بحران آب در خاورمیانه عامل جنگ بعدی؟
احمد مجیدیار- اختلاف تهران با کابل و آنکارا بالاگرفته. افغانستان سپاه را متهم کرده برای خرابکاری در سدهای جنوب و غرب این کشور از طالبان حمایت کرده است.
مقدمه: دو رودخانه بزرگ «هریرود» و «هیرمند» از رشتهکوههای مرتفع افغانستان سرچشمه میگیرند و در مسیر خود به سوی ایران میآیند. در سالهای اخیر دولت افغانستان به سامان دادن منابع آبی این کشور پرداخته. همین امر باعث بروز نگرانی در بین مقامهای ایرانی درباره تأمین منابع آب شیرین شمال شرق این کشور شدهاست. در حال حاضر بحران بر سر آب از جدیترین مسائل مابین ایران و افغانستان به شمار میآید. ایران نگران است سرنوشت سیستان و بلوچستان در خراسان نیز تکرار شود و چنانچه افغانستان همان رویکردی که در قبال رودخانه هیرمند پیش گرفته است، در هریرود نیز پیش ببرد. همزمان اختلافات تهران و آنکارا بر سر پروژههای عظیم سدسازی ترکیه بر روی دجله و فرات هم بالا گرفته است. افتتاح سد «ایلیسو» در ترکیه و پایان طرح GAP، میتواند آغازگر جدالِ تهران و بغداد با آنکارا و «جنگ آب» در خاورمیانه باشد. سال ۲۰۰۹ یکی از نمایندگان مجلس عراق ادعا کرده که در پی سیاستهای سدسازی ترکیه، طی سه سال گذشته، میزان آب دریافتی از ۴۰ میلیون متر مکعب به ۱۱ میلیون متر مکعب در سال کاهش پیدا کرده است. در مقاله پیشرو احمدمجیدیار، از همکاران مؤسسه خاورمیانه به این اختلافات نگاهی انداخته است.
احمد مجیدیار/ موسسه خاورمیانه: معضل در حال گسترش کمبود آب در ایران به همراه سایر چالشهای زیست محیطی هم اکنون به نقطه بحرانی خود رسیده است.
کمبود آب و آلودگی هوا نه تنها موجب پیشامدهای اجتماعی-سیاسی و امنیتی در داخل ایران بلکه همچنین سبب تنش میان ایران و همسایگان آن میشود.
پس از شکست داعش، ایران و ترکیه برای کنترل آب منطقه به پا خاستند، در حالی که اگر ایران تلاش کند که جریان آب را تنها به عراق محدود کند، این امر میتواند به مشکلات بیشتری بینجامد.
از این گذشته تهران و کابل به سبب مسائل مرتبط با آب اخیرا با یکدیگر اختلاف پیدا کردهاند و مقامات رسمی افغانستان سپاه پاسداران ایران را متهم ساخته که با تجهیز و آموزش نیروهای طالبان به منظور خرابکاری در سدها و پروژهای نیروگاهی در نواحی غربی و جنوبی افغانستان به آنها یاری رساندهاند.
ایران از یک سو میخواهد که صادرات آب به کشورهای همسایه را محدود کند ولی از سوی دیگر افغانستان را به سبب ساختن سدهای تولید برق نکوهش میکند، چرا که با این کار جریان آب رودخانه هلمند به استانها شرقی تشنه آب ایران محدود میشود.
رهبران ایران بر سیاستها آبی کشورهای همسایه، و حضور نیروهای آمریکایی در منطقه خرده میگیرند ولی در همان حال بر فساد و سوء مدیریت داخلی و سیاستهای منطقهای خود چشمپوشی میکنند.
همکاری یا رویارویی
در ۲۷ فوریه سرلشکر یحیی رحیم صفوی دستیار و مشاور رهبر ایران هشدار داد که تنش بحران کمبود آب در منطقه میتواند در آینده نزدیک به تنش میان ایران و کشورهای همسایه بینجامد. او همچنین تأکید کرد که تهران ترجیح میدهد تا حل مساله بحران آب را از طریق دیپلماسی پیش ببرد.
طبق گفتههای سرلشکر صفوی حدود دو سوم از ۱۰.۲ میلیارد متر مکعب آب موجود در کشور به عراق میرود. او همچنین گفت که کشورهای خارجی حاضر در منطقه میتوانند درگیری موجود میان ایران با کشورهای همسایه خود را پیچیدهتر کنند.
تنشهای منطقهای
این نخستین بار نیست که یکی از مقامات رسمی و نظامی ایران هشدار میدهد که کم شدن میزان آب در دسترس و تغییرات آب و هوایی میتواند به شکل گیری تنش میان ایران و کشورهای همسایه آن بینجامد.
ژوئیه گذشته، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در کنفرانس بینالمللی مقابله با گرد و غبار، کشورهای منطقه و به ویژه ترکیه و افغانستان را متهم کرد که آنها عامل شدت یافتن مسائل محیط زیستی در ایران و منطقه هستند، آن هم از طریق پروژهای سدسازیای که درباره آنها هیچ مشورتی با ایران صورت نگرفته است: «این واقعیت که کشورهای همسایه ما در حال کار بر روی ۲۲ پروژه سد سازی هستند میتواند پیامدهای ویرانگری برای رودهای دجله و فرات داشته باشد. و در نتیجه کشورهایی مثل ایران، عراق و شماری از کشورهای دیگر ممکن است از آن متأثر گردند. بنابراین نمیتوان نسبت به پیامدهای ویرانگر این پروژهها بیاعتنا بود.»
او همچنین انگشت اتهام را به سمت افغانستان نشانه برد. «ساخت سدها و آببندها در افغانستان، بر استان سیستان و بلوچستان و خراسان تأثیرگذار است، اگر رودخانه هامون خشک شود، نه تنها ایران بلکه افغانستان و دیگر کشورهای همسایه با مشکل مواجه میشوند و مردم مجبور به مهاجرت میشوند؛ تمدنها از بین میرود و این یک مسئولیت انسانی و بینالمللی برای همگان برای مقابله با این تهدید خطرناک است.» به زعم روحانی منشا ۸۰ درصد مساله ریزگردها ریشه در خارج از ایران دارد.
واکنش کشورهای همسایه ایران
هم ترکیه و هم افغانستان با تندی به صحبتهای رئیس جمهور روحانی واکنش نشان دادند. فضلی کورمان، مدیر امور جنوب آسیای وزارت خارجه ترکیه که در کنفرانس تهران شرکت کرده بود گفت که کشور او پس از تحقیق و ارزیابی پروژه های سدسازی خود را آغاز کرده است. او همچنین تأکید کرد که آنکارا هیچ الزامی ندارد که درباره پروژه های سدسازی خود به تهران گارانتی دهد. «آیا ایران درباره پروژه های سدسازی خود با کشورهای دیگر مشورت و همکاری میکند؟ آیا ایران درباره آنها گارانتی میدهد؟»
افغانستان نیز به شکلی مشابه به سخنان روحانی واکنش نشان داد. عبدالبصیر عظیمی، جانشین وزیر انرژی و آب افغانستان نیز ادعاهای روحانی را تکذیب کرد و گفت که حاکمیت افغانستان منابع آب خود را بر اساس منافع ملی و قواعد بینالمللی مدیریت میکند. عظیمی گفت که افغانستان کشوری است متکی بر کشاورزی و اگر ایران میخواهد افغانستان روی ثبات ببیند نباید سدسازی های آن را تهدیدی برای خود بداند.
جمیلا امینی رئیس شورای استانی فراه افغانستان، استان مجاور با ایران گفت که نیروهای سپاه پاسداران حمایت خود از جنگجویان طالبان را افزایش دادهاند تا از این راه مانع ساخت سد بختآباد در این استان شوند.
منبع: مؤسسه خاورمیانه
نظرها
نیویورکر
پس از خواندن این مقالهء یاد یک گفتگوی کوتاه تلفنی (مقداری عجیب غریب) حدود سه دهه پیش افتادم. تقریبا سی سال پیش (۱۳۶۹ , ۱۹۹۰ م) بود که پس از پایان جنگ ایران و عراق, آمریکا به صدام آدرس اشتباه داد, صدام مستاصل نیز با توهم اینکه اجازهء آمریکا را دارد به عراق حمله کرد, و متعاقبا بهانه ای مناسب و "محکمه پسند" به آمریکا و متحدینش داد تا به عراق حمله کنند. ما و چندی دیگر از دوستان هم در نیویورک در یکی از کارزارهای علیه جنگ آمریکا و عراق درگیر شده بودیم و تقریبا روز و شب در آنجا فعال بودیم. یک روز صبح زود یکشنبه که به دفتر کارزار رفته بودم, تا از سکوت و خلوتی صبح زود یکشنبه استفاده کنم و مقداری کار انجام دهم, پس از حدود نیم ساعت تلفن زنگ زد. اولین واکنش من قبل از برداشتن گوشی این بود که این چه کسی است که روز یکشنبه آنهم صبح به این زودی دغدغهء ضد جنگ دارد و به ما زنگ می زند!؟ مخاطب آنسوی خط خود را یکی از دانشجویان "کالج جنگ ارتش آمریکا" (US Army War College) معرفی کرد و با لحن مودبانه و رسمی یک ارتشی پرسشش این بود که آیا دفتر و یا کارزار ما اطلاعات و داده هایی در مورد میزان آب و ذخایر آبی در خاورمیانه دارد یا نه؟ آخرین چیزی که در آنوقت صبح زود یکشنبه انتظارش را داشتم چنین پرسشی و از سوی چنین دانشگاهی بود. پس از چند ثانیه مِن و مِن کردن گفتم که خیر, و پاسخی برای پرسشش ندارم. او هم قبل از اتمام مکالمه اضافه کرد (با لحنی مطمئن به خود و استادانه) که جنگ های بعدی در منطقه نه به خاطر نفت, که برای دسترسی بر منابع آبی خواهد بود. از خدا پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد, اون مکالمهء کمتر از دو دقیقه ای تلفنی, از آن مکالماتی است که تا آخر عمر از یادم نمی رود. و من مانده بودم که طرف زنگ زده بود که واقعا از من پرسشی کند, یا داره خط میده و تذکر اینکه سیر حوادث آتی در منطقه به چه سویی خواهد رفت. به قول خودمون "فهمت بره بالا"! دیدن این مقاله در اینجا خاطرات جوانی و مکالمهء کوتاه و غریب آن صبح یکشنبه را زنده کرد.