انتخاب نام برای فرزندان: چرا پروانه میشود، گرگآقا نه؟
رضا حاجیحسینی- برای انتخاب نام، سطح دخالت دولت تا کجا میتواند باشد و اگر چنین دخالتی غیرقانونی باشد، شهروندان در واکنش به آن چه میتوانند بکنند؟
- گرگآقا! پسر جان، بیا!
ممکن است شنیدن این جمله در کوچه و خیابان از زبان پدر و مادری که فرزندشان را صدا میکنند، تعجب یا حتی خشم رهگذران را برانگیزد و این ایده را تقویت کند که نهاد یا سازمان مشخصی باید بر انتخاب نام فرزندان از سوی والدین نظارت داشته باشد.
بر اساس همین تصویر سازمان ثبت احوال کشور، کمیتهای با عنوان «کمیته نام» تشکیل داده است تا به شکلی جدیتر مانع از انتخاب اسامی اینچنینی شود.
سیفالله ابوترابی، سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور روز سهشنبه ۲۴ مهر با اعلام خبر تشکیل کمیته نام، گفته است امکان انتخاب هر نامی برای فرزندان توسط والدین وجود ندارد.
به گفته ابوترابی، اگر والدین به سازمان ثبت احوال کشور مراجعه کنند و نام انتخابی آنها برای فرزندشان در سامانه وجود نداشته باشد، نام به کمیته نام ارجاع داده میشود:
«پس از بررسی و تأیید معنی و محتوای نام مربوطه توسط کارشناسان ثبت احوال و اساتید ادبیات فارسی و عربی حاضر در کمیته مذکور، والدین میتوانند نام فرزند خود را ثبت کنند.»
او گفته است انتخاب نامهای عجیب و نامتعارف برای فرزندان توسط والدین، پذیرفتنی نیست.
ممکن است احساسی که به دنبال شنیده شدن نام غیرمتعارف یک فرد در شنونده پدید میآید، بتواند مبنای پذیرفتن استدلال سازمان ثبت احوال در ممنوع کردن انتخاب نامهای اینچنینی باشد، اما آیا از منظر حقوقی هم چنین استدلالی پذیرفتنیست و میتوان آن را مبنا قرار داد؟ اساسا میزان و سطح دخالت دولت در زندگی و احوال شخصی شهروندان تا کجا میتواند باشد و اگر چنین دخالتی غیرقانونی باشد، شهروندان در واکنش به آن چه کاری از دستشان برمیآید؟
نقی محمودی، حقوقدان مقیم کلن آلمان در پاسخ به این سوالات به زمانه میگوید: «ماده هفت کنوانسیون حقوق کودک، ثبت تولد و داشتن نام را جزء حقوق کودکان میداند. همچنین طبق ماده هشت کنوانسیون مذکور، كشورهای طرف كنوانسيون، حق كودک برای حفظ هويت خود از جمله مليت، نام و روابط خانوادگی را طبق قانون و بدون مداخله تضمين خواهند كرد. بنابراین هر گونه مداخله و اعمال فشار به والدین کودک برای انتخاب نام کودکان، فاقد وجهه است.»
محمودی اما در ادامه استثنایی بر این قاعده میگذارد و میگوید: «استثنای این امر آنجاست که انتخاب یک نام خاص، باعث تحقیر، سرافکندگی و توهین به کودک باشد. اما اینکه نامی واجد چنین خصوصیاتی باشد بایستی به تفسیر مضیق باشد.»
این حقوقدان مداخله در امر انتخاب نام برای فرزند را مغایر ماده هشت کنوانسیون حقوق کودک میداند و با اشاره به برخی دخالتهای حاکمیتی دیگر در روند انتخاب نام فرزندان به زمانه میگوید: «طبق اطلاع واثق، اداره ثبت احوال برخی استانها مثل آذربایجان شرقی، غربی، اردبیل، همدان، قزوین و برخی دیگر از شهرهای ترکنشین، از ثبت اسامی ترکی برای کودکان اجتناب میکنند که این امر با حق انتخاب نام فرزندان از سوی والدین در تعارض است و چنین مداخلهای طبق ماده هشت کنوانسیون حقوق کودک، عدم تضمین حقوق مذکور از سوی کشور طرف کنوانسیون محسوب میشود.»
- در همین زمینه: مخالفت ادارات ثبت احوال ایران با انتخاب نامهای کُردی
نامهای نامتعارف، بهانه ورود به حریم خصوصی
سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور اما برای تاکید بر ضرورت وجود کمیته نام در سازمان ثبت احوال، مجموعهای از نامهای نامتعارف برای دختران و پسران را که از سال ۱۳۷۰ به این سو «با اصرار والدین به ماموران ثبت احوال» در شناسنامه افراد ثبت شده، ارائه کرده است.
برخی از این نامها برای پسران از این قرارند: آرشیو، آسیب، اجباری، اخی، اردوخان، اشتر، اهریمن، باباقلی، بیابانی، ملخ، فضا، فراری، شفتالو، شربت، قطار، قطاری، قسمت، قربانی، کابوس، گشنه، گرگ آقا، بره، بشم، بهداشت، بوشفر، چاه، چراغ، چیتر، زنگی، سرباز، شوجر، علاقه، غم، غارت، فرار، فراموش، گوپال، گمان، لذت، لشکر، للو، ورندل و یتیم.
بعضی از نامهای نامتعارف دختران نیز این اسامی هستند: آشفته، آفت، اجبار، افسرده، باجی، بیزار، پنبه، تعارف، حلوا، خرما، خیار، شربتی، شقیقه، کفتر، نیمکت، قیمتی، همیشه، نوشابه، ییلاق، لوله، لیاقت، لبو، لباء، مشکی، مشکیجان، مغلوبه، مفتول، حاضر، حالتاج، حسرت، حضرت، حبصه، خارا، خابس، پارچه، پاکت، پنیر، پوپول، پولی، انقلاب، اوجق، آمریکا، آلمان، انگلیس، انه، آقابگم، ادامه و اذان.
ثبت احوال ایران در فهرست اسامی غیرمتعارف منتشر شده در سال ۱۳۹۲ نیز به نمونههایی چون سماور، شناور، گلدان، نخواسته، نتیجه، قنداب و قصر اشاره کرده بود.
این سازمان در سال ۱۳۹۰ هم فهرستی از نامهای عجیب یا زننده منتشر کرده بود که بر اساس مراجعه برای تغییر نام تنظیم شده بودند. در همین فهرست در کنار نامهایی همچون شفتالو، ببر، باقالی، مسکو، قسمت و علاقه برای پسران و کفتر، شربتی و پاکت برای دختران، نام پنبه هم (برای دختران) آمده بود.
در واکنش به فهرست تازه ارائه شده از سوی سیفالله ابوترابی اما محسن ظهوری، روزنامهنگار، در حساب کاربری توئیتر خود به انتقاد از رویکرد سازمان ثبت احوال پرداخته و در یک رشته توئیت، انتشار فهرست اسامی غیرمتعارف پیشنهاد شده از سوی والدین را تلاش برای توجیه دخالت این سازمان در اسمگذاری مردم برای فرزندانشان خوانده است.
او با اشاره به بعضی ویژگیهای جغرافیایی و فرهنگی در برخی از مناطق ایران، از ممنوع شدن نامهایی چون پنبه و خرما انتقاد کرده است:
«در جدیدترین فهرستی که از این سازمان منتشر شده، «پنبه» و «خرما» هم جزو اسامی ممنوعه است. در حالی که این اسامی در مناطقی با جغرافیا و فرهنگ مخصوص به خودشان، نه تنها مسخره نیستند که اسامی زیبا و بابرکتی محسوب میشوند.»
ظهوری در آخرین توئیت انتقادی خود از این مجموعه، این سطح دخالت دولت در امور و احوال شخصی شهروندان را زمینهساز گسترش سرکوب و سانسور دانسته است:
پروژه کانالیزه کردن انتخاب نام فرزندان از سوی والدین اما در سالهای گذشته از سوی جمهوری اسلامی به شکلهای مختلف پیش برده شده است.
در سال ۱۳۸۹ نشستی با عنوان «همایش مهندسی فرهنگ نامگزینی» در تهران برگزار شد. دی ماه ۱۳۹۲ نیز محسن اسماعیلی، مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال به خبرگزاری مهر گفت از یک میلیون و ۴۵۰ هزار ولادت سالانه در کشور، یک هزارم نوزادان اسامی چالشی دارند.
او به ریشه خارجی برخی از این نامها اشاره کرده بود، سخن از «مهندسی نام» به میان آورده بود و گفته بود: «مهندسی نام برای این است که الگوهای گرفته شده از فرهنگ غربی و بیگانه، تغییر کنند.»
نقی محمودی، حقوقدان اما میگوید اگر شهروندی بر نام انتخابی خود برای فرزندش اصرار داشته باشد و این نام از سوی اداره ثبت احوال پذیرفته نشود، میتواند به شورای حل اختلاف اداره ثبت مراجعه کند و اگر مشکل در این شورا حل نشد، پرونده را به کمیسیونی ارائه دهد که به همین منظور در اداره ثبت احوال تشکیل شده.
اگر مشکل در خود اداره ثبت حل و فصل نشود اما مرجع رسیدگی کننده بعدی، دیوان عدالت اداری خواهد بود.
توجه به این نکته اما ضروری است که مطابق ماده ۲۰ قانون ثبت احوال ایران، انتخاب نام با اعلامکننده است اما تشخیص اسامی ممنوع بر عهده شورای عالی ثبت احوال.
- تیتر گزارش از این توئیت (شماره ۳) برگرفته شده:
- در همین زمینه
نظرها
نقی
گرگ آقا نه. اما تا دلت بخواهد در ایران ما اسکندر, چنگیز, هلاکو و اسمهای دیگر آدمکشانی را داریم که حداقل در تاریخ ما چندان روی سفیدی ندارند, اما مثل اینکه برخی از قاطبهء مردم چندان دقتی به محتوای تاریخ ندارند! چند سال پیش هم در یکی از شهرهای آمریکا, یکی داشت کیک تولد پسرش را تحویل میگرفت که صاحبکار دید اسم پسر را گذاشته "هیتلر" و قضیه را گزارش داد و کار به جاهای باریک و دادگاه کشید!
کارو
مشکل در نام های خانوادگی هم وجود دارد. در قوانین ایران، تمام نام های مکان و اقوام برای نام خانوادگی یا پسوند آن ممنوع است و البته نام های ایران و آریا استثنا است! رژیم می خواهد بدین شیوه نام های خانوادگی بومی را حذف کرده و به لحاظ قومی یکسان سازی انجام دهد. شما می توانید نام خانوادگی آریایی تبار را انتخاب کنید، اما نمی توانید نام خانوادگی تبریزی نژاد را انتخاب کنید! و اگر چنین نامی داشته باشید طبق قوانین موجود به راحتی و بدون گیر و گرفت های رایج دستگاه ثبت احوال آن را تغییر خواهید داد! تعلق به جزء ممنوع است و نباید اهل شهر یا ایل یا قومیت خاصی باشید!
روزبه
حالا با جمهوری اسلامی کار ندارم ولی بطور کلی تو هر کاری باید یه قوانین و ضابطه ای وجود داشته باشه. اینکه یه اسمی تو یه. روستا یا. شهرستانی بد نیست قانع کننده نیست امروز مردم بسیار متحرکند و برای کار و تحصیل به شهرها. و مکانهای دیگر میروند. یک اسم زننده بسیار موجب آزار و اذیت و سرافکندگی فرد میشود. چراغعلی. زلفعلی. قارپوزعلی. غلامعلی ووو و آخه اینها هم شد اسم که رو بچه بزاری.
صالح
رژیم ایرانم داره همون جنایت رضاشاه رو برای اقلیتهای قومی میکنه، دیگه اسم های اصیل ترکی رو نمیزاره روی بچه بزارن، و از هر راهی سعی میکنه یه جوری ترکها رو سرکوب کنه و هی تبلیغ میکنه و میگه ک باید به ترک ها بگید آذری و این چرتو پرتا، در حالی که ترکها خودشون میدونن کی هستن و از چه نژادین و با تحمیل کلمه ی آذر که اسم ایالت ترکهای ایرانه نه اسم نژاد و زبانشون، و اون زمان که رضا شاه اسم های ترکی رو تغییر داد و بجای مثلا یاشاراوغلو yaşaroğlu اسمشونو تغیرر داد مثلا به یاشارزاده یا اکبرزاده و این حرفا، عین همین همین کارو شوروی هم با مردم ترک جمهوری آذربایجان کرد و الان و سعی کرد کسانی که خواهان الحاق به جمهوری ترکیه هستن رو سرکوب کنه و اسم فامیلی هارو هم بیشتر به روسی دراورد، در ضمن میخواستم بگم ایرانی ها اصلا از نژاد آریایی نیستن، آریایی یعنی اسکاندیناوی و ژرمن تبارها، ینی اتریش و آلمان، مابقی جدان، واسه اثباتشم کافیه اون ایرانی قیافه ی خودشون توی آیینه ببینه و سعی کنه شباهت های خودش و یک آلمانی رو بررسی کنه،اصلا خیلی واضحه
نکته
نژاد و قومیت انطور که در اروپا رایج است در اسیا نیست بعضا مناطقی در ایران هست که 60 تا 70 درصد مارکر های نژادیپدری اعراب را دارند اما به زبان های اسیای مرکزی و التایی سخن میگویند پس زبان معرف قومیت نیست این که بگوییم نام حتما باید با زبان یا قومیت جور باشد نادرست است جمهوری اخوندی اگر میخواست ایرانگرایی و اریا بازی کند جلوی نام های عربی را میگرفت شما اگر نام یکی از بزرگان شیعه را داشته باشید ابدا ثبت احوال ان را عوض نمیکند
اینه
به قول یکی از کاربران خوب هست ادم دیگران را به اینه بینی دعوت کند البته پیش از ان یک نگاه به خوداش توی اینه بیاندازد که یک موقع به جای ازبک ها شبیه اعراب نباشد یا حداقل یک جستجوی ساده در اینترنت درباره ژنتیک محل زندگی اش بکند که خدایی نکرده به جای ازبک ها و حتی ایرانی ها شبیه مردم یمن و عربستان از کار درنیاید ماشالله ادعا که نیست خدا را حیرت زده کرده با این ادعا ها
سید
صالح عزیز بیشتر مردم منطقه شما در اذربایجان عرب تبار هستند نه تورک تبار هر چند عرب زبان نیستند بعد از بابک اذربایجان یک منطقه عمدتا عرب نشین شد بعدها به دست تورکها افتاد تا همین امروز هم بیشترین شباهت ژنی میان مردم اذبایجان با عراق و عربستان است نه با اسیای مرکزی درباره ساختار ژنتیکی منطقه اذربایجان بیشتر تحقیق کن