حرف خیلیها: دیگر تحمل نداریم
گزارش میدانی درباره افزایش قیمتها و سختی زندگی: وضع به طور محسوس چگونه است و مردم چه میگویند.
«میوه ۸۳٪ گران شد»، «قیمت گوشت قرمز به کیلویی ۷۰هزار تومان و قیمت مرغ به کیلویی ۱۳هزارتومان رسید»، «افزایش ۱۵درصدی قیمت شیشه و آینه نسبت به ابتدای سال جاری»، «قیمت لوازم خانگی ۵۰٪ نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش یافت»، «پوشک بچه نایاب شد» و....
از این دست خبرها در روز بسیار میخوانیم. خبرهایی که مستقیما روی زندگی مردم اثر میگذارند.
مردم چه میگویند؟ این حرف خیلیهاست: « دیگر تحمل نداریم. دزدان و اختلاس گران نظام مشغول چاپیدن سرمایههای کشور هستند اما وضع زندگی ما روز به روز بدتر میشود.»
تهران: در منطقه نواب
برای تهیه این گزارش به منطقه نواب تهران که عموما محل سکونت طبقه متوسط به پایین جامعه ست رفتم، تا با مردم گفتوگو کنم. مردی حدودا ۵۰ساله ساکن خیابان هاشمی به من گفت: «نمیدانم باید چه کنم. با این حقوقهای کم و این خرجهای بالا زندگی کردن بسیار سخت است. دختر دم بختی دارم و یکی از پسرانم هم دانشجوست. مثلا در دانشگاه دولتی درس میخواند. اما همان هم که به اصطلاح رایگان است کلی پول به عناوین مختلف میگیرد. با این اوضاع سخت است که بتوان از پس مخارج زندگی برآمد.»
خیابان هاشمی را که رد میکنم به خیابان کارون میرسم و مردی را میبینم که از یک فروشگاه بزرگ مواد غذایی بر میگردد و با او به گفتوگو مینشینم: «همه اجناس بی سابقه گران شده. من ۶۰سال سن دارم و از کودکی در بازار کار میکردم اما به یاد ندارم دراین سالها انقدر گرانی باشد. مسئولین هم همه میگویند که تورم نداریم. تورم نداریم یعنی چه؟! تخم مرغ دانهای شده ۱۰۰۰تومان، دیگر وقتی این قیمت هرعدد تخم مرغ است، خودتان حساب کنید که تورم یعنی چه! »
شخص دیگری هم که از فروشگاه بیرون میآید، به گفتوگو میپیوندد: «آقای روحانی گفتهاند فقط کمی به مردم فشار وارد میشود. این فشار کمی است؟! با حقوق کارگری تا به فروشگاه میرویم و میآییم نصف حقوق مان تمام شده! اینگونه که نمیشود زندگی کرد. باور کنید گاهی به خودکشی فکر میکنم. والله دیگر تحمل نداریم. دزدان و اختلاس گران نظام مشغول چاپیدن سرمایههای کشور هستند اما وضع زندگی ما روز به روز بدتر میشود.»
حال و روز کارگران
در چندماه اخیر به خصوص بعد از خروج آمریکا از برجام و متعاقبا بحران اقتصادی ایران، رشد روزافزون قیمت کالاها (به خصوص کالاهای مصرفی) باعث شده بخش عظیمی از جامعه در تامین حداقلهای مورد نیاز برای یک زندگی ابتدایی نیز ناتوان بمانند و اندوختههای اندک مردم به یکباره نابود شود. این مسئله سبب شده که زندگی بسیاری از کارگران تا مرز نابودی پیش برود.
بنابرآمار رسمی حدود ۱۴میلیون نفر از جمعیت کشور را کارگران تشکیل میدهند که به همراه خانواده هایشان یک جمعیت ۴۳میلیون نفری را تشکیل میدهند. با اینکه امسال افزایش حداقل دستمزد کارگران از سوی وزارت کار، حدود ۲۰٪ اعلام شد اما از طرفی و پس از بحران اقتصادی ماههای اخیر در کشور، فعالان کارگری میگویند قدرت خرید کارگران کاهش ۷۲درصدی داشته است! در حالی حداقل دستمزد ماهانه کارگران ۱میلیون و ۱۱۵هزار تومان اعلام شده که طبق گفته حسین راغفر، پژوهشگر اقتصادی، سبد معیشت خانوار در ماههای اخیر به ۵میلیون و ۳۰۰ هزار تومان رسیده است. به گواه اعتصابها و تجمعات اعتراضی کارگران در نقاط مختلف ایران، همین حداقل دستمزد نیز چندماه به چندماه داده نمیشود. کارگران گروه ملی-صنعتی فولاد اهواز ۴ماه مزد طلبکارند، کارگران خطوط ابنیه فنی راه آهن ۳ماه، کارگران متروی اهواز ۱۸ماه، کارگران شهرداری امیدیه ۳ماه، کارگران نساجی بروجرد ۲ماه و...
در چنین وضعیتی و با گران شدن اجناس و فشار مضاعف روی معیشت طبقات محروم، گسترش اعتراضات کارگری قابل انتظار است.
در ماههای اخیر و با افزایش فشار اقتصادی، نه تنها اعتراضات و اعتصابات کارگران گسترش پیدا کرده که طبقات متوسط جامعه نیز در شهرهای مختلف کشور، تجمعاتی برگزار کردهاند. (از جمله تجمع بازاریان در تهران دراعتراض به بالا رفتن نرخ دلار یا اعتصاب بیست و پنج روزه بازاریان بانه در اعتراض به بسته شدن مرزها و کوچکتر شدن سفره معیشت شان).
پاسخ حکومت به غالب این اعتراضات سرکوب شدید، بازداشتهای بسیار و تهدید و ارعاب است. در یکی از برجستهترین اعتراضات در ۲۸مردادماه، درشرکت نیشکر هفت تپه خوزستان، پنج تن از کارگران که به عدم پرداخت دستمزدهایشان معترض بودند، بازداشت شدند و پروندهای با اتهام "اخلال در نظم" برای آنان تشکیل شد. در دومین روز اعتصاب، برخی از کارگران اخراج شده همین شرکت، به این کارخانه مراجعه کردند و خواستار آن شدند که به سر فعالیت خود برگردند؛ اما این خواسته موجب درگیری آنان با مدیران شد و کارگران گرسنه که دیگر امیدی به زندگی نداشتند با ریختن بنزین روی خود اقدام به خودسوزی کردند. حتی در چنین شرایط اسف باری نیز پلیس ضد شورش با گاز اشک آور و باتوم به کارگران جان به لب رسیده حمله برد و آنان را بازداشت و به کلانتری منتقل کرد.
در ونک
به ونک میروم که بیشتر طبقه متوسط به بالای تهران دراین منطقه سکونت دارند و با یکی از ساکنین این محل گفتوگو میکنم: «چند وقت پیش رفتم ماشین ظرفشویی یک برند کُرهای بگیرم. فروشنده گفت قیمت فروششون ۱۰میلیون و سیصده ولی بخاطر تعزیرات روش نوشته بود ۴میلیون و ۵۰۰هزار تومان. گران فروشی و عدم نظارت تا چه حد؟! وضعیت گرانی و تورم طوری شده که حتی ما هم که بهرحال جزو دهکهای بالایی جامعه محسوب میشویم، تحت فشاریم، وای به دهکهای پایینی جامعه.»
یک جوانی که تازه به جرگه متأهلان پیوسته هم به گفتوگو میپیوندد: «سال پیش پول برای وام مسکن اولیها گذاشتیم تو بانک مسکن به امید اینکه بتونیم با حدود ۳۰۰ میلیون یک خانه در منطقه ۸ بخریم. قیمت همان خانه الان شده ۵۶۰ میلیون تومان. در عرض چندماه زحمت چند سالمون به هدر رفت! »
رشد قیمتها و افت قدرت خرید
پیش بینی کارشناسان اقتصادی از بروز یک تورم ۳۰ تا ۴۰درصدی در اقتصاد ایران درسال ۹۷ خبر میدهد، موضوعی که به طور مستقیم تاثیر خود را روی مصرف خریداران گذاشته و باعث کاهش قدرت خرید طبقات متوسط و پایین جامعه میشود. این اتفاق که از خردادماه سال جاری با افزایش شاخص بهای تولیدکننده به حدود ۱۲٪، ابعادی رسمی به خود گرفت، با یک وقفه کوتاه مدت، اثر خود را روی سبدی از کالاهای مصرفی و عمومی خواهد گذاشت و کالاهای ضروری و مورد نیاز خانوارها را با افزایش چشمگیر قیمت روبرو خواهد کرد.
افزایش قیمتها البته محدود به خوراکیها و کالاهای ضروری و مایحتاج موردنیاز برای یک زندگی حداقلی نمیشود. افزایش بی سابقه قیمت خودرو و مسکن به خصوص در تهران باعث رشد حاشیه نشینی و گسترش فقر شده است. پراید، ماشینی ارزان که پس از تعطیل شدن تولید پیکان، جایش را در میان عموم خانوارهای ایرانی باز کرده است پس از بحران بی سابقه اقتصادی از ۲۴میلیون تومان به ۴۰ میلیون تومان رسید. همینطور قیمت مسکن در تهران نیز افزایش ۶۲درصدی داشته است به طوری که قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران به طور میانگین به ۷,۴ میلیون تومان رسیده است! این افزایش قیمت باعث شده که معاملات مسکن تهران تنها در مردادماه کاهش قابل توجه ۳۳,۲ درصدی داشته باشد. رشد حاشیه نشینی و به تبع آن افزایش آسیبهای اجتماعی، نتیجه مستقیم افزایش قیمت مسکن در تهران است.
در چشمانداز: گسترش اعتراضات
در شرایط فعلی اقتصادی و افزایش فشار روی معیشت مردم به خصوص طبقات محروم و کارگران جامعه، اگر مسئولین کشور در حداقل مزد کارگران بازنگری نکنند، خانوارهای کارگری به زودی فرو خواهد پاشید. فروپاشی زندگی ۱۳میلیون کارگر جامعه، افزایش اعتراضات و شورشهای کارگری را رقم خواهد زد. با ضرر کردن طبقات متوسط از بحران ارزی، پیش بینی میشود آنان نیز به صف معترضین بپیوندند.
افزایش تورم و وخامت اوضاع اقتصادی که به گفته کارشناسان در ماههای آتی بیشتر خواهد شد، وضعیت ملتهبی را رقم خواهد زد. شبیه این التهاب البته در مدل کوچکتر در شورشهای اجتماعی اوایل دهه ۷۰ در مشهد، اسلامشهر، حسن آباد و... رخ داد که به کشته شدن افرادی از طبقات فرودست و سرکوب محرومین معترض منجر شد. پیش بینی میشود این گونه شورشها که در رسانههای رسمی با سانسور مواجه شدهاند، با افزایش فشار بر معیشت مردم، به شکل ملتهبتر و گستردهتری تکرار شوند.
نظرها
کارگر
مسعود خوانساری (رییس اتاق بازرگانی تهران): وضعیت اقتصادی به این شکل پیش برود، تا سه ماه آینده در بازار قحطی خواهیم داشت. ۱۳۹هزار کانتینر در بنادر رسوب کرده است.
کارگر
نماینده مجلس: سونامی بیکاری تا آخر مهرماه ایجاد می شود ▪️اردوی کار: معصومه آقاپورعلیشاهی به «خانه ملت» گفته: از سیل بیکاری عبور کرده ایم پیش بینی می کنم آخر مهر ماه سونامی بیکاری ایجاد می شود، آنقدر به واحد تولیدی در ابعاد مختلف از جمله تهیه مواد اولیه سخت گرفته ایم که چرخه تولید با مشکل مواجه شده است.
bijan
مشکل اصلی کشور سیاسی است و سرمایه داری دولتی رانت خوار و فاسد . رژیم با عوام فریبی وانمود میکند که مشکل فقط در مدیریت اقتصاد است و بی اعتنایی به اقتصاد مقاومتی رهبر ! تحریم ها یک حسن دارد که مردم متوجه عمق فاجعه و وابستگی کشور و فساد ساختاری آن شده اند. منجلابی که کشور را فرو میبرد.در این فریب کاری اصول گرا و اصلاح طلب و چپ زده های دینی و غیر دینی به یکسان دخیل اند!