رئیس بانک مرکزی ایران تغییر کرد
عبدالناصر همتی، رئیسکل پیشین بیمه مرکزی ایران و «پدر بیمه خصوصی» به جای ولیالله سیف ریاست کل بانک مرکزی را به عهده گرفت. سرآغاز تغییرات بیشتر در کابینه دوازدهم؟
تغییرات در تیم اقتصادی دولت دوازدهم آغاز شده است. در نخستین مورد ولیالله سیف، رئیس بانک مرکزی کنار رفت و عبدالناصر همتی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و رئیسکل پیشین بیمه مرکزی ایران جانشین او شد.
اعضای هیأت دولت چهارشنبه سوم مرداد به رئیس جدید بانک مرکزی رأی اعتماد دادند. روحانی در این جلسه با تشکر از ولیالله سیف، او را مدیری «بسیار سالم و ارزشمند» خواند که در برابر موسسات مالی غیرمجاز ایستاد و «به ایجاد انضباط بیشتر و قاعدهمندشدن این موسسات» انجامید.
روحانی رئیس جدید بانک مرکزی را «آگاه و دارای تجربیات ارزنده در بانک و بیمه» معرفی کرد و «اصلاح نظام بانکی، سیاستهای مالی، پولی و بهبود روابط بانکی با دنیا، و حفظ و مراقبت از ذخایر ارزی» را اولویتهای رئیس بانک مرکزی خواند.
همتی کیست؟
عبدالناصر همتی، ۵۵ ساله و دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است. او ۱۳۷۲ دکترای اقتصاد را از دانشگاه تهران گرفت و تا کنون چندین کتاب اقتصادی، از جمله کتاب «اقتصاد کلان، مقدمهای بر سیاستهای و پولی» را منتشر کرده است.
نخستین مسئولیت همتی «کمیته اقتصادی جهاد دانشگاهی» در ۱۳۵۹ بود. او پس از آن به معاونت سیاسی سازمان صداوسیما رسید و در زمان جنگ، یکی از مسئولان تبلیغات جنگ بود.
کارنامه اقتصادی همتی، یکی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی از ۱۳۷۳ به بعد آغاز میشود: سه دوره ریاست کل بیمه مرکزی جمهوری اسلامی و رئیس شورای عالی بیمه. او به خاطر سیاستهایش در خصوصیسازی بیمه به «پدر بیمه خصوصی» مشهور است. گفته میشود او پیشنهاد تأسیس صندوق ذخیره ارزی را به محمد خاتمی، رئیسجمهوری دوران اصلاحات ارائه داد.
پدر بیمه خصوصی ایران در حالی به ریاست بانک مرکزی میرسد که اصلیترین برنامه دولت روحانی برای مقابله با بحران اقتصادی خصوصیسازی است.
رئیس جدید بانک مرکزی پیش از این هدف انتقادهای جدی بوده است. همتی همزمان با سرکار آمدن روحانی به ریاست بانک ملی انتخاب شد اما مرداد ۱۳۹۳، ۸۰ تن از نمایندگان در نامهای به وزیر اقتصاد و دارایی خواهان بررسی کفایت او به عنوان مدیر عامل بانک ملی شدند. رسانههای محافظهکار مدعی بودند که در زمان تصدی همتی بر بانک ملی، اختلاس در آن مجموعه رخ داد. مدافعان دولت این اختلاسها را اما به دوران محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری پیشین مربوط میدانستند.
چرا سیف برکنار شد؟
ولیالله سیف از چندین جهت در معرض انتقاد بود. مالباختگان موسسات مالی و اعتباری که به تدریج از سوی بانک مرکزی غیرمجاز اعلام شدند، برای دریافت سپردههای خود با مشکلات زیادی مواجه بودند. شعارهای تندی همچون «مرگ بر سیف» عموماً در تجمعهای اعتراضی مالباختگان سر داده میشد.
اقتصاد ایران با اعلام خروج ایالات متحده از توافق هستهای (برجام) بحرانیتر شد و همزمان شدت انتقادها از سیف پس از متلاطمترشدن بازار ارز و سکه به شکل قابل توجهی افزایش یافت. سیف چندینبار برای پاسخگویی به مجلس شورای اسلامی فراخوانده شد و علی لاریجانی، رئیس مجلس فروردین سال جاری در یکی از این جلسات در انتقاد از او گفته بود:
«این ایراد به کار شما وارد است که چرا تصمیمات ارزی را قبلاً نگرفتید؟ چرا باید شرایط کشور به اینجا برسد و سپس شما تصمیم بگیرید؟»
حتی در هیأت دولت نیز اختلافهایی با ولیالله سیف وجود داشت؛ به ویژه پس از آنکه رئیس پیشین بانک مرکزی گفت «برجام هیچ چیز عاید ما نکرد» و به اعتراض چندین وزیر علیه او در یک جلسه هیأت دولت انجامید.
فشار برای تغییر در کابینه
اما سیف تنها هدف انتقادها نبود. فشار بر حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی برای تغییر تیم اقتصادی کابینهاش از هفتهها پیش آغاز شد. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه و سخنگوی دولت، و محمد شریعتمداری، وزیر صنعت و معدن، و مسعود کرباسیان، وزیر اقتصاد و دارایی هم هدف انتقاد بودهاند.
محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس و غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه ششم تیر از نامه مشترک به روحانی برای «تغییر فوری تیم اقتصادی» خبر دادند. همان روز بیش از ۱۸۰ نماینده مجلس شورای اسلامی در نامهای به روحانی با تهدید ضمنی او به استیضاح وزیران در صورت بیتوجهی او نوشتند:
«انتظار داریم قبل از تصمیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به این مهم یعنی تغییر درمجموعه مدیریت تیم اقتصادی با رویکرد چابکی و درک حساسیتهای کنونی باهدف هماهنگی و کارآمدی هر چه بیشتر تیم اقتصادی اقدام عاجل به عمل آورید.»
نه تنها محافظهکاران، که اصلاحطلبان هم خواهان تغییر در تیم اقتصادی دولت هستند. عبدالله ناصری، فعال اصلاحطلب چهارشنبه در گفتگو با خبرآنلاین در اینباره گفت:
«بخشی از بحران اقتصادی ناشی از سیاست های غلط و بی تدبیری مسئولان مربوطه بود. تیم اقتصادی دولت، کارآمد نیست و لذا حداقل کاری که آقای روحانی باید انجام دهد تغییر و اصلاح تیم اقتصادی دولت است.»
اما حسن روحانی به فشارها برای تغییر کابینه پس از دیدار اقتصادی با علی خامنهای، رهبر ایران تن داد. خامنهای که اخیراً یک «اتاق جنگ اقتصادی» تشکیل داد، در آن دیدار تیم اقتصادی دولت را «میاندار و محور اصلی کار و تحرک در کشور» توصیف کرد. پس از آن محمود واعظی، چهارشنبه ۲۷ تیر گفت با توجه به «مطالب مهمی» که در جلسه با خامنهای مطرح شده، حسن روحانی قصد دارد برخی از اعضای کابینه را تغییر دهد. این تغییرات به گفته واعظی به تیم اقتصادی محدود نخواهد ماند.
قرار بود که حسن روحانی بعد از ظهر سهشنبه ۲ مرداد در سخنانی تلویزیونی درباره تغییر کابینه با مردم سخن بگوید. سخنرانی رئیس جمهوری اسلامی اما به دلیل نامعلومی لغو شد. خبر لغو آن همزمان با خبر بازداشت مدیرکل سازمان توسعه تجارت و معاونش انتشار یافت.
گمانهزنیها درباره تغییرات بعدی
گمانهزنیها درباره تغییرات بعدی کابینه دولت ادامه دارد. روزنامه «سازندگی» چهارشنبه روی جلد خود را با این عنوان منتشر کرد: «خانهتکانی در دولت: نوبخت میرود.»
به ادعای سازندگی، گمانهزنیها حاکی از جانشینشدن نوبخت با غلامرضا تاجگردون، اقتصاددان و رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس است و خروج کرباسیان از وزارت اقتصاد و رفتن به وزارت رفاه. به گفته این روزنامه، «شایعات» از احتمال سپردن وزارت علوم و آموزش عالی به نوبخت حکایت دارند.
نوبخت خود چهارشنبه در اینباره گفت:
«درخواست کنارهگیری از همه مسئولیتهای دولتی را تقدیم رئیسجمهور کردم. رئیسجمهور با این درخواست موافقت نکرد. آمادگی دارم هرچه سریعتر از دولت کنارهگیری کنم. به خاطر مردم تسویهحسابها را کنار بگذاریم.»
خبرگزاری «تسنیم»، نزدیک به سپاه پاسداران نیز در گزارشی از احتمال انتخاب علی طیبنیا، وزیر سابق اقتصاد به عنوان جانشین نوبخت در ریاست برنامه و بودجه خبر داد. طیبنیا اما چهارشنبه این خبر را تکذیب کرد.
هرچند احتمال تغییرات بعدی در کابینه روحانی جدیتر شده است، چندروز پیش عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح طلب گفته بود که «همه تغییرات در دولت ممکن است صرفاً به تغییر رئیس کل بانک مرکزی ختم شود».
نظرها
نقی
مشکلات ساختاری ج.ا. با تغییر و تعویض یکی دو وزیر و مدیر حل نمی شود. نصف مردم در فقر زندگی می کنند, هر روز به صف بیکاران افزوده میشود, کلان بحرانهای زیست محیطی بیداد میکند, اما ملاهای ابله "فکر" میکنند با آوردن چند چهره جدید از پس این مشکلات برمی آیند. خانه از پای بند ویران است, خواجه در بند نقش ایوان است!
آقایی
این نظام مقدس یه آدم حسابی که دزد نباشه و اندک میهن دوستی هم داشته باشه ، نداره. همه شارلاتان و دزد ند