پیام ادامه بازداشت دوتابعیتیها در ایران از سوی سپاه: همهکاره منم
شادی صدر، حقوقدان و یکی از مدیران سازمان عدالت برای ایران که مقیم انگلیس است و حسین علیزاده، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی و پژوهشگر مرکز مطالعات صلح دانشگاه تامپره فنلاند، در پاسخ به سوالهای زمانه به تحلیل دلایل بازداشت افراد دو تابعیتی با وجود هزینههای آن برای جمهوری اسلامی و شرایطی که به دنبال این بازداشتها پیش میآید، پرداختهاند.
موج تازهای از فشارها بر افراد دو تابعیتی و بازداشت آنها شکل گرفته است. عباس عدالت، استاد دانشگاه امپریال کالج لندن توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شده. او با مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری که زیر نظر حسامالدین آشنا است، همکاری میکرد. پیش از عباس عدالت، محمدرضا جلاییپور، فعال اصلاحطلب بازداشت شد. کاوه مدنی، معاون سازمان محیط زیست هم در خارج از کشور استعفا داد و به ایران برنگشت. بخش تندوری حاکمیت میگوید چون او «فرار» کرده و استعفایش را در توئیتر اعلام کرده، حتما جاسوس است. مخالفان این نظر اما میگویند اگر میماند تن و بدنش باید پیوسته میلرزید. این شواهد نشان از آن دارند که پروژه نفوذ همچنان قربانی میگیرد.
شادی صدر، حقوقدان، روزنامهنگار و یکی از مدیران سازمان عدالت برای ایران که مقیم انگلیس است و حسین علیزاده، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی و پژوهشگر مرکز مطالعات صلح دانشگاه تامپره فنلاند، در پاسخ به سوالهای زمانه به تحلیل دلایل بازداشت افراد دو تابعیتی با وجود هزینههای آن برای جمهوری اسلامی و شرایطی که به دنبال این بازداشتها پیش میآید، پرداختهاند.
به نظر میرسد ادامه بازداشت دو تابعیتیها در ایران در ادامه روند معمول جمهوری اسلامی است که وقتی احتمال وقوع یک بحران دیپلماتیک در عرصه سیاست خارجی به وجود میآید، از این طریق به غرب هشدار میدهد که چه اتفاقهایی میتواند بیفتد. در آستانه تصمیمگیری دونالد ترامپ برای ماندن یا خروج از توافق هستهای (برجام)، این بازداشتها احتمالا پیامی برای تاکید بر سرسختی جمهوری اسلامی است.
از سوی دیگر، از آنجا که این بازداشتها و فشارها از سوی سازمان اطلاعات سپاه است، تصویر جنگ سنتی قدرت میان جناحهای مختلف درون حکومت به نمایش گذاشته میشود.
بازداشت دو تابعیتیها موضوع تازهای نیست
شادی صدر در این باره که آیا میتوان بازداشت و فشارها بر دو تابعیتیها را موجی تازه دانست، به زمانه میگوید: «به نظر من آنچه در حال وقوع است موجی تازه نیست چون پروژه بازداشت دو تابعیتیها و استفاده کردن از آنها به شکلهای مختلف پیشینه دارد و پیوسته هم وجود داشته است. این ماجرا خیلی وقت است که جریان دارد و به طور مشخص سپاه دارد این پروژه را پیش میبرد.»
به گفته خانم صدر این جریان سیگنال روشنی به همه در داخل و خارج از کشور میدهد و میگوید که نهاد تعیینکننده در عرصه سیاست داخلی و خارجی در ایران سپاه پاسداران است: «شما ببینید کسانی که در بازداشت هستند اغلب مدافعان رفع انزوا از ایران در فضای بینالمللیاند. مدافعان گسترش مراودات سیاسی و بهخصوص اقتصادی ایران با سایر کشورها و درست همین افراد دستگیر میشوند به این دلیل که سپاه پاسداران میخواهد این سیگنال را بدهد که اگر قرار است کاری انجام بشود، باید از طریق ما انجام شود.»
او معتقد است دلیل کلید خوردن این پروژه کاملا مشخص است و روشن است که چه اتفاقی میافتد: «به نظر من این پروژه اهداف خیلی خیلی روشنی دارد. هم مصرف داخلی دارد و هم از نظر بینالمللی سیگنالهای روشنی میفرستد مبنی بر اینکه تعیینکننده سیاستها در فضای ایران سپاه پاسداران است. به همین دلیل هم پروژه سپاه کسانی را هدف گرفته که در میان دو حلقه ایستادهاند: یک حلقه موسسهها و نهادهایی در خارج از ایران -این موسسهها و نهادها میتوانند سازمانهای رسانهای مثل بیبیسی باشند یا مراکز دانشگاهی و سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد- و حلقه دیگر طیفی که ما به عنوان اصلاحطلب میشناسیم یا مقامات و نزدیکان دولت {حسن} روحانی.»
حسین علیزاده اما به زمانه میگوید: «توجه داشته باشید که در طول سنوات گذشته جمهوری اسلامی از زندانی کردن افراد دو تابعیتی به عنوان برگی در مذاکرات استفاده کرده است. اخیرا و در جریان سفر آقای {محمدجواد} ظریف به ایالات متحده نیز او گفته بود که اگر آقای ترامپ حسن نیت به خرج بدهد، ایران میتواند موضوع افراد دو تابعیتی را به عنوان یکی از موضوعات مذاکره در نظر بگیرد. اصل طرح چنین پیشنهادی از طرف شخص وزیر امور خارجه بهترین گواه است بر اینکه این افراد قرار است وجهالمصالحه مذاکرات سیاسی باشند. یعنی اینچنین نیست که این افراد جرمی مرتکب شده باشند و به این دلیل در زندان باشند چون اگر آنها مجرم باشند که باید مجازات بشوند و نیازی به مصالحه بر سر آنها نیست.»
آزادیهای کمتر، مراودات بیشتر
دلیل پررنگ شدن هر چه بیشتر زندانیهای دو تابعیتی در ایران اما به اعتقاد شادی صدر، آزاد شدن تعداد کمتری از آنها در سالهای اخیر و بیشتر شدن مراودات ایرانیان خارج از کشور با ایران است.
او ضمن اشاره به این دو مورد به زمانه میگوید: «در حال حاضر با گذر زمان افراد دو تابعیتی بیشتری در زندان میمانند چون نسبت به گذشته تعداد کمتری آزاد میشوند. پیشتر و بهخصوص در زمان انجام مذاکرات مربوط به توافق هستهای با ایران برخی زندانیان دو تابعیتی، آزاد شدند چون مذاکرات در جریان بود و به هر صورت هر دو طرف میخواستند از هم امتیاز بگیرند. یعنی فضایی برای چانهزنی وجود داشت اما الان این فضا به آن شکل وجود ندارد. فشار دولتهای کشورهایی هم که این افراد تبعه آنها هستند خیلی نتیجه نداده یا اصلا خیلی زیاد نبوده. به همین دلیل ما با تجمیع و افزایش تعداد دو تابعیتیهای زندانی مواجهیم.»
شادی صدر در ادامه میگوید: «به نظر میرسد مراودات ایرانیان خارج از کشور با ایران و سفرهای ایرانیان فعال به کشور افزایش پیدا کرده است. مثلا در همین مورد اخیر یعنی آقای عدالت، ما در خبرها میبینیم که ایشان پیشتر چندین بار به ایران سفر کردهاند یا موارد دیگر مثل خانم هما هودفر که پس از بار دوم که رفته بود، بازداشت شد یا نازنین زاغری پس از چند بار سفر بازداشت شد و همینطور خانواده نمازی و احمدرضا جلالی.»
از سوی دیگر اما اتباع کشورهایی مثل آمریکا، بریتانیا و برخی دیگر از کشورهای اروپایی میتوانند طعمههای خوبی برای این پروژه سپاه باشند.
دو تابعیتیها در مقایسه با زندانیان گمنام صاحب امتیازند
بازداشت افراد دو تابعیتی اما وجه حقوقی و حقوق بشری پررنگی نیز دارد. شادی صدر درباره این وجوه میگوید: «یک نکته این است که ما در هیچکدام از این پروندهها عدله یا شواهد روشنی ندیدیم که بر اساس آنها ادعاهای دولتی، قضایی یا رسانهای (رسانههای نزدیک به سپاه) درباره جاسوس بودن این افراد ثابت شود. همیشه گفته شده این افراد جاسوس هستند بدون اینکه توضیح قانعکنندهای بر اساس اسناد و شواهد روشن به افکار عمومی داده شود و همینطور بدون اینکه روند دادرسی در پرونده آنها عادلانه باشد، یعنی از ابتدا به وکیل دسترسی داشته باشند یا بتوانند حتی مطابق قوانین ایران از خودشان دفاع کنند.»
به گفته این حقوقدان بنابر آنچه درباره دادگاههای این افراد میدانیم، نمیتوان گفت روندی که این افراد بازداشت، بازجویی، محاکمه و محکوم شدهاند، اساسا منصفانه و مطابق موازین حقوق بشری بوده است.
او اما از سوی دیگر به این نکته اشاره میکند که بازداشت افراد دو تابعیتی توجه بیشتری را در فضای رسانهای بهخصوص در دیگر کشورها به خود جلب میکند اما این تنها افراد دو تابعیتی نیستند که توسط سپاه، وزارت اطلاعات یا دیگر نهادهای امنیتی بازداشت میشوند و در انفرادیهای طولانیمدت مورد شکنجه قرار میگیرند: «دو تابعیتی بودن در این ماجرا یک نوع امتیاز است چون به دلیل وجود یک کشور سوم و به دلیل وجود رسانههای آن کشور و افکار عمومی، میزان فشاری که برای آزاد کردن آن فرد یا داشتن رفتار بهتر با آن فرد به جمهوری اسلامی وارد میشود قطعا بیشتر از زندانیان گمنامی است که متاسفانه این مزیت را ندارند که غیر از ایران تابعیت جای دیگری را داشته باشند.»
شادی صدر در ادامه میگوید: «بازداشت افراد دو تابعیتی باعث میشود میزان آگاهی مردم در کشورهای مختلف نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران بالا برود اما در عین حال گاهی و به نوعی وضعیت سایر زندانیها به حاشیه رانده میشود.»
با وجود هزینههایی که به ایران تحمیل میشود، برنده سپاه است
چرا با وجود هزینههایی که بازداشت افراد دو تابعیتی برای جمهوری اسلامی به همراه میآورد، این بازداشتها همچنان در دستور کار نهادهای امنیتی و قضایی قرار دارد؟
شادی صدر در پاسخ به این سوال میگوید: «اینجا بحث ابراز قدرت است و هر چه هزینه بالاتر برود باز طرف قدرتمند سپاه پاسداران باقی میماند چون در این ایجاد هزینه نشان میدهد دولت روحانی هیچ قدرت، توان یا ارادهای برای پیگیری وضعیت ندارد. همچنین وقتی پای تعیین شرکای اقتصادی، سیاستهای عمومی و روابط بینالمللی به میان میآید، باز این سپاه است که تصمیمگیرنده است. یعنی سپاه اعلام میکند که هر کس میخواهد با جمهوری اسلامی وارد مذاکره شود عملا باید با او طرف شود و دولت یا مجموعه نهادهای دیگری که در این زمینه وجود دارند، اقتدار چندانی ندارند و کارهای نیستند.»
حسین علیزاده اما میگوید: «استنباط من این است که دستگیری این افراد برای داشتن برگی برنده در مذاکرات است بهویژه با وجود شرایط فعلی که پیشبینی میشود با خروج آمریکا از برجام روابط ایران با مجموعه کشورهای طرف توافق هستهای رو به تنش بگذارد.»
این اقدامات اما جمهوری اسلامی را با اتهام گروگانگیری روبهرو میکند. علیزاده درباره چگونگی روبهرو شدن با این اتهام از سوی طرف ایرانی میگوید: «این ماجراها در عین حال که تلاش برای داشتن برگی برای بازی در مذاکرات است، برای دستگاه دیپلماسی ایران دردسرآفرین هم هست. شما فکر کنید هر جا به وزیر امور خارجه برسند از او در این مورد سوال کنند. او باید بتواند پاسخ قانعکنندهای بدهد که البته چنین پاسخی وجود ندارد و این یعنی دردسر.»
این دیپلمات سابق جمهوری اسلامی درباره دستورالعملهای احتمالی در وزارت امور خارجه درباره چنین مواردی میگوید: «ما به صورت موردی دستورالعملهایی داشتیم که مثلا درباره یک فرد خاص نباید اظهار نظر یا گفتوگویی صورت میگرفت و این جریان البته لزوما ربطی به افراد دو تابعیتی نداشت. مثلا اگر موضوع بسیار حادی پیش میآمد، یک دستورالعمل با یک جمله مشخص میآمد که اگر درباره آن از ما سوال میشد باید همان جمله را با همان ترکیب -نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر- بیان میکردیم یا سکوت میکردیم یا اینکه ارجاع میدادیم به گفتههای سخنگوی وزارت امور خارجه.»
- در همین زمینه
نظرها
bijan
در وضعیتی که بریتانیا همراه با اتحادیه اروپا برای بقای برجام تلاش میکنند این اقدامات سپاه کار شکنی آشکار برای دیپلماسی دولت رو حانی است . مواضع منفعلانه روحانی و ضعف و عقب نشینی های مکررش خالی کردن میدان برای تندروهاست .
اور گنج
سران ضد ایرانی سپاه مزدور جنایتکار و ضدانسانی و قسی القلب خامنه ای و اخوندهای حکومتی هستد. در کامنتهایی قبلا گفته اند در همین سایت و جاهای دیگر، و توضیح منطقی هم دادند که سپاه نمی تواند خودسرانه این کارها بکند. اگر سپاه همه کاره است، چرا یک دفعه کودتا نمیکند مثل السیسی ، و از شر این چند صد هزار آخوند مفت خودش راحت نمی کند؟ چرا باید مفتخورهای دزد ورانتی مانند حسن خمنی، مکارم شیرازی، علم الهدی و رئیسی، لاریجانی ها، مصباح یزدی و از همه آنها بالاتر بیت غارتگر خامنه ای را نگه داری و از جان ضد بشری شان و اموال حرامشان حفاظت کند؟! این سوال بارها پرشیده ایم امثالهم، چرا کارشناسان پاسخ قانع کننده نمی دهند؟ سپاه اگر همه کاره و خودسرانه اینکارها میکند یعنی بدون اذن و اجازه رهبر ی و حاکمیت اخوندی ، چرا یهو کودتا نمیکند؟
bijan
سپاه نمیتواند کودتا کند چون کارگزاران ومدیران برای اداره کشور راندارد . سپاه بازوی نظامی روحانیت حکومتی است و این ها پشتیبان یکدیگر اند تا وقتی که این مجموعه به عنوان یک قدرت بالاتر میتوانند دولت منتخب مردم را در کنترل داشته باشند و بعدش همه گرفتاری های اقتصادی و اجتماعی را به گردن دولت بیاندازند چرا کودتا بکند ؟! اینقدر هم احمق نیستند !
شرافت
سپاه (در کل همه قوای مسح) میتواند کودتا کند، به شرطی اجازه بدهند، به شرطی که تمام نیروهای مسلح تحت یک گروه فرماندهی نظامی حقیقی و وطن پرست باشند، و نه مشتی آخوندهای که ملبس به لباس میلیتاری شده اند. بدنه وطن پرست و ملی گرای سپاه باید با بسیج و ارتش و نیوری انتظامی ستاد مشترک کودتا تشکیل دهد. کودتا عملا تنها راه سریع نجات ایران از فروپاشی است. چرا باید یک حاکمیت به رهبری یک نظامیان برای اداراه کشور از نظامیان کمک بگیرد. متاسفانه مخالفان کودتا، هلاوه آخوندهای ظالم فاسد و از خدا نترس و ضد بشری، اپوزیسوین هستند. اگر کودتا شود کسی مثل السیسی، دیگر دکان حکومت آخوندی بسته میشود. این اپوزیسوین اگر عرضه داشتن طی این 40 سال حکومت بر میانداختندف اصلاح طلبان و اعتدالی هم معلوم شد استمررا طلب حکومت آخوندی هستند!
شرافت
مگر السیسی تمام کارکنانش میلیتاری هستند. اتفاق الان مشکل کشور همین است این آخوندهای ملبس به لباس میلیتاری و میلیتاری های مغزشویی شده که خودشان یک پا آخوند هستند ! نظامیان اگر فرمادهی واقعی بر قوای خودشان داشته باشند ، خیلی سریع می توانند حکومت در دست بیگرند و مثل ژنرالهای پاکستان که واقعا قدرت دارند و دیدید نواز شریف چگونه کله پا کرده کردند / چون حقیقتا فرمانده نظامی هستند و نه آخوند در لباس میلیتاری! میلیتاریست واقعی یعنی السیسی، یک موی السیسی به تمام سران پساه بسیج و ارتش و نیروی انتظامی می ارزد اینها مشتی وطن فروش و بی غیرت هستند که 40 سال حکومت آکنده ظلم فسادا اخوند بر مردمان ایران می بینند و بی غیرتانه نظاره گر و بلکه همراه هستند! شرافت السیسی در همین است که وقتی دید گروه محمد مرسی دراد کشور را به منجلا یک جمهور ی اسلامی آخوندی سنی میبرد، دست بکار شد و نگذاشت 40 سال کشور-ملت مصر را -مثل ایران- به دوران تحجر اسلامی و فقر و فلاکت و بیعدالتی عممومی ببرند. اگر یک جو عرق ملی این حکومت داشت، بایست سیاست خارجی ستیزه جویی اش علیه غرب و اسرائیل و امریکا، و دست از این فلسطینی پرستی پایان دهد، و لااقل مثل چینی ها معقول و بخردانه عمل کند، و این صدها ملیارد دلار منابع ثروتزای ملی را مساوی و رایگان میان مردم توزیع کندف تا دل همه بدست بیاورد و کشور از مهلکه نجات دهد، اما نجام نمیدهد! چرا؟ چون ضد ایرانی است. ماموریت دارد ایران نابود کند و نسل ایرانی را منقرض کند!
شرافت
آیا سران سپاه شبیه السیسی هستند؟ نه! وقتی در فرمانده سپاهی که می گوید: در ادامه نام سپاه اسم ایران نیست! و می گوید: وظیفه اش نگهبانی از نظام اخوندی ظالم فاسد ضد بشری است!، بایست گفت تف به شرفت که پول ملت ایران میگری و می گویی وظیفه ات اول نگه داری نظام آخوندی است!، حرامت باد آن همه پول رانت و حقوقی میگیری!، تو ایرانی اصیل نیستی، تو اجنبنبی اسغالگری، تو یک داعشی شیعه ولایی هستی و نه ایرانی! آیا این سران سپاهی بویی از ایرانیت بورده اند؟! اما بدنه سپاه از مردم عادی است، خب ما اینها می شناسیم، اندکی شان باقی همان رزمندگان وطن پرست دهه 1360 هستند (چون بیشتران با بازنسشته وشده به انحایی حذف شده اند!) ،و اما اکثرا بعد از جنگ جذب شده اند . الان سپاه و بسیج و ارتش و پلیس عموما بعد از جنگ استخدام شده اند، دورانی که دیگر عشق به ملیت ایارنی به کمترنی حد خد رسیدهف و زامبی گون شدن مد روز است! و اغلب از طبقات فرودست جامعه ای هستند آکنده از عقده های تحقیر و از فقر و بیکاری و ناامیدی امده اند، و اینها متاسفانه درد ملی ندارند، مزدور شده اند، اما درصد بلایی شان چون فقر خاندانهای خود و جامعه همنوع می بینند و خودشان هم اکثرا چندان بهره نبردند، مثلا یک افسران خانه و ماشینی دارد بعد 10-20 سال خدمت! یک سرهنگ بازنشسته سپاه، تمام ثروتش یک میلیارد تومان نیست که بایست بین چند سر عایله تقسیم شود بعنوان ارث!، اما این پول یک خودروی گران قمیت یک بچه آقازاده های سران حکومت نیست. بدنه سپاه می بیند که جان و حیثیتش را برای مشتی دزد و غارترگر بیت المال هزینه می کند، و بجایش نفرت و نفرین و فحش مردم را به جانش می خرد! سپاه تا کی این ننگ مزدوری با می توان تحمل کند؟! دقت کنید میلیترایستها در جهان از جمله ایران براحتی نمی توانند دبه خارج بورند و یا اموال خراج کنندف اینها مورد پیام خطرناک جوادی املی هستند و میخواهند این ها علیه مردم به سرکوب و کشتار وادارند. دروغهای جوای آملی برای هیمن اساسا این بدنه قوای نظامی به کشتار وسرکوب تا اخرین نفس انجام دهد تا حکومت نگیین اخوندی ادامه یابد!، وگرنه اگر قوای مسلح به مردم به پیونند مانند السیسی، مردم حامی شان خواهند بود و حتی آنها به مقام حکومت قبول خواهند کرد.
bijan
کودتا ی نظامی همواره توسط فرماندهان وبا حمایت نیروی خارجی انجام میشود . " السیسی" بدون حمایت خارجی موفق نمیشد . ارتش مصر سال هاست که مستمری بگیر آمریکا ست . آنهایی که به راه حل کودتا دل بسته اند به اراده و انتخاب مردم اهمیتی نمیدهند و دشمنان واقعی آزادی و دموکراسی اند. حکومت نظامی پایدار نیست و بالاخره سرنگون میشود.
بهرام
کامنتهای بالا بسیار جالب و متفاوتند، بعضی سؤالاتی مطرح کرده اند، بعضی دیگر سعی کرده اند پاسخی دهند. اما بسیار جالب تر اینکه بعضی در طرفداری از کودتای نظامیان نوشته اند! یکی از کامنتها از کارشکنی سپاه و ایجاد مشکل برای دیپلماسی دولت روحانی گله کرده است. که باید گفت: جنگِ روحانی و استمرارطلبان (اصلاح طلبان) علیه سپاه و عمدتاً سران سپاه، بر سر تصاحب قدرت، بعد از مرگ خامنه ای است. بنابراین سپاه تاحدامکان اجازه نخواهند داد روحانی و طرفدارانش دولتی قدرتمند در سایه کشور و مردمی ثروتمند داشته باشند. در نتیجه روحانی قدرت بسیج مردم را به نفع خود پس از مرگ خامنه ای از دست خواهد داد. نمونه هایی از کارشکنی ها و بحرانها عبارتند از؛ شروع اعتراضات دیماه (نه الزاماً ادامه آن و گسترش آن به شهرهای دیگر)، گرانی نرخ ارز و طلا، و ایجاد نارضایتی های گسترده، ورود قاچاق کالا به منظور ورشکسته شدن تولید کشور، و ایجاد تنش هر روزه با اسرائیل و آمریکا را می توان بخشی از این پروژه سپاه دانست. البته دلیل ناتوانی روحانی یا رؤسای جمهور قبلی از مقابله با اقدامات مخرب سپاه، همانا نقاط ضعف و فساد آنهاست که باعث می شود سکوت و عقب نشینی کنند. بدون استثناء همگی دولتهای چهل سال گذشته کم و زیاد فاسد بوده اند، و این فسادها یا در همان دوره رو شده یا سالها بعد افشاء شده اند. ادامه ...
بهرام
کامنت دیگری اشاره کرده به همه کاره بودن سپاه در ایران و اینکه چرا سپاه یک دفعه کودتا نمیکند؟ مثل السیسی! و راحت شدن از شر چند صد هزار آخوند! در پاسخ باید گفت که سپاه در ایران همه کارۀ هیچ کاره است. همه کاره بودن به معنی پاسخگو بودن هم هست، کسی (حقیقی یا حقوقی) که پاسخگو نباشد، پس همه کاره نیست، بلکه سوء استفاده چی است. سپاه عملاً از خلاء رهبری قدرتمند و توانمند در اداره کشور سوء استفاده می کند. با سرکوب سخت خامنه ای را به خود وابسته کرده و عملاً در فکر توانمندتر کردن خود است (مالی و نظامی). سپاه بعنوان یک ارگان نیمه نظامی (در کل؛ از بسیج و بازوان اقتصادی و پیمانکاری و فرهنگی و رسانه ای گرفته تا بخش نظامی آن) اخیراً احساس بلوغ کرده است. و به انتشار و تبلیغ حکومت نظامیان (حکومت سپاه) در سطح وسیعی دست زده، و کاندیداهای احتمالی آن هم کسانی همچون قالیباف و محسن رضایی اند که در چند دوره با اقبال مردمی روبرو نشدند و شکست خوردند. سپاه بخوبی می داند که از طریق صندوق رأی نمی تواند جایگاه ریاست جمهوری را بچنگ آورد لذا بحث شیرین کودتا بیش از همه برایش جذاب است. اما سؤال اینجاست که علیه چه کسی و چه چیزی باید کودتا کند؟ علیه مادر خود (آیت الله ها)؟ علیه ایدئولوژی ای که از آن بوجود آمده؟ علیه آخوند؟ پس اینهمه شعار مرگ بر این و آن، و نابودی این و آن، که کشور را با آنها به ورطه نابودی کشانده اند چه می شود؟ سپاه نه می توانند علیه ملکه خود کودتا کند و نه می توانند از طریق صندوق رأی چنگ در ریاست جمهوری اندازد. بنابراین، از همین حالا بشدت در تقلایی شبانه روزی کشور را به سمت انزوا و فقر پیش می برد تا در "بزنگاهی"، مردم مستأصل و ناامید از هر جا را با شعارهایی فریبنده، بفریبد، و کیک قدرت را قاپ بزند. ادامه ...
بهرام
سپاه هم اکنون هم دولتی در سایه تشکیل داده و اجازه نمی دهد تا دولتها به سادگی بتوانند سیاستهای داخلی را در جهت رفاه مردم و ترقی کشور به پیش ببرند (به همان دلیلی که در بالا بدان اشاره شد) و همانگونه که در مقاله فوق بدانها اشاره شد، باکی هم ندارد از عیان شدن کارشکنی هایش. سپاه ارگانی است که در طول سی سال اخیر بجز سرکوب و خوردن و به هرز دادن منابع ایران (مادی، معنوی و انسانی) و حمایت از ظلم، کاری نکرده، و در اوایل انقلاب هم ابزار دست آخوندهای جنایتکاری همچون امثال خلخالی بوده، و در به قدرت رسیدن این نظام خونریز همکاری کرده، با برخورداری از رسانه های دیداری و شنوایی مختلفی که در اختیار دارد، تابحال حتی یکبار هم پاسخگوی هیچ یک از عملکردهای خود نبوده است. برای مثال سؤالات مهم و اساسی وجود دارد، مثلاً بر اساس کدام قانون کشور، سپاه و افراد و کارمندان فعال در سپاه در پروژه های عمرانی و مؤسسات بانکی و غیره فعالیت می کنند؟ براساس کدام قوانین و مواد مندرج در قانون اساسی، سپاه کار اقتصادی می کند و بنادر متعدد را در اختیار گرفته است؟ براساس کدام بندهای قانون، سپاه مهندسی انتخابات می کند؟ براساس کدام قانون سپاه اطلاعات موازی تشکیل می دهد و مردم را زندانی، شکنجه و به قتل می رساند؟ بر اساس کدام قانون بودجه های هنگفت کشور را حیف و میل می کند؟؟؟؟ اینها همگی مواردی است که دولتمردان کشور از آنها صحبت کرده اند، و بحث قاچاق و غیره در اینجا باز نشده است. در خصوص خساراتی که سپاه به کشور وارد کرده هم هیچگاه سپاه پاسخگو نبوده است. بنابراین، ارگانی که هم اسلحه دارد هم مطبوعات دارد و هم پول دارد، اگر ابوذر هم باشد فاسد می شود. روحانی و دولتش رسانه و پول دارند، فاسدند، وای به روزی که سلاح هم داشته باشند، آنگاه سپاه می شوند!! و اما حسن ختام این نوشتار؛ جک سال این خواهد بود که ما همه این خیانتها به کشور را بدانیم و آرزوی کودتای سپاه را هم در دل داشته باشیم!!!!!!!!
شرافت
مختصر، چرا حامی کودتا هستم و ولی امیدی به اپوزیسیون و قیام مردم و تز تخیلی گذار مسالمت آمیز به دمکراسی ندارم: 1- علی رغم ایرادهای علمی و عملی بر دمکراسی و عملکردش در خاورمیانه ، و آزادی هم همین طور طرفدارش هستم. 2- من بحث سکولاریسم از دمکراسی جدا می دانم، سکولاریسم به شرطی حقیقتا رژیم حاکم سکوولار-لائیک باشد، امتیازات و محاسن قطعی دارد نسبته بهدموکراسی/ اما دمکراسی ممکن است امتیازت قطعی بیاورد!. خب امثال ما ایرانی بعد دیدن ظلم و ستم یک استبداد مذهبی (تئوکراسی). 3-، نه می تواند اصلاحات از درون نظام کنند، تا دستاورد اینها استمرار طلبی بوده است. اپوزیسوین خارج و مخالفان داخلی از هر طیفی عاجز از سرنگونی رژیم هستند. 4- خب من یک کور س.ویی امیدی دارم،من نمیخواهم وارد ریز جزووئیات بشوم، اما خبرهای زمزه امیبد خشی می رسد! چون منابع دست اول ندارم، اما کوی سوی امیدی میاید، که شاهد برقراری حکومت سولار باشیم از درون... اما برای اپوزیسوین خارج . دخل و اصلاح طلبان کذاای متاسافم حقیقیا که نشان دادند در باربر تز های جدی مثل نوقذی ضد ایرانیان موضع مثبت نگرفتند و حالا یک زمزه امیدبخش سرنگونی رژیمو جایگزینی اش یا یک سکولار مییاد. این طو ردارند سنگ اندازی تبلیغی میکنند. عرضه که ندارند رزیم سرنگون کنند و عملا ترامپ هم می رود به سمت یا معالمه یا زجرکش شدن مردم ایاری برای سالها تحریم. در حالی من می بینم تحرمیه ب یاصر هستند. این نظام اهریمنی با این روشها نمیتوان از بین برد. تحرمیها همه در رساتی ضد مردم ایران است. فوق نفت ایران مشتری رسمی ازدست میدهد و اینها قاچقا یمیفروشند. تنها میلیون نفر از ایرانی فقیرتر و حتی دچار مرگ شبیه هولکاست از فقر وق حطی میوشد. کودتا سکولاریستی همچو معجزه و لطف خدا است. خدای کودتا هرچه زودتر نزدیگ فرما/ میدانم نشان ها را در گوش مردم زمزمه کرد! اما این قد رنرتسید، حکومت کودتایی آینده صرفا قدرت رهبری میگرد و کاری رده هیا پااین ندراد واز بروکراتهای سالم و وطن پرست استفاده خواهند کرد. فقط دیگر شاهد این سایتسهای بنابرحانه نظام نخواهیم بود. اینها روباط با غرب را خوب خواهند کرد.
شرافت
کسانی گفته اند امثال دشمن دمکراس ی و ازادی هستم! چون خواهان کودتا علیه استبداد مذهبه ستم! اگر بهق یاش باسشد تجزیه طلبان و بقیه اپوزیسوین با تفرقه افکنی و ضایع کردن هم عملا اپوزیسوین را عقیم کردند و پس من میدانم بگویم آنها دشمن دمکراس یو ازدی اند چون عملا به طول عمر استبداد مذهبی کمک کردند چون کارهایشان به نغع دمکراسی و ازدی نشده× من محتمل ترین و سریع کارها را یکی کودتا و دیگری یک قیلم نطامس تمام با پشتیبانی خارجی یمدانم. اما مبینم هیچ اراده دنه در رمدم و نه در خارجی. گذار به دمکراسی مثل همان اصلاحط لب یاست. تا استباد مذهب یاست گذاری اتافق نه خواهد افتاد. گذار مسالمت امیز به دمکراسی در استباد مذهب یولایی و صدها خزار اخوند ناممکن است. اخوندها دارند مثل سلولهای سرطانی تکصیر میوشند . امار تخمنی گفته اند 400 هزار نفر! اگر همین طور پیش برود اخوندها تمامی مقامات و مدیریتها تا رده میاین اشغال میکنند. با این روند بزودی تمامی سران اصلی و.قای مسلح تا میاین خواهند رگفت. یعنی فقط سربازان و فرمانده خط مقدم از فراد عادی خواهنبود. اخوندها الان کالج ها موسسات کوتاه مدت رشته غیر اخوندی مبنیند بخصوص مدیریت. انها بار یتمام اخوندی کردن کشور برنامه دارند. سپاهی در کرا نیتس. اینها اخوندهای ملبس به نظالمی هستند و یا مشتی مزدور بدبخت که از زور بیکرای امده اند مزدور یاخوندهای مسلح انجام میدهند. سپاهی در کرا نیست. اینها اخوندها داعشی مسالح شیعه ولایی هستند.
زنهاران
دمکراسی کذایی شما ()اعتدالی-اصلاح کذای یو اپوزیسیون متفرق ناتوان و تجزیه طلب و... اگر بعد 20 دیگر بیاد واگر ایران ان موقع تجزیه نکرده باشند و از کم ابی برهوت نشده، تازه انتخابات می شود یک مشتی رانتخوار کرواتی جای رانتخوران اخوندی میگرد! سوال: چرا کودتا نشوم و همین الان همان اندک زوتر ندهد؟ منکه میدانم بر فرض بعید 20 سال دیگر گذار کذایی دمکراسی اتافق بیفتد مشتی الیگارشی دیگر جایزگین میوشند تازه اگر ایران تجزیه نشود و نفت جنوب به لرها و عرب برسد و بقیه دستشان خالی بماند. اما یک کودتای سکولاریستی قطعا ازدیهیا خواهد داد و کرهایا خواهد کرد جلوی نابودی بگیرد. با ادامه این حکومت ملوک الطوائفی اخوندی شانس بقا به صفر رسیده برای ایران. من ترجیح میدهم امسال کودتا سکولاریستی بشود، تا به ایمد واهی به یاستم 29-0-30 سال دیگر شاید دمکراسی بیاد وشاید این دمکراسی با بقیه فرق کند! تازه بنشین 20 سال دیگر این حکومت دمکراسی برای من رفاه و عدالت و آزادی بیاورد! من 50 سال دیگر قطعا نیتسم! الان میخواهم کاری شود همین امسال.اگر دمکراسی و ازدی منجر به عدالت توزیعی میشود امسال میدهی من طرفرانتان هستم وگرنه لطفا هرکه میتواند کودتاسی سکولاریستی کند !