گزارشی از شب همبستگی با کارگران ایران در پاریس
دستاوردهای ۱۰ سال تلاش در همبستگی بینالمللی با کارگران ایران
رضا شهابی و داوود رضوی از سندیکای شرکت واحد و لقمان ویسی از انجمن صنفی معلمان کردستان- مریوان بر اهمیت تلاش فعالان کارگری ایرانی در تبعید و سندیکاها و اتحادیههای کارگری جهان در حمایت از مبارزات کارگران ایران تاکید کردند.
«در ده سالی که «کلکتیو» فعال است توانستیم نه زیاد، بلکه کمی موثر باشیم. کاری که ما در این مدت کردیم شاید تاثیرش این باشد که فعالان کارگری در ایران مجازاتهای کمتری و محکومیتهای کمتر طویلالمدتی بگیرند. دوبار توانستیم کمک کنیم رضا شهابی آزاد شود و من حالا باورم نمیشود که رضا شهابی اینجاست. اگر ما توانستیم برای آزادی سندیکالیستهای ایرانی از زندان کاری انجام بدهیم با کمک رفقای ایرانی بود.»
این بخشی از سخنان «آلن بارون» مسئول بخش بینالمللی سندیکای Solidaires در شب همبستگی با کارگران ایران است که دوشنبه ۱۱ ژوئن، در پاریس برگزار شد.
شب همبستگی با کارگران ایران در پاریس به دعوت کلکتیو متشکل از ۵ سندیکای کارگری فرانسه ث.ژ.ت (CGT)، ث.اف.د. ت(CFDT)، اف.اس.او(FSU)، اونسا (UNSA) و سولیدر(Solidaires) برگزار شد. رضا شهابی و داوود رضوی از سندیکای شرکت واحد، و لقمان ویسی از انجمن صنفی معلمان کردستان- مریوان که به دعوت کلکتیو برای شرکت در صد و هفتمین اجلاس سازمان جهانی کار (ILO) به فرانسه آمدهاند در این نشست سخنرانی کردند.
موضوع نشست همبستگی با کارگران ایران در پاریس وضعیت تشکلهای مستقل کارگری و شرایط کار در ایران بود. این نشست با سخنان نمایندگان سه سندیکاهای فرانسوی در کلکتیو «فیلیپ ریو» مسئول بخش بینالمللی سندیکای CFDT، «آلن بارون» مسئول بخش بینالمللی سندیکای Solidaires و فیروز نجات از مسئولان بخش بینالمللی سندیکای CGT، اغاز شد. در ادامه رضا شهابی خزانهدار سندیکای شرکت واحد، داود رضوی عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد و لقمان ویسی عضو انجمن صنفی معلمان کردستان- مریوان سخن گفتند. سخنرانان در ادامه، به پرسشهای حاضران درباره چرایی عدم گسترش تشکلهای مستقل کارگری در ایران، سرکوب و محاصره اقتصادی و این که: چگونه رژیم اجازه داد شما از کشور خارج شوید، پاسخ دادند.
در پایان نشست، رضا شهابی و داوود رضوی لوحی را که آرم سندیکای شرکت واحد بر آن نقش بسته بود به نشانه قدردانی از زحمات کلکتیو به نمایندگان سندیکاهای فرانسه اهدا کردند.
اهمیت و تاثیر همبستگی بینالمللی با کارگران ایران
زمانی که رضا شهابی، داوود رضوی و لقمان ویسی رشته سخن بدست گرفتند روشن شد فعالیت کلکتیو در حمایت از کارگران ایران که آلن بارون آن را با فروتنی «کمی موثر» خوانده بود برای فعالان و تشکلهای مستقل کارگری در ایران پراهمیت است و نقش مهمی در پشتگرمی دادن به فعالان کارگری داشته تا بدانند حتی زمانی که در سلولهای انفرادی زندانها به بند کشیده شدهاند، تنها نیستند. این حمایتها به نمایندگان تشکلهای مستقل کارگری ایران امکان داده است در مقابل گزارش مخدوش و غیرواقعی نمایندگان وزارت کار و تشکلهای کارگری دستساز و مطیع دولت، سازمان بینالمللی کار و تشکلهای کارگری بینالملی را در جریان وضعیت واقعی کار کارگران، سرکوب فعالان و تشکلهای مستقل کارگری قرار دهند و صدای کارگران ایران باشند.
حضور رضا شهابی، داوود رضوی و لقمان ویسی در اروپا یک دستاورد مهم به همراه داشت که بدون حمایت بینالمللی کارگری میسر نبود. سندیکای شرکت واحد که عضو فدراسیون بینالمللی کارگران حمل و نقل جهان است از این پس در ارتباط مستقیم با این فدراسیون و کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای جهان قرار میگیرد.
فشرده سخنان شهابی، رضوی و ویسی در شب همبستگی با کارگران ایران به این شرح است:
رضا شهابی: اهمیت همبستگی بینالمللی
رضا شهابی که از سال ۸۴ تاکنون بخاطر مشارکت در احیای سندیکای شرکت واحد و فعالیت در آن، به طور مستمر با برخوردهای پلیسی و قضایی مواجه و به ۶ سال حبس محکوم شده است تاثیر حمایت بینالمللی از مبارزات کارگران ایران را در سه عرصه بررسی کرد: تاثیر بر وضعیت فعالان کارگری بازداشتی با ذکر مورد تغییر رفتار ۱۸۰ درجهای مسئولان امنیتی و قضایی در حین اعتصاب غذای خود او در زندان انفرادی، تاثیر در مبارزات و اعتراضات کارگران کارخانهها و، امکان دیدار با نمایندگان سندیکاهای مختلف اروپا، ایتف و ایتوک و مسئولان سازمان جهانی کار.
رضا شهابی تاکید کرد حمایت سندیکاهای کارگری فعالان کارگری خارج کشور از سندیکای شرکت واحد و نیشکر هفتتپه، کارگران هپکو، آذرآب، معادن، راهآهن، و اعتراضات کامیوندارن تاثیر بسزایی داشته تا آنجا که فشارهای امنیتی و قضایی تا حدودی از سر آنها برداشته شود.
شهابی که پس از دستگیری به ارتباط با گروههای خارج از کشور و «گروههای تروریستی» متهم شده بود پس از تحمل ۱۹ ماه حبس در سلول انفرادی و در حالی که در اثر شکنجه مهرههای گردنش آسیب دیده و سمت چپ بدنش لمس شده بود، دست به اعتصاب غذا زده بود. مسئولان اما توجهی به وضعیت او نشان ندادند. بعد از ۲۰ روز اعتصاب غذا، به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد. «وضعم آنقدر وخیم بود که زندانبان بند مرا نپذیرفت و در نهایت همان شب به بیمارستان هزار تختخوابی منتقل شدم.»
«به محض این که کلکتیو سندیکاهای کارگری فرانسه و نهادهای بینالمللی حمایتهایی کردند زندانبان بعد از ۳۰ روز ۱۸۰ درجه چرخش کرد. مسئولین زندان و وزارت اطلاعات در زندان با من گفتگو کردند.»
شهابی افزود: «زندانبانی که تا دیروز اعتصاب غذای من را به رسمیت نمیشناخت بعد از ۳۰ روز میاد میگه که: تو تا حالا اعتصاب بودی، من خبر نداشتم. چرا به ما نگفتی؟ ما باید از طریق رسانههای ضدانقلابی خارج و سازمانهای بینالمللی متوجه بشیم که تو در اعتصاب غذایی؟ بعد از این اعتراضات و حمایتها و آکسیونها، قوه قضائیه و زندانبان واقعا کلافه شده بودند و می خواستند من از اعتصاب غذا دست بردارم و سر و صدایی که در فضای مجازی و در رسانهها درگرفته بود پایان دهم.»
رضا شهابی تاکید کرد حمایت سندیکاهای کارگری فعالان کارگری خارج کشور از سندیکای شرکت واحد و نیشکر هفتتپه، کارگران هپکو، آذرآب، معادن، راهآهن، و اعتراضات کامیوندارن تاثیر بسزایی داشته تا آنجا که فشارهای امنیتی و قضایی تا حدودی از سر آنها برداشته شود.
رضا شهابی: سندیکاهای کارگری در ایران با وجود این که تحت رعب و ترس و وحشت و سرکوب شکل میگیرند و یا در حال شکلگیری هستند تاثیراتی روی طبقه فرودست جامعه حتی توده مردم گذاشته و کارگران و مردم را به یک آگاهی حداقلی رسانده که امروزه کارگران بتوانند راحتتر اعتراض و تجمع کنند.
شهابی در ادامه به امکان حضور نمایندگان تشکلهای مستقل کارگری در مجامع بینالمللی اشاره کرد و گزارشی از حضور در اجلاس سالانه سازمان بینالمللی کار و دیدار با مسئولان آن، دیدار و گفتگو با مسئولان فدراسیون بینالمللی کارگران حمل و نقل جهان، کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای جهان، و اتحادیههای کارگری چند کشور اروپا و حضور و سخنرانی در کنگره سندیکای س.اف.د.ت. فرانسه اشاره کرد و افزود در این دیدارها درباره مسائل کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان و پرستاران ایران از جمله تعقیب قضایی و امنیتی فعالان کارگری، وضعیت کارگران زندانی، عملکرد ضدکارگری شوراهای اسلامی کار، انجمنهای صنفی و خانه کارگر، عدم اجرای مقاولهنامههای بینالمللی کار درباره آزادی ایجاد تشکلهای مستقل کارگری، ایمنی و بهداشت محیط کار، تساوی حقوق زن و مرد، و تبعیض در استخدام و اشتغال گفتگو شده است.
رضا شهابی گفت:
سندیکاهای کارگری در ایران با وجود این که تحت رعب و ترس و وحشت و سرکوب شکل میگیرند و یا در حال شکلگیری هستند تاثیراتی روی طبقه فرودست جامعه حتی توده مردم گذاشته و کارگران و مردم را به یک آگاهی حداقلی رسانده که امروزه کارگران بتوانند راحتتر اعتراض و تجمع کنند. زنان جمع بشوند در مورد مسائل و خواستهای خودشان اعتراض کنند. این شرایطی است که کارگران و سندیکاهای کارگری به وجود آوردند و قطعا با توجه به شرایطی که امروز در جامعه ایران میبینیم مطمئن باشید که متشکلتر خواهند شد.»
داوود رضوی: تاثیر همبستگی و قدرت تشکیلات
به گفته داوود رضوی، همبستگیها به ادامه کار و ماندگاری سندیکای کارگران شرکت واحد کمک بسیاری کرده است. او با مروری بر تجربه احیای سندیکای شرکت واحد و فعالیت آن بر اهمیت ایجاد تشکل صنفی کارگری و قدرت تشکیلات در تحقق مطالبات کارگران تاکید کرد.
رضوی در اشاره به روند احیای سندیکای شرکت واحد در سال ۸۴ گفت: «وجود این سندیکا ضرورت و اهمیت وجود تشکلهای مستقل کارگری در ایران را بسیار مشهودتر و روشنتر کرده است. این سندیکا از همان ابتدا که انتخابات برگزار کرد و مجمع تشکیل داد میتوانم بگویم در کل ۴۰ سالی که جمهوری اسلامی حکومت میکند اولین مجمع کارگری بود که توانست به صورت مستقل انتخابات خود را برگزار کند: «ما حتی در تشکلهای موازی و همسو با حاکمیت چون خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار که تا کنون چیزی جز فاجعه برای جامعه کارگری ما نداشتهاند، در آنها حتی یک بار هم مجمعی ندیدهایم.»
داوود رضوی: سندیکا مطالباتی را برای کارگران و رانندگان گرفته که حتی در تصور همکاران ما هم نمیگنجید. داشتن یک تشکیلات در هر حکومتی میتواند مطالبات بسیاری را متححق کند، هر چند که هزینههای بسیار زیادی هم دارد.
رضوی گفت سندیکای شرکت واحد از آن رو که از کارفرما و دولت استقلال دارد توانسته اعتصابهای گستردهای را سازمان دهد و «صدها دستاورد برای رانندگان داشته و مطالباتی را برای کارگران و رانندگان گرفته که حتی در تصور همکاران ما هم نمیگنجید. این را بدون اغراق میگویم. داشتن یک تشکیلات در هر حکومتی میتواند مطالبات بسیاری را تحقق دهد، هر چند که هزینههای بسیار زیادی هم دارد.»
به گفته رضوی، هیاتهای دولتی ایران به سازمان جهانی کار گزارش دروغ میدهند و «در آخرین فریبکاری که وزارت کار ما همین امسال انجام داد این بود که دو تن از اعضایی که بیش از ۱۰ ساله با سندیکای شرکت واحد هیچ ارتباطی ندارند را به عنوان نمایندگان سندیکایی به ملاقات دو تن از نمایندگان سازمان جهانی کار در تهران برد.»
اما حضور نمایندگان تشکلهای مستقل کارگری در مجامع جهانی و ارتباط آنها با سندیکاها و اتحادیهها تلاشهای هیاتهای دولتی ایران را خنثی میکند. «همبستگی بین فعالان کارگری و سندیکاهای مستقل مثل سندیکای نیشکر هفتتپه و شرکت واحد و کانون صنفی معلمان باعث شده که وزارت کار اگر به ما پاسخگو نیست، ولی به سازمان جهانی کار باید پاسخگو باشد و این که می گوید نهادهای بینالمللی برای ما اهمیت ندارد یک دروغ بزرگ است.»
داوود رضوی: «در نتیجه دعوت کلکتیو و سفر به اینجا، ما میتوانیم به طور مستقیم با آی تی یو سی، آی تی اف و سندیکاهای دیگری که در اروپا هستند مثل سندیکاهای آلمان و سوئد ارتباط مستقیم داشته باشیم و در صورت بروز مشکلات برای فعالان از حمایت آنها برخوردار شویم.»
رضوی مسائل کارگران ایران را تیتروار چنین برشمرد:
«عدم امنیت شغلی، قراردادهای سفید امضاء، گرفتن سفته از کارگری که هنوز سر کار نرفته است؛ سفتههای بسیار بسیار گران، نبود ایمنی کار. میدانید که روزانه ۶ کارگر بخاطر نبود ایمنی کار کشته می شوند. نداشتن حق تشکل، حق اعتصاب و اعتراض، اینها گوشهای از مطالبات انباشته شده کارگران است که نتیجه یدک کشیدن خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار و تحمیلکردن خودشان به کارگران است.»
داوود رضوی که سه سال پیش به دعوت کلکتیو برای شرکت در کنفرانس سالانه سازمان جهانی کار عازم فرانسه بود اما از راهروی هواپیما بازگردانده شد ۵ سال حکم زندان دارد و در انتظار دادگاه تجدید نظر است. او بر اهمیت همبستگی بینالمللی با کارگران و تشکلهای مستقل کارگری ایران تاکید کرد و افزود: «در نتیجه دعوت کلکتیو و سفر به اینجا، ما میتوانیم به طور مستقیم با آی تی یو سی، آی تی اف و سندیکاهای دیگری که در اروپا هستند مثل سندیکاهای آلمان و سوئد ارتباط مستقیم داشته باشیم و در صورت بروز مشکلات برای فعالین از حمایت آنها برخوردار شویم.»
داوود رضوی در پایان تاکید کرد «ما نشان دادیم که تلاش، ایستادگی، مقاومت و پایداری می تواند نتیجه دهد.»
لقمان ویسی: عدالت آموزشی، آموزش پیشرو
لقمان ویسی از نابرابری فرصتهای دانشآموزان خانوادههای اقشار تهیدست و زحمتکش با ثروتمندان گفت. از محتوای نامناسب کتابهای درسی که تبعیض، نابرابری و فرودستی زنان را ترویج میکند، از سرکوب معلمانی که برای حقوق ایتدایی همچون آموزش رایگان (تصریح شده در قانون اساسی حکومت اسلامی)، مخالفت با آموزش تبعیض برای ایجاد تشکل مستقل صنفی مبارزه میکنند.
لقمان ویسی سخنان خود را چنین آغاز کرد که:
«جنبش صنفی معلمان، با توجه با این که ایران خیلی وسیع است، ما یک میلیون معلم داریم و چند میلیون دانشآموز داریم، هم گستره وسیعی را در بر می گیرد و هم مسئولیتهای عمیق و پیچیدهای دارد. همین مساله باعث شده مثل بقیه تشکلهای کارگری، در برابر متشکل شدن معلمان هم یک مقاومت وسیع و گسترده از طرف حاکمیت برقرار باشد. جنبش معلمان در ایران در دوران حکومت پهلوی شروع شد و البته با دادن خون، با از دست دادن دکتر ابوالحسن خانعلی در سال ۴۰ شمسی. بعد از ۵۷ هم تشکلهای صنفی معلمان مثل بقیه تشکلهای کارگری سرکوب شدند و معلمان زیادی در نتیجه انقلاب فرهنگی از کار اخراج شدند. از همان ابتدا معلوم شد که معلمان هم برای احیای دوباره تشکلهای صنفیشان با مشکلات زیادی مانند زندان، تبعید و اخراج روبرو هستند.»
لقمان ویسی: طبق مطالب کتابهای درسی مدارس، ایران کشوری است با یک ملت و یک مذهب. در مدرسه فرهنگ مردسالاری آموزش داده می شود و دختران مجبورند قبول کنند جنس دوماند.
او به معلمان زندانی از جمله اسماعیل عبدی و بهشتی لنگرودی اشاره کرد و افزود همین امروز(۱۱ ژوئن) معلم دیگری به نام موسیالرضا جشنیآباد دستگیر شده است.
به گفته ویسی، برغم آن که حق تحصیل رایگان در قانون اساسی برسمیت شناخته شده اما سیاستهای نولیبرالی(از نوع خاورمیانهای) حاکم و ایجاد مدارس خصوصی و پول گرفتن از دانشآموزان مدارس دولتی باعث رشد تصاعدی ترک تحصیل فرزندان خانوادههای کارگری و سایر اقشار فرودست و روند فزاینده افزایش کودکان کار شده است.
او در ارتباط با شکاف طبقاتی و رشد کودکان کار، از مریوان در کردستان گفت و این که بسیاری از دانشآموزان او شبها کولبری میکنند و صبح در کلاس درس چرت میزنند.
لقمان ویسی در انتقاد به محتوای کتابهای درسی دانشآموزان گفت طبق مطالب کتابهای درسی مدارس، ایران کشوری است با یک ملت و یک مذهب. در مدرسه فرهنگ مردسالاری آموزش داده می شود و دختران مجبورند قبول کنند جنس دوماند.
لقمان ویسی: «جنبش مطالباتی کارگران، معلمان، زنان و بقیه اقشار فرودست متوقف نمیشود و ما ناگزیریم برای ایجاد توازن قوایی که به نفع طبقات فرودست باشد مبارزه کنیم.»
او به فضای آموزشی نامناسب پرداخت و با ذکر عبارتی از صمد بهرنگی نتیجه گرفت زمانی که یک دانشآموز در چادر درس میخواند و عکس روی کتاب درسی، مدرسهای چند طبقه و مجهز هست، معلم به ناگزیر از چارچوب متعارف فعالیت سندیکایی خود خارج میشود. و به کودکان توضیح میدهد که شکاف طبقاتی سبب شده است همه کودکان از امکانات آموزشی مناسب برخوردار نباشند.
لقمان ویسی به اعتراضات و مبارزات کارگران، معلمان، زنان و سایر جنبشهای اعتراضی اشاره کرد و نتیجه گرفت یک پتانسیل واقعی برای متشکل شدن طبقه کارگر معلمان و سایر اقشار فرودست جامعه وجود دارد و «جنبش مطالباتی کارگران، معلمان، زنان و بقیه اقشار فرودست متوقف نمیشود و ما ناگزیریم برای ایجاد توازن قوایی که به نفع طبقات فرودست باشد مبارزه کنیم.»
پاسخ ۳ سخنران به پرسشها
سه سخنران سپس به پرسشهای زیر که از سوی شرکتکنندگان در شب همبستگی با کارگران ایران طرح شده بود، پاسخ دادند:
سه عامل بازدارنده ایجاد تشکلهای مستقل کارگری
داوود رضوی در پاسخ سوال نخست به تاریخچه تلاش برای احیا و ایجاد سندیکاهای کارگری در سال ۸۲ توسط فعالان کارگری گذری زد که در پی برگزاری جلساتی از هیات موسسین سندیکاها که از اعضای هیات موسسین سندیکاهای خیاطان، نقاشان، فلزکاران نیز در آن حضور داشتند، سندیکای شرکت واحد تشکیل شد.
او سپس موانع ایجاد سندیکاهای دیگر کارگری را چنین برشمرد: عدم امنیت شغلی کارگران در نتیجه رواج تقریبا کامل قراردادهای موقت، فشار شدید امنیتی و پلیسی بر فعالان مستقل کارگری، و نقش مخرب خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار.
رضوی در ارتباط با عامل اول گفت سال ۸۴ که سندیکای شرکت واحد احیا شد، گرچه قراردادهای موقت تا حدودی رواج یافته بود اما کارگران و رانندگان شرکت واحد که اقدام به احیای سندیکا کردند قراردادشان رسمی بود و مورد حمایت قانون کار داشتند. حال آن که اکنون به سختی میتوان کارگر استخدامی پیدا کرد. «عدم امنیت شغلی باعث شد که تشکیلات کارگری دیگر به این شکلی که برای ما و هفتتپه شکل گرفت، دیگر شکل نگیرد.»
زندان، اخراج، تعقیب و مراقبت از طرف نیروهای امنیتی مانع عمده دیگر است. در جلسات سندیکای شرکت واحد که در خانه اعضای آن تشکیل میشود و حتی مواردی بوده که «ماموران امنیتی به عنوان راننده داخل منازل ما هم آمدهاند». رضوی تاکید کرد با این وصف، حفظ دو سندیکای شرکت واحد و نیشکر هفتتپه دستاورد بزرگی بوده است.
عامل سوم وزارت کار، خانه کارگر و شوراهای اسلامی کارند که دست در دست هم دارند. «تمام منابع مالی و اعتباری که کارگران دارند از جمله (سازمان) تامین اجتماعی و منابع دیگر تحت اختیار خانه کارگر و خود وزارت کارند. و همه این امکانات علیه فعالان کارگری و کارگران استفاده شده و میشود.»
سرکوب و محاصره اقتصادی کارگران منحصر به امروز نیست
رضا شهابی در پاسخ پرسشی درباره تشدید سرکوب و محاصره اقتصادی گفت سرکوب و محاصره اقتصادی برای کارگران منحصر به امروز نیست. «از زمان شکلگیری نظام حاکم ما کارگران و تودههای مردم از هر نظر سرکوب شدهاند. و مورد محاصره بین المللی و ختی از طرف خود حاکمیت قرار گرفتهاند. بنابراین، اگر پولی هم در خارج کشور باشد که ما امید داشته باشیم به دست ما کارگران برسد با وجود این حاکمان نه تنها به دست ما نخواهد رسید بلکه علیه خود ما به کار گرفته خواهد شد.»
شهابی افزود کارگران از برجام هم بهرهای نبردند و پس از برجام سفرهشان خالیتر شده است.
چرا اینجائیم؟ با همت خودمان، تلاش شما و همبستگی سندیکاهای جهانی
پرسش درباره چرایی دادن اجازه خروج از کشور را سه سخنران پاسخ گفتند. پاسخها به اختصار:
رضا شهابی:این حمایت و همبستگی سندیکاهای جهانی و اعتراض و ایستادگی شما بود که ما را به اینجا آورد. و شرایطی که در جهان و منطقه اتفاق افتاده و خروج آمریکا از برجام(که چه خارج شود چه نشود، تاثیری به حال ما ندارد) و نیاز حاکمیت به همراهی اروپا و در نهایت اتحاد و همبستگی طبقه جهانی سبب شده من و همکارانم در این جا در میان شما حضور داشته باشیم.
داوود رضوی ضمن تاکید بر گفتههای شهابی افزود تلاش، مقاومت و پایداری خود آنها نیز یک عامل موثر است. «رضا شهابی وقتی با اعتصاب غذا و همه حمایتها و فشارهای داخلی و بینالمللی از زندان آزاد شد به او گفتند ازاد شدهای می روی خانهات تا دو سال حق هیچ کاری را نداری. نه میتینگ، نه تجمع، نه روزنامهنگاری. ولی رضا امروز اینجاست. فکر میکنید چرا؟ جون خودش خواست، خودش تلاش کرد.»
دادوود رضوی گفت خود او سه سال پیش از سفر به فرانسه بازداشت و پاسپورتش ضبط شده بود. «در بازجوییهای سال ۹۴ به من فشار آوردند که چرا می خواستی بروی؟» او افزود: «چند سال تلاش کردم پاسپورتم را بگیرم. می خواهم بگویم ما تلاش، ایستادگی و مقاومت کردیم. اینطور نبوده که به ما مجوز بدهند. ما از کسی مجوز نگرفتهایم. کلکتیو سندیکاها ما را دعوت کردهاند. ما با کمک کلکتیو و با همت خودمان آمدهایم.»
و لقمان ویسی گفت: «ما برای دانستن دلایل اجازه خروجمان با حاکمیت هیچ گفتگویی نکردهایم. اما یک چیز خیلی واقعی است و آن این است که جنبش مطالباتی طبقه کارگر در ایران چنان قدرتمند است و آن قدر در سطح جهاتی انعکاس داشته که هم سرنوشتان ما را در بقیه نقاط به ما وصل کند و این اتفاق ممکن بشود که ما امروز اینجا هستیم.»
بیشتر بخوانید:
نظرها
نزهت نگارمهر
این گزارش یکی از بهترین و روحیه بخش ترین گزارشهای کارگری است که تاکنون خواندهام. دست تهیه کننده آن دردنکند، عالی بود به ویژه از زاویه نقش همبستگی کارگری در حمایت و تقویت جنبش کارگری ایران