«بلا چاو»: انقلابیگری به عنوان کالایی جوانپسند
روایت تازهای از ترانه معروف «خداحافظ ای زیبا» با تکیه بر یکی از محصولات نتفلیکس و با ریتم تازه به یکی از ترانههای پرفروش غرب تبدیل شده.
ترانه انقلابی بلا چاو - «خداحافظ ای زیبا» - نه در خیابانها، بلکه در دیسکوتکها و سواحل کشورهای اروپایی طنین انداخته و به یکی از پرفروشترین ترانههای تابستان سال جاری تبدیل شده است. انقلابیگری به عنوان کالایی جوانپسند در بازار.
بیش از یک قرن از پیدایش ترانه «بلا چاو» (خداحافظ ای زیبا) در ستایش مبارزانی که جان خود را برای رسیدن به آزادی از دست میدهند میگذرد. دی جی اوژل ( فلوران اوژل) هنرمند فرانسوی روایت تازهای از این ترانه انقلابی را به شکل آهنگی شاد وارد بازار کرده که با تکیه بر سریال «خانه پوشالی» محصول کمپانی نتفلیکس این ترانه انقلابی را در بازار موسیقی غرب پرفروش کرده است.
دی جی اوژل از ۱۵ سال پیش تاکنون در مارسی فرانسه ترانههای قدیمی را با المانهای تازه تلفیق میکند. مارسی یک شهر چندفرهنگی و چندملیتی در کرانه مدیترانه است و طبعاً تحت تأثیر موسیقی ملتها از شمال آفریقا تا اروپای مرکزی قرار دارد. اوژل در گفتوگو با خبرگزاری آلمان میگوید ترانه بلا چاو را حتی کودکان هم در مارسی میشنوند. این ترانه نه تنها در بارها و کافههای ایتالیاییها طنینانداز است، بلکه اهالی مهاجر جزیره کرس و آفریقاییها هم به آن علاقه دارند.
نه فقط در مارسی و در سراسر اروپا، بلکه در ایران و افغانستان هم ترانه بلا چاو شنوندگان پرشماری دارد. در صدر انقلاب، در نهضت دانشجویی و در نهضت سبز این ترانه در خیابانهای ایران طنینانداز بود. در سالگرد درگذشت «فرخنده» در افغانستان هم روایت فارسی این ترانه با لهجه افغانستانی پخش شد.
نسخه اصلی «بلا چاو» را در سالهای نخستین دهه قرن بیستم زنان دهقانی که در مزارع گندم ایتالیا کار میکردند، زمزمه میکردند. مضمون این ترانه جوانی زودگذر و سختی کار در مزارع بود. در سالهای دهه ۱۹۴۰ «بلا چاو» با مضمونی متفاوت بر سر زبان پارتیزانها افتاد: ترانهای درباره شورش، خشونت، و مرگ. بعدها کارگران و دانشجویان معترض این ترانه را برای بیان اعتراضاتشان به کار گرفتند، تا اینکه کمکم در دنیای غرب فراموش شد.
در نمایی از «خانه پوشالی» محصول کمپانی نتفلیکس، دو شخصیت اصلی سریال، در حین انجام عملیات پیچیده «دستبرد به بانک» این ترانه را به شکلی نوستالژیک میخوانند. سردسته گروه و طراح عملیات، شخصیتی به نام «پروفسور» است که اگرچه رابینهود جهان نئولیبرال به حساب میآید، اما به معنای دقیق کلمه از بانک دزدی نمیکند، بلکه برعکس، او و گروهش، دقیقاً همان کاری را انجام میدهند که خود سیستم بارها انجام داده، یعنی تولید پول بدون پشتوانه. آنها پس از نفوذ به خانه ملی چاپ اسکنانس و تمبر اسپانیا، بیش از دو میلیارد یورو اسکانس چاپ میکنند. از ابتدای طراحی عملیات، «پروفسور» تلاش میکند این کار را با حفظ اصولی اخلاقی انجام دهد. و البته همزمان از این طریق، خود سیستم را نیز افشا کند. از اینرو شاید ارجاع به ترانه انقلابی «بلا چاو» در این سریال چندان هم بیربط نباشد.
دی جی اوژل حالا دست به ابتکاری زده است: با تکیه بر «پروفسور» در سریال «خانه پوشالی» و با توجه به تاریخچه این ترانه او روایت تازهای با ریتم متفاوت ارائه داده که بیش از آنکه به کار شورش بیاید، به مذاق جوانانی خوش میآید که میخواهند شبی را در دیسکوتکها خوش بگذرانند. آنچه که در این میان مهم نیست، خاستگاه اعتراضی این ترانه است. با یک استثناء: ایتالیا.
ایتالیاییها با شعر این ترانه و با تاریخ پیدایش آن از کودکی آشنا هستند. در ایتالیا «بلا چاو» بخشی از فرهنگ سیاسیست که اکنون بعد از روی کار آمدن ماتئو سالوینی، معاون نخستوزیر و وزیر کشور در دولت دستراستی ایتالیا به سرودی علیه او تبدیل شده: هر جا که سر و کله ماتئو سالوینی پیدا میشود، بلا چاو هم طنین میاندازد. دی جی اوژل میگوید:
«این ترانه یک قرن است که مردم را با هم همبسته میکند و هنوز هم این خاصیت را حفظ کرده است. حتی در این روایت تازه هم مردم شروع میکنند به زمزمه کردن آن و رقصیدن با آن و نزدیک شدن به هم.»
نظرها
نظری وجود ندارد.