رسانههای امنیتی: فرشید هکی خودسوزی کرده − دربرابر: ناباوری کسانی که او را میشناختند
رسانههای امنیتی نوشتهاند که سازمان پزشکی قانونی هرگونه وقوع جنایت در پرونده فرشید هکی را رد کرده. پزشکی قانونی در پاسخ گفته که هنوز در اینباره اظهارنظر رسمی نکرده است.
خبر مرگ فرشید هکی، فعال حقوق کودکان کار و محیط زیست بهسرعت بازتاب یافت. اکنون رسانههای نزدیک به سپاه و نیروهای امنیتی مرگ او را «خودسوزی» عنوان کرده و گفتهاند پزشکی قانونی هرگونه جنایتی را در مورد چگونگی مرگ هکی رد میکند و خانواده او نیز میگوید او میخواست به زندگی خود پایان دهد. پزشکی قانونی این موضوع را رد کرده و گفته است که هنوز در حال بررسی است. در شبکههای اجتماعی مرگ فرشید هکی با قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستان سعودی مقایسه شده است.
با بازتاب سریع خبر مرگ فرشید هکی، فعال حقوق کودکان کار و محیط زیست و مشاور علمی ماهنامه «بررسیهای اقتصادی» و گمانهزنیهای مختلف درباره آن سرانجام رسانههای نزدیک به نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در اینباره واکنش نشان دادند و مرگ او را «خودسوزی» عنوان کردند.
خبرگزاری پلیس چگونگی مرگ فرشید هکی را چنین اعلام کرده است: «عصر روز چهارشنبه (۲۵ مهر) شهروندان در محله باغفیض تهران با صحنه آتشسوزی یک خودروی سواری مواجه شدند و بلافاصله مأموران آتشنشانی را در جریان قرار دادند. پس از حضور آتشنشانان در محل مورد نظر و اطفای حریق خودرو، جسد شخصی توسط مأموران آتشنشانی از خودرو خارج شد، همچنین بلافاصله موضوع بهاطلاع قاضی کشیک قتل پایتخت رسید و وی همراه با مأموران کلانتری ۱۴۰ باغفیض بر سر صحنه حاضر شدند. با دستور قاضی کشیک قتل پایتخت، جسد متوفی برای بررسی علت مرگ و شناسایی هویت متوفی به پزشکی قانونی منتقل شد؛ پس از بررسیهای صورتگرفته و احراز هویت متوفی، بنابر اعلام نظر پزشکی قانونی علت مرگ خودسوزی اعلام شد.»
این خبرگزاری بهنقل از خانواده فرشید هکی افزوده است: «وی بارها از وضعیت موجود در زندگی و مشکلات مالی و خانوادگی اعلام نارضایتی کرده و بارها از تصمیم خود مبنی بر پایان دادن به زندگی خود خبر داده بود. به همین دلیل با توجه به شواهد، دلایل و مستندات بهدستآمده و همچنین بنابر نظر پزشکی قانونی هرگونه وقوع جنایت در پرونده فوت متوفی رد میشود.»
ساعاتی پس از انتشار این مطالب خبرگزاری کار ایران (ایلنا) بهنقل از پزشکی قانونی نوشت این سازمان «هیچ اظهارنظری در مورد این پرونده نداشته است».
سازمان پزشکی قانونی گفته است: «ضمن اعلام انجام و ادامه تحقیقات تخصصی روی جسد مزبور در پزشکی قانونی استان تهران، هر نوع نتیجه و تشخیص علت فوت به قاضی پرونده اعلام میشود. مقتضی است رسانهها قبل از انتشار خبرهایی مبنی بر اعلام نظر پزشکی قانونی، قبلاً مراتب را از روابط عمومی این سازمان هماهنگ و استعلام نمایند.»
فرشید هکی دیدگاه اقتصادی انتقادی نسبت به وضعیت موجود کشور داشت و در کارزار محیط زیستی «حمایت از زاگرس مهربان» فعالیت میکرد. خبر مرگ او از روز یکشنبه ۲۹ مهر، در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت. در این خبر گفته شده بود که هکی در نزدیکی خانهاش در تهران با ضربات چاقو کشته و جسد او سوزانده شده است.
یکی از آشنایان فرشید هکی در یادنامهای که برای زمانه نوشته میگوید:
«فرشید چپ بود و مقدم بر هر چیز دموکرات. اعتقاد به حذف گروههای دیگر نداشت؛ میگفت «باید از لیبرالها تا سنتیترین چپها برای دموکراسی یاری گرفت چرا که دموکراسی دستاورد بشر است و میشود روی این موضوع به توافق رسید» با همین روحیه با طیفهای گستردهای ارتباط داشت. فرشید هم مثل بسیاری از جوانان نیک قربانی شد. حتی در مسافرتها هم او را تعقیب میکردند. هم خود او میدانست و هم دوستانش و حالا میگویند خودسوزی کرده است. برخی از رسانههای خارجی که حتی خبر مرگ او را اعلام نکردهاند، خبر عجیب خودسوزی او را اعلام میکنند. این را کجای دلمان بگذاریم!؟ همهی دوستان او میدانند که چنین نیست. فرشید و خودکشی!؟ او آرمان داشت برای آرمانش مبارزه میکرد. فرشید هکی با خودکشی بیگانه بود، اما فرمان مرگ با او همچون بسیاری از جوانان این سرزمین بیگانه نبود.»
عبدالرضا داوری، مدیر ماهنامه «بررسیهای اقتصادی» که هکی با آن همکاری میکرد، در نامهای به قوه قضائیه خواهان بررسی سریع موضوع شد. داوری را به نیروهای طرفدار محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری پیشین ایران نسبت میدهند اما عرصههای فعالیتهای اجتماعی فرشید هکی نسبتی با فعالیتهای طرفداران احمدینژاد ندارد. او در انتخابات شورای شهر۹۶ با لیستی مستقل که اعضایش فعالان مدنی، صنفی و کارگری بودند وارد انتخابات شد.
یکی دیگر از رسانهها در ایران به نام «راه دانا» نوشته است که «این قتل یک مسئله شخصی بوده و ماجرای یک پرونده آقای وکیل را به کام مرگ کشانده است.»
سایت انصافنیوز هم در اینباره نوشت: «بر اساس فایل صوتی توضیحات یکی از همکاران فرشید هکی به نام "مدیری" که [عبدالرضا] داوری منتشر کرده، او میگوید ممکن است یک خصومت شخصی و یا مربوط به پروندههای وکالتش بوده است.»
موضوع چگونگی مرگ فرشید هکی همچنان در شبکههای اجتماعی مورد بحث است.
کانال تلگرامی «پیشتازان عدالت و حقوق» مطلبی را با نام فرشید هکی منتشر کرده که در آن آمده است: «مردم ایران دیگر چیزی برای از دست دادن، به جز زنجیرهایشان ندارند. اکنون در اوایل پاییز نود و هفت؛ با قاطعیت و با استناد به تمام شاخصهای اقتصادی ـ اجتماعی و نارضایتی عمومی میتوان این تعبیر طبقاتی مارکس برای طبقه کارگر را برای تمامیت مردم ایران (بهجز غارتگران حاکم بر ساخت اقتصادی) بهکار برد. مردم ایران دیگر بهجز زنجیرهایشان چیزی برای از دست دادن ندارند. اعتصابات و اعتراضات صنفی نمونهای از پیامدهای چنین وضعیت بحرانی است که در آن سیستم اقتصاد سیاسی دچار بحران عمیق ساختاری شده است و کارد از مغز استخوان مردم گذشته است.»
در شبکههای اجتماعی برخی فرشید هکی را با جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستان سعودی، کسی که در کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسید، مقایسه کردهاند:
— Seyed Mojtaba Vahedi (@Smvahedi) 21. Oktober 2018
برخی دیگر چگونگی مرگ فرشید هکی را با قتلهای زنجیرهای مقایسه کردهاند که در آن جمعی از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی منتقد نظام جمهوری اسلامی در دههٔ ۷۰ خورشیدی کشته شدند:
— عجیب زاده (@ajibzade) 21. Oktober 2018
برخی نیز علت مرگ او را «خواستهها وحرفهای او» و «مطالبات خطرناک»اش دانستهاند:
عدهای دیگر در شبکههای اجتماعی مرگ فرشید هکی را با بازداشت فعالان محیط زیست مقایسه کردهاند:
نظرها
م الف از تهران
با سلام من ۷ دانشجو و دوست هستیم که گاهی برای شما نظر می نویسیم! رحم کنید و سانسور نکنیدمان. و اما این فرشید هکی که زندگیش را مقام ولایت هک کرد از مردان نکونام و شریفی بود که حالا دیگر باید چراغ بدست بدنبال کسی بگردی که شاید همتایش باشد. و اما ایرلان آبستن انفجاری عطیم است برای همین ارعاب و ارهابی را که سالها وجوبش را هم رهبری هم مصباح یزدی و هم جنتی و احمد خاتمی نویدش را می دادند و هم البته اخیر سیدمحمدخاتمی و تمامی اطلاحطلبان اعمالش را وجوب دانستند در راه است. این حکومت که اصطلاحلبانش همانند محمد بن سلمان اصلاحطلبند و اگر قرار باشد حاضرند ملیونها بکشند و علی اکبر سیرجانی وارتا فریدن فرخزاد و تا شاپوپر بختیار... تا جمال حمزه خاشاقجی وار بسیاری را بکشند. اما اینک دیگر قتل عام درمانی را به یقین میدانند که کارساز نیست. چرا که بزودی شاید همین هفته یا هفته آینده سیلی بنیانکن سراسر ایران را فرا خواهد گرفت. بنا بر این تک آدمکشان ولایت وارد معرکه شده اند تا شاید تا پایان کار ترامپ دوام بیاورند و بهانه ای پیدا کنند و اینبار کرنش قهرمانانه بکنند و ستونها را دوباره برای چندی محکم نمایند. اما گویا واقعا آخر کار است. در اینجا البته باید گفت: خاک برسر ملتی که فقط برای نان قیام میکند. اما چه کند که این خاک را روشنفکران لاییک و ملی و سکولار بر سرش میبیزند و می ریزند! آری برای همین فرشید هکی را با کارد مورد تجاوز قرار دادند، همچنانکه ترانه موسوی را دهها بار مورد تجاوزجنسیش کردند و کشتند و جسدش را سوزاندند و فرشید را هم کاردآجینش کردند و بدنش را آتش زدند تا اثر انگشتان این دزدان زندگی بسوزد. اما امضای اسلام و قرآن و ولایت و تشیع زیر این قتلنامه خود نمایی می کند.فرشید ضد این حکومت، ضد این روحانیون و مداحان بود. خانواده اش بارها به او تذکر داده بودند که بیشتر احتیاط کند اما او انسانی به نهایت مسئول بود و این همه بیشرفی و دزدی و فساد همه گیر را برنمی تابید. پس افشاء کرد و تاوانی سخت با جان و زندگیش پرداخت. اینک تمامی دوستان و بستگانش را با ارعاب و ارهاب ترسانده و وادار به سکوت کرده اند. در اینجا لازم است تکرار کنم که اصلاحطلبی محمد بن سلمان و سیدمحمدخاتمی همسان همند. این را گفتم تا حساب بقیه بدستتان برسد. و اینرا مردم ایران آزموده فهمیده و تجربه کرده اند. من مراتب تسلیت خود را به خانواده ی فرشیدهکی و دوستانش تقدیم میدارم.
علی
روح فرشید شاد این حاکمان بزدل و دروغ گو و موشک باز و خالی بند با قاسملو قرار مذاکره گذاشتند و او را در اتریش ترور کردند. مگر قتلهای زنجیره ای کار این دروغگوها نبود ؟ این رهبر بخت النصر مرض خودبزرگ بینی داره و پسر عقب افتاده اقای معظم مجتبی ودوستش طاعب وخیلی های دیگه هنوزم هر روز در حال کشتنند. فرشید ازاده بود مشکلات کشور را عنوان میکرد گناه دیگه ای نداشت. ادمی هم نبود که خودکشی کنه. اون اگر میخواست خودکشی کنه جلوی مجلس این کارو میکرد نه تو ماشین. شما ورشکستگان مذهبی اقایان خامنه ای, مصباح, لاریجانی .... یک کار خوب انجام دادید و ان اینکه چهره مذهب را به عده زیادی از مردم نشان دادید. امیدوارم که در نسلهای بعد در ایران صحبتی از مذهب و مسجد و مداح ... نباشه تا این مردم بدبخت بتوانند در صلح و ارامش در کنار یکدیگر زند ه گی کنند.