خروج دلار از ایران: گردشگران یا واردات کاغذی؟
مسافران منابع ارزی را از ایران خرج کردند یا نهادهای خاص و تجار؟ مدیران دولت گردشگران را عامل این وضعیت میدانند، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس اما میگوید: منابع ارزی در ازای واردات هیچ کالایی خارج شده است.
بحران ارزی ایران از نیمه سال گذشته شدت گرفت. ریال در یک دوره شش ماهه نزدیک به نیمی از ارزش برابری خود را از دست داد. دولت برای جلوگیری از تداوم سقوط ریال، نرخ دلار را ۴۲۰۰ تومان اعلام کرد. با این حال خرید و فروش دلار در بازار آزاد متوقف شده، متقاضیان با محدودیت عرضه روبرو هستند و مقامهای دولتی «خروج ارز» و «گردشگران» را از جمله علل این وضعیت میدانند. سهم گردشگران در خروج دلار از ایران چقدر است؟
سفر برای بسیاری از ساکنان ایران به یک کالای لوکس تبدیل شده است. سهم سفر در سبد هزینه خانوارها به کمتر از ۲ درصد مجموع هزینهها کاهش یافته است. همزمان با این وضعیت نهادهای دولتی از افزایش مسافرت خارجی خبر دادهاند.
محمد محبخدایی معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شمار سفرهای خارجی در سال گذشته را حدود ۹ میلیون تن اعلام کرده، اما گفته است: نیمی از این جمعیت به عراق و اماکن زیارتی شیعیان سفر کرده و نقشی در خروج دلار نداشته است.
پیش از این مهرداد لاهوتی نماینده لنگرود در مجلس شورای اسلامی دلار خارج شده از ایران توسط گردشگران را بالغ بر ۳۰ میلیارد دلار اعلام کرده بود.
مسئولان سازمان گردشگری اما این رقم را واقعی نمیدانند. خدایی مجموع ارز خارج شده توسط گردشگران را ۴ میلیارد دلار تخمین زده و گفته است: آورده ارزی گردشگران خارجی نیز رقمی معادل ۳,۵ میلیارد دلار برآورد میشود.
چند میلیون سفر خارجی در سال؟
آمار دقیقی از میزان سفر خارجی ایرانیان در دست نیست. مرکز آمار شمار گردشگران خارجی برای سال ۹۵ را ۹ میلیون تن اعلام کرده است. برپایه این اطلاعات ترکیه نزدیکترین و اصلیترین مقصد گردشگری از ایران به شمار میآید. اتحادیه هتلداران ترکیه شمار گردشگران ایرانی در سال ۲۰۱۷ را حدود ۲,۵ میلیون تن اعلام کرد. بر اساس اعلام نهادهای دولتی ۲.۵ میلیون تن از گردشگران خارجی را هم مسافران مناسبتی عراق تشکیل میدهند. ۴ میلیون گردشگر دیگر هم به گرجستان، عربستان سعودی، آلمان، امارات، آذربایجان و ارمنستان رفتهاند.
معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی میانگین هزینه هر یک از گردشگران را اندکی بیشتر از دو میلیون تومان اعلام کرده است؛ رقمی معادل ۵۰۰ دلار با نرخ دلار ۴۲۰۰ تومانی. در مقابل گزارش نهادهای صنفی ترکیه نشان میدهد: سرانه هزینه گردشگران ایرانی در این کشور ۱۰۰۰ دلار است.
بر مبنای این دادهها مسافران ترکیه در سال ۲۰۱۷ رقمی معادل ۲,۵ میلیارد دلار دلار از ایران خارج کردهاند. این رقم اما خرید کالا و هزینههای جانبی مسافران را نشان نمیدهد.
چه کسی دلارها را برد؟
ماجرای دلار و گردشگری پس از آن شدت گرفت که رئیس کل بانک مرکزی مسافرتهای خارجی زیاد را یکی از علل بحران ارزی خواند. حرفهای او را رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس دفتر رئیس جمهوری تکرار کردند و از «مردم» خواستند تا کمتر به سفر خارجی بروند.
سعید لیلاز اقتصاددان حامی دولت هم در تائید این موضع گفت: اگر دولت جلوی این کار را نگیرد، بازار این کار را خواهد کرد.
لیلاز از دولت خواست عوارض سفر خارجی را تا چند برابر افزایش دهد و با ایجاد محدودیت مانع خروج بیشتر دلار از ایران شود. سوال بیپاسخ اما این بود: چه کسی دلارها را خارج میکند؟
ماجرا از زمانی آغاز شد که محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی رقم دلار خارج شده از ایران را ۳۰ میلیارد دلار اعلام و گزارش بانک مرکزی هم کاهش سپردههای ارزی را نمایان کرد.
انتشار عمومی این گزارش همزمان با اوج گیری بحران ارزی و افزایش نرخ برابری دلار وو یورو در بازار ارز، شائبه خروج سازمان یافته دلار از ایران را تقویت کرد. حسامالدین آشنا مشاور امنیتی رئیس دولت هم در یک نوشته توئیتری مبهم خروج ارز و بازارهای اربیل عراق را از عوامل موثر بر التهاب بازار ارز خواند که به قصد «سقوط دولت روحانی» به کار گرفته شده است.
صادرات مجانی، واردات کاغذی
در هیاهوی نزاع بر سر خروج ارز توسط مسافران اما رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از عدم بازگشت درآمدهای ارزی پرده برداشت. پورابراهیمی گفت: حدود ۳۰ میلیارد دلار از درآمدهای صادراتی به ایران بازنگشته است. این مسئله میتواند محدودیت ایران برای انتقال درآمدهای نفتی را تائید کند.
به رغم کاهش تحریمهای ایران پس از توافق هستهای، محدویتهای نقل و انتقال بانکی همچنان پابرجاست. در این وضعیت دولت جمهوری اسلامی بخشی از مطالبات نفتی از هند و چین را با تهاتر کالا تسویه کرد.
پورابراهیمی همچنین گفته که بخش دیگری از ارز هم به بهانه واردات کالا خارج شده اما در ازای آن کالایی وارد کشور نشده است. به گفته او در ازای ۵۰ میلیارد دلار کالای وارداتی اسمی ثبت شده تنها حدود ۲۰ میلیارد دلار کالا به ایران وارد شده است. به بیان دیگر ۳۰ میلیارد دلار تحت عنوان ورادات کالا از ایران خارج شده اما در ازای آن هیچ کالایی وارد نشده است.
علاوه بر این گزارشهای تائید نشدهای مبنی بر افزایش خروج سرمایه و به ویژه ارز از ایران در هشت ماه گذشته منتشر شده است. شمار ایرانیانی که در ترکیه ملک خریداری کردهاند در سال ۲۰۱۷ به نسبت یکسال قبل نزدیک به ۲۰ درصد افزایش داشته است. برآوردها نشان میدهد که میزان سرمایهگذاری ایرانیان در کشورهای خارجی نزدیک به ۲,۵ برابر بیشتر شده است.
افزایش خروج ارز از ایران موجب اعمال محدودیتهای بانکی از سوی برخی از کشورها برای ایرانیان شده است. گرجستان به تازگی گشایش حساب بانکی و مبادله بانکی ایرانیان بدون داشتن اقامت در این کشور را ممنوع کرده است. پیشتر نیز چین محدودیتهای بانکی را برای ایرانیان اعمال کرده بود.
حالا شاید راحتتر بتوان رد دلارهای خارج شده را گرفت. دلارهایی که به گفته پورابراهیمی توسط «شرکتهای خصوصی و نهادهای خاص» برای واردات خارج شده است، در مقایسه با میزان ارزی که مسافرانی که تحت عنوان گردشگری خارج کردهاند، حتما رقم بزرگتری است.
نظرها
bijan
دولت روحانی بطور تصنعی تورم را پایین نگهداشت واین کار را با ثابت نگهداشتن نرخ ارز و پرداخت سود بالای بیست درصد به سپرده ها انجام داد که نتیجه اش افزایش شدید نقدینگی و بحران فعلی شد ! هم زمان تهدید ترامپ به خروج از برجام بحران را بیشتر کرده باعث خروج سرمایه ها گردید .
سوران
لیلاز تو اینها را میدانستی ولی دستت روی عوارض خروج گذاشتی سرمایه دار لیلاز زندگیمون و مختل کردی خدا ازت نگذره
فرزین
در کشوری که ثبات اقتصادی ندارد و فساد و رانت از در و دیوار کشور و دولت و نهادهای ریز و درشت خودنمایی میکند، نمیتوان انتظار داشت که سرمایه در داخل کشور بماند. سرمایه همانند آب است نیاز به سطحی دارد در پایینترین نقطه و مسطح تا بصورت ثقلی در آنجا جمع و متمرکز شود. اقتصاد ایران هر روز دچار بحرانی است که همانند کوههای سر به فلک کشیده صدای رسوایی آن گوش مردم ایران را کر و بیحس کرده، چگونه میتوان انتظار داشت که آب در نوک این کوهها جای خوش کند. برای نمونه خود سران نظام ولایی پولهایشان را در کشوری باثبات همانند بانکهای سوئیس ذخیره میکنند، و مثلاً در بانک قوامین یا مؤسسات اعتباری حساب باز نمیکنند! چرا؟ چون بخوبی میدانند که این مؤسسات جایشان در نوک کوههای بحران است و دیر یا زود پولهای دزدیشان بر باد میرود. نکته مهم دیگر این است که حکومتهای مستبد و مادامالعمری مانند جمهوری ولایت فقیه هرگز قادر نخواهند بود در کشوری که مردمی ثروتمند و قوی دارد به حیات انگلی خود ادامه بدهند. این نظامها تمام سعیشان را میکنند تا سطح زندگی مردم را در یک حداقلی نگهدارند (نه از گرسنگی بمیرند و نه هرگز فارغ از فکر تهیه نان و شغل باشند)، بدینترتیب، مردم همواره درگیر مشکلات روزمره خواهند بود و مزاحمتی برای دیکتاتور نخواهند داشت. و به تبع آن، درگیریهای آزادیهای اجتماعی، روزنامه، عدالت، حقوق بشر، زنان، بیمه و تأمین اجتماعی و درمان، و اصناف و ... خودبخود حل میشوند. چرا؟ چون مردم درگیر اولویتشان که همانا تهیه معاش است هستند. بنابراین، نظام ولایت فقیه هرگز در فکر حل کردن مشکلات معیشتی و اقتصاد کشور نبوده و نیست، بلکه خود بوجودآورندۀ آن مشکلات است، و تمامی مشاورههای اقتصادی و غیره که در رسانههای داخلی و گاهاً خارجی مشاهده میشوند، تنها بازی با افکار عمومی است.