهیم استوار میمندی، سرپرست فرمانداری کازرون خطاب به معترضان گفته است از طریق استاندار فارس نارضایتی ساکنان کازرون از طرح تفکیک شهرشان را به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری اسلامی منتقل کرده است. او همچنین به معترضان اطمینان داده که دولت کار کارشناسی برای بررسی طرح تفکیک کازرون را در دستور کار قرار داده، چنانکه در نهایت رضایت عمومی جامعه تأمین شود.

حجت‌الاسلام محمد خرسند، امام جمعه کازرون هم در این تجمع اعلام کرد  پنج‌شنبه هفته جاری با علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی دیدار خواهد داشت و به صورت مستقیم خواسته‌ اهالی شهرستان را به او منتقل خواهد کرد. امام جمعه کازرون همچنین به معترضان حاضر در مقابل فرمانداری اطمینان داد در صورت عدم اعمال خواسته‌ مردم و تصویب طرح تقسیم کازرون، خودش نیز  با معترضان هم‌قدم خواهد شد.

فیلمی از تجمع ۲۷ فروردین کازرون:

— Tavaana توانا (@Tavaana) April 16, 2018

یحیی هاشمی، مدیرکل سیاسی استانداری فارس نیز در جمع معترضان به طرح تقسیم کازرون در مقابل فرمانداری گفته است که از طرف استاندار ماموریت یافته در بین معترضان حضور یابد و شهادت دهد که استاندار فارس شخصاً موضوع را پیگیری می‌کند و مسئولان کشور را هم در جریان قرار داده است.

۲۷ فروردین- تجمع مردم کازرون

سعید جلالی، سرپرست تقسیمات کشوری وزارت کشور، هفته گذشته به شهرستان کازرون سفر کرده و در این سفر گفته است: «صدای معترضان و مطالبات مردم را در این سفر شنیده‌ایم و امیدواریم که کاری انجام شود که با حفظ هویت تاریخی و فرهنگی شهرستان کازرون، توسعه همه جانبه این شهرستان را به دنبال داشته باشد.»

در استان فارس اعتراض به تقسیمات جدید کشوری سابقه دارد. خبر شهرستان شدن بخش گراش در بهمن ۱۳۸۸ باعث بروز ناآرامی‌هایی در شهرستان لار شد. فاصله میان این دو بخش بسیار کم است و برخی از اهالی لار به شهرستان شدن و جدایی گراش اعتراض داشتند. لامرد و خنج نیز بخشی از شهرستان لار بودند که لامرد از آن جدا شد. چند سال پیش از آن نیز خنج از شهرتان لارستان مستقل شد.

سه‌شنبه ۲۱ فروردین نیز صدها تن از مردم کازرون در اعتراض به طرح تجدید تقسیمات کشوری مقابل فرمانداری کازرون تجمع کرده بودند. این تجمع همزمان بود با ورود کارشناسان وزارت کشور به فرمانداری کازرون و بررسی طرخ تفکیک مناطقی از کازرون بود.

در جلسه ۲۱ فروردین که طبق وعده استاندار فارس به معترضان جهت بازبینی طرح برگزار شد به خبرنگاران اجازه ورود داده نشد. به گفته معترضان نماینده وزارت کشور در پایان جلسه تاکید کرده بود هنوز طرح نهایی وجود ندارد و قرار است با در نظر گرفتن خواست‌های معترضان طرح تازه‌ای تهیه شود.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • iraj

    تا زمانی یک تجدید نظر اساسی در مفهوم توزیع عدالت نشود همین مشکلات است. بزرگترنی خیانت به تمامیت راضی و انسجام ملی وقتی شد که سواحل خلیج فارس از استان فارس جدا شد. افکرا قوم رگایا الان به جان همه افتاده است. هرکسی مدتی در استان فارس زندگی رکده می داند دستان خائن و ضد ایارنی، سعی کردن میان مردمان فارسی زبان جنوب جدایی به اندازند. تغییرات مهاجرت قومی به شدت بر علیه مردمان فارسی زبان ایران بوده است.

  • وحید

    از همون زمان که مناطق لُر نشین رو با نیت تضعیف لُرها داخل خاک استان فارس گذاشتن، باید فکر همه جا رو می کردن. تا لارستان خاک مناطق لرستانات بود که به سرقت رفت به نیت هویت زدایی

  • مهدی

    کوچک کردن جغرافیای یک شهر هیچ ربطی به ارتقای آن شهر نداره. مثلا آیا افانستان و ... که از ایران جدا شد باعث شد ایران پیشرفت کنه؟؟

  • آزادی بیان

    مردم لر شماها اصیل ترین ایرانی پارسی ها هستید. اجداد شما 2500 سال خویش خود را پارسی و تبار آریایی می نامیدند. به بنید چگونه لر و بخیتاری را از اصل خود دور کردند که می یگود لرها جدا کردند و در استان فارس قررا دادند!! این استان فارس باقیمانده پراس بزرگ است که از شرق کرمان تا خوزستان بود و سپس با تصرف ماد توسط کوروش پارسی (استان فارس شما شاه نای لر و بخیتیاری کشور پراس و ماد شد و به تکررا تاریخ کمله ماد برافتاد پارس ماند. ) همان پارس کهن بود که اجداد شما امپرتور ی هخامنشی بوجود اوردند . رادیوزمانه رسالت آزادی بیان این است این کامنت را منتشر کنی.

  • آزادی بیان

    لر و بخیتاری در هویت پارسی خودشان به عمق تاریخ چند هزراله می رساند، تمامی وساحل شمالی خلیج فارس، متعلق به پارسیان اصیل از جمله لر و بختیاری است.

  • سعدون بهرامیان

    بهترین تقسیمات کشوری زمان بوجود می آید که در ایران نظامی دمکراتیک و مردمی و بر اساسمنافع ملی و با در نظر گرفتن هویت مناطق انجام گیرد ،برای سرزمین کثیرالمله مثل ایران تقسیمات باید با رعایت زبا و هویت مناطق اتنیکی باشد وسیستم فدرال بهترین گزینه در حال حاضر میباشد

  • عبدالعلی دشتی

    جنوب ایران که سرزمین ملت های لر و بخیتاری و عرب ها بوده و تا زمان سلطه قوم پارس هخامنشینی مستقل بودند تحت عنوان عیلام، اما بارها این مردم علیه استعمار مرکز قیام کردند و بارها حکومتهای مستقل تشکیل دادند بعد از اسلام، و هربار سرکوب شدند! براستی چرا اینها یااین قدر دم دمکراسی میزنند و می گویند ما عرب و لرها را دوست داریم یک بار رفراندوم محلی نمی گذارندتا نظر مردم جنوب را به پرسند آیا میخواهند جزئی ایران باشند یا مستقل شوند؟! چرا تن به دمکراسی نمی دهند مانند اسکاتلند یا کبک کانادا؟! طی صد سال اخیر بدترین استعمار را شده است. صدای مظلومیت این مردم همیشه دولت های مرکزی تهران سرکوب شده است و نمونه اش تظاهرات مسالمت امیز مردم اهواز بود با سرکوب روبور شد. دیدمی بقیه فارس ها کمترین حمایت از اعتراضات عرب و لر کردند، تا ماهیتشان رسوا شد! کل دعوا آنها بر سر این است چه کدامشان سهم بیشتری از غارت نفت و گاز جنوب بهره برند! منابع ثروتهای معدنی مثل نفت و گاز می برند و در مراکز و از طریق ساخت ابنیه رفاهی و کارخانه و و رانت و دزدی غارت می کنند و به خارج می برند برای خود و آقازاده هایشان! ملتهای حنتوب ایران یعنی لر و عرب عمدتا کارگری در شرایط سخت و مزد ناچیز گیرشان فقط ثروتی الست که متعلق بدانها است. محیط زیست سرزمینهای شان تخریب و آلوده شده و آب به تاراج رفته است.

  • عبدالعلی دشتی

    فدرالیسم حداقل هایی را شاید فراهم کند، اما هرگز حق تعیین سرنوشتمان را نمی توانر با التماس گرفت. بایست قیام کرد، چرا که حق گرفتنی است. هیچ حکومت اشغالگری حق تعیین سرنوشت به ملتهای تحت ستم نخواهد داد. رسانه های پرمخاطب فارسی زبان، به ندرت صدای مظلومیت ملتهای عرب و لر جنوب را به گوش دیگران می رسانند. همواره طوری وانمود می کنند این بقیه ملتهای ایران حنوب ارث پدری شان است. ما ملت های عرب و لر طی قرون و اعصار این سرزمینها ساکن بوده و حفظ کرده ایم. تغییر بافت جمعیتی و از طرفی با شرایط بدکردن اجبار به مهاجرت بومیان عرب و لر !! دو حکومت دیکتاتوری پهلوی و ولایت فقیه، یکی از دیگری بدتر است در استثمار مردم جنوب و غارت اموال ملی دو ملت لر و عرب. تنها راه اتحاد ملتهای عرب ولر است. پس شکست اسلام شعی و پان ایرانیستی، دوباره فریب جدیدی به نام ایرانشهری اخیرا میخواهند بخورد ملتهای تحت ستم بدهند و دوره ای دیگری را از استثمار رآاغاز کنند با کودتا یا گذار با شعار دمکراسی! یا صداوسیمای سراسر دروغ جمهور ی اسلامی ولایت فقیه نخوریم.

  • آدم یاوری

    در رابطه با تقسیمات کشوری در شهرستان لارستان، چند نکته قابل ذکر است. نخست این که جدا شدن لامرد و تبدیل آن به شهرستان اعمال نظر موسوی لاری که اصالتا اهل منطقه لارمر ( که خود در ادامه به دوشهرستان تبدیل گشت و محلِ تاسیس پالایشگاه پارسیان موجب درگیری میان اهالی و کشته شدن چندین تن شد) است، کاملا آشکار بود. دوم این که تبدیل به شهرستان شدن خنج - که خود دهستان تابع اوز بود- کار مهندسی شده، برای جلوگیری از شهرستان شدن بخش اوز بود. زیرا اوز که در چهل کیلومتری لار قرار داشت و با احتساب دهستان‌های خنج، بیدشهر و ارد بیش از 85 درصد جمعیت سنی داشت، می‌بایست بعنوان یک شهرستان سنی نشینی مستقل در استان فارس به رسمیت شناخته می‌شد. که برای حکومت غیر قابل قبول بود. در نتیجه دهستان خنج (از توابع اوز) را شهرستان کردند. دهستان ارد ARAD * را نیز از اوز جا کردن و با الحاق آن به بخشِ گراش در فاصله 18 کیلومتریِ لار شهرستان گرش را بوجود آوردن. اوز از سال 1329 شمسی یعنی 66 سال پیش تبدیل به بخش شده است و تا زمان تقسیمات مجدد لارستان بعنوان بخشی پیش رفته و تنا مرکز متمرکز سنی نشین فارس شناخته می‌شد. این بخش دارای بیش از ده دبیرستان، چندین دانشگاه (آزاد و نور) و چند بیمارستان، دها دبستان و مهد کودک، بانک‌ها و موسسات دیگر و موزه مردم شناسیِ بسیار معتبر و کتابخانه های مجهز می‌باشد که بیش از 90 درصد آن‌ها بوسیله خود مردم و بویژه خیرینی که عمدتا در امارات و دیگر کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس

  • پدر ژپتو

    اصلا همه حرفهای مردم معترض درست. فقط به من بگویید کدام خائن در نظام شهنشاهی نفوذ کرد تا سواحل خلیج فارس از استان فارس جدا کند؟ خلیج فارس الان یک کیلومتر هم ساحلش در استان فارس نیست؟ چگونه ممکن است خلیج فارس تاریخی جدا زا استان فارس باشد؟!گمثل این می ماند تمامی سواحل خلیج بنگال (بنگلادش و بنگال غربی در هند) را از خلیج بنگال جدا کنند! من مدتها این سوال برایم است چه کسانی این تقسمیات انجام دادند تا استان فارس هیچ ساحل از خلیج فارس نداشته باشد؟ در تمام نقشه های صد پیپش تا چند هزار سال پیش همیشه ایالت پارس/استان فارس ایران از تنگه هرمز تا حدود ماهشهر خوزستان ساحلش بوده! البته من حق ملیتهای لر و عرب بر مابعشان میدانم. اما حق بایست رگرفت.

  • منانشین

    چه برجام باشد و چه نباشد تفاوتی چندانی ندراد برای اکثریت فقیر مردمان ایران. برجام موفق شود، غارت منابع ایران رسمی است و موفق نشود، غارت غیررسمی خواهد شد! / غارت ها ادامه دارد. سکوت معنادار اکثر قریب به اتفاق اقتصاددانها در ابرابر پیشنهاد عدالت توزیعی مشخصا تقسیم رایگان و برابر میان همه ایران از سهام منابع تولید ثروت ملی مانند نفت و گاز نشان میدهد تا چقدر این نظام و حکومت ضد ایرانی است. در حالیکه می گویند، باید مردم تمامیت ارضی و نام خلیج فارس و جزایر سه گانه حمایت کنند، اما ذخایر نفت و گاز ایران از جمله در خلیج فارس به غارت می رود!، در حالیکه با واگذاری سهام مالکیتش به عموم مردم به فوریت و رایگان، همه مردم سهیم شوند در این منابع و اتوماتیک وار اعم فارسی زبان و غیر فارسی زبان، همگی حامی نام و تمامیت ارضی ایران و خیج فارس خواهندشد، چون بر اساس منطق عقل معاش، احساس منافع مشترک ملی می کنند! ملیت خشک و خالی که فایده ندارد! وقت جانبازی و سربازی مردمان فقیر موظف هستند!، ولی وقت توزیع منافع بی نصیب! اگر نظامی از مردم مسئولیت می خواهد، بایست متناسبش حقوقی برای مردمان رعایت کند. متاسفانه، طی این سی سال اخیر چند حرکت از سوی نظام شد که تصور اولیه این بود می خواهد اصلاحات در جهت منافع مردمان ایران بردارد، اما همگی دروغ و کلاهبردرای بود برای غارت و دزدی و فقیرتر کردن بیشتر مردم ایران، از ابلاغیه اصل ۴۴ که موجب غارت منابع تولید ثروت شد به اسم خصوصی سازی، تا هدفمندی یارانه موجب گرانی لجام گسیخته!، و طی این ۴۰ سال همواره کاهش ارزش پول ایران را برای خالی کردن جیب مردمان ایران و جبران کسری بودجه های مصنوعی دولت های نظام ولایی!

  • منانشین

    سالانه یک سوم درامد نفت به سام صندوق توسعه یا ذخیره ارزی غارت می شود! در حالیکه درای ذخایر ارزی است و مازاد درامد ارزی، در داخل کمبود ارز مصنوعی ساختند، و هر سالانه بین ۲۰ تا ۵۰ درصد ارزش پول ایران کاهش میدهند، و به طوریکه افزایش درامد اندک دستمزدبیگران خنثی و بی اثر میکنند تا اکثریت ایرانی همیشه فقیر بمانند، و طبقات فرودست در فقیر در محرومیت بمیرند! مردمان ایران را از حمله خارجی می ترسانند، اما حقیقتا چندتا بار دمشنان خارجی بایست حمله می کردند این همه خسارات وارد و غارت و تجاوز کنند؟! مردمان ایران هر روزه مورد حمله و غار ت و تعرض هستند از سوی این نظام-حکومت ولایی و سیستم فاسد و ناکارامد و هزینه ساز و عوامل دزد حاکمیتی اش.!

  • ابهنام

    خطاب به دوستانی که مینویسن ار و بختیاری بگم که بختیاری ها جزو لر هستند و از اتفاق لر بزرگ محسوب میشن اینقدر با نیت بین لرها تفرقه نندازین. از لکستان تا خرم آباد و تا بختیاری و کهگیلویه و لرهای جنوب و لرهای استان فارس همه پشت هم و از خون هم هستیم. این روند تضعیف لر و حل کردنشون در فارسها و تفرقه انداختن بین اونها که تو بختیاری ای تو لکی و تو لری دیدید که نتیجه نداد و روزبه روز لرها به هم نزدیک تر دارن میشن به امید اینکه همه لرها به حق خودشون از کشور برسن

  • الزامی

    فقط یادم هست با یک بخیتاری مدتی کامنتی در وبلاگش مراوده داشتم.شعری از محمد قهرمان به لهجه تربتی برایش فرستادم، اما نگفتم مال کی و به چه ز بانی است! طرف برگشت گفت چه شعر لری زیبایی! به جان عزیزم سوگند حقیقت میگویم! وقتی گفتم مال محمد قهرمان و به لهجه تربتی خراسانی فارسی است تعحجب کرد! بیرانوند نویسنده بخیتاری که تعصب خاصی دارد که به ز بان بختیاری تدوین کند، سعی کرده اثبات کنم با توجه افعال پارسی / ایرانی باستان کتیبه های هخامنشی، که بخیتاری همان ریشه گرفته از پارسی باستان است. / او تاکید می کند لهجه فارسی دری از لهجه پراسی خراسانی است که زیرمجموعه پارسی بخیتاری است. پارسی بختیاری نزدیک تریک گوش به پارسی باستان است و آن را ابرگویشبخیتاری از زبان کهن پراسی ایرانی می نامد! داریوش می گوید من شاه پارس و ماد، پسر پارسی، آریایی پسر آریایی! این بدبختی ایرانی ها است که اصیل ترین ایرانی و پراسی خودش ایرانی و پراسی نمیداند!! این بوی پول نفت هر کسی را دیوانه میکند! اینها همه نتیجه حکومت انیارنی وضد ایارنی جمهوری اسلامی است. مشتی *** اجنبی پرست و نوکر فلسطینی تروریست ! البته اگه بخیترای ها بخواهند مستقل شوند کشور بختیار ی تکشیل دهند این حق دارند بجنگند و مستقل شوند/ این حقی است هر که ملتی میتواند بختش به آزماید.

  • مشتی ***

    من پیشنهاد می کنم، عزیزان لر و بختیاری استقلال، به روش مدرن و صادقانه بیاند باری تاسیس کشور لرستا یا بهیترای مباره کنند. این پان باریی و جعل بازی که جریان پان ترک و پان کرد راه انداختند نکنند. بخدا ابروزی دراد. اصلا لازم نیست شما برای خودت تاریخ و زبان و قومیت جدا بتراشی! یا بایی بدون سند و مدرک عیلام مطلوب به مصادره کنی! بخدا انگلیسی زبان های نیوانگلند هم علیه سرزمین مادری شان این کار نکردند. آنها گفتند: انگلیسی ها ما را استثمار میکنند ما مالیات نمی دهیم! پرچم استقلال بلند کرد و پیروز شدند. هیچ انگلیسی زبان اصیل امریکایی اشتراکات زبانی و تباری اش با برییتانی ها انکار نمی کند. شما عزیزان لر و بختیاری هم می توانید با عرب و بدون عرب خوزستان و جنوب، کشورتان داشته باشید و دیگر اجازه ندهید نفت و آبتان بقیه ایران بگیرند!! اسلحه به دست بگیرید و مردانه همچو اجداد غیورتان عیله دولت مرکزی قیام کیند. بجنگید و به امید پیروز شوید و از ایارن جدا شوید. بخدا برای امثالهم فرقی ندارد/ چرا؟ چون ایران همچو جسدی شده/ مشتی کفتار اجنبی ایرانی نما دارند غارت می کنند. چه بهرتا این نفت خرج مردم منطقه شود تا غارت شود توسط اینها!

  • مارکوس

    باز هم تاکید می کنم: این اشتباهات خیلی بدی که استقلال طلبان می کنند و خیلی هم باب شده را انجام ندهید! 1- اصلا دست به جعل و دروغ اقدام نکیند. چون دیگر نمی شود با این سبک پان بازی و قوم گرایی کشور درست کرد. این دخالت های بی جا در فرهنگ و زبان و تاریخ کشورهای باستانی مثل ایران، موجب تخریب شدید عواطف انسانی می شود و گاه تا نسل ها میان مردمان تنفر ایجاد میکند، وقت و انرژی عظیمی از مردمان دانشمند و پژوهشگر می گیرد تا دروغها و جعلیات شما را پاسخ دهند! واقعا چر بایست یک سایت بزرگی مثل آذرگشسب درست کنند که کلی کسانی که طرفدار ایران بزرگ و یکپارچگی اش هستند بیاند جواب شما رابدهند؟! چنیدن دهه وقت مردم تلف کردید! آخر سر رسوا می شوید! این وقت و هزینه بیهوده از خود و دیگران اتلاف می کنید! 2- من توصیه می کینم روش مدرن جدایی طلبی و استقلال خواهی بکار برید. مثل مردمان متمدن دلایل منطقی جدایی خواهی و استقلال خواستنتان بگویید. من مثلا چند مورد پیشنهاد می کنم: بیاید بگویید: نفت و آب و سواحل کشور ادعایی لرستان بزرگ شما، متعلق به مردم لر است. لرها هرچند مانند افغانستانی ها و تاجیکستانی ها از نظر تاریخی و زبانی و تباری مشترک هستند بقیه ااکثریت یرانی ها، اما می خواهند سرزمین و منابعش وقف خودشان شود. ما لرها می خواهیم مثل هر مردمان جهان کشور مستقل خودمان داشته باشیم . نمی خواهیم نفت و گاز و آب و معادن و ... را با بقیه شریک کینم. ما نمی خواهیم دولت مرکزی ایران به اسم ایرانی ما را غارت کند. مختصر و مفید.

  • مارکوس

    من طی این سالها به رسانه های فارسی زبان خارجی این موکد گفتم: کتمان حقیقت، موجب تغییر حقیقت نمی شود. بالاخره کی می خواهید از خر شیطان پیاده شوید و راه معقول آزادی بیان و تبادل نظر محترمانه را پیشه کنید؟ کی ؟! فوقش من اشتباه می گیوم، مرا نقد کنید و رد کنید سخنم را. اما حذف چرا؟!

  • مارکوس

    گر تو کنی بر مه تفو بر روی تو بازآید آن ور دامن او را کشی هم بر تو تنگ آید قبا مولوی

  • مارکوس

    سایهٔ آن را نمی‌دیدند هیچ صد تفو بر دیده‌های پیچ پیچ مولوی

  • مارکوس

    تفو بر چنان ملک و دولت که راند که شنعت بر او تا قیامت بماند سعدی

  • فرزین

    برخی اقوام لُر کوچک در قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی کردنشین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند. برخی گویش‌های زبان لری مانند لری خرم‌آبادی نیز تحت تأثیر زبان کردی قرار گرفته‌اند. نیکیتین، کینان و کندال لُرها را هم‌نژاد و هم‌زبان کردها می‌دانند. اما مصطفی تقوی مقدم در کتاب دیرینه‌شناسی سیاسی کهگیلویه (1377) معتقد است که لرها مردمانی هستند که از نظر قومی، جزئی از مردم کرد به‌شمار نمی‌آیند و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار تنها در ایرانی بودنشان است. زبان‌شناسان معاصر، زبان لری را یک پیوستار زبانی از گویش‌های ایرانی جنوب غربی بین گونه‌های فارسی و کردی دانسته‌اند، که میان مردم لُر در غرب و جنوب غرب ایران رایج است و خود از گویش‌های مختلف تشکیل شده و در دو سوی پیوستار با انواعی از زبان‌های کردی و فارسی شانه‌به‌شانه ‌است (مرجع: زبان لُری - ویکی‌پدیا، مردم لر – ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد).